شايد برخی وزرای كارآمد كنونی باشند
روز نو :شاید اگر از بدبینترین طرفداران و حامیان سیدابراهیم رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری 1400 پرسیده میشد که اگر وی به ریاستجمهوری برسد کابینهاش چگونه خواهد بود همه بر این امر تصریح میکردند که کابینه رئیسی بهطور کامل از اصولگرایان خواهد بود و جریانهای دیگر راهی به دولت نخواهند داشت. اما اظهارات رئیسجمهور منتخب مبنیبر عدمتوجه به گرایشات سیاسی و انتخاب افراد مبتنیبر شایستهسالاری و کارآمدی طی چند وقت گذشته باعث شده گمانهزنیهایی درخصوص افرادی غیراصولگرا در دولت سیزدهم شنیده شود. چنانکه بعضی حتی از حضور برخی از وزرای دولت روحانی در دولت آینده خبر میدهند. به هر صورت به نظر میرسد شرایط جامعه و مشکلات داخلی و بینالمللی رئیسی را به سمت دولتی متشکل از همه نیروها سوق دهد تا دولتی اصولگرا؛ چون به عقیده بسیاری از فعالان سیاسی یک جناح به تنهایی نمیتواند از پس حل همه مشکلات برآید.
2 نگرش به دولت رئیسی
تماسهایی که از سوی دفتر رئیسجمهور منتخب با عدهای از چهرههای اصلاحطلب گرفته شده و از آنها برای دولت بعدی و چگونگی پیشبرد امور نظرخواهی صورت گرفته موجب شده بسیاری بدین گمانهزنی روی بیاورند که دولت رئیسی برخلاف گفتههای از پیش، صرفا در اختیار اصولگرایان نخواهد بود و رئیسجمهور جدید با نگاه به همه افراد و مدیران کارآمد فارغ از نوع نگاه و گرایشات سیاسی آنها از این افراد برای حضور در کابینه دعوت کند. موید این نکته نیز صحبتهای آیتا... رئیسی در مقاطع مختلف پس از پیروزی در انتخابات است که بارها بر چند نکته مهم تاکید کرده است. اینکه «مستقل آمدهام»،
«فقـط وامــدار مردم هســتم»، «مبنای انتخابم شایستهسالاری، کارآمدی و انقلابی بودن است» و این نکته که «آمدهام تا با کمک همه مردم ایران و در طلیعه گام دوم، دولتی مردمی برای ایرانی قوی تشکیل دهم.» در این میان و در خصوص صحبتهای رئیسجمهور منتخب دو نوع دیدگاه و رویکرد وجود دارد. نخستین دیدگاه رویکرد معتدلین و برخی اصلاحطلبان است که معتقدند رئیسی میتواند با استفاده از نیروهای کارآمد و مدیران متخصص و مجرب اصلاحطلب و معتدل راندمان کاری دولت خود را در حوزههای مشخص بالا ببرد و عملکرد مناسب و متناسبی را برجای بگذارد. لذا در همین راستا نیز به نفراتی که روابط بهتری با اصولگرایان و شخص رئیسی دارند، برای حضور احتمالی در کابینه وی نام برده میشود. اما برداشت دیگر از صحبتهای رئیسجمهور منتخب نوع نگرش اصولگرایان است که معتقدند صحبتهای رئیسی مبنیبر انتخاب افراد کارآمد و شایستهسالاری صرفا محدود به اصولگرایان است و صحبتهای رئیسی را جدا از محدوده جریان اصولگرایی نمیتوان در نظر گرفت. هر چند برخی اصولگرایان مثل ناصر ایمانی معتقدند: «آقای رئیسی وامدار هیچ جریانی نیست؛ نه اصولگرایان، نه شورای ائتلاف، نه شورای وحدت، نه جبهه پایداری و نه...». با این حال روند امور نشان میدهد احتمالا کابینه رئیسی به لحاظ جنس افراد حاضر یکدست نباشد و رئیسجمهور بر اساس استفاده از همه افراد کارآمد و شایسته به سمت برخی مدیران معتدل یا حتی اصلاحطلب نیز برود. گرچه خود اصلاحطلبان از این امر استقبال میکنند اما بهواقع چندان امیدی برای حضور در دولت رئیسی ندارند و در اصل دولت او را دولت اصولگرایان قلمداد میکنند. هر چند عواملی چون شرایط حاضر جامعه، مشکلات داخلی و بینالمللی و ضرورت نوعی وحدت و انسجام ملی نیز باعث شده رئیسجمهور منتخب بیش از آنکه به تشکیل دولتی حزبی و جناحی بیندیشد و به سران شورای وحدت و شورای ائتلاف گوش بسپارد، به سمت و سوی تشکیل دولتی متشکل از همه نیروها و با نگرشهای مختلف روی بیارد. گذشت زمان و فرا رسیدن موعد انتخاب و معرفی کابینه به مجلس میتواند تمامی پرسشها و ابهامات را در این خصوص برطرف سازد.
