شجاع‌پوريان :مجلس‌در ‌برخی‌آسيب‌هاي احمدي‌نژاد سهم داشت | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۹
کد خبر: ۱۶۴۷۰۲
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۹ - ۲۰ آبان ۱۳۹۴
از اعضاي شوراي شهر تهران است اما همين چند روز پيش در برخي رسانه‌ها از قول او نوشته‌اند كه مي‌خواهد در انتخابات مجلس از كرج كانديدا شود. قبل از اينكه مصاحبه را شروع كنيم از او در اين باره پرسيديم. پاسخش اين بود كه نظر برخي از دوستانش اين است كه از كرج كانديدا شود ولي خودش هنوز براي كانديداتوري به جمع‌بندي نرسيده است. ولي‌ا... شجاع‌پوريان معتقد است اگر مجلس اصلاح شود مشكلات كشور كاهش پيدا خواهد كرد. او بر اين باور است كه اگر نمايندگان مجلس در دوره‌هاي گذشته نقش خود را به درستي ايفا مي‌كردند كشور در دوران احمدي‌نژاد به آسيب‌هاي كمتري دچار مي‌شد. او مي‌گويد در آسيب‌هايي كه احمدي‌نژاد به كشور وارد كرد مجلس نيز سهيم است. شجاع‌پوريان مي‌گويد که اصلاح‌طلبان از رئيس‌جمهور كه سوگند دفاع از حقوق شهروندان ياد كرده انتظار دارند تلاش كند تا حقي از كسي ضايع نشود. متن گفت‌وگوي شجاع پوريان با «آرمان» را مي‌خوانيد: 
 اصلاح‌طلبان اكنون به‌طور جدي براي انتخابات مجلس در فعاليت‌اند، به‌طوري كه شايد بتوانيم بگوييم در دوره‌هاي گذشته چنين جديتي وجود نداشته است. انگيزه اصلاح‌طلبان از اين فعاليت‌هاي مضاعف چيست؟
تنها جايي كه اصلاح‌طلبان مي‌توانند ورود پيدا كنند نهادهاي انتخابي است. در جاهاي ديگر اصلاح‌طلبان با برخی محدودیت‌ها روبه‌رو هستند. به همين دليل در بحث انتخابات، چه انتخابات محلي مانند شوراها چه انتخابات ملي مثل مجلس و چه انتخابات ملي مثل رياست‌جمهوري، اصلاح‌طلبان طرح و برنامه دارند. اما براي مجلس دهم انگيزه اصلاح‌طلبان بيشتر شده است. يك دليل اين انگيزه اين است كه انتخابات مجلس دهم نخستين انتخاباتي است كه بعد از انتخابات سال 92 برگزار مي‌شود كه مجري آن دولت يازدهم است. ما مطمئن هستيم مجريان امانتداري مي‌كنند و راي مردم را پاس مي‌دارند. اما نكته مهم‌تر اين است كه در انتخابات رياست‌جمهوري مردم به كانديدايي راي دادند كه با شعار اعتدال و اصلاحات وارد ميدان شده بود. همچنين بخش زيادي از آراي آقاي روحاني متعلق به پايگاه اجتماعي اصلاح‌طلبان است. ما اكنون مي‌بينيم دولت در نيمه راه نه تنها از طرف مجلس چندان حمايت نمي‌شود بلكه باعث کندی حرکت در مسیر برنامه‌های خود می‌شود. در واقع مجلس نهم به عاملي بازدارنده براي دولت تبديل شده است كه نمونه آن را مي‌توانيم در بحث برجام ببينيم كه مي‌تواند منافع ملي ما را در سطح دنيا تامين كند. اما متاسفانه مي‌بينيم كه با وجود اينكه برجام به قانون تبديل شده و رهبري از ابتدا بر روند آن نظارت داشته و شوراي نگهبان هم آن را تاييد كرده است عده‌اي در مجلس هنوز دنبال كارشكني هستند كه اين پروژه نتواند به پيش رود. به همين دلايل است كه اصلاح‌طلبان فكر مي‌كنند بايد تلاش كنند كه فضاي مجلس آينده متفاوت از مجلس حال باشد. 
