درست سه سال پیش بود همین موقعها. همان زمانی که به شوخی یا جدی او را "فردین"سیاست ایران نامیدند. گفتند کنار کشید تا مردم در رای دادن به حسن روحانی خاطر جمع شوند. گفتند مرام به خرج داد و سنگ تمام گذاشت. گفتند حالا با این کار،
او جاودانه شده و محبوب. گفتند "محمد رضا عارف"
از این پس یعنی از انتخابات خرداد 92 به بعد بدجور خودش را در دل مردم جا کرده.
فراموششان شد
حالا سه سال از آن روزها میگذرد و افسوس که عدهای خیلی زود فراموش میکنند یا شاید هم خودشان را به فراموشی میزنند!... این عده یادشان رفته که عارف یکبار ازخودگذشت وخودش را ثابت کرد حالا نوبتی هم باشد نوبت
ماندن اوست. این عده یادشان رفته آنکه این روزها زیر قول و قرارها میزند عارف نیست بلکه همانهایی هستند که تا قبل از انتخابات مجلس دهم میگفتند پای عارف میایستند ولی....، این عده یادشان رفته اینبار نباید از حقش گذشت ومصلحت بر بودن او است و نه رفتنش، این عده یادشان رفته، عارف اگربازهم کنار بکشد میشود مرد همیشه مستعفی دنیای سیاست.
و باز هم افسوس که همین فراموشکاران، کارشان شده آسمان و ریسمان بافتن، دلیل آوردن، نامه نوشتن، پیغام و
پسغام دادن، مصاحبه کردن و هزار چیز دیگر تا بگویند عارف باید دوباره "فردین" شود. یعنی یکبار دیگر گوشهای بیصدا بنشیند تا کسی به غیر ازاوریاست قوه مقننه را به دست بگیرد. غافل ازاینکه "فردین بازی" اینبار محمدرضا عارف
نه تنها از او ستارهای محبوب نمیسازد بلکه وی را به چهرهای
سوخته مبدل میکند که همیشه و همه جا باید یک گوشه بنشیند و راه را برای همواری مسیر دیگران آب و جارو کند!
کسی نیست به اینها بگوید مگر همین عارف نبود که میگفت تابع حرفهای بزرگان اصلاحات است و چون در سال 92 آنها از او خواستند، کنار کشید، پس حالا که همین بزرگان در سال 95 میخواهند تا او بماند، چرا عدهای از "لیست امیدیهای بی وفا!" حرفهایی میزنند که بوی جبهه پایداری میدهد!؟ حرفهایی که تهش این است:" پشت عارف را خالی میکنیم و درجهت رای دادن به رقیبش برای ریاست مجلس، کمر همت بسته ایم!"
براتوبوس لیست امید خیلیها سوار شدهاند. اما انگار بعضیها بدون بلیت، خود را سواربرآن کردند! چون میدانستند که این همان اتوبوسی است که آنهارا به سر منزل مقصود
خواهد رساند. انتخابات هفتم اسفند زمانی بود که عده زیادی از مسافران مجلس دهم، خویش را به ایستگاه "امیدیها" کشانده، ولی با رسیدن به میدان بهارستان و ساختمان هرمی شکل مجلس از این اتوبوس پیاده شدند و سنگ کسی دیگر را به سینه زدند.
حساب سر انگشتی!
بیایید درباره آنچه که این روزها در مجلس دهم میگذرد. یک حساب دودوتا چهارتا کنیم.
166 نفر از راه یافتگان کنونی به پارلمان، در جریان انتخابات مجلس دهم، تحت عنوان لیست امید، خود را وارد قوه مقننه کردند. البته مطمئنا این تعداد، جدای از تعداد کسانی است که به عنوان نمایندگان مستقل،در آینده به اصلاح طلبان و حامیان دولت میپیوندند.
تشکیل فراکسیون امید بعد از مشخص شدن کاندیداهای مجلس، در حالی صورت گرفت که توقع این بود تا تمامی این 166 نفر اعضای لیست امید به فراکسیون امید که ریاست آن را عارف برعهده دارد بپیوندند، اما آنچه در عمل اتفاق افتاد اینکه نخستین جلسه فراکسیون با حضور و امضای 158 نفر تشکیل شد. حضور و امضایی که معنایش این بود: " تا اینجا 158 نفر به ریاست عارف رای میدهند "!
باتوجه به اینکه محمدرضا عارف برای رییس شدن در مجلس به 142 رای نیاز دارد، شواهد و قرائن نشان میدهد او میتواند رییس مجلس شود.....
مگر این که از میان این 158 نفر عدهای بخواهند خیانت پیشه کنند. پس در چه صورت عارف رای نخواهد آورد؟ وقتی که این عده چنین بخواهند! اما آنها چه کسانی هستند؟
بگذارید برای پاسخ به این سوال، اعضای لیست امید و تصمیمی که آنها، در قبال ریاست محمدرضا عارف گرفته یا خواهند گرفت را دسته بندی کنیم.
گروه اول؛ مرتدین امید!
در یک جمله میتوان آنها را اینگونه توصیف کرد کسانی که رایشان را به خاطر پنهان شدن در پشت نام عارف گرفتند ولی اکنون به دنبال ریاست کسی دیگر در مجلس هستند!
