رئيسی به نظر کارشناسان عمل میکند
روز نو :مساله بحران آب در خوزستان امروز از مسالهای استانی و منطقهای به بحرانی ملی تبدیل شده است و مردم همه استانها و شهرها با هموطنان خوزستانی ابراز همدردی میکنند. این در حالی است که به اذعان بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران؛ کشورمان با بحران جدی منابع به ویژه در حوزه آب روبهرو است و اگر در این خصوص تصمیمات درست و اقدامات عاجلی صورت نگیرد هیچ بعید نیست در آیندهای نه چندان دور بخشهایی دیگر از کشور با این بحران مواجه شوند. در این میان عدهای که به جای حل مشکلات و مسائل مردم در پی منویات خود هستند مساله بحرانهایی از این جنس را از سطح ملی به جریانی و جناحی تقلیل میدهند و دولتها را مقصر میکنند. در حالی که برای مسائل ملی باید نگاهی ملی داشت و از اصلاحطلب و اصولگرا خارج شد. با این حال دولت روحانی روزهای پایانی خود را میگذراند و جامعه منتظر است تا سید ابراهیم رئیسی بر کرسی ریاست جمهوری بنشیند و حل مشکلات کشور را در پیش گیرد. لذا با توجه به اینکه رئیسی در صحبتهای خود همواره از واژههای شایستهسالاری، کارآمدی و عدم نگاه به احزاب و جریانهای سیاسی استفاده کرده است انتظار میرود که در تشکیل کابینه نیز همین رویکرد فراجناحی و کارآمدی مد نظر قرار گیرد. در این راستا برای بررسی شرایط فعلی بحران خوزستان، راهکار و پیشنهادها برای اقدام عاجل، دولت جدید و راهحلها برای حل مشکلات و لزوم انتخابات کابینه فراجناحیبا حجتالاسلام رسول منتجبنیا دبیر کل حزب جمهوریت ایران اسلامی و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفت و گو پرداخته است که میخوانید.
تحلیل شما از اتفاقات اخیر خوزستـان، واکنشها، اقدامــات و عملکـردها در ایـن خصوص چگونه است؟
حوادثــی کــه پیش میآید و گاهی در کشور به بحران تبدیل میشود ریشه در مسائلی دارد که کمتر بدان توجه میشود. معمولا در بحرانها یا حوادث غیرمترقبهای که پیش میآید و مسئولان را غافلگیر میکند گاهی تحلیلهای جناحی از آن صورت میگیرد و گاهی به وجود آمدن یک اتفاق به برخی دولتها و مجالس نسبت داده میشود که آن را دلیل بر ضعف یک دولت، مجلس یا استاندار میدانند در حالی که قضیه ریشهدارتر از این مساله است و ما باید واقع بینانه برخورد کنیم. نباید از این مساله تحلیل جناحی داشته باشیم و هر جناح دیگری را مقصر بداند و به قول معروف توپ را به زمین رقیب بیندازد. زمانی که روند این چنین باشد کارها عقب میماند و مشکلات پی در پی به وجود میآید. گاهی زلزله، گاهی سیل، گاهی بحران آب یا مسائل دیگر اتفاق میافتد که باید به طور اساسی مورد بررسی قرار گیرد و به دنبال ریشه اصلی گشت. ریشه اصلی به کلیت نظام، همه مسئولان، دولتها، مجالس و نهادهای انقلابی باز میگردد. کشور ما کشوری است که پیش بینی میشود حوادث مختلف برای آن اتفاق بیفتد. حال استانها و مناطق مختلفی وجود دارند و ممکن است در منطقهای سیل و طوفان رخ دهد یا بحران آب و ... روی دهد. البته این درست که میگویند حوادث غیرمترقبه اما چندان هم غیر مترقبه نیست. بلکه حوادثی است که اگر انسان با دیدگاه علمی با آن برخورد کند و کارشناسان بررسی کنند و نظر بدهند به این نتیجه خواهند رسید که حوادث غیرمترقبه نبوده بلکه مترقبه بوده و انتظار میرفته و ما باید خود را آماده کنیم. چطور در بحث فلسفه انتظار حضرت ولی عصر(عج) همه علما بیان کردند که انتظار فرج صرفا به دعا کردن تنها نیست و آمادگی و زمینه سازی میخواهد. در مورد حوادثی که در کشور اتفاق میافتد و علم و تجربه ثابت میکند که این قضایا ممکن است دیر یا زود اتفاق بیفتد نیز باید پیش بینی شود. اما اجازه میدهیم اول حادثه که اتفاق افتاد سپس با آن به مقابله بپردازیم، امکانات را فراهم کنیم و انسجام ایجاد کنیم، آموزش دهیم و تمام مقدمات را فراهم کنیم. یعنی همزمان با وقوع حادثه تازه برای تهیه مقدمات میرویم. در حالی که عقل و منطق این را نمیپذیرد و میگوید باید کشورمان را از هر جهت واکسینه کنیم. چطور اکنون برای کرونا واکسن میزنند که این ویروس سراغ افراد نیاید؛ اگر این واکسن قبلا تهیه شده بود چه بسا اتفاقاتی رخ نمیداد و یک شیوع عجیب و غریب در کشورمان به وجود نمیآمد. ولی خب ممکن است گفته شود که این کرونا ویروس ناشناختهای بوده که همه را غافلگیر کرده است. اما نباید فقط برای کرونا کشور را واکسینه کنیم. بلکه باید در زمینههای مختلف واکسیناسیون انجام شود. باید استانهای زلزله خیز و استانهایی که آبهای مخرب تحت عنوان سیل آنها را تهدید میکند از نظر ویرانی سیل واکسینه کنیم. در تهران قله دماوند را داریم و همه دانشمندان گفتند که این خطر وجود دارد که آتشفشان شعله بکشد و فوران کند. وقتی که این اتفاق رخ دهد زمانی برای پیشگیری نداریم. اگر حادثهای مثل سیل یا زلزله مخرب در تهران رخ دهد فرصتی برای پیشگیری باقی نمیماند. در استانهایی مثل خوزستان و سیستان و بلوچستان آب مسالهای حیاتی است و کمبود این مایع حیاتی میتواند مشکل ساز باشد. حال ما چکار کردیم؟ آیا دولتها توانستند پیش بینی و پیشگیری کنند؟ مگر همه دانشمندان و عقل و منطق نمیگوید که پیشگیری بهتر از برطرف کردن است یا به عبارت دیگر دفع مقدم بر رفع است و بهداشت بر بهداری مقدم است. ما برای آماده سازی در مقابل این حوادث چه کردیم؟ در سالهای قبل که زلزلههای سنگینی آمده بود من با چندین استاندار صحبت کردم و گفتم که باید خود را برای زلزله، سیل و ... آماده کنید. حتی پیشنهاد کردم که باید محلی را برای دپو کردن منازل پیش ساخته آماده کنیم تا وقتی اتفاقی افتاد سریع در خصوص اسکان موقت حادثه دیدگان اقدام شود. ولی متاسفانه وقتی چند ماه حادثهای در کشور رخ نمیدهد همه به سراغ کارهای اداری و کاغذ بازی و روال اداری پیچیده و بوروکراتیک سرسامآوری که بر کشور حاکم است، میروند.
