چارشنبه پایی، شال ساللاماق و پریدن از روی آتش از مهمترین سنت های آذربایجانی ها در چهارشنبه سوری
گروه فرهنگی: پژوهشگر مردم شناسی اداره کل میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی آذربایجان غربی گفت: چهارشنبه سوری در آذربایجان غربی از فرستادن هدایا به منزل نوعروسان آغاز با جشن گرفتن صبح روز چهارشنبه بر لب چشمه به پایان می رسد.
به گزارش ایلنا،حسن سپهرفر بیان کرد: آیینهای چهارشنبه آخر سال در آذربایجان غربی با در نظر گرفتن عناصر متنوعی که طی قرنها در خود نهادینه کرده برای خود آدابی دارد، آیین برجستهای که از ابتدای اولین چهارشبه اسفندماه با مهمترین عنصرش آتش پا به میان میگذارد.
وی افزود: چهارشنبه سوری ترکیبی است از دو واژه چهارشنبه و سوری، برخی چهارشنبه را به نوعی نماد چهار فصل سال یا عناصر چهارگانه و سوری آن را به معنی سرخی میدانند.
سپهر فر با بیان اینکه، اسفند ماه در میان مردم آذربایجان غربی به «بایرامآیی» (ماه عید) معروف است گفت: ایامی که آرام آرام طبیعت جان میگیرد و زمین زنده میشود و نفس بر آن جاری و جهان حیاتی دیگر آغاز میکند.
پژوهشگر مردم شناس میراث فرهنگی تصریح کرد: برخی این ماه را به عناصر چهارگانه، آب، باد، خاک و آتش نسبت میدهند، چنانکه گویا هفته اول اسفند ماه که به عنصر «سو» (آب) اختصاص دارد، هوا به قدری گرم میشود که از این پس آبهای روی زمین یخ نمیبندند.
وی گفت: هفته دوم که به «یِئل»(باد) اختصاص دارد در این ایام باد محلی به نام «مِه یئلی» وزیده و به علت گرمی که دارد برفهای سطح زمین را ذوب میکند و بخاراتی از زمین متصاعد میشود، هفته سوم «دوغری نفس» (نفس آشکار) که اختصاص به خاک دارد، نفس بر زمین میآید و زنده شدن مجدد آن آرام آرام آشکار میشود و نهایتاً در هفته چهارم که به منزله «اُد» (آتش) تلقی میشود، وداع با زمستان و دورکردن پلیدیها است که با مراسم آتشافروزی چهارشنبه آخر سال همراه است.
سپهرفر ادامه داد: طی این ایام آذربایجانیها در فکر تدارک مراسم چهارشنبه سوری و عید از قبیل، خرید پوشاک نو، میوه و شیرینی، هدایا برای افراد نزدیک و لوازم مورد خانه میشوند.
چارشَمبهَ پایی
پژوهشگر مردم شناس میراث فرهنگی آذربایجان غربی تصریح کرد: در این روز هدایایی تحت عنوان «چارشَمبهَ پایی» از سوی والدین داماد به منزل نوعروسشان فرستاده میشود تا بدین وسیله وفاداری، احترام به خانواده عروس و حفظ سنتها را ادا کرده باشند.وی گفت: معمولاً هدایایی با توجه به وسع مالی خانواده مانند: شیرینی، آجیل، طلا و جواهراتی از قبیل: انگشتری، النگو یا گوشواره و احتمالاً پارچه و لباس تحت عنوان (خَلَت/خلعت) برای عروس تهیه و تدارک دیده و همه را داخل طبقهای چوبی (خُن) یا مجمعهای گذاشته و به خانه پدری عروس ارسال میکنند، هرچه محتویات طبق بیشتر و پررنگتر باشد نشانه احترام خانواده داماد و اهمیت دادن به عروس و خانواده او است.
پریدن از روی آتش
سپهرفر بیان کرد: یکی از آداب قدیمی در ایام چهارشنبه سوری افروختن آتش و پریدن از روی آن همراه با شادی و ترانهخوانی است، البته باید اشاره کرد افروختن آتش به منزله پرستش آن نبوده و در ادیان الهی هم سفارشی به این باور نشده است، اگر هم در میان ادیان مختلف بدان اهمیت داده میشود، به نشانه فروغ رحمانی و نعمت خداوندی است که مورد ستایش و توجه قرار می گیرد نه پرستش.
وی ادامه داد: در باورهای مردمی طبق سنتهای قدیم چهارشنبه هفته اول اسفند را «چیلّهَ قووان » (فراری دادن) یا «یالانچی چارشنبه» (چهارشنبه دروغگو)؛ دومین چهارشنبه را «کولهَ چارشنبه » (چهارشنبه کوتاه )؛ سومین را «موشتولوقچی» (چهارشنبه موشتولوق آور)؛ یا «قَرهَ چهارشنبه» (چهارشنبه سیاه) و چهارمین را « آخیر چارشنبه» (چهارشنبه آخر) میگویند، در مناطقی مانند نقده مرد و زن در این روز به دیدار خانوادههایی که در طول سال بستگان آنها به رحمت ایزدی رفتهاند جهت «باش ساغلیقی» (سر سلامتی گفتن ) می روند.
وی افزود: طبق رسم معمول زنان آذربایجانی از چند روز قبل چهارشنبه آخر سال به بازار شهر رفته و با توجه به وسع مالی برای سال جدید اقلامی مانند شانه سر، آیینه، کوزه سفالی نو، پوشاک تازه و نو برای فرزندان و خودشان و تنقلاتی از قبیل نخود و کشمش، بادام و گردو، تخم ژاپنی، آفتابگردان و کدو، شکلات، مقداری میوه و ... که در مجموع همه را «چارشنبه یِمیشی » (خوراکیهای چهارشنبه) مینامند، خریداری و با خود به منزل میآورند.
این پژوهشگر مردم شناسی تصریح کرد: دَم دمای غروب آفتاب و با تاریک شدن هوا، جوانان روستایی با شور و شوق کپههای هیزم را در پشت بام منازل روی هم انباشت میکردند و خانوادهها دور هم جمع میشدند و با غروب آفتاب هیزمها را میافروختند و سپس سه بار از روی شعلههای آتش پریده و میگفتند:
سپهر فر ادامه داد: در شهرها هم که در سالهای اخیر شکل و نما و مصالح خانهها تغییر یافته و نمیتوان آتشی را بر بالای بامها افروخت، معمولاً همسایگان دور هم جمع شده و آتش چهارشنبه سوری را در کوچهها میافروزند و از کوچک و بزرگ گرفته تا جوان و میانسال از روی شعلههای فروزان آتش میپرند تا به این ترتیب درد و بلا و قضا و قدر الهی را از خود دور کنند.وی گفت: در روستاها رسم بود اگر خانوادهای به تازگی عزیزی را از دست داده و چهل روز از فوت او سپری شده باشد، به دیدار این عزیزان رفته و شادی خود را با آنها تقسیم کنند و آتش چهارشنبه سال را بالای پشت بام یا مقابل درب منزل صاحبان عزا روشن میکردند.
شال ساللاماق
سپهر فر بیان کرد: بعد از آتش افروزی نوبت به مراسم شالاندازی و به عبارت محلی «شال ساللاماق»یا «بئلی بئلی» آغاز میشود.پژوهشگر مردم شناسی میراث فرهنگی استان خاطر نشان کرد: در این رسم پسرهای جوان، چهره گرفته و گاهی به مزاح چادر به سر کرده و بدون این که شناخته شوند، بالای بام منازل همسایگان و فامیل و آشنایان رفته و از مقابل پنجرهها یا روزنه پشت بام اتاقها شال یا دستمال خود را به نیّت و آرزویی روانه پایین میکنند. صاحب خانه و افراد منزل هم طبق رسم معمول مشتی از تنقلات را که قبلا" تهیه کرده اند، یا با یکی دو عدد تخم مرغ آب پز شده سفت که در میان پوست پیاز جوشانده و به رنگ سرخ در آورده اند، یا مبلغی پول لای شال آن ها بسته و با دعای خیر «چَک الله مطلیبیین وِئرسین» (بِکش که خدا مرادت را دهد) روانه شان می کنند.
سپهر فر افزود: به نظر میرسد یکی از کارکردهای اجتماعی رسم فوق در روزگاران گذشته، بیشتر به منظور کمک و یاری به افراد مستمند و فقیر بوده که بتوانند با تامین مایحتاج ایام نوروز مراسم عید را به خوبی و خوشی برگزار کنند.
فال گوش ایستادن
سپهر فر گفت: اگر چه امروزه فال گوش ایستادن رنگ و بوی خود را در میان مردم از دست داده، ولی سفارش مادران و بزرگترها این است که در چنین ایامی باید سخن خوش گفت تا فال گوش ایستادگان را دچار ناامیدی و یاس نکنند.
رفتن به لب چشمه
پژوهشگر مردم شناسی میراث فرهنگی استان عنوان کرد: صبح روز چهارشنبه دم دمای طلوع آفتاب که هنوز هوا کاملا روشن نشده و به اصطلاح گرگ و میش است، مردم شهرها و روستاها از بزرگ و کوچک تا پیر و جوان دسته دسته بر سر چشمهسارها و نهرها رفته و ضمن شادی و ترکاندن ترقه سه یا هفت بار از روی آب میپرند و برای خود آرزوی سلامتی میکنند، برخی نیز با اعتقاد به این که در چهارشنبه آخر سال و خصوصاً موقع تحویل سال آبها از نو متولد میشوند، کوزههای کهنه خود را کنار رودخانهها بر زمین زده و میشکنند، یا از بام منازل بر زمین پرت میکنند تا بدین نحو کهنه گیها را از خانه و کاشانه خود دور کنند.
سپهرفر ادامه داد: سپس کوزههایی را که به تازگی خریداری کردهاند با آب تازه پر میکنند تا هنگام تحویل سال بهعنوان خیر و برکت به کُنج اتاقها بپاشند، یا چایی دم کنند و دست و صورت بشویند و وضویی تازه کنند، برخی از زنان روستایی هم آب چهارشنبه را در مشک میریزند تا کره و روغن بیشتری به دست آورند، یا بــر روی احشام می پاشند تا سالم و پربرکت باشند، یا میخوردند تا بیماریها را از خود دور کنند، با وجود این خانهتکانی، پوشیدن لباس نو، شکستن کوزههای کهنه و موارد دیگری که حاکی از تمیزی و نو بودن دارد، خانوادهها را به نحوی به بهداشت خانه مقید کرده و بیماریها را در سال نو از خانه دور میکند.