وجود مقوله نقد و انتقاد در یک جامعه و بروز و ظهور آن در نظام اجتماعی سیاسی بدون تردید از اسباب پیشرفت و اعتلای آن جامعه خواهد بود. البته باید توجه داشت که نقد یکی از ملزومات حکومت اسلامی به حساب میآید. امام صادق(ع) درباره نقد میفرمایند: «افرادی که وقتی عیوب آنها گفته میشود با روی خوش استقبال میکنند و این عیوب را به عنوان هدیه میپذیرند،
در جامعه ما انگشت شمار هستند.»
اما نکته قابل توجه آن که خطوط قرمز تعریف نشده در مورد نقد از مسئولین در جامعه امروزی موجبات آن را فراهم آورده است که متاسفانه مسئولین سیاسی در ارائه شعار نقدپذیری از تبحر خاصی برخوردار باشند اما زمانی که دامنه نقد به جایگاه حقوقی و حقیقی آنها میرسد با استفاده از عبارت «نقد مخرب» سعی در توجیه نواقص خود کرده و عملا ثابت میکنند که متاسفانه برخی مسئولان در جامعه ایران از ظرفیت پایینی برای پذیرش انتقاد برخوردارند.
این در حالی است که مقام معظم رهبری در مورد واکنش مسئولان کشور به انتقادات میفرمایند: «به شما مسئولان دولت که بخشهای گوناگون در اختیارتان است، میگویم از انتقاد نه بترسید، نه خشمگین و ناامید شوید. اینطور هم نباشد که اگر روزنامه یا شخصی به بخشی از بخشهای دولت یا به کاری که دولت پدید میآورد، انتقاد میکند، مسئولان آن بخش یا مسئولان دولتی سراسیمه شوند. گاهی اوقات انسان میبیند یک حالت سراسیمگی در اینها پیدا میشود. نه، به هیچ وجه سراسیمه نشوید. بالاخره انتقاد وجود دارد.»
البته ایشان بین نقد و تخریب هم فرق گذاشته اند و بر همین اساس میفرمایند: «انتقاد به معنای تضعیف نیست. انتقاد اگر دلسوزانه و منصفانه باشد، کمک هم میکند. اگر انتقادی دلسوزانه هم نبود، بالاخره دانسته میشود. در مقابل حرکت دولت، اگر یک وقت عیب جویی غیرمنصفانهای هم بشود، نخواهد توانست افکار عمومی و واقعیتهای بیرونی را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین من نمیخواهم انتقاد را منع کنم؛ اما تخریب را چرا. تخریب بههیچوجه مصلحت نیست. با هیچ توجیهی کسی نمیتواند خود را قانع نماید که دولت را تخریب کند.»
با ذکر این مقدمه و همچنین اشاره به اجماع تمامی مسئولان و فعالان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... بر ناکارآمدی سیاستهای دولت احمدینژاد و ایجاد مشکلات عدیده در زمینههای مختلف برای عموم مردم، باید عنوان کرد که ضرورت ایجاب مینماید تا مسئولان فعلی دولت روحانی که از نزدیک در جریان امور اجرایی کشور قرار دارند اذهان عمومی را متوجه اِعمال سیاستها و اقدامات اشتباه و دور از منافع ملی دولت قبل و فسادهای هزاران میلیاردی در آن دوران نمایند و طبق فرمایشات مقام معظم رهبری، افرادی که مخاطب انتقاد قرار میگیرند و در این مورد مسئولان دولت قبل و اطرافیان شان هستند نباید آشفته و سراسیمه شوند.
باید توجه داشت زمین سوختهای که احمدینژاد به روحانی تحویل داده(به تعبیر احمد توکلی نماینده اصولگرای مجلس)، دشواریهای بازگشت جامعه ایرانی به شرایط مطلوب و مقبول اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از طریق برنامهها و سیاستهای دولت روحانی را دو چندان نموده است.
بنابراین شرایطی که از دولت قبل برای تیم اجرایی روحانی به ارث رسیده ایجاب مینماید تا مسئولان اجرایی کشور فضای موجود در دولت گذشته را با شفافیت کامل در معرض اذهان عمومی قرار دهند.
در همین راستا اما برخی اصولگرایان روی عتاب خود را به سوی مسئولان دولت یازدهم نشان داده اند که انتقاد از اقدامات دولت احمدینژاد دیگر بس است چرا که دو سال از عمر این دولت گذشته و باید اقدامات ایجابی دولت را نظارهگر باشیم.
در این رابطه ذکر چند نکته ضروری میباشد.
1- طبق گواه فعالان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا مجموعه شرایط نامطلوب و مشکلاتی که دولت احمدینژاد به حاکمیت، دولت روحانی و ملت تحمیل کرد با سالها فعالیت موثر، مثبت و هماهنگ نهادهای اجرایی، قانونگذاری و نظارتی تازه به ابتدای سال 84 باز خواهد گشت که احمدینژاد دولت را تحویل گرفت.
2- در طول دوسال گذشته که دولت روحانی زمام امور اجرایی کشور را به عهده گرفته است، شاهد توفیق عالی حصول توافق هستهای که کمترین پیامد مثبت آن پایان دادن به اجماع جهانی علیه ایران و بازگشت به جامعه جهانی است، بوده ایم که البته پس از این توافق و در دوران پسابرجام باید منتظر بهتر شدن وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم طبق وعدههای رئیس جمهور هم باشیم. هرچند که در طول این دوسال شاهد دستاوردهای مثبت دیگر همچون بهبود شاخصهای اقتصادی و حاکمیت نسبی اعتدال و میانه روی در فضای سیاست داخلی بودهایم.
3- همگان از جمله مسئولان، تحلیلگران و فعالان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و. .. وظیفه دارند تا اقدامات و سیاستهایی که در دولت احمدینژاد موجبات ایجاد شرایط نامطلوب ایران و ایرانی را فراهم آورد به صورت شفاف و روشن برای مردم بازگو کنند تا از این طریق راهی برای نفوذ مجدد جریان پوپولیسم در میان توده ملت وجود نداشته باشد.
4- نکته آخر این که افرادی که نمیتوانند انتقاد و بازگوکردن اقدامات و فسادهایی که در دولت قبل اتفاق افتاده است را تحمل کنند، چرا در طول هشت سال دولت احمدینژاد که وی و اطرافیانش دولتهای قبل از خود را به شدت مورد تخریب قرار میدادند، سکوتی قابل تامل پیشه ساختند؟!
انتقاد از دولت گذشته ریشه در خفقان آن دوران دارد
حسین کنعانی مقدم فعال سیاسی اصولگرا
در خصوص حمله دلواپسان به دولت فعلی در رابطه با انتقادات از دولت احمدینژاد، باید به انگیزههایی که در پشت این چنین رفتارهایی وجود دارد توجه کرد. چون زمانی نقد کارایی دارد که منصفانه و خیرخواهانه باشد و در واقع نقد پذیری خصلت مثبت سیاستمداران است.
اما اگر نقد به دنبال تخریب و تضعیف دولتها باشد، هرگز قابل قبول نمیباشد. عملاً کسانی که دولت فعلی را تخریب یا تهدید میکنند، یا به عبارتی نسبت به عملکردش اعتراض میکنند باید توجه کنند که این گونه انتقاد کردن جنبه تخریبی داشته و قابل پذیرش برای هیچکس نیست.
بدون شک این که رفتار دولت گذشته مورد نقد و بررسی توسط دولت فعلی و دیگر فعالان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... قرار میگیرد به این دلیل است که در دوران آنها خفقان وجود داشته و اجازه هیچ اظهار نظری به هیچ منتقدی داده نمیشد. در واقع آن مطالب جمع شده و به مطالبه عمومی تبدیل شده است و حال از طریق انتقادات بعضاً مطرح میشود.
به نظر میرسد باید از خود دلواپسان بیان حقایق دولت گذشته، پرسید که چرا در آن زمان فضای عمومی را بهگونهای طراحی کردند که کسی نتواند انتقاد و اعتراض کند.
نکته دیگر این که وظیفه عمومی در حال حاضر باید تقویت دولت فعلی و نقد منصفانه از آنها باشد و اگر این دولت هم اجازه انتقاد ندهد، این مسائل به مطالبههای دیگر تبدیل شده و در دوره یا انتخابات بعدی بیان خواهند شد.