کد خبر: ۵۱۹۳۵
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۶ - ۰۹ بهمن ۱۳۹۲
تعداد نظرات: ۴ نظر

پاسخ کیهان به نامه زیبا کلام به حسین شریعتمداری

کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت:
صادق زیباکلام با برشمردن برخی مشکلات اقتصادی مدعی شد برنامه هسته‌ای را باید کنار گذاشت.

وی در نامه‌ای خطاب به مدیر مسئول کیهان که جز کیهان به سایر رسانه‌ها و سایت‌ها ارسال شده (!) می‌نویسد: کشوری که سرانه دوا و درمان و آموزش و پرورش آن هم‌ردیف کشورهای توسعه‌نیافته و آفریقایی است؛ محیط‌زیست آن بدل به زباله‌دانی بزرگی شده و منظما دارد از بین می‌رود؛ سطح آب‌های زیرزمینی آن به دلیل بی‌توجهی و نبود بودجه دهها متر پایین رفته و کشور را در معرض یک بحران جدی خشکسالی قرار داده؛ با 5/6 میلیون بیکار روبروست و هزار و یک مشکل دیگر دارد، آیا درست است این همه توانش صرف برنامه‌های هسته‌ای‌اش بشود؟
وی می‌افزاید: جناب شریعتمداری، گیریم بنده ناصبی، دهری، بابی، زندیق و جزء سایر ملاحده و جنود شیطانی خذلهم‌الله و جنابعالی و سایر موافقین هسته‌ای وفقه‌الله در صراط مستقیم و کامروا در هر دو دنیا. اما اصل سوال لکن همچنان سر جایش باقی مانده: هسته‌ای چه کمکی به پیشرفت و رشد و توسعه اقتصادی ما کرده است؟
آقای زیباکلام توضیح نمی‌دهد که اولا بر چه مبنایی سرانه درمان و آموزش و پرورش ایران را با کشورهای توسعه‌نیافته‌ آفریقایی مقایسه می‌کند؟ ثانیا اگر ایشان واقعا غصه بیکاری و مشکلات موجود اقتصادی را دارد، چرا از متهم اول سوءاستفاده و فساد اقتصادی 3 هزار میلیاردتومانی با این ادعای خلاف واقع که او کارآفرین است، دفاع کرد حال آن که آن غارتگر اقتصادی پول هنگفت 3 هزار میلیاردی را نه از راه خلاقیت و تولید و کارآفرینی، بلکه با زد و بند و دادن چمدان‌های رشوه‌ای که هر کدام بالغ بر 200 تا 300 میلیون رشوه را بالغ می‌شدند، به دست آورد؟
نکته سوم این است که آقای زیباکلام چرا به جای استدلال معقول و متین، خودزنی می‌کند؟! و با مظلوم‌نمایی چنین القا می‌کند که او را ناصبی و بابی و دهری و زندیق می‌شمارند؟ در کدام رسانه به ایشان چنین تهمتی زده‌اند؟! این هم از زرنگی‌های نه چندان آمیخته با نبوع آقای زیباکلام است که به هنگام تنگ آمدن عرصه استدلال‌، اقدام به مظلوم‌نمایی و تحریک عواطف می‌کند. آقای زیباکلام با همان ادبیات آمریکایی‌ها مدعی شده باید غنی‌سازی را جمع کرد و آقای داریوش سجادی اصلاح‌طلب و مشاور سابق کروبی در واکنش به اظهار نظر ایشان گفت؛ این حرف، شبیه سخنان سپهبد رزم‌آرا در بحبوحه نهضت ملی شدن نفت است مبنی بر اینکه ملت ایران وقتی نمی‌تواند آفتابه بسازند، چه ادعایی برای ملی کردن نفت دارند.جوهر استدلال آقای زیباکلام این است که برنامه هسته‌ای به هزینه‌ها و دردسرهایش نمی‌ارزد. اما سوال این است که آیا مسئله ما با آمریکا صرفا همین برنامه هسته‌ای است؟! اگر مثلا همین آمریکایی‌ها گفتند آقای زیباکلام و بقیه ملت ایران نباید نفس بکشند چون باعث آلودگی هوا و تولید دی‌اکسید کربن می‌‌شوند! یعنی آقای زیباکلام و بقیه ملت ایران باید نفس نکشند؟! اگر آمریکایی‌ها گفتند ما پیشرفت ایرانی‌ها در حوزه نانوتکنوژی و... را نمی‌پسندیم باید تعطیل کنیم؟ غیرت آقای زیباکلام کجا ممکن است گل کند؟ یعنی ملت ایران باید اختیار حیات و ممات خود را به آمریکا و انگلیس بسپارند؟ اگر این‌گونه است که آقای زیباکلام نباید در تمجید از دکتر مصدق قلمفرسایی کند بلکه باید او را نیز تخطئه کند که چرا کم یا زیاد دنبال بومی و ملی کردن صنعت نفت بود.

شما آقای زیباکلام الحمدلله ناصبی و زندیق نیستید اما در سرمقاله آن روزنامه غربگرا اذعان کردید که اگر به جای صادق زیباکلام، نام شما جانسون و اسمیت بود، حالا نظریات شما را در غرب حلوا حلوا می‌کردند!
و اما بعدالتحریر؛ آقای زیباکلام! این بود پاسخ بنده تا ببینیم انشای بعدی شما چه باشد؟!
نظرات بینندگان
ناشناس
۰۱:۰۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۱
اگه ایران به عنوان یک دانش اینقد برای انرژی هسته ای هزینه میکنه خب کشاورزی هم دانش است پس برای کشاورزی چرا اینقد هزینه نمیکنه
اگه امریکا مخالف پیشرفت علمی ایرانه چرا پرونده آییاری قطره ای در ایران را نمیبره شورای امنیت؟؟
مهران
۱۲:۴۵ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۰
انصافا این جواب نامه زیباکلام بود؟چرا به هیچ کدام از سوالای زیباکلام جواب نداد.فقط بازم هرکس که مخالف نظر آنهاست را به آمریکایی بودن متهم میکند..واقعا دست طالبان رو از پشت بستند اینها..افسوس افسوس
مراد
۱۵:۰۵ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۹
نظرات اين دو نفر را ميخوانى انگار كه كارد و پنيرند ولى زمان حمله به حاج محمود كه ميرسيد ميشدند يك روح در دو بدن. بحثى كه ميكنند اصلاً در مورد انرژى هسته اى نيست بلكه احساسا تشان در مورد غرب و آمريكاست. اولى تا اسم غرب را ميشنود آب از لب و لوچه اش جارى ميشود و دومى رعشه ميگيرد. اولى اصلاح طلب و دومى اصولگرا و سومى كليد دار خانه اعتدال، حيران بين آن دو. و همه از يك قماش.
لزومى ندارد بين بد و بدتر و بدترين يكى را انتخاب كرد.
توانمندى هسته اى يعنى توليد برق و الكتريسيته. در قرن نوزده راه آهن شاخص پيشرفت بود و قرن بيست و اكنون برق. تلاش ميهن پرستان ايرانى براى صنعت راه آهن خواندنيست و همينطور تلاش روسيه تزارى و انگلستان در جلوگيرى از آن. اول جلوگيرى از راه آهن بود و بعد ذوب آهن و الان هم انرژى هسته اى.
علی
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۹
خدا شر کیهان را از سر این ملت دور کند
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید