بيرق اصلاحات 76 در دست اعتدال 92
دوم
خرداد 76 براي جوانان آن روز كه امروز به مرز ميانسالي رسيدهاند خاطرهاي
فراموشنشدني است؛ خاطرهاي كه جوانان اين روزهاي ميهن از ثمرات و نتايج
آن بهره ميبرند و خود با الهام از آن روز در 24 خرداد 92 حماسه ديگر
آفريدند. حماسهاي براي ايراني آبادتر از ديروز و كشوري سرفرازتر از هميشه.
آن روز چه گذشت؟ شايد براي تحليل آن روز بايد كمي به عقب بازگشت؛ به آن
روزهايي كه جناح اصولگرا كه به راست معروف بودند ناطق نوري را به عنوان
كانديداي خود معرفي كردند تا با سيدمحمد خاتمي كه پيش از آن روز، مديريت
كتابخانه ملي را بر عهده داشت و از منظر عموم جامعه چهرهاي ناشناختهتر
نسبت به ناطق نوري بود، رقابت كند.
بدون تعارف بايد اذعان داشت در معادلات
جناحي، پيروزي در انتخابات از آن علي اكبر ناطق نوري بود كه عملكردش از پشت
تريبون مجلس به عنوان رئيس براي همگان شناخته شده بود. جناح راست در چنين
شرايطي خود را پيروز ميدان ميديد اما در روزهاي نزديك به انتخابات بود كه
حمايتهايي از قم متوجه خاتمي شد و بخشي از سرداران و انقلابيون هم در صف
حمايت از سيدمحمد خاتمي محكم ايستادند. در اين زمان بود كه برخي از جناح
راست احساس خطر كردند چون كانديداي جناح چپ ويژگيهايي داشت كه دلسوزان
كشور نميتوانستند از كنار آن به سادگي عبور كنند. جامعه ايراني هم كه در
برهههاي مختلف نشان داده بود در مسير اعتدال گام برميدارد، اصلاحات را
در آن برهه مهمترين نياز كشور ارزيابي كرد. پاندول سياست هم بر اساس همين
خواست مردمي در سال 76 از راست سنتي به چپ تغيير مسير داد و وزير ارشاد
دولتهاي قبل به نماد كانديداي چپ تبديل شد. معروف است كه سيدمحمد خاتمي در
آن روزها در بخشي از بدنه راست سنتي قرار داشته است و اتفاق خجسته سال 76
تارهاي ارتباطي او با راست سنتي را از هم گسست.
اين گسستگي در زماني عريان شد كه در كابينه او نشانها از جريان راست كمرنگ بود و اگر تعدادي از وزرا از اردوگاه راست انتخاب شدند نه به معناي پايبندي اصلاحات به آرمانهاي راست سنتي بلكه عملي كردن وعده ايران براي همه ايرانيان بود. هيچ كس توقعي غير از تشكيل كابينهاي متشكل از دو جناح سياسي كشور از خاتمي نداشت چنانكه امروز هم حسن روحاني همان مشي را دنبال ميكند.
از سازندگي به اصلاحات
آيتا... هاشميرفسنجاني زماني كه دولت را در اختيار گرفت
بدون شك آگاه بود كه جنگ تحميلي آسيبهاي زيادي به بخشهاي عمراني كشور
وارد كرده و اقتصاد كشور دستخوش حوادث تلخي شده است پس در آن برهه سازندگي
مهمترين نياز كشور بود. آيتا... هاشميرفسنجاني با انتصاب مديران با
تجربه در اين عرصه جبران كاستيهاي 8 سال دفاع مقدس را در دستور كار قرار
داد كه به گواه همگان درخشانترين دوره سازندگي در كشور بوده است.
