دولت روحانی گامهای بلندی برداشت
در سال گذشته نقاط قوت و ضعف بسیاری در دولت وجود داشت و بررسی دقیق مشکلات و نقاط ضعف، میتواند کمک شایستهای به دولتهای آینده باشد تا مشکلات موجود را در دوره مسئولیت خود به خوبی رفع کنند. در همین راستاگفتوگویی با رسول منتجبنیا فعال سیاسی اصلاحطلب داشت که در ادامه میخوانید.
در روزهای پایانی سال 99 و آخرین سال دولت دوازدهم قرار داریم. عملکرد دولت آقای روحانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
دولتهای هر کشور از جمله جمهوری اسلامی، عموما هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف دارند. در برخی از امور موفق بوده و توفیقات آنها در برخی از امور کمتر است یا ناموفق هستند. دولت آقای حسن روحانی، ضمن آنکه از ابتدای روی کار آمدن قدمهای بلندی برداشت و وجود شخص آقای روحانی، کابینهاش و ستاد او، از بسیاری مشکلات پیشگیری کرده و تغییر و تحولی ایجاد کرد. خصوصا نقاط ضعفی که در دولتهای گذشته بود، تا حد زیادی در این دولت جبران شد. گامهای بلند زیربنایی در این دولت برداشته شد. در زمینههای سدسازی، جادهسازی و زمینههای مختلف، کارهای چشمگیری انجام گرفت.
نقاط ضعفی نیز برای اشاره وجود دارد؟
نقطه ضعفهایی نیز در این دولت موجود بود و انسان میتواند از بیان نقاط ضعف به نتیجهای برسد تا دولتهای آینده ضمن داشتن نقاط قوت این دولت، از پدید آمدن نقاط ضعف پیشگیری کنند. البته همین جا اشاره کنم که بخشی از نقطه ضعفها، مربوط به خود دولت نیست یا ظرفیت کشور محدود است یا مداخلات قانونی و غیرقانونی موجب ناموفق بودن دولت در بخشی از زمینهها میگردد. بخشی از نقاط ضعف نیز مربوط به تحریمها و فشارهای خارجی است. به طور یقین بخش زیادی از نقاط ضعف مربوط به خود دولت است.
چند مصداق از عملکرد ضعیف دولت را نام ببرید.
یکی از این نقاط ضعف این است که در دولت آقای روحانی کمتر به نظر کارشناسان و صاحبنظران توجه میشود. مجموعه یاران آقای روحانی، خود را از گرفتن نظرات و پیشنهادات اقتصاددان، کارشناسان فرهنگی، سیاستمداران و غیره بینیاز میبینند. لذا اگر احیانا در مواردی نیز نظر گرفته شود، به طور جد و کامل بدان عمل نمیشود. از باب مثال میتوان مطالب اقتصادی را ذکر کرد. من بارها یا مستقیما با اقتصاددانان صحبت داشتهام یا مطالب آنان را خواندهام. آنان پیشنهاداتی دارند و اذعان میکنند که مشکلات اقتصادی قابل حل است ولی راهحل آن، روشی که دولت دنبال میکند نیست. دولتهای دیگر باید خود را نیازمند نظرات کارشناسان و صاحبنظران ببینند. این دو نکته منافاتی ندارد که وقتی نظرات گرفته شد، رئیسجمهور یا دولت خود تصمیم بگیرد و به نظر مجموعه خود دولت، کمیتهها یا حلقه اول و دوم اطراف رئیسجمهوری اکتفا نکند. مساله دیگر یا نقطه ضعف دوم ناهماهنگی است که انسان میان اجزا و اعضای دولت در مسائل اقتصادی، معیشتی و... مشاهده میکند. در رابطه با گرانی، تورم و امثال آن چند وزارتخانه مسئولیت دارند. از وزارت اقتصاد گرفته تا وزارت جهاد و سازندگی و وزارت صمت و بعضی دیگر از وزارتخانهها، به صورت فرعی در حوزه اقتصادی مسئولیتهایی را بر عهده دارند. زمانی که هر کدام از این وزارتخانهها صحبت میکنند، به قول معروف، توپ را به زمین دیگری انداخته و خود را از مسئولیت مبرا میکنند. همین سلب مسئولیت، تا حدی کشور را در زمینه مورد ذکر دچار مشکل خواهد کرد.