فکر میکنید در اینگــونه بحرانها باید چه اقداماتی برای حل بحــران صورت گیرد؟
پیشنهاد من این است که به اتفاقاتی نظیر بحران خوزستان با دیدگاهی فراجناحی، فرا دولتی و استانی فکر کنیم. اینگونه بحرانها مساله کلیت نظام است و همه مسئولان باید در خصوص آن راهکارهای مناسبی ارائه دهند، به میدان بیایند و با یک عزم ملی مسائل را حل و فصل کنند. باید یک مکانیزمی برای برنامه ریزی مقدماتی برای مقابله با حوادث غیر مترقبه در نظر گرفته شود. حال میخواهد سیل، زلزله کمبود آب، برق و... باشد. البته سازمانی تحت عنوان پدافند غیر عامل تشکیل شده اما آنها نیز برنامه مدونی ندارند و وقتی اتفاقی افتاد تازه برای بررسی و اقدام میروند. در حالی که معنی پدافند غیر عامل این است که از قبل پیش بینیها صورت گیرد و برای هر حادثهای پیش بینی کنند تا این مشکلاتی که برای مردم به وجود آمده و هر از مدتی برای یک یا چند استان به وجود میآید و اخیرا نیز برای استان خوزستان که اینهمه مقاومت و فداکاری داشته است یا سیستان و بلوچستان به عنوان استان مرزی بسیار حساس کشور است چنین اتفاقات تلخی رخ ندهد. من از دولت جدید، قوه قضائیه جدید و مجلسی که تا حدی جدید است و همه قوا یکدست شدهاند و اختلافی با هم ندارند میخواهم همه دست به دست هم دهند و یک سازو کار و ساختاری برای پیش بینی و پیشگیری کردن همه حوادثی که محتمل است در سراسر کشور ایجاد کنند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند کشور با بحــران منابع در حـوزههای مختلف روبهرو است و در آینــده شاید این بحران جدیتر شود؛ برای حل ایـن مساله باید چه اقداماتی صورت گیرد تا به نحوی این بحران تا حدی مرتفع شود؟
من ابتدا تاکید میکنم که مسئولان ما در 3 قوه و حتی نهادهای انقلابی به نظر کارشناسان احترام بگذارند و بها دهند. وقتی یک متخصص هشدار و اخطاری میدهد بروند و بررسی کنند. وقتی کارشناسی میگوید ساختن فلان پروژه، سد، تونل و ... به صلاح و مقرون به صرفه نیست و خطرناک است به آن توجه کنند. مسئولان با معیارهای سیاسی غلط دنبال هزینه کردن اعتبارات کشور نروند. این مسالهای است که باید بسیار مورد توجه قرار گیرد اما چندان به آن توجه نمیشود. لذا میبینیم وقتی یک اعتبار هزاران میلیاردی صرف یک پروژه میشود و بعد خطری ایجاد میشود و کارشناسان میگویند ما هشدار دادیم و گفتیم اما گوشی بدهکار نبود. در مورد همین سد گتوند من گزارشاتی را از بسیاری از کارشناسان دیدم که گفته بودند ما هشدار دادیم و گفته بودیم اما دولت گوش نکرده و اهمیت نداده بود، این فاجعه است. در کشوری که اینهمه کارشناس متخصص و دلسوز داریم و هشدار میدهند اما دولت، مجلس یا دستگاه قضایی به حرف آنها گوش ندهند و بگویند آنچه ما میگوییم باید انجام شود یا آنچه به عنوان هدف سیاسی مدنظر ماست باید دنبال شود، اشتباه در برخورد با رویکرد کارشناسی است. مساله دیگر بحث کمبودی است که در حوزه منابع مختلف داریم. یکی از هشدارهایی که به طور جد داده میشود مساله آب و برق و خیلی از منابع است که اگر به آنها رسیدگی نشود و استفاده بهینه از آن صورت نگیرد قطعا دچار مشکل خواهیم شد. چنانکه تاکنون مشکل برق، آب و ... پیدا کردهایم. امروز مشکل در خوزستان است اما اگر این شرایط درست نشود ممکن است فردا در جاهای دیگری از کشور این بحران رخ دهد. باید اینها را با برنامه جامع و حساب و کتاب شده پیش ببریم. ما برنامههای 5 ساله و چشم انداز 20 ساله داریم اما بیشتر این برنامهها در کتاب و روی کاغذ است و در اجرا این نظرات اشخاص، باندها و گروههاست که حاکم شده و اجرا میشود و متاسفانه این فجایع را برای کشور به بار میآورد. تقاضا میکنم که آقایان هم به کارشناسان توجه کنند و نظرات آنها را بگیرند. ممکن است حتی نظرات متفاوت باشد ولی بیایند، جلسه بگذارند، نظرات را بگیرند و به صورت رسانهای و غیر رسانهای بهترین نظر را انتخاب کنند و در مصرف کردن منابع صرفه جویی شود و به صورت صحیح و عاقلانه از این امکانات خدادادی برای کشور و ملت برداشت شود.
بهزودی دولت سیزدهم به ریاست آقای رئیسی تشکیل خواهد شد، اساسا با توجه به مشکلات جامعه در حوزههای اقتصادی و معیشتی، بحرانها و شرایط بین المللی دولت بعدی باید چگونه عملکردی داشته باشد و در ترکیب کابینه از چه نیروهایی بهره ببرد؟
یکی از اشکالاتی که به آقای روحانی یا برخی دیگر از آقایان داشتیم و جناحهای مختلف ایراد میگرفتند این بود که در زمان انتخابات شعارهایی را دادند و در عمل آن شعارها را اجرا و پیاده نکردند که این اشکال تا حدی وارد است. ممکن است گفته شود که برخی از وعدهها و شعارها عملی نبوده ولی بسیاری از اینها قابل اجرا بوده و اجرا نشده است. فقط هم نه آقای روحانی بلکه در زمان خیلی از افراد دیگر چنین اتفاقی افتاده است. حتی در خصوص نمایندگان مجلس و وعدههای داده شده نیز همین امر صدق میکند. من در رابطه با دولت آقای رئیسی جایی هم شعارها و وعدههای وی را جمع آوری کردم که در زمانی بیان خواهم کرد ولی به طور کلی بگویم که آقای رئیسی در تبلیغات انتخابات شعارها و وعدههایی به مردم دادند که یکی از آنها که خیلی بر روی آن تاکید داشت بحث عملکرد فراجناحی است. اینکه آقای رئیسی ادعا کرد مستقل است و حتی ستاد نمیزند و وابسته به هیچ حزب و جناحی نیست و فراجناحی عمل میکند. این اقتضای عقل و عدالت و انصاف است که وقتی یک فردی انتخاب میشود و مردم امکانات کشور را در اختیار او میگذارند او با کمال بیطرفی نسبت به همه جریانات و جناحها عمل کند. ولی خب این شعار در بسیاری از موارد مغفول واقع شده و مورد عمل قرار نمیگیرد. آقای رئیسی اصرار بر این داشته که فراجناحی باشد و از روی شعور و اختیار این شعار را داده است. لذا مردم منتظرند تا ببینند رئیس جمهور در انتخاب وزرا، معاونین، مشاورین و در ادامه استانداران و مدیران کل چگونه عمل میکند. در برخورد با مطبوعات، صاحب نظران و نخبگان کمال عدالت و انصاف را رعایت میکند یا خدای ناخواسته این شعارها هم در زمان انتخابات اعلام میشود و سپس به فراموشی سپرده میشود. انتظار مردم این است که آقای رئیسی با کمال بیطرفی برخورد کند و واقعا در میان نیروهای اجرایی بهترین و شایستهترین افراد را صرف نظر از گرایش سیاسی افراد برای وزارتخانهها انتخاب کند، هر چند که حق رئیس جمهور است که افرادی را انتخاب کند که آقای رئیسی را قبول دارند ولی به صرف اینکه افراد اصلاحطلب، اصولگرا یا... هستند نباید این خطکشیها در انتخاب افراد دخالت داده شود. همین خط کشیها باعث میشود که نیروها منزوی شده و از دایره حکومت خارج شوند و بار سنگین حکومت بر دوش مسئولان سنگینی کند و نتوانند وظایف خود را انجام دهند، چراکه نیروهای نخبه و کار آمد خانه نشین و گوشه گیز تا مجموعهای از جناحی خاص بار را به دوش بکشند. قطعا و مسلما این بار سنگین انقلاب، نظام و مشکلاتی که در کشور وجود دارد به همه نیروهای اجرایی و کارآمد نیاز دارد که دست به دست هم دهند و با سلایق و عقاید مختلف تصمیمی نهایی را بگیرند. لذا مهمترین انتظاری که از آقای رئیسی میرود این است که وی در انتخابها، سیاستگذاریها و برخوردها فراجناحی عمل کند. اینکه آیا عدالت و انصاف در این دولت به درستی اجرا خواهد شد؟ در مورد مقابله با فساد نیز باید افرادی را انتخاب کنند که پاکدست و پاکدامن باشند. بحمدا... در کشورمان به حدی نیروهای نخبه و کارآمد زیاد است که بیش از حد نیاز هم ما نیروی اجرایی به درد بخور داریم. باید یک مورد نظر را در نظر داشت که ممکن است از انتخابی جناح متبوع ما ناراضی شود عیبی ندارد مهم این است که مردم و خدا راضی شوند.