گزینههای احتمالی
در میان اصلاحطلبان و چهرههای معتدل، که در زمان انتخابات برای رایآوری چهرههای دیگر اصلاحطلب یا میانهرو تلاش میکردند، بودند کسانی که در همان زمان نیز به هر دلیلی از سیدابراهیم رئیسی حمایت کرده و حتی مردم را به رایدادن به او ترغیب کردهاند و حال که رئیسی به ریاستجمهوری رسیده احتمالا بتوانند مزد حمایت خود را از وی در قالب پست وزارت، مدیر کلی، استانداری و... بگیرند. یکی از این چهرهها غلامرضا شریعتی، استاندار پیشین خوزستان است که در زمانی که اصلاحطلبان یا سکوت کرده بودند یا از همتی حمایت میکردند، در پیامی عمومی مردم را به رایدادن به گزینه اصولگرایان تشویق میکرد.
هر چند او استاندار دولت روحانی بوده اما حمایتهایش از رئیسی شاید او را در مقام و منصبهای دولتی حفظ کند. یکی دیگر از گزینهها، عبدالناصر همتی کاندیدای رقیب رئیسی و رئیس سابق بانک مرکزی است که در دیدار کاندیداها با رئیسجمهور منتخب صحبتهای زیادی با رئیسی داشت و برنامههای خود را به رئیسی ارائه داد و به نظر میرسد با توجه به اشراف وی به مباحث پولی و بانکی، رئیسی از وی استفاده کند. البته چهرههای دیگری هم هستند که به واسطه تماسهایی که از طرف دفتر رئیسجمهور منتخب با آنها گرفته شده و برنامههای خود را ارائه کردهاند یا خود با رئیسی به نامهنگاری پرداختهاند احتمال دعوتشان به کابینه برود. محمدرضا عارف، یکی از این اشخاص است که هیچگاه علیه اصولگرایان موضع نگرفته، همواره از حقوق مردم صحبت کرده و اخیرا نیز در نامهای به رئیسی نظراتش در خصوص اداره امور کشور را ارائه داده است. لذا اگر خود وی بپذیرد به نظر میرسد به جهت سابقه اجرایی خوب وی، رئیسی از او برای حضور در دولت دعوت بهعمل آورد. مسعود پزشکیان دیگری چهرهای است که میتوان در خصوص حضورش در دولت سیزدهم گمانهزنی کرد. چهرهای که به جهت گرایش فکری اصلاحطلب است اما ارتباط تشکیلاتی با آنها ندارد و در مسائل معیشت مردم و مبارزه با فساد با نظرات رئیسی قرابت فکری دارد و به نظر میرسد میتوان او را از هماکنون از جمله گزینههای احتمالی برای دعوت به دولت دانست. البته گمانهزنیهایی نیز در خصوص برخی وزرای دولت فعلی در دولت آینده میشود که در راس این گمانهزنیها بحث حضور
سعید نمکی وزیر بهداشت دولت روحانی در دولت رئیسی است. وی همواره در طول زمان حضور در کابینه دولت دوازدهم تلاش داشته بهگونهای رفتار کند که از خود رفتار فراجناحی نشان دهد و دل اصولگرایان را به دست آورد. انتقادات او به دولت روحانی و عملکردها در ماجرای کرونا نیز سبب شده وی را از گزینههای نزدیک به کابینه ابراهیم رئیسی بهشمار آورند. دیگر وزیر روحانی، که احتمالا به کابینه دولت سیزدهم خواهد پیوست، طبق گمانهزنیها علیرضا رزمحسینی، وزیر فعلی سمت است. وی به خاطر ارتباط خوبی که با خود رئیسی از زمان استانداری مشهد تاکنون دارد، از چهرههایی است که حضورش در دولت آینده بسیار محتمل است. با این حال باید دید اساسا رئیسی در چینش کابینه خود صرفا از درون اردوگاه اصولگرایان یارگیری خواهد کرد یا با نگاهی باز از افراد دیگر جریانها و دولت مستقر نیز استفاده خواهد کرد.