معمای افت لیورپول
نیاز نیست از علاقمندان افراطی به فوتبال باشید تا متوجه شوید تفاوت فاحشی بین لیورپولِ ورژنِ فصل پیش با نسخه فصل جاری وجود دارد اما آیا این افت غیرقابل انکار فقط به خاطر مصدومیتهاست یا به دلیل فشردگی تقویم بازیهای این فصل لیگ برتر؟ یک راه حل ساده وجود دارد؛ میتوانیم خودمان را این گونه قانع کنیم که بگوییم با توجه به نحوه بازی سرخپوشان مرسیساید و با در نظر گرفتن این نکته که لیورپول بخشی زیادی از فصل را بدون سه گزینه اصلی خود در دفاع میانی سپری کرده، پس اگر شرایط عادی شود، آنها دوباره بلند خواهند شد. اما واقعیت امر شاید عمیقتر از این حرفها باشد؛ عمیق همچون شکست سنگین 4 بر یک مقابل منچسترسیتی در هفته گذشته! نتیجهای که حالا این سوال را مطرح کرده که آیا اتفاقی به مراتب جدیتر در حال وقوع است؟
اولین پاسخ در خصوص دلایل وضعیت فعلی آنفیلدیها را «روی کین» به زبان آورد. از نظر کین، لیورپولیها به خاطر مصدومیتهای بدموقع ستارههای کلیدیشان در این فصل بسیار بدشانس بودهاند و همین امر باعث کاهش تمرکز آنها شده؛ «ویرجیل فندایک»، «جو گومز» و «جوئل ماتیپ» در این فصل فقط در 22 مسابقه از ابتدا در ترکیب تیم به میدان رفتهاند و این نشان میدهد که لیورپول تنها 12 مسابقه را با دو دفاع میانی تخصصی آغاز کرده است. با توجه به این که «فابینیو» یا «جردن هندرسون» در این مواقع مجبور شدهاند یک خط عقبتر به ایفای نقش بپردازند، خط هافبک لیورپول هم تضعیف محسوسی را تجربه کرده است. به بیانی سادهتر باید گفت در تیمی بهمپیوسته همانند لیورپول، تغییر در یک قسمت، همواره روی بخشهای دیگر هم تاثیرگذار خواهد بود. از طرفی تقویم فشرده مسابقات، روی تیمهایی که سبک پرفشار و پیچیده پرسینگ را انجام میدهند، نسبت به تیمهایی با سبک بازی ایستا یا سبکهایی که نیاز کمتری به آمادگی جسمانی بالا دارند، به مراتب تاثیر بیشتری میگذارد.
با این حال نباید دچار اشتباه شوید چرا که صحیح و تاثیرگذار بودنِ تمامی این دلایل، به این معنا نیست که عوامل عمیقتری در شکلگیری وضعیت فعلی لیورپول وجود نداشته باشد! ناامیدیهای اخیر «یورگن کلوپ» شاید نشاندهنده تیزهوشی او به خاطر آگاهی از این حقیقت باشد که شرایط لیورپول بیش از یک لغزش موقت و گذرا است! نشانههای بهمریختگی کلوپو پس از تساوی یک بر یک مقابل برایتون در ماه نوامبر بروز پیدا کرد و و از آن موقع کشمکشهایی با «کریس وایلدر»، «ژوزه مورینیو» و «شان دایچ» هم پیش آمد؛ واکنشهایی که تماشای آنها از سوی مردِ سابقاً خوشخنده، همگان را به شکی بزرگ فرو برد و پیامی روشن داشت؛ «یورگن کلافه شده است» برای درک دلیل این واکنشها کافیست بدانید که لیورپول از 14 بازی اخیرِ لیگ برتری خود، فقط پنج برد کسب کرده!
