کد خبر: ۶۸۵۲۲۳
تاریخ انتشار: ۰۷:۵۹ - ۱۸ فروردين ۱۴۰۴

فرهیختگان: این‌هایی که خودشان را هسته سخت نظام می‌دانند، چرا به اپوزیسیون نظام تبدیل شده‌اند؟

روزنو :از روزهای بعد از انتخابات مجلس در سال ۱۴۰۲ جریانی را وهم پیروزی گرفت و آن‌ها با شعار تغییر ترکیب هیئت‌رئیسه مجلس مانور قدرت خود را شروع کردند.

روزنامه فرهیختگان نوشت: این جریان بعدتر سراغ مدل دیگری از کنشگری رفت و با ادعای نمایندهٔ هستۀ سخت نظام بودن، در لفافه‌ای از مطالبه‌گری، نظام را تهدید کرد که اگر فلان نشود و بهمان نشود، هستۀ سخت نظام که حاضر است برای حفظ جمهوری اسلامی همه هزینه‌ای بدهد، از نظام ناامید می‌شود و عبور می‌کند و دیگر فاتحه نظام را باید خواند! یا در جایی دیگر به تجمعات غیرقانونی که خود همیشه منتقد آن بوده‌اند، رسمیت بخشیدند.  

حتی اگر بپذیریم که هستۀ سخت و وفادار نظام الزاماً به همین افراد رأی داده - که نداده است - آن رأی هم برای این بود که این افراد را نیروهای نظام جمهوری اسلامی و خدمتگزاران میهن تشخیص داد، نه اینکه آن‌ها پایگاه رأی خود را همچون سیاست اصلاح‌طلبانهٔ «فشار از بالا و چانه‌زنی از پایین» قطبی در مقابل نظام تعریف کنند و بخواهند به پشتوانه رأی حامیان نظام، ژست‌های اپوزیسیونی بگیرند.  این قسم مواضع بیش از آنکه توصیه‌ای دلسوزانه به نظام تلقی شود، بوی گروگان‌گیری هستۀ سخت را می‌دهد تا نظام مجبور شود بدون خون و خونریزی! تن به خواسته‌های آنان دهد که شاید در نگاه اول هم خواسته‌ای به حق دیده شود. شاید هم خود را در نقش حاج کاظم آژانس شیشه‌ای تصور می‌کنند، اما او - صرف‌نظر از آنکه کارش را درست بدانیم یا غلط - برای دفاع از هستۀ سخت - عباس - آبرویش را به مسلخ برد و دیگران را شاهدانی اجباری قرار داد، نه آنکه هستۀ سخت را برای تحت‌فشار قرار دادن و تهدید تلویحی نظام، گروگان خود بگیرد.
از قضا، هستۀ سخت سوی مظلوم ماجراست، قشری که بی‌انتظار و بی‌توقع، هزینه می‌دهد و بعد، هر کسی از راه می‌رسد، می‌خواهد فریاد دادخواهی برای هزینه‌ای را بلند کند که آنان داده‌اند و حالا این‌ها می‌خواهند وکیل ناخوانده شوند.
هستۀ سخت نظام نیازی ندارد، نظام را تهدید کند یا طلبکار نظام باشد و در برابر هزینه‌ای که برای حفظ نظام داده است، مطالبه‌ای داشته باشد که خلاف مصلحت کشور باشد. اویی را که برای نظام جان می‌دهد، نباید سپر و بهانه مطالبات خود کرد یا به مسیری هدایت کرد که برای ایستادن مقابل نظام متبوع خود تحریک شود. این قسم مواضع از سویی تهدید حاکمیت و از دیگر سو، تحریک هستۀ سخت است. تصویرسازی «بی‌تفاوت نسبت به نظام» از حامیان پروپاقرص جمهوری اسلامی در واقع نشان‌دادن راهی به این حامیان است که آن‌ها برای خود محال می‌دانند، اما این موضع می‌گوید که همین محال هم می‌تواند مورد انتخاب قرار بگیرد و محال نباشد!
از سویی دیگر، شناخت درست جمهوری اسلامی اتفاقاً باید آن‌ها را به این نتیجه برساند که این نظام را نمی‌توان با تهدید مجبور به تصمیم و اجرا کرد. در این زمینه رجوع به خاطرات اصلاح‌طلبان که خود مبدع این تزهای چانه‌زنی و فشار بودند، می‌تواند برای این طیف سیاسی هم راهگشا باشد. کمااینکه بالاترین انواع تهدید هم از اردوکشی خیابانی سال ۱۳۸۸ گرفته تا خانه‌نشینی شخص اول اجرایی کشور در سال ۱۳۹۰، نتوانست نظام را به رفتاری خلاف قانون یا خلاف مصلحت مجبور کند. لذا خوب است که با شناخت حدّ خود و سطح نظام مواضعی واقع‌بینانه بگیریم، دوقطبی خطرناک ملت و دولت نسازیم و خود را مدعی‌العموم هستۀ سخت نبینیم. 

 
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید