دخیل شدن محدودیت و ممیزیهای تلویزیون در نمایش خانگی
برترینها: ماجرای اعمال نگاههای سلیقهای و تصمیمگیری در مورد پخش یا عدم پخش آثار مختلف، از آن موضوعهایی است که صدای خیلی از اهالی هنر را درآورده و باعث نگرانیهای ادامهدار شده است. نمونه این جریان اتفاقی است که تازگی در مورد سریال «تاسیان» رخ داد، سریالی به کارگردانی تینا پاکروان که بعد از پخش سه قسمت از آن با بهانهجوییهایی در محاق توقیف رفت.
پرویز پرستویی که این روزها مشغول بازی در سریال «شکارگاه» به کارگردانی نیما جاویدی شده است، یکی از هنرمندانی است که سالهاست از تلویزیون خداحافظی کرده و مدتی است که در نمایش خانگی فعالیت میکند.
عملکرد تلویزیون در مقایسه با شبکه نمایش خانگی و شیوه نظارتی که این روزها در حوزه وی او دیها اعمال میشود موضوعی بود که پرستویی در گفتگویی با شرق در خصوص آن بیان کرد: مسئولیت نمایش خانگی در ابتدا به عهده وزارت ارشاد بود اما الان ساترا که زیر نظر صدا و سیما است، وارد موضوع شده. من که مدتهاست با تلویزیون کاری ندارم و واقعاً این رسانه را دیگر نمیشناسم. به دور از هر نگاه سیاسی، من از سال 88 یعنی بعد از «آشپزباشی» با تلویزیون خداحافظی کردم. چرا؟ به این دلیل که تلویزیون دیگر نمیتواند مخاطب جذب کند، چون خط مشی آن تغییر کرده و بیشتر جناحی شده تا وجه ملیاش را حفظ کند. الان هم متأسفانه میبینیم که با این نگاه ساترا به نمایش خانگی ممیزیها و رویکردی که در صدا و سیما است، در اینجا هم دخیل شده، در حالی که اوایل شروع فعالیت نمایش خانگی و زمانی که تحت نظارت ارشاد بود، آزادی عمل بیشتری وجود داشت.
این بازیگر با تأکید بر وجود چارچوبهای لازم برای فعالیت در هر فضایی افزود: آزادی عمل به این معنا نیست که هر کاری دلمان بخواهد انجام دهیم چرا که خود ما به چارچوبهایی مقید هستیم. حتی من در فیلم «خرس» که یکی از تهیهکنندگان آن بودم و توقیف شد به وزیر وقت هم گفتم بیایید اثر نهایی را با آنچه شما مجوز دادهاید مقایسه کنیم چرا که در بخشهایی شما مجوز آن را دادهاید اما خود ما سانسور کرده و سمتش نرفتیم چرا که وقتی قرار است با یک اثر به خانه مردم برویم باید بدانیم که نمیشود مخاطبی که ممکن است آن کار را ببیند را تفکیک کنیم. همه آدمها از فیلسوف تا افراد معمولی و هر طیفی میتواند آن اثر را ببیند، برای همین ما باید مراقبت این موضوع باشیم.
پرستویی با اشاره به اتفاق اخیری که در مورد سریال «تاسیان» افتاد و آن را به طور ناگهانی گرفتار توقیف کرد، افزود: چیزی که باید جا بیفتد این است که ساترا یا هر جایی که قرار است مجوز دهد باید پای حرفی که میزند بماند. ما این مشکل را زمانی در ارشاد هم داشتیم؛ به عنوان مثال در حال حاضر ما دو فیلم توقیفی داریم، یکی «صد سال به این سالها» اثر سامان مقدم که در توقیف پانزده ساله است و دیگری فیلم «خرس». من یکبار دیگر هم این بحث را مطرح کردم که مثلاً شما یک زمین دارید و از شهرداری مجوز میگیرید که آن را بسازید، مهندس میفرستند و نقشهات را بررسی میکنند و بر اساس آن به شما مجوز ساخت میدهند. در ادامه برای پایان کار باز هم بررسی صورت میگیرد که طبق همان مجوز اولیه بنا را ساخته باشید. اگر طبق همان باشد دیگر جای گلایه و عدم ارائه مجوز پایان کار نیست. این اتفاقی است که باید در همه حوزهها از جمله فرهنگ هم رخ دهد. اگر ما به یک اثر فرهنگی مجوز ساخت میدهیم باید این قدرت را داشته باشیم که پای آن بمانیم. در سینما این کار را کردیم که بعد از ارائه پروانه ساخت تا زمان پخش باید پروسهای طی شود اما در طول این مدت ممکن است یکی دو اتفاق در جامعه باعث شود تا آن اثر زیر سوال برود، اما نباید مسائل بیرونی و جاری را در زمان پخش آن اثر دخیل کنیم.
بازیگر کهنهکار و تهیه کننده سینما اضافه کرد: اگر من کارگردان براساس آنچه که برایش پروانه ساخت گرفتم، چه در نمایش خانگی و چه در سینما، مسیرم را عوض کردم، طبیعتا آن اشتباه و خلاف را باید رفع و حذف کنم ولی اگر طبق همان چیزی که از قبل صحبتش مطرح و تایید شده پیش رفته باشم و شما مانع پخش کار شوید، ضرر زیادی به بار میآید و این اقدام ناشایست و دلسرد کنندهای است که نباید اتفاق بیفتد.
تصمیمگیری بر اساس ضوابط و به دور از نگاه شخصی هم موضوع دیگری بود که پرستویی با یادآوری آن تأکید کرد: در شرایط فعلی و در مورد «تاسیان» هم نمیدانم که به چیزهایی مجوز دادهاند و براساس چه متن و مصوباتی بوده که الان دارند از پخش آن ممانعت میکنند؟! واقعاً چه اتفاقی افتاده؟ اگر کارگردان برخلاف آنچه مجوز گرفته، اثر را ساخته قاعدتا باید به صورت منطقی اصلاح شود اما اگر «تاسیان» بر اساس آنچه که باید ساخته شده و الان سلیقه آدمها فرق کرده، این تصمیمگیری و نگاه خیلی اشتباه است. عواقب چنین تصمیمهایی فقط مادی نیست بلکه انرژی که کل گروه گذاشته و زحمتی که کشیدهاند هم برباد میرود. نمونه این جریان «قاتل وحشی» است، این فیلم چند سال است که ساخته شده و خود من هم بارها برای آن پست گذاشتم که شما مجوز دادید تا این کار ساخته شود، حال چرا به آن پروانه نمایش نمیدهید. اصلاً آن را توقیف کردید، پس چرا اعلام کردید که میخواهیم در جشنواره اکرانش کنیم! بعد چه شد که این اتفاق نیفتاد؟ همه اینها نارضایتی و دلچرکینی به وجود میآورد. آن تیم سرمایه و زمانش را گذاشته و الان با چه روحیه و انرژی باید دوباره کار کند؟
وی در همین زمینه ادامه داد: در این فضا لازم است که ثبات وجود داشته باشد که وقتی دم از قانون میزنیم خودمان بیقانونی نکنیم اما این اتفاق در حال حاضر خیلی جاها در حال وقوع است.
پرستویی در بخش دیگری از صحبتهایش به نگرانی که بابت چنین نگاه و تصمیمگیریهای ناگهانی برای تیمهای تولید ایجاد شده اشاره کرد و گفت: این حکم دادنها باعث میشود مثلاً مایی که این روزها و در شرایط سخت و پرزحمت در حال تصویربرداری یک سریال هستیم ندانیم چه آیندهای در انتظارمان است و در زمان پخش قرار است چه اتفاقی بیفتد؟! در حالی که به شخصه واقفم این گروه براساس مجوز ساخت در حال پیشروی هستند. یا آقای مصطفی کیایی که «هزار و یک شب» را ساخته و هفده ماه زمان صرف آن کرده با این دیدگاه ممکن است برای پخش با دشواریهای دلسرد کنندهای مواجه شود، به همین دلیل این نگرانی و عدم اطمینان اشاعه پیدا میکند، اتفاقی که اصلاً جالب نیست.
بازیگر سریال «هم گناه» با بیان اینکه ما در دل جامعه و کنار مردم هستیم و میدانیم چطور باید حرف دل این اجتماع را منعکس کنیم، تصریح کرد: باید این عینک بدبینی برداشته شود چراکه آنهایی که در یک اتاق نشستهاند و تصمیم میگیرند، همانجا هستند و در همان اتاق تصمیم نهایی را میگیرند اما این ماییم که در دل جامعه و با مردم زندگی میکنیم و نمیخواهیم نگاه مخاطب را منحرف کنیم بلکه به دنبال آن هستیم که به بهترین شکل سرگرمی یا هر موضوع دیگری که باید را انعکاس داده و به آن بپردازیم.
این بازیگر با ابراز نارضایتی از محدودیتها در پرداخت به موضوعات مختلف خاطرنشان کرد: چرا امتناع میکنیم؟ چرا ما نباید درباره اختلاس و دزدیها صحبت کنیم؟ همه اینها در جامعه در حال وقوع است. رسالت کار ما ایجاب میکند که همه اینها را گوشزد کنیم چرا که به اصطلاح نبض جامعه دستمان است و مثلاً خود من هیچ وقت استتار نمیکنم یا عینک دودی نمیزنم بلکه میگویم وقتی کنار مردم باشم بهتر میتوانم با مخاطب ارتباط برقرار کنم و خواستههای مردم را منعکس کنم. من بعد از خداحافظی از تلویزیون پیشنهادات بسیاری در فضاهای مختلف داشتم اما نپذیرفتم چون مخاطب تحت هر شرایطی برایم قابل احترام است و ترجیحم این است که هر کاری را انجام ندهم.