بودند کسانی که به نام اصولگرایی شهره اند اما بنا به مقتضیات زمان! در بزنگاه انتخابات وارد لیست امید شده و با اصلاح طلبان هم پیمان شدند. کسانی که گفتند میثاق لیست امید را هم میپذیرند. به واسطه همین لطف
قرار گرفتنشان در لیست امید بود که با آرایی بالا به مجلس راه یافتند. ولی درست بعد از آنکه خیالشان از راهیابی به
قوه مقننه آسوده شد تصمیم گرفتند تا برخلاف عهدشان عمل کنند. آنان زیر همه قول و قرارها زدند و در پیمانشکنی بیسابقه خود، حرمت نان و نمک لیست امید را نگه نداشتند هیچ! بلکه از تشکیل فراکسیونی دیگر با محوریت
علی لاریجانی سخن گفتند و حساب خودشان را از باقی لیست امید جدا کردند. آنها کاری کردند تا اصلاح طلبان پشت دست خود را داغ کنندکه دیگر هرگز با چنین افرادی ائتلاف نکنند. این عده را میتوان مرتدین امید نامید.
گروه دوم؛ بیتفاوت ها!
این دسته از راه یافتگان لیست امید به مجلس، از همان دسته آدمهایی هستند که شاید نانشان را به نرخ روز میخورند و همراه با نسیم قدرت تغییر رویه میدهند، این عده در فراکسیون امید هستند. اما سکوت پیشه کردهاند. آنها نه درمورد ریاست محمدرضا عارف واکنشی از خود نشان میدهند و نه در مورد ریاست کسی دیگر. اگرچه ممکن است با "برند" هواداری از عارف شناخته شوند اما عملا هیچ فعالیتی که دال براین هواداری باشد از خود نشان نمیدهند. دلیل اصلی این عدم تلاش آنها به این خاطر است که نکند یک وقتی، یک روزی، یک جایی، به خاطر حمایت از عارف، موقعیتشان، در خطر بیفتد. اینها را افراد خنثی و غیرتاثیرگذاری باید دانست که نمیتوان زیاد روی آنها حساب باز کرد.
گروه سوم؛ عارف را ترجیح میدهند ولی...
این گروه، از اصلاح طلبان واقعی هستند که ته دلشان با عارف است اما یک وقتهایی از تعامل با لاریجانی هم حرف میزنند و یک وقتهایی از تسامح، دم. کمی با رییس مجلس نهم رودربایستی دارند. برای همین قاطعانه از عارف و ریاستش نمیگویند ولی مطمئنا پایش بیفتد روی برگههای ریاست نام " محمدرضا " را مینویسند. این عده برای ریاست محمدرضا عارف نمیجنگند. بلکه محافظه کارانه پیشمیروند. هرچند مدام از محاسن عارف میگویند ولی در کنارش از عملکرد لاریجانی هم تقدیر میکنند!
گروه چهارم؛ چسبیدگان!
کسانی که دنبال ریاست عارفند اما بیشتر برای رضای خودشان، نه رضای خدا! این چندنفر کسانی هستند که اگر چه برای ریاست عارف در تلاشند اما برای کسب پست و مقام خودشان هم، خواب و خیالهایی دیده اند. به محمدرضا عارف چسبیده اند تا شاید یکی از اعضای هیئت رییسه مجلس لقب بگیرند.
گروه پنجم؛معتقدین واقعی
این دسته همانهایی هستند که بی پرده از ریاست محمدرضا عارف حمایت میکنند و در اکثریت هستند و باکی از درخطرافتادن آینده سیاسی شان در مجلس دهم ندارند. این گروه از نمایندگان به دنبال آنند تا خواست اکثریت مردم را تحقق بخشند. بی تردید این دسته از نمایندگان لیست امید کسانی
هستند که بیش از بقیه با مطالبات ملت آشنایی دارند و جالب اینکه تحقیقات ما نشان میدهد بخش عمدهای از نمایندگانی که با عزمی راسخ و دلی پرامید به ریاست عارف چشم دوختهاند و برای رییس شدن او تمام و کمال تلاش میکنند، بیشتر نمایندگان منتخب لیست امید در دور دوم انتخابات مجلس دهم هستند! دلیلش هم خیلی ساده است، نمایندگان راه یافته در دوردوم انتخابات مجلس، بیش از نمایندگانی که در هفتم اسفند (یعنی در دوراول مجلس) به نهاد پارلمان
راه یافتهاند، حضور در جمع مردم را تجربه کرده اند، برایشان حرف زدند و حرفهای ملت را شنیده اند و خیلی خوب میدانند که پیام رای مردم ریاست محمدرضا عارف است.
حال باید دید که آیا از بین این گروه ها، 142 نفر پیدا میشوند که مردم را به خواستشان برسانند؟
- "فردین بازیِ" اینبار محمدرضا عارف در موضع ریاست مجلس، نه تنها از او ستارهای محبوب نمیسازد بلکه وی را به چهرهای سوخته مبدل میکند که همیشه و همه جا باید یک گوشه بنشیند و راه را برای همواری مسیر دیگران آب و جارو کند!
- مگر همین عارف نبود که میگفت تابع حرفهای بزرگان اصلاحات است و چون در سال 92 ایشان از او خواستند کنار کشید، پس حالا که در سال 95 همین بزرگان میخواهند تا او بماند، چرا عدهای از "لیست امیدیهای بی وفا!" حرفهایی میزنند که بوی جبهه پایداری میدهد!؟ حرفهایی که تهش این است:" پشت عارف را خالی میکنیم و درجهت رای دادن به رقیبش برای ریاست مجلس، کمر همت بسته ایم!"