  اصلا مجلس مطلوب اصلاح‌طلبان چه مجلسي است؟
به نظر من مجلس مطلوب مجلسي نيست كه در آن يك صدا وجود داشته باشد و در آن تنها يك جناح حضور داشته باشد. مجلس برترين كانون سياسي كشور است و به همين خاطر بايد در آن صداهاي مختلفي وجود داشته باشد كما اينكه ملت داراي سليقه‌ها و نگاه‌هاي مختلفي است. لذا ما هميشه حرفمان اين است كه به صلاح نيست در مجلس تنها يك جناح و سليقه حاكم باشد. به هرحال مجلس نهادي است كه بايد در آن تضارب آرا و افكار صورت بگيرد. دنيا هم بايد مجلس ما را اين‌گونه ببيند كه همه عقيده‌ها در آن حضور دارند، اكثريت و اقليتي در آن حاكم است و حقوق همه سلايق جامعه در آن مطرح مي‌شود. ما اقليت‌هاي مذهبي در كشور داريم كه در قانون اساسي براي آنها در مجلس نماينده‌اي وجود دارد. مثلا جمعيت يهوديان حدود 30 يا 40 هزار نفر است اما واضعان قانون اساسي براي همين جمعيت يك نماينده پيش بيني كرده‌اند. يا مثلا براي ارامنه دو نماينده و براي زرتشتيان يك نماينده پيش بيني شده است. خب مي‌بينيم نگاه واضعان قانون اساسي اين بوده كه اقليت كم‌جمعيت كشور هم بايد در مجلس نماينده‌اي داشته باشند تا به نمايندگي از افكار خود بپردازند. اما هرجا كه مردم فرصت انتخابات خوب و آزادي داشته‌اند در آن حضور پيدا كرده‌اند. پايگاه اجتماعي اصلاحات در انتخابات دوم خرداد سال 76، مجلس ششم و انتخابات 24 خرداد 92 مشخص شده است و حتي اگر بخواهيم به انتخابات سال 88 كه محل مناقشه قرار گرفت هم دقيق‌تر نگاه كنيم مي‌بينيم با آراي اعلام شده كانديداهاي اصلاح‌طلب حدود 14 – 15 ميليون نفر راي داشتند. آيا ما نبايد در مجلس براي اين تعداد از جمعيت كشورمان نماينده پيش‌بيني كنيم و افرادي باشند كه مردم احساس كنند ديدگاهشان در مجلس وجود دارد؟ بنابراين من مي‌خواهم بگويم مجلس مطلوب مجلسي است كه همه سلايق سياسي در آن حضور داشته باشند و امكان بحث و جدل منطقي و به تعبير قرآن احسن وجود داشته باشد. نهايتا در قانون اساسي ما جای نگرانی نسبت به مجلس  نیست، چرا كه در قانون اساسي ما فيلتري نهايي براي مجلس وجود دارد كه شش نفر حقوقدان و شش نفر فقيه در آن حضور دارند. كار اين فيلتر آن است كه اگر نمايندگان مجلس گاه مصوبه‌اي داشته باشند كه با شرع مقدس ناسازگار باشد اين نهاد بالادستي به اصلاح آن بپردازد. بنابراين از هر منطقي كه نگاه كنيم فضاي بسته و تنگ نظري در مجلس به صلاح نيست. 
 اصلاح‌طلبان هشت سال دولت را در اختيار نداشتند. بعد از اين هشت سال نظرشان اين بود كه رئيس‌جمهور آينده بايد بتواند روال كشور را به سال 84 بازگرداند. در مجلس هم 12 سال اكثريت مجلس در دست اصولگرايان بود. براي مجلس چه طرحي وجود دارد؟ اگر فردا شخصی مثل شما وارد مجلس شود مي‌خواهد چه چيز را اصلاح كند؟ 
مجلس یکی از موثرترين قوا و نهادها در كشور است. به دليل اينكه مجلس به تعبير فيزيكي براي كشور ريل‌گذاري مي‌كند و دولت‌ها بر روي آن ريل حركت مي‌كنند. اگر مجلس قوي و كارآمدي وجود داشته باشد حتما مي‌تواند فوريت‌ها و اولويت‌هاي كشور را شناسايي كند و در جاهايي كه ما نياز به اصلاح داريم قوانين مترقي و كارآمدي را تصويب كند. دولت مجري قانون است و وظيفه مجلس قانونگذاري و تصميم‌سازي بزرگ براي دولت است. اگر ما مجلس خوبي داشته باشيم بخش بزرگي از مشكلاتمان رفع و رجوع مي‌شود. همان‌طور كه گفتيد در سه دوره گذشته، اكثريت مطلق مجلس در اختيار اصولگرايان بوده است. در اين سه دوره گاهي خود مجلس قوانين ناكارآمدي را وضع كرده كه نياز به بازنگري دارد. يعني در جاهايي برخي از عملكرد دولت‌ها اين‌گونه توجيه مي‌شود كه مجلس چنين قانوني را تصويب كرده است. به اين ترتيب مجلس قوي مي‌تواند اين قوانين را بازنگري كند و به اصلاح آن بپردازد. شما ببینيد در همين بحث يارانه‌ها كه در دولت احمدي‌نژاد اجرا شد، هر اقتصادداني چگونگي اجراي اين يارانه‌ها را غلط مي‌دانست و مي‌گفت قرار بود يارانه‌ها اين‌گونه باشد كه به جاي آنكه پول مستقيم در دست مردم قرار بگيرد و پيامد آن افزايش نقدينگي و مصرف و به تبع آن گسترش خريد كالاهاي لوكس و گاهي غيرضروري باشد مجلس مي‌توانست اصل اصلاح قيمت سوخت را اجرا كند و درآمد حاصل از آن را وارد بخش توليد كند. اما مجلس آن زمان پيشنهاد احمدي‌نژاد را كه استفاده پوپوليستي داشت تصويب كرده بود. مثلا همين قانون نياز به اصلاح دارد. از اين مثال‌ها زياد مي‌توان زد. مي‌خواهم بگويم مجلس هم مي‌تواند به اصلاح قوانين يك دهه گذشته كه توسط مجلس يا دولت بپردازد و در آنها بازنگري كند و در ضمن، مي‌تواند بر اساس اولويت‌ها در بخش‌هايي كه نياز به قوانين جديد دارد فعاليت داشته باشد. 