اتفاق تلخی که در این شرایط، گریبان لیورپول را گرفته؛ سه شکست خانگی پیاپی این تیم پس از 68 بازیِ خانگی شکستناپذیری بوده! 9 امتیاز از 9 بازی اخیر در لیگ برتر! پنج مسابقه ناکامی در گلزنی! جالب این که پیش از این نیز نشانههایی درباره وقوع چنین اتفاقاتی دیده میشد اما کسی توجه کافی به آنها نکرد! جایی که پس از برتری 4 بر صفر مقابل لسترسیتی در «باکسینگدی»؛ لیورپول در سراشیبی قرار گرفت! تعجب نکنید؛ بله، لیورپول در 9 بازی بعدی به برد رسید اما آنها در هیچکدام از آن 9 مسابقه، همانند بازیهای نخست فصل، شناور بازی نمیکردند. برخی معتقد بودند این تاثیر قهرمانی فصل گذشته بود و بازیکنان کلوپ را اشباع کرده است!
به یاد داشته باشید که باخت 7 بر 2 مقابل استونویلا، پیش از مصدومیت فندایک رخ داد اما باز هم توضیحاتی درباره سختی سازماندهی پرسینگ در شرایط فعلی وجود داشت. ممکن است کین بگوید مصدومیتها در شکلگیری این شرایط بیشترین تاثیر را داشته اما لیورپول بیش از یک سال است که در بهترین فرم خود قرار ندارد!
شاید سادهترین پاسخ در خصوص علت افت لیورپول، «خستگی» باشد که بیشتر روحی است تا جسمی. به هر حال لیورپول تیمیست که در سه سال اخیر در اوج قرار داشته و حضور در فینال لیگ قهرمانان اروپا، قهرمانی اروپا و قهرمانی لیگ برتر انگلیس برای اولین بار پس از سی سال را در همین مدت کوتاه تجربه کرده. هسته اصلی تیم از آن موقع تغییر نکرده و تعجببرانگیز نیست که اگر این بار نتوانند همانند گذشته قدرتمند ظاهر شوند و در نهایت مقابل مشکلات سر خم کنند. اصلی که «بلا گوتمن» بر آن اصرار میورزد و میگوید «سال سوم کشنده است!» اصلی که البته معمولا درباره مربیان به کار میرود اما میتواند درباره بازیکنان هم درست باشد.
«آنتروپی» کابوسِ تمام تیمهای فوتبال است و شاید کلوپ موقع جذب «تیاگو آلکانتارا» آن را تشخیص داده بود. انتقاداتی از تیاگو مبنی بر این موضوع وجود دارد که او سرعت بازی آنفیلدیها را کاهش میدهد اما نکته کلیدی در جذب او دقیقاً همین است؛ تیاگو آماده تا به لیورپول برای حفظ مالکیت و بردن بازیها بدون اینکه مدام با سرعت و شتاب بازی کند، یاری رساند. البته هماهنگی او با دیگر بازیکنان لیورپول کمی پیچیده شده و علت این موضوع هم این است که هافبک اسپانیایی در ترکیب ناقص سرخهای مرسیساید در خط میانی به ایفای نقش میپردازد و تنها یک بار توانسته بازی کنار هندرسون و فابینیو را از ابتدا تجربه کند؛ آن هم بازی شوم مقابل اورتون بود که فندایک به دام مصدومیتی سنگین و طولانی مدت افتاد!
جذبِ «تاکومی مینامینو» تلاشی برای جوانتر کردنِ تیم و تزریق روحِ جوانی به ترکیب بود ولی این خرید به هر دلیلی جواب نداد. «دیگو ژوتا» هم که امید جدیدی برای لیورپول به حساب میآمد، از ابتدای ماه دسامبر مصدوم شده و تیم را تنها گذاشته است. بله؛ لیورپول به خاطر مصدومیتها کاملاً بدشانس بوده اما همین فاکتور را میتوان خوشاقبالی کلوپ نیز دانست؛ چرا که باعث شده مشکلات اساسی و پنهان لیورپول با ترکیبی که شاید دوران اوج خود را پشت سر گذاشته، آشکار و نمایان شود.
ترجمه: نوید صراف