او به شهرها و روستاهاي كوچك سفر و براي ترميم هر بخش برنامهريزي كرد كه البته در اين مسير با برخي نامهربانيها و ناهماهنگيها از سوي افرادي كه موفقيت آيتا... را نشاني از بيتدبيري خود ميدانستند، مواجه شد. آيتا... فضاي كشور را به نحوي آماده كرد كه زمينهسازتوسعههاي بعدي شود؛ به نوعي توسعه سياسي كه در سال 76 مورد اقبال جامعه قرار گرفت را بايد مديون فراهم كردن زمينه از سوي آيت ا... هاشمي دانست.
دولت اصلاحات چه هديهاي داد؟
خاتمي و اطرافيان او در دولت همانطور كه مشخص شده بود
توسعه فرهنگ سياسي و ارتقاي فرهنگ اجتماعي را در دستور كار قرار دادند و در
اين مسير با فراز و نشيبهاي زيادي مواجه شدند. که اكنون در دولت تدبير و
اميد استمرار دارد. ترور سعيد حجاريان از واضحترين اين نمونههاست كه از
سوي گروهي تندرو براي اعلام نارضايتي به دولت تحميل شد. پخش شبنامه و
تجمعات گسترده عليه دولت اصلاحات را در آن سالها نميتوان ناديده گرفت و
پيوند زدن اتفاقاتي مانند كوي دانشگاه به عملكرد پاستورنشينان آن سالها از
جمله اقدامات براي كند كردن مسير تحقق وعدههاي دولت بود. اما در قبال اين
هزينه چه نصيب مردم شد؟ پرواضح است كه جامعه در آن دوران با مفهوم لزوم
پاسخگويي مسئولان و شايد عذرخواهي آنان در برابر اشتباهاتشان آشنا شد.
شفافيت در عرصه سياست هم موضوعي نبود كه نتوان آن را دستاورد دولت اصلاحات
دانست. در آن ايام مردم فاصله كوچكي ميان خود و مسئولان احساس ميكردند چون
در دولت قبل فضاي كار، سازندگي و تلاش براي بازسازي كشور وقت مسئولان را
معطوف به خود كرده بود.
تشكيل نهادهاي مردمي و ان جي اوها از ديگر دستاوردهاي دولت خاتمي بود كه امروز شاهد نتايج آن هستيم و حسن روحاني هم به خوبي از پس استمرار آن برآمده است. در نهايت در اين دولت نقش و خواست مردم به عنوان اصل عملكرد دولت قرار گرفت و از حاشيهسازيها كه پس از پايان اين دولت، به مدت 8 سال بر پاستور سايه انداخت، خبري نبود.
آسيبشناسي دوره اصلاحات
در كنار تمام عملكردهاي مثبت دولت اصلاحات و اصلاحطلبان
نبايد از كنار آفتهايي كه بعدها گريبانگير جريان اصلاحات شد به راحتي عبور
كرد. خود اصلاحطلبان هم تمايلي به پوشاندن مشكلات و آسيبهايي كه بعدتر
با آن مواجه شدند، ندارند چنانكه محسن رهامي از اصلاحطلبان شناخته شده
ميگويد: « در دوم خرداد اصلاحطلبها فقط دستشان را به دست هم دادند و يك
پيروزي بزرگ به دست آوردند در حالي كه حمايت و پشتيباني مردم را داشتند 75
درصد از آراي انتخاباتي را به دست آوردند، به راحتي پيروز شدند، مجلس و
دولت را در دست گرفتند اما با بروز اشتباهاتي مانند سهمخواهيها و عدم
رعايت جريانات سياسي پيروزي موفقيتآميز خود را تبديل به شكست كردند. ما
بايد بررسي كنيم كه چرا شكست خورديم تا با بررسي آن جلوي تبعاتی كه بر سر
اصلاحات آمد را بگيريم؛ چرا كه با از دست رفتن دوران اصلاحات و آمدن دولت
جديد، سرمايههاي اجتماعي از دست رفت و قطعنامههايي عليه ايران صادر شد. »
