آمريكا با شورای امنيت طرف شده تا با ايران
برجام توافقی است که با انعقاد خود توانست در ابتدای کار گشایشهای بسیاری را برای کشورمان رقم بزند اما تغییر سردمداران قدرت در آمریکا، خروج از برجام، اعمال تحریمهای یکجانبه و بیعملی طرفهای اروپایی این توافقنامه باعث شد تا همه طرفها از دستاوردهای آن محروم شوند. با این حال این تنها ایران بود که با وجود نقض برجام از سوی برخی اعضا هنوز هم تعهدات خود را انجام داد و به این توافق پایبند ماند اما زمانی که مشخص شد اروپاییها نیز عزمی برای همراهی عملیندارند، ایران نیز گام به گام از تعهدات خود عقب نشست. این در حالی است که کمیسیون مشترک برجام هفته جاری جلسه خواهد داشت و مسلما حرفهای بسیار مهمی در آنجا رد و بدل خواهد شد و قطع به یقین طرف ایرانی با استدلال و منطق بالایی که دارد میتواند دست برتر داشته باشد. این در شرایطی است که آمریکاییها پس از ۲ شکست خفت بار در شورای امنیت در مقابل ایران درصددند به هر نحوی که شده اروپاییها را با خود همراه کرده و به نوعی اجماعسازی دست پیدا کنند تا اهداف خود را پیش ببرند. آنچه مسلم است ترامپ بهدنبال برگبرندهای برای انتخابات نوامبر است و در این میان تلاش میکند از تمام داشتهها و ظرفیتها برای موفقیت استفاده کند. گرچه بهنظر میرسد که وی دیگر ساکن کاخ سفید نخواهد بود. برای بررسی تحولات اخیر نظام بینالملل و شکستهای اخیر آمریکا در شورای امنیت، نوع عملکرد اروپاییها در برجام، کمیسیون مشترک برجام و تاثیر انتخابات آمریکا بر برجام با حمیدرضا آصفی سخنگوی سابق وزارت امور خارجه به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
به گزارش روز نو :تحولات اخیر در حوزه بینالملل به خصوص 2 شکست آمریکا در مقابل ایران در شورای امنیت را چگونه تحلیل میکنید و اساسا این تحولات ادامهدار خواهد بود؟
آمریکاییها در چند هفته و یا یکی دو ماه اخیر چند شکست بزرگ را تجربه کردند. شکستهایی که در تاریخ روابط بینالملل تقریبا بیسابقه است. حداقل من جایی چیزی را ندیدم که در این 50 سال گذشته یک کشور صاحب حق وتو چند بار در شورای امنیت با فاصله کم با این فضاحت شکست بخورد. کسی نمیتواند بیاورد در این 50 سال گذشته که یک کشور صاحب حق وتو چنین حال و روزی داشته باشد. آمریکاییها از چارچوب تعقل و تفکر خارج شدند و روشهایشان نیز دیگر حقوقی نیست. بخاطر اینکه خود رسانهها و سیاستمداران و آمریکایی همه اعلام کردند کاری که آمریکا میکند حقوقی نیست و حقی را ندارد. درست است که آقای پمپئو ضعیفترین وزیر خارجه تاریخ آمریکاست که کارنامه سیاسی او اگر منفی نباشد صفر است. ولی بالاخره در دستگاه عریض و طویل وزارت خارجه آمریکا دیپلماتهای قوی هستند که مشورت دهند این راه درست نیست. پس آمریکا دنبال یک راه حقوقی نیست برای اینکه به زعم خود به حقوق غیرمشروع خود برسند. آنها بیشتر از زمینههای سیاسی، امنیتی و نظامی استفاده میکنند. یعنی مجموعهای از اینها را در دستور کار قرار دادند. چون آقای ترامپ به هفتههای آخر دورانش میرسد و حدود 2 ماه به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا داریم که در نظر سنجیها وضعیت آقای ترامپ خوب نیست. ترامپ دنبال فیلی است که بتواند هوا کند تا شاید بتواند از این مخمصه بیرون بیاید و دنبال دستاورد است. این کاری که با اماراتیها کردند که امارات با رژیم صهونیستی ارتباط برقرار کرد آنها خود میدانند که این کار برایشان در جهان اسلام و جهان عرب بیآبرویی میآورد. یکی دو کشور دیگر بودند که میخواستند رابطه را عادی کنند عقب نشستند. مثل سودان که کاندید جدی بود که سریع عقب نشست. ترامپ دوست دارد که چند کشور با رژیم صهیونیستی رابطه برقرار کند و آنها را در چارچوب معامله قرن بگنجاند. ترامپ بهدنبال دستاورد است و چون هیچدستاوردی بدست نیاورده بهدنبال این است که با فشاری که روی ایران، کشورهای اروپایی و حتی چین و روسیه میآورد به هر نحوی شده اهداف خود را پیش ببرد. چون آمریکاییها اعلام کردند که اگر چین و روسیه همراه آنها نشوند آنها را تحریم خواهند کرد. البته یکی از مقامات روسیه پاسخ داده نمیشود کشورهایی که به تعهدات خود پایبند هستند در شورای امنیت تنبیه و مجازات کرد. من فکر میکنم این جدال و پروسه تا یک ماه دیگر ادامه خواهد داشت. رئیس دورهای شورای امنیت اندونزی درخواست آمریکا را قبول نکرد و گفت شورای امنیت نمیتواند کاری انجام دهد. اروپاییها تا اینجا از حیثیت و اعتبار خودشان دفاع میکنند. کما اینکه در بیش از دو سالی که آمریکا از برجام خارج شد هیچکدام از تعهدات خود را نسبت به ایران اجرا نکردند. لذا آنچه که در شورای امنیت شاهد هستیم و با خبط، اشتباه و خودزنی آمریکاییها صورت گرفته نه مقابله آمریکا با ایران که مقابله با شورای امنیت است. یعنی سطح برخورد عوض شده بدین صورت که اول ایران و آمریکا بود اما اکنون به آمریکا و شورای امنیت رسیده که این نشاندهنده اوج انزوای آمریکا است.