 تا حدي اين تصور به وجود مي‌آيد كه مجلس آينده قرار است مثل مجالس دوره‌هاي گذشته در راستاي منويات دولت عمل كند. 
نكته مهم‌تري از تقنين هم وجود دارد. به جز بُعد تقنين وظيفه ديگر مجلس بُعد نظارت است. به هرحال هر ميزان دولت گذشته با سوءمدیریت باعث مشکلاتی شده باشد - كه امروز خود اصولگرايان هم آن را نقد مي‌كنند - مجلس هم در برخی از آنها سهم داشته است. بنابراين مجلس آينده مي‌تواند علاوه بر اينكه در كمك به دولت باشد از نظارت هوشمندانه‌اي هم برخوردار باشد و هرجا كه دولت يا يكي اعضاي مجموعه آن ضعيف عمل مي‌كند از ظرفيت قانوني خودش استفاده كند. 
 شما چه راهكاري براي دستيابي به چنين مجلسي داريد؟
مجلس يك نهاد انتخابي است. راهكار اصلي اين است كه ما بتوانيم در اين مدت باقي مانده با افكار عمومي ارتباط بگيريم. در وهله اول بايد بكوشيم مردم پاي صندوق‌هاي راي حاضر شوند. اين رسالت همه گروه‌هاي سياسي با همه سلايق است كه ميزان مشاركت را افزايش دهند. در مرحله دوم هم بايد براي مردم روشنگري كرد. مردم به اين باور برسند كه تك تك آراي آنها موثر است و سرنوشت آينده شما و فرزندتان با همين رايي است كه به صندوق مي‌اندازيد. اين راي بايد راي آگاهانه باشد، يعني در فضاسازي‌هاي تبليغاتي و شرايطي كه خوب و بد مختلط مي‌شود مردم بايد قدرت تشخيص پيدا كنند. نكته سوم كه جا دارد در دهه چهارم انقلاب مردم به آن توجه كنند اين است كه آنها بايد به افرادي راي دهند كه هويت فكري و تشكيلاتي داشته باشند. راي دادن به آدم‌هاي منفردي كه امروز مي‌آيند بر اساس سليقه فردي خود و بدون هيچ‌گونه پشتوانه حزبي قول مي‌دهند، اين مي‌شود كه آنها فردا وعده‌هاي خود را فراموش مي‌كنند. حتي اگر مردم مي‌خواهند به اصولگرايان راي دهند بايد اصولگراياني را انتخاب كنند كه پشتوانه حزبي دارند. 
 اعضاي جبهه پايداري هم هويت تشكيلاتي دارند. پيشنهاد مي‌كنيد مردم به آنها راي دهند؟
طبيعتا چون فضاي حزبي و تشكيلاتي ما فضاي نوپايي است ممكن است گروه‌هايي بيايند كه گاهي شعارهاي سطحي هم بدهند. مردم بايد دنبال شناخت اين تشكل‌ها باشند. برای مثال جمعيت موتلفه اسلامي جرياني از جناح راست است كه برخي از اعضاي آن ممكن است 
50 سال فعاليت داشته باشند. اما جبهه پايداري كه شما مثال مي‌زنيد چهار يا پنج سال سابقه دارد. اينجا باز همان بحث شناخت و بررسي است. بايد مردم به جاي‌ آنكه به افراد تكيه كنند روي شاخص‌ها و صلاحيت‌ها و سوابق گروه‌ها فكر كنند. در مجموع اگر مجلس ما اصلاح شود بسياري از مشكلات كشور رفع خواهد شد. مجلس قوي بسياري از مشكلات را حل مي‌كند. 
 شما به مشاركت بالا اشاره كرديد. دولت هم با زمينه‌سازي مي‌تواند به تحقق چنين مجلسي كمك كند؟
انتظار ما اين است كه دولت از حقوق اصلاح‌طلبان حمايت كند و تمام گروه‌ها و جناح‌های قانونی از حقوق برابر برخوردار باشند. در واقع انتظار اين است كه يك انتخابات آزاد با حمايت همه مجموعه‌ها برگزار شود. 
عکس روز
خبر های روز