براي شناخت دلايل شكست اصلاحطلبان پس از پيروزي 2 خرداد، مجلس ششم و شوراي شهر، نخستين موضوعي كه نظرها را به خود جلب ميكند، عدم وحدت اوليه است. همانطور كه رهامي اشاره كرد دست در دست هم دادنها حماسه 2 خرداد را رقم زد اما پس از آن بود كه به تدريج برخي شكافها درجريان اصلاحات پديد آمد و در هر انتخاباتي گروههاي مختلف خواستار سهم ميشدند كه البته نه براي كنار زدن طيف ديگر در جريان اصلاحات بلكه تصور اين بود كه افراد در نظر گرفته شده از جانب خودشان شانس بيشتري براي پيروزي بر رقيب دارند. انتخابات رياستجمهوري سال 84 نمونه بارز اين مدعاست. در انتخابات رياستجمهوري سال 88 هم همين اتفاق به شكل ديگري رخ داد اما در نهايت در سال 92 اصلاحطلبان به جمعبندي درستي رسيدند و با وجود اينكه برخي تصور ميكردند عارف كانديداي جريان اصلاحطلبي است، از روحاني كه ريشه در راست سنتي داشت حمايت كردند. در آن مقطع استدلال آنها از حمايتشان صحيح بود چرا كه مشاهده كرده بودند 8 سال سكانداري اجرايي كشور توسط اصولگرايي به نام احمدينژاد چه نتايجي براي كشور داشته است بنابراين اكنون مهمترين تصميم بازگرداندن وضعيت كشور به حالت ثبات و حل موضوع هستهاي است كه با اصرار بر حمايت از كانديداي اصلاحطلبان امكان ايجاد تنش از سوي تندروها وجود داشت كه به نفع كشور نبود بنابراين با گذشت ازمنافع حزبي و جناحي، از كانديدايي حمايت كردند كه شعار ميانه روي را انتخاب كرد.
غافل بودن از نقش آيتا... هاشميرفسنجاني
ضعف ديگر جريان اصلاحات غره شدن به پيروزي در دهه دوم 70 بود. آنها زماني كه به پيروزي رسيدند از نقش بزرگاني مانند آيتا... هاشميرفسنجاني در بازتر شدن فضا براي فعاليت خودشان غافل شدند. آنها آيتا... هاشمي را در نقش مديريت جريان سياسي راست سنتي ميديدند و به چشم رقيب به او نگاه ميكردند اما غافل بودند كه آيتا... هاشمي داراي شخصيتي فراجناحي است كه اگر در انتخاباتي به عنوان كانديدا وارد عرصه شده است، هدفش نه پيروزي و رسيدن به كرسيهاي قدرت بلكه اهداف ديگري بوده كه بعدها در سخنرانيهايش به آن اشاره كرده است. اصلاحطلبان امروز بيش از هميشه به نقش آيتا... هاشمي در پايدار ماندن فعاليتهاي خود اذعان دارند چنانكه در انتخابات رياستجمهوري يازدهم هم تصميم تمام آنها بر حمايت از آيتا... بود كه با عدم تحقق اين حضور به فرمان او و بزرگان ديگر جبهه اصلاحات از حسن روحاني حمايت كردند. نقطه ضعف ديگر اصلاحطلبان ورود افراد ناخالص به درون اين اردوگاه بود كه اين گروهها و اشخاص با پايبند نشان دادن خود به آرمانهاي اصلاحطلبي، سعي در ايجاد انحراف داشتند و زمينه هجمه به اصلاحطلبان دلسوزي را فراهم كردند كه بهبود شرايط كشور براي آنها در اولويت قرار داشت. شايد اصلاحطلبان بدلي واژه مناسبي براي اين جريان نباشد اما برخي اوقات لطماتي كه اين گروهها به اردوگاه اصلاحطلبي وارد ميكردند كمتر از هجمه رقيب نبود.
بيرق اصلاحات در دست مرد اعتدال
دوم خرداد با خاطرات تلخ و شيرينش تمام نشده است، تنها دچار وقفهاي 8 ساله شد. بيرق اصلاحات اكنون در دستان حسن روحاني است و هر روز بيش از گذشته آنچه در دوران اصلاحات برنامهريزي شده بود اما به دلايلي امكان تحقق نيافت، از سوي دولت اعتدال محقق ميشود. كرامت شهروندان، حقوق شهروندي، دفاع از حقوق كشور در عرصه بينالملل و... از مواردي بود كه اصلاحطلبان در سال 76 آنها را مطرح كردند و اكنون گذر زمان شرايطي را فراهم كرده تا مردي از جنس اعتدال بر تحقق آنها پافشاري كند و بارها از پشت تريبون بگويد «تا آخر با مردم هستم»
سیدمحمد خاتمی:
نتیجه اثبات هویت با نفی هویت دیگری ستیز است
مراسم تجلیل از موزههای برتر کشور با حضور سیدمحمد خاتمی در خانه هنرمندان ایران برگزار شد. سیدمحمد خاتمی طی سخنانی در مراسم تجلیل از موزههای برتر کشور كه به مناسبت روز جهانی موزه شامگاه روز چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت در تالار استاد شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد با اشاره به توجه به موزه و اهمیت آن گفت: «چرا موزه مهم است و چرا باید به موزه بپردازیم؟ هر قومی دارای هویتی است، قومی که هویت خود را از دست بدهد از بین خواهد رفت و چیزی برای گفتن نخواهد داشت. موزه شناسنامه هویت افراد است، هویت نیز امری تاریخی است، بنابراین احترام و توجه به موزه یعنی توجه به ریشههای تاریخی یک ملت». رئیس دولت اصلاحات افزود: «موزه یک امر تفننی نیست، توجه به موزه بهمعنای پرکردن لحظاتی از زندگی برای تفریح و گذراندن اوقات فراغت نیست، چراکه موزه یک آموزشگاه و پژوهشگاه است، موزه جایی است که اگر اقوام بهخوبی به آن توجه کنند، غرور مثبت ملی در آنجا تقویت میشود، قومی که به موزه بیاعتنایی کند در واقع به هویت و ریشههای تاریخی خود بیاعتنایی کرده است». وی با اشاره به وضعیت امروز دنیا گفت: «امروز دنیا پر از جنگ، درگیری، سرکوب و خشونت است، آن هم از طریق شیوههای جدید و بهکارگیری ابزارهای پیشرفته، چهره این خشونت عریانتر و درعین حال سیاهتر و نفرتانگیزتر شده است، کشتار به بهانههای مختلف از جمله اتحاد برای جنگ با ادعا جنگ با تروریسم، درحالی که این جنگها سبب شعلهورشدن آتش ترور و تروریسم میشود». خاتمی با طرح این پرسش که آیا هویت و هویتگرایی موجب افزایش خشونت در جهان میشود، گفت: «امروز در پاسخ به این سوال میگویند هرچه هویتگرایی قویتر شود، افراط نیز بیشتر میشود، درحالی که این پاسخ یک سفسطه بزرگ است، متناسب با تعریف ما از هویت و چگونگی استفاده یا سوءاستفاده از آن برخی هویتها میتوانند در دل خود خشونت و افراط را بهوجود بیاورند. برخی دیگری از هویتها نیز میتوانند در متن خود مدارا، مهر و محبت را گسترش دهند». وی در پایان گفت: «اگر اثبات هویت به معنای نفی هویت دیگری باشد، این امر به ستیز میانجامد، اما اگر ماهیت هویت بهگونهای باشد که هویت من با حضور دیگری معنا مییابد، این هویت مهر و دوستی و همبستگی را به ارمغان میآورد، ما باید هویت خود را بهگونهای معنا کنیم که از درون آن محبت، مهر و همزیستی بیرون بیاید».