یــعنی نظارت صحیحی بر حدود وظایف وزارتخانهها وجود ندارد؟
وزارت جهاد کشاورزی میگوید وزارت صنعت، معدن و تجارت مــقصر اســت و ایــن وزارتخانه میگوید وزارت جهاد مشکل دارد. ممکن است هر دو وزارتخانه بگویند در معضل بهوجودآمده وزارت اقتصاد یا بانکها تقصیر دارد. این نشان از ناهماهنگی درون دولت در بخشی مانند اقتصاد است. در زمینههای دیگر نیز میتوان نظیر همین مشکلات را به نوعی دیگر شناسایی و مثالهایی را ذکر کرد. این ناهماهنگی موجب خسارتهای زیادی بر ملت شده است و کسی نیز پاسخگوی این وضعیت نبوده و نیست. امکان دارد آقای رئیسجمهور پاسخی کلی ارائه دهند که مشکلات کشور زیاد است، تولید این مشکلات را دارد یا تحریمها تا این حد فشارهایی را متوجه کشور کرده است یا اینکه ما اصرار داشتهایم بخش بازرگانی از سایر وزارتخانهها جدا شده و وزارت بازرگانی تشکیل شود اما مخالفتهایی انجام گرفت و اجازه لازم داده نشد. ممکن است این موانع نیز بخشی از علت مشکلات باشد که قطعا به همین صورت خواهد بود اما بههرحال معاون اول رئیسجمهور و معاونان دیگر باید چنان اشراف و تسلطی داشته باشند که اجازه ایجاد مشکل از سمت وزارتخانهها را نداده که اجازه ندهند آنها خود را از مشکلات مبرا کنند یا آنها را به دیگری نسبت دهند. این ناهماهنگی بسیار مشهود است. زمانی که صداوسیما برنامههای اقتصادی را مطرح کرده و گاهی گفتوگویی بین وزارتخانهها میگذارد، انسان از ناهماهنگیهایی که میان دو یا سه وزارتخانه و ارگان دولتی وجود دارد، متاثر میشود. این هم یکی از مسائلی است که میتوان روی آن انگشت گذاشت و دولتهای دیگر باید واقعا برای این معضل فکری کنند. رئیسجمهور نمیتواند خود را از ایفای نقش در این زمینه مبرا بداند و بگوید این وزارتخانه یا وزارتخانه دیگری به مسئولیت خود عمل نکرده و من مقصر نیستم. بههرحال تمامی وضعیت کلی بهوجودآمده، پای دولت و شخص رئیسجمهوری نوشته میشود.
چه مصادیق دیگری از عملکرد ضعیف دولت وجود دارد؟
یکی دیگر از نواقصی که میتوان روی آن دست گذاشت و بدان اشاره کرد، مساله عدم توجه به اولویتهاست. امکان دارد، دولت جواب بدهد که ما اولویتها را بدین صورت طبقهبندی میکنیم اما بالاخره باید به واقعیتهای جامعه توجه شود. اولویت اول برای مردم سفره آنان و زندگی و معیشت شبانهروزی آنهاست. درست است که آب، برق، گاز، سد، جاده و همه اینها به معیشت پیوند خورده است اما مسالهای که به چشم مردم میرسد، همین معیشت روزمره است. دوستان ما در دولتهای خیلی قبل هم تذکر داده میشد که به هر حال باید نگاه کنیم و ببینیم، از سر سفره مردم چه چیزی کم شده یا چه چیزی بدان افزوده شده است. مردم این را بیشتر مورد توجه خود قرار میدهند. هرچه آمار دهید که ما چند هزار متر جاده یا سد ساخته یا راهآهن بنا کردهایم، بسیاری از مردم اهمیتی برای این فعالیتهای زیرساختی قائل نخواهند بود. عده کمی میتوانند اینها را بپذیرند اما نگاه اکثریت به قیمت نان، تخممرغ و مواد اولیه نیاز عمومی است. باید توجه فوقالعادهای به این نکات داشت. دولت توجه کافی را به این مساله نداشت. اگر بخواهیم وارد جزئیات شویم، نکات بسیار دیگری را نیز میتوان ذکر کرد. این چند نقطه ضعف مسائلی بود که باید در کنار همه نقاط قوت دولت بدان اشاره کرد. امیدواریم دولت آینده هم نقاط قوت این دولتها را داشته باشد و هم از نقاط ضعف مبرا باشد.
منبع:آرمان ملی