با این وضعیت اروپاییها که اخیرا در مخالفت با آمریکا قدم بر داشتهاند چگونه عملکردی در ادامه خواهند داشت؟
اینکه اروپاییها چکار خواهند کرد بهنظرم در این یک ماه آمریکاییها به طرق مختلف با اروپاییها لابی و رایزنی میکنند که حداقل اروپا را به یک حد وسطی راضی کنند. من فکر میکنم داستان ما، شورای امنیت، قطعنامهها و شکستهای آمریکا هنوز تمام نشد، ما در وسط ماجرائیم و این داستان ادامهدار خواهد بود. آمریکا چیزی را برای از دست دادن ندارد و از همه امکاناتش برای اینکه اروپا را با خود همراه کند استفاده خواهد کرد. حال اگر شد از راه تهدید، رفاقت، ایران هراسی یا نشان دادن نگرانیهای مشترکش با اروپا. لذا در این یک ماه این مسیر را آمریکا طی خواهد کرد و من فکر میکنم کمیسیون مشترک برجام که ظاهرا اواسط این هفته برگزار میشود بسیار تعیینکننده است. یعنی قاعدتا در آنجا اروپاییها برخی حرفها را دارند که به ما بزنند و حتما ما منطق و حرفهای جدی داریم که به آنها بزنیم که باید صبر کرد و دید. من فکر میکنم که برخورد ما در کمیسیون برجام و انذاری که به طرف اروپایی میدهیم بسیار در مشی اروپاییها تعیینکننده است. من معتقدم اروپاییها باید متوجه شوند که ما از تحریمها و فروپاشی برجام نمیترسیم و چشم امیدی به دیگران داریم و اگر این 3 مفهوم برای اروپا جا بیفتد در کنار ما میایستد چون اروپا برجام را یک چتر امنیتی برای خود میداند. کما اینکه اکثر مقامات اروپایی به این معنا تصریح داشتهاند و دوست ندارند که این چتر امنیتی فروپاشیده شود. لذا بهنظرم تا این یک ماه باید از ظرفیتهای دیپلماتیک خود استفاده کنیم و البته به موازات آن ابتکارهای دیگری برای نشان دادن توان خودمان داشته باشیم. مثل کاری که در مورد رونمایی از دو موشک کردیم و امکانات دیگری که میتواند در دسترس باشد. از این رو من تصور میکنم داستان ایران و آمریکا موضوع قطعنامه، تحریم ، مکانیسم ماشه هنوز تمام نشده و ماجرا در میانه راه است.
