قتل‌های خانوادگی در حال تبدیل شدن به یک بحران ملی

روزنو :روزنامه جوان از افزایش قتل‌های خانوادگی سخن گفته و تأکید کرده است که این رخداد‌ها نتیجه یک عامل واحد نیست، بلکه «بحران پنهان»‌ی است که در لایه‌های مختلف روانی، اجتماعی، اقتصادی و قانونی انباشته شده و حالا خود را در فجیع‌ترین شکل بروز می‌دهد. این گزارش می‌نویسد خشونت خانگی به هیچ عنوان مسئله‌ای خصوصی نیست و به تهدیدی جدی برای امنیت جامعه تبدیل شده است.

روزنامه جوان در گزارشی اجتماعی با عنوان هشدارآمیز «بحران پنهان پشت در‌های بسته»، به موج تازه قتل‌های خانوادگی پرداخته و نوشته است: «این روز‌ها پرونده‌های بسیاری با موضوع قتل اعضای یک خانواده توسط عضوی از خانواده منتشر می‌شود و جامعه را جریحه‌دار و سؤالی اساسی را مطرح می‌کند؛ چرا افرادی که قرار است امنیت و مهر در خانه را فراهم کنند، گاهی دست به خشونت‌های فجیع علیه نزدیک‌ترین افراد زندگی خود می‌زنند؟»

این گزارش می‌گوید پاسخ ساده‌ای به این پرسش وجود ندارد و قتل‌های خانوادگی «پدیده‌ای پیچیده» و نتیجه اجتماع عواملی است که در طول زمان روی هم تلنبار شده‌اند: «این جنایات، حاصل تجمع فشارها، ناکامی‌ها و کمبود مهارت‌های حل مسئله در خانواده‌هایی است که فاقد ابزار‌های مقابله با بحران‌های روانی و اجتماعی‌اند.»

وقتی بحران‌های اقتصادی تا آستانه خشونت پیش می‌روند

روزنامه جوان بخشی از ریشه‌های خشونت خانوادگی را به شرایط اقتصادی و فشار‌های معیشتی نسبت می‌دهد. در این گزارش آمده است: «وابستگی مالی فرزندان بزرگسال به والدین، فشار‌های اقتصادی، تورم و نابرابری‌های شدید اجتماعی نیز بخشی از پازل خشونت خانوادگی است. وقتی اعضای خانواده توان تأمین نیاز‌های اولیه خود را ندارند، بحران‌ها و کشمکش‌ها شدت می‌یابد…»

یکی از نکات مهمی که در گزارش جوان تاکید شده، انتقال بحران اقتصادی جامعه به درون خانواده‌هاست؛ موضوعی که به باور نویسنده، حتی زمینه برخی قتل‌ها را فراهم کرده است: «کارشناسان معتقدند، انتقال بحران اقتصادی جامعه به خانواده یکی از عوامل اصلی قتل‌های خانوادگی است از جمله اینکه عمده قتل‌هایی که در سال‌های اخیر بر سر میراث خانوادگی رقم می‌خورد.»

شکاف نسلی و گسست ارتباطات؛ تنش‌هایی که انباشته می‌شود

در گزارش جوان، اختلاف ارزش‌ها میان نسل‌ها نیز عاملی تعیین‌کننده معرفی شده است. به‌ویژه زمانی که احترام متقابل میان والدین و فرزندان کاهش پیدا کند و «تضاد‌های آشتی‌ناپذیر» شکل بگیرد. این روزنامه هشدار می‌دهد که شکاف نسلی بدون مهارت‌های گفت‌و‌گو و مدیریت خشم، مستقیماً به تنش‌های فرساینده و سپس رفتاری پرخاشگرانه منجر می‌شود.

بحران‌های روانی، ضعف آموزش و خلأ‌های قانونی

جوان از افزایش اختلالات روانی، افسردگی و کاهش تاب‌آوری خانوادگی به عنوان زنگ خطر یاد کرده و می‌نویسد: «افزایش اختلالات روانی، افسردگی، کاهش تاب‌آوری و اعتماد خانوادگی و نبود حمایت قانونی کافی، شرایطی را فراهم می‌کند که خشونت‌های خانوادگی به شکل ناگهانی و فجیع بروز پیدا کند.»

این روزنامه همچنین به ضعف قوانین بازدارنده اشاره می‌کند: «در برخی موارد، خلأ‌های قانونی و فقدان بازدارندگی در برخورد با جرم، موجب حس مصونیت نسبی و انگیزه برای ارتکاب قتل می‌شود.»

در بخش دیگری، گزارش با صراحت به نقش خرده‌فرهنگ‌ها در توجیه «خشونت ناموسی» اشاره می‌کند؛ مسأله‌ای که به گفته نویسنده، در نبود قانون کارآمد، روند قتل‌های خانوادگی را «تسهیل» می‌کند.

خشونت خانگی یک بحران اجتماعی است، نه مسئله‌ای خصوصی

در پایان، روزنامه جوان بر این نکته تأکید می‌کند که: «خشونت در خانه، هرگز پدیده‌ای خصوصی نیست؛ این یک بحران اجتماعی است.»

و هشدار می‌دهد که این قتل‌ها «نه‌تنها قربانیان مستقیم دارند، بلکه سلامت روان و امنیت جامعه را نیز تهدید می‌کنند.»

این گزارش راهکار‌هایی مانند آموزش مهارت‌های ارتباطی و مدیریت خشم، تقویت حمایت‌های اقتصادی، توجه به سلامت روان و اصلاح قوانین را ضروری می‌داند و در جمع‌بندی می‌نویسد: «اگر این حلقه‌ها به‌طور همزمان فعال نشوند، روند خشونت خانوادگی ادامه پیدا می‌کند و قربانیان بیشتری جان خود را از دست خواهند داد.»

نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید