رتبهبندی معلمان، شهدی که دارد شرنگ میشود
وقتی نتایج رتبهبندی را از او پرسیدیم با کمال حیرت گفت نهتنها استاد معلم نیستم که حتی شاید چهار هم نباشم. او از ناراستی و پنهانکاری در فرایند رتبهبندی سخت گله داشت که چرا پساز بارگذاری مدارک، در احتساب امتیازات تغییرات اساسی ایجاد شده است!
وقتی دلمشغولی این جانباز عزیز که دغدغه انبوه فرهنگیان این سرزمین است را دیدیم واقعاً از سوءمدیریت، اقدامات فراقانونی و خودسرانه متولیان رتبهبندی که با اعمال سلایق شخصی باعث نارضایتی شدید فرهنگیان شدهاند شگفتزده شدهایم. وقتی دلدادگان این سرزمین که از هستی خویش برای همه ما مایه داشتهاند اینگونه از اینهمه تبعیض، ناراستی و قانونشکنی آشکار به شِکوه آمدهاند؛ نیک پیداست که موج تقابل، اعتراض و ناخرسندی فرهنگیان نسبت به اثرگذاران و تصمیم گیران مربوط به رتبهبندی در چه حدی است.
بهراستی متولیان رتبهبندی دارای چه حق و جایگاهی هستند که پس از بارگذاری مدارک به خود حق میدهند امتیازات برخی مستندات یا شاخصها را دچار تغییر کنند؟ به چه حقی ۱۵ امتیاز خوداظهاری در قسمت مشارکت در کارگروهها و شوراها و ۱۰ امتیاز اظهارنظر در قسمت تدریس به همکاران حذف شده است؟
به چه حقی برخی مستندات بخش دستاوردها، خلاقیت و نوآوری علمی را از ۱۰ امتیاز کمتر لحاظ کردهاند و برخی مستندات مشارکت در کارگروهها و شوراها را از ۶ امتیاز به ۳ امتیاز تقلیل دادهاند؟ چرا پس از ارزیابیهای صورتگرفته، امتیازات برخی افراد دچار تغییر اساسی شده است و رتبهشان بدون هیچ پاسخ قانعکننده ای، تقلیل یافته است؟
صادقانه باید گفت تعلل در اجرای رتبهبندی، تغییرات مکرر در آییننامه، اعمال سلایق شخصی کار به دستان در تغییر امتیاز مستندات بارگذاری شده و... باعث امیدسوزی فرهنگیان شده؛ با هر توجیه و دلیلی باشد؛ ناپذیرفتنی است. این رویکرد ناصواب متولیان غیرپاسخگوی وزارت آموزش و پرورش، باعث بروز موج اعتراضات فراگیر در آموزشوپرورش میشود که بانی این اعتراضات، برخی فرادستان تصمیمگیر در این وزارتخانه هستند.
انتظار میرفت رتبهبندی فرهنگیان با اجرای بهنگامش، علاوه بر ارتقای جایگاه معلم و کیفیت بخشی به امر آموزشوپرورش، باعث اعتمادآفرینی در بین فرهنگیان شود؛ ولی با کمال تأسف، پساز انبوه وعدههای رنگین، حال آن شهد در کامها شرنگ میشود.
ضرورت دارد وزیر آموزشوپرورش، دستگاهها و نهادهای ناظر با حساسیت پیگیر این جفای روا داشته شده در حق فرهنگیان شوند چرا که زیبنده نیست مجموعه عظیم آموزشوپرورش که ۴ هزار معلم و ۳۶ هزار دانشآموز تقدیم ملک و میهنشان کردهاند اینگونه مورد بیمهریهای بزرگ قرار گیرند.
حتما تو هم مثل من تاریخ مصرفت گذشته است
حتما تو هم مثل من تاریخ مصرفت گذشته است
طاغوت بدانید که این انقلاب را رعیت زاده ها به پیروزی رسانیدند واما من و شما مقصر هستیم که طی مدت بطش از سی سال آموزش دادن نتوانسته ایم فرهنگ رعیتی را ریشه کن کنیم وحتی شما نمیدانید فرهنگ رعیت چه فرهنگی هست و عامل بوجود آورنده آن فرهنگ کیست . برایتان شرح میدهم:
تا قبل از سال ۱۳۴۱ که در کل ایران نظام ارباب رعیتی حاکم بود دو سوم از محصول سهم ارباب و یک سوم از محصول سهم رعیت بود ورعیت باید بذر سال بعد را هم از این یک سوم سهم خودش میداد علاوه بر این باید مقداری از سهمش را کنار میگذاشت و قوت خانواده اش را با علفهای بهاری مثل ( شنگ ویونجه و پیچک وپاغازکو...) تامین میکرد که اگر محصول سال نو کمتر از سایر رعیتها میآمد آن مقدار کنار گذاشته را روی قبه خرمن سال نو بریزد تا ارباب رعیتیش را از او نگیرد در چنین شرایطی هیچ رعیتی چشم این را نداشت که ببیند محصول همسایه اش بیشتر از محصول او آمده است چول به قیمت از دست دادن شغلش میشد و رغابت در رعیتی شدید بود بطوری که این ضرب المثل بود رعیتی و راحتی.
حال که ۶۰ سال است که نظام ارباب و رعیتی تمام شده و من وشما بیش از سی سال است در این جامعه نقش فرهنگی و فرهنگ سازی را ایفا میکنیم چقدر در از بین بردن فرهنگ رعیت که سرشار از بخل وحسادت وکینه و دشمنی بین رعیتها بود و عامل بوجود آورنده آن ارباب بخاطر سود بیشتر ان هم به هر قیمتی که شده بود نقش داشته و داریم . پس حد اقل همکارانمان را به آن فرهنگ پست متهم نکنیم و پیگیر حق قانونیمان باشیم .
دوم اینکه عمل ما در مقابل با مسئولیتمان اندک است چون کار ما انسان سازی است آیا ما همه شاگردانمان را در حد اعلا تربیت کرده ایم مسلما نه زیرا اینهمه بزهکارها کالای بمجول سازها پارتیبازها