کد خبر: ۶۸۲۵۶۹
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۰ - ۲۸ اسفند ۱۴۰۳

چهارشنبه‌سوری در گذر زمان: از یک آیین جادویی تا کارناوالی مدرن

روزنو :جشن‌ها و ایام متبرک در جهان باستان با «آیین» ملازم بودند و به هیچ عنوان نمی‌شد این ایام را صرفا داستان و اسطوره دانست. ویلیام رابرتسون اسمیت در کتاب «در باب دین اقوام سامی» می‌نویسد: «هسته مرکزی دین مدرن باور و هسته مرکزی دین باستانی آیین است. اسطوره صرفا تبیین مراسمی دینی بود. باور‌های باستانی فقط قول نبودند بلکه اساسا فعل بودند.»

چهارشنبه‌سوری نمادی از وداع با زمستان، استقبال از بهار و تجدید حیات طبیعت است. در این نوشته، به بررسی پیشینه تاریخی، فلسفه آیین‌های این جشن و تحولات آن در گذر زمان می‌پردازیم تا درکی عمیق‌تر از جایگاه فرهنگی و اجتماعی این مراسم داشته باشیم.

چهارشنبه‌سوری در گذر زمان: از یک آیین جادویی تا کارناوالی مدرنرویداد ۲۴: به وضوح می‌توان دید که چهارشنبه‌سوری روزگاری آیینی با بار معنوی عمیق و کارکردی جادویی بوده که با گذر زمان و تغییر شرایط اجتماعی و سیاسی، تغییراتی را پشت سر گذاشته است. در گذشته، ایرانیان این جشن را با رقص و شور و نشاط فراوان برگزار می‌کردند؛ اما پس از انقلاب اسلامی و تغییرات فرهنگی، چهارشنبه‌سوری به شکلی امروزی آن درآمده است.


ماندگاری این آیین به دلیل ویژگی‌های اجتماعی آن است؛ همان‌گونه که جامعه‌شناسانی مانند امیل دورکیم بیان کرده‌اند، جشن‌ها و مراسم جمعی موجب ایجاد همبستگی بین افراد و تقویت حس اتحاد می‌شود. شرکت در این آیین‌ها، علاوه بر ایجاد حس اطمینان و قدرت فردی، به زندگی معنایی عمیق می‌بخشد و از این رو، فارغ از ریشه‌های مذهبی یا ایدئولوژیک، از دیدگاه اجتماعی ارزشمند محسوب می‌شود.

 

در آستانه پایان زمستان و آغاز بهار، ایرانیان آیینی برگزار می‌کنند که همواره حامل بار معنوی عمیق و ارتباطی بی‌بدیل با طبیعت و فرهنگ باستانی ماست. همان‌طور که دکتر مهرداد بهار در کتاب «اسطوره تا تاریخ» بیان می‌کند:


«ما در آخر زمستان و در اول بهار یک رشته مراسم مربوط به پایان‌گرفتن فصل سرما را داریم که مراسم چهارشنبه‌سوری است که نوعی جادوی گرم‌کردن هواست. با آتش افروختن در واقع می‌خواهیم بگوییم که زمستان تمام می‌شود و گرما و خورشید را با این آتش جادویی وادار به گرم شدن بکنیم که بیاید. از روی آتش پریدن یعنی سرما‌های وجود خودمان را هم دور بریزیم و خودمان را هم از فصل زمستان به یک فصل کار و گرما بتوانیم وارد کنیم، که قبل از این در جشن سده هم همین آیین جادویی آوردن گرما به خورشید مطرح است که آن چهلم تولد خورشید است.»

این نقل‌قول بیانگر مفهوم اصلی چهارشنبه‌سوری است و گواهی بر ریشه‌های عمیق تاریخی و باور‌های اسطوره‌ای ایرانیان در مواجهه با تغییر فصول و تجدید حیات طبیعت است.
ریشه‌های تاریخی و فلسفی جشن‌های ایرانی

در تمدن‌های باستانی ایران، جشن‌ها و آیین‌های مذهبی و اجتماعی همواره همگام با تغییرات طبیعت ملازم بودند. آیین‌ها، از تقسیم غذا و تخصیص حق شکار تا نمادین کردن تولد دوباره طبیعت، نشان‌دهنده ارتباط عمیق مردم با جهان پیرامونشان بودند. ویلیام رابرتسون اسمیت در کتاب «در باب دین اقوام سامی» اشاره می‌کند که جوهر اصلی دین‌های باستانی نه تنها در باور بلکه در عمل و آیین‌های ملموس جامعه نهفته بود. جشن سال نو، که نمادی از خلقت دوباره جهان محسوب می‌شد، از مهم‌ترین مراسم ایران باستان بود؛ مراسمی که در آن انسان، همراه با طبیعت، نو می‌شد و امید به شروعی تازه در دل‌ها زنده می‌گشت.
جشن‌ها و آئین‌های ایران باستان

جشن‌ها و ایام متبرک در جهان باستان با «آیین» ملازم بودند و به هیچ عنوان نمی‌شد این ایام را صرفا داستان و اسطوره دانست. ویلیام رابرتسون اسمیت در کتاب «در باب دین اقوام سامی» می‌نویسد: «هسته مرکزی دین مدرن باور و هسته مرکزی دین باستانی آیین است. اسطوره صرفا تبیین مراسمی دینی بود. باور‌های باستانی فقط قول نبودند بلکه اساسا فعل بودند.»


این آیین‌ها هسته مرکزی تمدن‌های باستانی بودند و در نسبت مستقیم با تقسیم غذا، مجوز شکار و آمیزش و فرزندآوری قرار داشتند. مهمترین جشن‌ها در ایران باستان جشن سال نو بود که به نوعی یادمان نمادین خلقت محسوب می‌شود. به فراخور نو شدن جهان، انسان نیز در آیین‌های باستانی باید نو می‌شد مراسمی، چون غسل، استغفار و برگزاری آیین‌های نمادین بیرون راندن دیو‌ها و شیاطین و ارواح خبیث از همین معنا ناشی می‌شد.


اجرای این جشن‌ها نسبت مستقیمی با «روابط تولید» در آنها داشت. فلات ایران مکان جوامع روستایی و کشاورزی بود که اقتصادشان بر مبنای کشاورزی بود و یکی از چالش‌های اصلی مردم زنده ماندن در فصول سرما و قحطی بود چرا که محصولی جز محصولات کشاورزی در دست نبود و خشکسالی و قحطی و همچنین سرمازدگی مصادف با کشته شدن اغلب جمعیت روستا‌ها و طبقات پایینی شهر‌ها از گرسنگی. به همین دلیل آب در دین ایرانیان قداست داشت و ایزد آب یعنی همان آناهیتا مقدس شمرده می‌شد.


سرما و زمستان که نماد قحطی و توقف باروری بود، نماد شر و اهریمن به حساب می‌آمد و آتش که متضاد سرما بود هدیه خدایی به بشر شمرده می‌شد و به واسطه آن در برابر سرمای اهریمنی تاب بیاورد. جهنم در ادیان ایرانی، بر خلاف ادیان ابراهیمی، با سرما نمایان می‌شود و زمستان در شعر و ادب فارسی همواره نمادی از شر و اهریمن بوده است. این موضوع را می‌توان مثلا در شعر زمستان مهدی اخوان ثالث مشاهده کرد.


نمادگرایی آتش و گرما در چهارشنبه‌سوری

آتش در فرهنگ ایرانی همواره نماد پاکسازی، تحول و نیروی حیات‌بخش بوده است. در مراسم چهارشنبه‌سوری، آتش نماد آن نیروی جادویی است که زمستان سرد و بی‌رحم را می‌سوزاند و بهار و گرما را به زندگی می‌آورد. ایرانیان با آتش‌افروزی پایان سرما را اعلام کرده و بازآمدن گرمای خورشید و تجدید حیات طبیعت را جشن می‌گیرند. پریدن از روی آتش، عملی است نمادین که نشان از دور کردن سرما‌های جسمانی و معنوی دارد؛ گویی با هر جهش، خستگی‌های زمستان گذشته را پشت سر می‌گذاریم و به استقبال فصل کار و نشاط می‌رویم.

در واقع چهارشنبه سوری نیز یکی از جشن‌های وداع با سرما (شر) و جشن ورود به فصل زایش و گرما (خیر) بوده است. پیشینیان همچنین تصور می‌کردند با آتش‌افروزی به فرآیند هر چه زودتر از راه رسیدن گرما و زایش طبیعت کمک می‌کنند.


واژه «سوری» در ترکیب چهارشنبه‌سوری هم به معنی جشن است و هم به معنی سرخ. در واقع واژه سوری در زبان پهلوی به معنی سرخ است. sun به معنای خورشید هم از همین خانواده است.

این جشن در نزد ایرانیان قبل از اسلام در روز خاصی انجام نمی‌گرفت و معمولاً در اواخر زمستان در حالی که زمین در حال گرم شدن بود انجام می‌شد، ولی پس از اسلام و حمله اعراب این جشن به آخرین چهارشنبه سال موکول می‌شد؛ زیرا چهارشنبه نزد اعراب روزی نحس و شوم بود.

از آنجا که عرب‌ها از نزدیکترین اقوام پیش از اسلام نزد ایرانیان بودند و حداقل هزار سال بخشی از ایران باستان بودند بسیاری از آداب و رسوم و عقاید شبیه به هم داشته‌اند و پیش از اسلام بسیاری از قبایل عربی، چون بنی‌تمیم و بخش بزرگی از بنی‌وایل زرتشتی بودند.


پژوهشگرانی همچون «کتایون مزداپور» بر این باورند که جشن‌ها و آیین‌های ایرانی، از دوران پیش از مهاجرت آریاییان به این سرزمین، برای تمامی ایرانیان باقی مانده‌اند؛ آیین‌هایی که حتی اگر به صورت زرتشتی نبوده‌اند، اما سهمی از هویت فرهنگی مشترک ما را تشکیل می‌دهند.
تنوع آیین‌های چهارشنبه‌سوری؛ از آتش پریدن تا رسوم دیگر

مراسم چهارشنبه‌سوری تنها به آتش‌افروزی و پریدن از روی آتش محدود نمی‌شود؛ بلکه شامل مجموعه‌ای از آیین‌های زیبا و متنوع است که هر یک بار دیگر به عمق باور‌ها و سنت‌های ایرانی می‌افزایند:

پریدن از روی آتش: این عمل نمادین نشان‌دهنده تمایل به رهایی از سرما‌های روحی و جسمانی و ورود به دوره‌ای پر از نشاط و حرارت است. همانطور که در نقل‌قول دکتر بهار آمده، پریدن از آتش، آغازی است برای ورود به فصل کار، نشاط و گرما.


قاشق‌زنی: در این رسم، کودکان و بزرگسالان با کوبیدن کاسه و قاشق پشت در، به امید دریافت هدیه‌ای از صاحب‌خانه عمل می‌کنند. برخی محققان بر این باورند که این آیین از اعتقاد به حضور ارواح نیک در گذر از دنیای دیگر به سوی خانه‌های زنده‌ها نشأت گرفته است. این مراسم به نوعی یادآور مراسم برکت‌دهی و تقویت ارتباط میان گذشته و حال است.

کوزه‌شکنی: در این آیین، کوزه‌های قدیمی از بام خانه به پایین انداخته می‌شوند تا با شکستن آنها، بلا‌ها و تقدیر‌های منفی از بین برود؛ و کوزه‌های نو، نماد شروعی دوباره و پاکسازی از بدی‌ها جایگزین آنها می‌شود. این رسم نماد تجدید حیات و طرد مصائب زندگی است.

شال‌اندازی: جوانان با استفاده از دستمال‌های ابریشمی، ریسمانی رنگین و بلند می‌سازند و آن را از بالای بام یا پلکان وارد خانه می‌کنند. در این مراسم، فال و هدیه‌ای که درون ریسمان پنهان است، نشانه برکت، شادی، سرزندگی و امید به آینده تلقی می‌شود. هر یک از اجزای هدیه مانند گرد نان، انار، گردو، بادام، فندق و کشمش، پیام‌آور نعمت‌ها و برکات متفاوت زندگی هستند.


تحول چهارشنبه‌سوری در گذر زمان

این آیین که ریشه‌های پیش از اسلام و دوران باستان دارد، در طول قرون تغییراتی را تجربه کرده است. در دوران پیش از اسلام، جشن چهارشنبه‌سوری در زمان‌های متفاوتی از اواخر زمستان برگزار می‌شد؛ چرا که زمین به تدریج گرم می‌شد و نیازی به آتش برای آوردن گرما احساس نمی‌شد.

اما با ورود اسلام و تاثیر فرهنگ اعراب، به دلیل نگرش منفی نسبت به چهارشنبه که در میان اعراب روزی نامناسب به حساب می‌آمد، این مراسم به آخرین چهارشنبه سال موکول شد. این تغییر، نشان‌دهنده تعامل فرهنگی و همزیستی دو تمدن باستانی ایرانی و عرب است که هر دو به نوعی در آیین‌ها و رسوم زندگی مردم تأثیرگذار بوده‌اند.
چهارشنبه‌سوری؛ پیوند اجتماعی و همبستگی فرهنگی

علاوه بر ابعاد مذهبی و نمادین، آیین چهارشنبه‌سوری از نظر اجتماعی نیز اهمیت بسزایی دارد. همانطور که جامعه‌شناسانی مانند امیل دورکیم نشان داده‌اند، جشن‌ها و آیین‌های جمعی عاملی مهم در ایجاد همبستگی و اتحاد میان افراد جامعه هستند. شرکت در مراسم‌های مشترک، حس تعلق و امنیت را به مردم می‌بخشد و فضای گفت‌و‌گو و تبادل اندیشه را فراهم می‌کند. این تعاملات اجتماعی، به ویژه در جامعه‌ای که در آن ارتباط میان نسل‌ها و انتقال سنت‌ها نقش کلیدی دارد، موجب تقویت هویت و استمرار میراث فرهنگی می‌شود.
در زمان‌هایی که تغییرات سریع اجتماعی و سیاسی ممکن است هویت فرهنگی را به چالش بکشند، آیین‌هایی مانند چهارشنبه‌سوری نقشی حمایتی ایفا می‌کنند. این جشن نه تنها فرصتی است برای فراموشی مشکلات روزمره بلکه یادآور ارزش‌های قدیمی، سنت‌های دیرینه و امید به آینده‌ای روشن است.

چهارشنبه‌سوری، با تمام آداب و رسوم متنوع خود، نمادی است از گذار از سرمای بی‌رحم زمستان به گرمای حیاتبخش بهار. از آتش‌افروزی و پریدن از روی آتش گرفته تا قاشق‌زنی، کوزه‌شکنی و شال‌اندازی، هر یک از این آیین‌ها حامل پیام‌های معنوی پاکسازی، تجدید حیات و همبستگی اجتماعی هستند. به تعبیردکترمهرداد بهار، این مراسم جادویی، پیامی است از پایان یک فصل و آغاز فصلی سرشار از امید، کار و نشاط. از ریشه‌های باستانی گرفته تا تحول در دوران معاصر، چهارشنبه‌سوری همچنان به عنوان پلی میان گذشته و حال، سنت و مدرنیته، در فرهنگ ایرانیان باقی مانده و هر ساله با شور و شوق خاصی برگزار می‌شود.

نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید