سواستفاده علیرضا بیرانوند از زن خیلی جوانش/عکس

همیشه این بازیگرا و خواننده ها و هنرمندا نیستن که با موضوعات مختلف سوژه میشن و بعد هم شهرت پیدا میکنن! چند سالی میشه که بازیکنان فوتبال نیز چه در ایران و چه تو جهان دیگه تنها تو مسائل فوتبالی نیست که بولد هستند و در حواشی و جنجالات مختلف که در بیشترشون هم پای یک خانوم در میونه، دیده میشه! مثلا یکیش علیرضا بیرانوند خودمون که میدونید تو دوران جام جهانی هم چقدر مورد توجه قرار گرفت و حاشیه ساز شد. علیرضا بیرانوند همسری دارد جذاب و فااامیل. خانوم خانوما که میشه دختر عموی علیرضا، این روزا در کنار فوتبالیست جوان لایف استایل خوبی دارد اما با کمی تا قسمتی تحمل حرف و حدیث هایی که برای علیرضا یبرانوند ساخته میشه!

علیرضا بیرانوند این روزا یه قرمز پوش پرطرفداره که در فضای مجازی فعالبت بسیاری داره. جالبیه موضوع اینجاست که یه پیج فعال خودش داره، یه پیج خانومش داره، به پیج دختر کوچولوش داره و یه پیجشم پسر سن پایینش! ظاهرا اکرم بیرانوند یا بهتره بگیم خانوم خانومای آقای بیرانوند علاقه وافری به پیج زدن دارن و ادمین همه صفحات به جز همسر جان هم خودشون هستند. اما در ادامه ابتدا با تصاویری از این زوج شروع کنیم تا ادامه ماجرا.

مثلا یکی از حواشی علیرضا بیرانوند این بود که تو همون تایم جام جهانی خانومی اومد و ادعا کرد که این بازیکن ملی پوش رفته تو دایرکتش و قصد ارتباط باهاش رو داشته! خانوم خانوما با انتشار یک اسکرین شات حرف و حدیث های بسیااار زیادی برای علیرضا بیرانوند ساخت که در نهایت باید گفت خیلیا منتظر این بودن تا طلاق بین علیرضا و همسش اکرم رو بشنون اما ظاهرا این زوج حتی ذره ای از مشکلاتشون رو نمیارن تو مجازی و هیچ صحبتی هم در این رابطه نکردند!

اکرم بیرانوند حتی برای انتشر تصاویر خود نیز به شدت محتاط عمل میکنه چرا که مثلا مدتی پیش در یک عکس خانوادگی تا به این اندازه حواسش بود که کمی مچ پاش معلومه رو با استیکر بپوشه! این در حالیه که بسیاری دیگر به مانند همسران قائدی و حیدری و ماهینی و... اصلا و ابدا به این موضوعات توجهی ندارن که هیچ، اتفاقا برای جلب توجه دست به استایل هایی غیرعرف نیز میزنند!

اما ازدواج سخت علیرضا بیرانوند و همسرش وقتی عموش آقارو قبول نمیکرده!
همونطور که گفتیم اکرم خانوم دخترعموی علیرضا بیرانوند هستش که خیلیم سخت تونستن ازدواج کنن! بیرانوند در رابطه با ازدواجش میگه: زمانی که از روستا برای رفتن به مدرسه به شهر اومده شب ها به خونه عموش میرفته و در اونجا رفته رفته به دختر عموش علاقمند میشه و زمانی که به سن 18 سالگی رسیده از پدر و مادرش میخواد که به خواستگاری دختر عموش برن و اکرم بانو رو خواستگاری کنن! اما عمویش پاسخ منفی داد.