مردم به برنامههای احزاب رای دهند نه اشخاص
کاهش مشارکت در انتخابات دغدغهای مهم در میان مردم و مسئولان است. اصلاحطلبان تلاش میکنند با جلب اعتماد و رضایت عمومی، مقدمات افزایش مشارکت و پیروزی خود در انتخابات را فراهم کنند. دارا بودن شرایطی مشخص و متفاوت با سایر انتخاباتها امری حیاتی در جلب نظر مردم است. برای بررسی این موضوعات با محمدرضا خباز، عضو حزب اعتماد ملی و استاندار سابق سمنان به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
به گزارش روز نو :انتخابات رياستجمهوري نزديک است و نــگرانيهايي از مشارکت مردم در اين انتخابات وجود دارد. نامزدهاي انتخاباتي براي کسب راي مردم بايد چه مشخصههايي داشته باشند؟
به نظر ميرسد که شرايط انتخابات 1400 با انتخاباتهاي گذشته تفاوتهايي دارد. براي اينکه مردم بايد تصور کنند، نامزدهاي جديد با افراد پيشين تفاوتهايي دارند و پاي صندوقهاي راي بيايند، اولا بايد حتما داراي يک مانيفست باشد. داشتن يک مانيفست و برنامه اداره کشور به صورت مختصر، قابل ارائه و قابل فهم براي همه مردم در چارچوب قانون اساسي و نه بيشتر از آن، لازم است. همه ميدانند که تمامي اختيارات کشور در اختيار رئيسجمهوري نيست. رئيسجمهوري نميتواند هيچگونه دخل و تصرفي در تعدادي از نهادها داشته باشد. بهتر است، مانيفستي که تهيه ميشود، مانيفستي واقعي بوده و اختيارات رئيسجمهور در آن لحاظ شده باشد. اين مانيفست مطرح شده و به مردم بگويند که اگر من رئيسجمهور شدم، اقتصاد کشور را از نقطه «الف» به نقطه «ب» ميبرم، مسائل سياست داخلي را به اين صورت حل ميکنم، براي مسائل سياست خارجي از اين روش استفاده ميکنم و... اين يکي از آن ويژگيهايي است که رئيسجمهور به وسيله آن خواهد توانست اعتماد مردم را جلب کند. دوم اينکه نامزد انتخاباتي توانمنديهاي حقيقي خود را به مردم معرفي کنند. توانمنديها در مديريت بسيار مهم است. فرضا ميزان و وضعيت تحصيلات و سوابق مديريتي به صورت واقعي بيان شود. مردم از اين مسائل اطلاع ندارند و تنها اسمي از فرد ميدانند. نامزد انتخاباتي توانمنديهاي خود را بگويد و بگويد با اين توانمنديهاي ميتواند چه مشکلاتي را حل کند. از ابتکارات ديگري که به نظر ميرسد، يک نامزد انتخاباتي بايد داشته باشد، اين است که براي مشکلات کشور راهحلهاي واقعي و نه شعاري ارائه بدهد. بعضا افراد بهصورت شعارگونه ميگويند ما مشکل اقتصاد کشور را حل ميکنيم. افرادي که پيش از شما بودند نيز ميخواستند اين مشکلات را حل کنند اما موفق نشدند. شما بگوييد چطور اين کار را انجام ميدهيد. اينکه ما اقتصاد کشور را حل ميکنيم، از حرفهاي بزرگي است که بيان آن کار چندان دشواري نيست. نامزد انتخاباتي بايد مرجعي براي سخنان خود داشته باشد و بگويد از چه مسيري و با چه روش، منش و برنامهاي ميخواهد اين کار را انجام دهد.
با وجود اين آيا نا اميديها به مردم اشتياق حضور پاي صندوقهاي راي را خواهد داد؟
خود اين مسائل به اميد مردم کمک ميکند و باعث ميشود، قهري که اکنون مردم با صندوقهاي راي دارند بهتدريج رنگ ببازد و يخ آن آب شود. انتخابات سال گذشته در اسفند، از کمرغبتترين انتخاباتها بود. حداکثر رايي که در کشور به صندوقها ريخته شد، 42 درصد واجدين شرايط را شامل ميشد، يعني 58 درصد از واجدين شرايط در انتخابات شرکت نکردند. نيامدن مردم پاي صندوقها، دلايل مختلفي دارد و يکي از دلايل آن نارضايتيهاي مردم است. مردم بايد احساس کنند، فردي که نامزد انتخابات بوده و موردپسند آنهاست، برنامه عملياتي قابل بررسي و شمارش دارد تا اگر فردايي رئيسجمهور از عهده کار برنيامد، بتوان به صورت مشخص و روشن، حداقل گريبان طرفداران آن فرد را گرفت. اگر رئيسجمهور بعدي از سوي حزبي معرفي شده، مردم بتوانند از طريق احزاب، از فرد موردنظر مطالبه کنند. به صورت خلاصه بايد تفاوتي با انتخاباتهاي گذشته وجود داشته باشد. در انتخاباتهاي گذشته مردم بيشتر به مناظرات دقت ميکردند و سعي ميکردند که ببينند، کدام فرد در مناظرات دست برتر را دارد و بهتر از عهده سخن گفتن برآمده و ميتواند حرفهاي قانعکنندهاي بگويد تا طرف مقابل خود را منکوب کند. در اين صورت مردم به يک نامزد راي ميدادند. رئيسجمهور بايد حتما حربي باشد، حزبي نبودن افتخار نيست. افتخار اين است که انسان حزبي باشد، زيرا ما تافته جدابافته نيستيم و بايد احزاب فراگيري داشته باشيم که اين احزاب فراگير، هم انتخابات را برگزار کنند، هم مسئوليت را از طريق راي مردم به دست بگيرند و هم پاسخگوي مردم باشند. اميدواريم که نامزدهاي جديد انتخابات بتوانند شرايط را درک کرده و متناسب با ذوق و علاقه مردم در انتخابات حاضر شوند تا رغبت بيشتري براي مشارکت به وجود بيايد تا کاهش راي را نداشته باشيم. کاهش راي سم مهلکي براي کشور است، زيرا هم انسجام داخلي ما را از ميان ميبرد و هم دشمنان ما را اميدوار ميکند. راي پايين نشانه کمعلاقگي مردم و نااميد شدن آنها از حل مشکل از مسير انتخابات است، در صورتي که در همه دنيا رسم اين است که مناظرات و ميتينگهاي انتخاباتي محفوظ باشد اما اين مردم هستند که با راي خود، دولت خود را براي مدت معيني تعيين ميکنند.
سازوکار جديد اصلاحطلبان مبني بر اينکه کميته 5نفرهاي تشکيل شده و درباره انتخاب 10 نفر شخصيت ملي براي نهاد اجماعساز تصميم بگيرد، ميتواند منجر به جلب اقبال عمومي براي نامزد برگزيده اصلاحات باشد؟
تنها همين تصميم در دست اجرا نيست. 30 حزب اصلاحطلب وجود دارند و در مجموعهاي که اصلاحطلبان را ساماندهي ميکنند، حضور دارند. آن 10 نفر به دليل نفوذ کلامي که در مردم دارند و مخاطبان بالاي خود که رضايت و اميد مردم را تامين خواهد کرد، انتخاب ميشوند. بنابراين تنها همين 10 نفر نيستند و احزاب اصلاحطلب هرکدام يک عضو در آن مجموعه تصميمگيري خواهند داشت. اگر کسي پيشنهاد بهتري داشته باشد، قابل استماع است اما در نهايت تنها اسم آن فرق کرده و جمعبندي فعلي تاکنون نهايي بوده است.
منبع:آرمان ملی