برخی معتقدند با وجود اینکه اروپاییها برجام را برای خود چتر امنیتی میدانند و به حفظ آن تاکید دارند، اما نه تنها چندان هزینهای برای این توافق نمیکنند بلکه از انجام تعهدات خود نیز سر باز میزنند؛ این رویکرد باعث شکاف بیشتر میان ایران و اروپا نخواهد شد؟
همین اکنون نیز شکاف میان ایران و اروپا ایجاد شده است. ما از ابتدای انقلاب علاقه داشتیم که با اروپا یک رابطه نزدیک و تنگاتنگ داشته باشیم و این را از چهل سال پیش میشود در اظهارات مسئولان و عملکرد آنها دید. اروپا زمانی اولین شریک تجاری ما بود و حجم تجارت کشورمان با اروپا با بقیه کشورها قابل مقایسه نبود. بهنظرم اروپا خودش با بیعملی و ترس بیجا از آمریکا خود را از ظرفیت فراوان جمهوری اسلامی محروم کرد. شکاف بین اروپا و آمریکا ایجاد شده و ممکن است بیشتر ایجاد شود. بالاخره پس از برجام دو تفکر در ایران بود؛ تفکر نخست این بود که با اروپا کار کنیم و اروپا میتواند به تعهدات خود عمل کند، اما تفکر دوم عکس این بود. حال تفکر دوم که معتقد بود اروپا قابل اعتماد نیست و علاقهای به کار ندارد دست برتر را دارد، چراکه عملکرد دوساله گذشته اروپا این را نشان میدهد. حال در این میان دو بحث بهوجود میآید این که اروپا نخواست یا نتوانست که بهنظر من هم نخواست و هم نتوانست. نتوانستن بخشی از کار است. خود انگلیسیها یک مثل دارند که وقتی اراده هست راهحل پیدا میشود. بهنظرم اروپاییها با بیعملی خود عملا جایگاه خود را از یک شریک قابل اعتماد تنزل دادند. بله اروپا اگر نتواند آنچنان که جمهوری اسلامی انتظار دارد عمل کند این بیاعتمادی بیشتر خواهد شد، البته انتظار ما به حق است و چیز زیادی نمیخواهیم. ما میگوئیم گروه 1-1+5 که من ترجیح میدهم اینگونه بگویم و علاقهای به 1+4 ندارم توافقی با هم کردند و یکی از پایههای آن سه کشور اروپایی بودند. آنها باید به تعهدات خود عمل میکردند. البته من مطمئنم که خانم اشمیت در جلسه آینده به ما خواهد گفت که شما به تعهدات خود برگردید و کاهش تعهدات را از دستور کار خارج کنید و این یکی از موضوعات آنها خواهد بود. باید به آنها پاسخ داده شود شما بودید که باعث شدید برجام این چنین بیخاصیت شود. اگر اروپا حداقل از این جای کار نتواند به تعهدات خود و الزامات برجام بازگردد نمیتوان انتظار داشت که روابط به شرایط گذشته بازگردد. اروپا عملا فضای کار را برای کشورهای دیگر آماه کرد و این واقعیتی است که قابل مشاهده است.
با این تفاسیر و با توجه به عملکردهای نه چندان امیدوارکننده اروپاییها تاکنون میتوان اینگونه پیشبینی کرد که بیعملی اروپاییها ادامهدار باشد و باز هم کاری از پیش نبرند؟
متاسفانه باید بگویم که پاسخ شما مثبت است. من تصور نمیکنم اروپا آنچنان که باید وارد میدان شود. اروپاییها در موضعگیری بسیار خوب بودند و سنگتمام گذاشتند ولی در عمل کاملا مردود و بیفایده بودند. آنچه که ما لازم داریم موضعگیری نیست بلکه ما عمل را میخواهیم و اکنون وقت عمل است. موضعگیری که جملهای روی کاغذ است. این یک ماه آینده که آمریکا لابیهای خود را انجام میدهد باید دید که سمت و سوی اروپاییها به کجا خواهد رفت.، البته اروپاییها بهنحوی منتظرند ببینند که انتخابات آمریکا در این یکی دوماهه چه شکل و شمایلی خواهد یافت و این را میشود فهمید.
بسیاری مطرح میکنند که انتخابات نــوامبر آمریکا بسیـار تعــیینکننده است و میتواند تاثیر بسزایی در برجام و فضای بینالمللی داشته باشد؛ اساسا روی کار آمــدن جو بایدن در آمــریکا تغییری در موضعگیریها و سمتگیــریهای آمریکا ایجاد خواهد کرد و به شرایط پیشاترامپ باز خواهیم گشت؟
اروپاییها که داستان دیگری دارند و من در برخی از این مقالات دیده بودم که دموکراتها به اروپاییها پیغام داده بودند که رای شما مثل آمریکا نباشد و به نفع آمریکا رای ندهید. در قطعنامه قبلی در برخی از نشریات آمده بود و حتی خود دموکراتها نیز نمیخواستند که آمریکا به سمت ترامپ برود، چراکه آنها نیز بازی انتخاباتی خود را دارند. حال اینکه اروپا چگونه نگاه میکند بحث دیگری است اما موضوع ما و آمریکا با آمدن بایدن ممکن است به لحاظ روانی در یک ظرف زمانی کوتاه اثراتی داشته باشد ولی به لحاظ واقعی اینگونه نخواهد بود. متاسفانه ساختار آمریکا دشمنی با جمهوری اسلامی است به همین دلیل اگر نگاه کنید، میبینید آقای ترامپ و پنس برای اینکه بتوانند رای جمع کنند میگویند که دموکراتها دوست ایران هستند. چون آنها میدانند این در ساختار آمریکا برایشان رای جمع میکند. یعنی وقتی جمهوریخواهان بخواهند حمله کنند میگویند که چین و ایران با بایدن رفیقند. نه اینکه آنها درست میگویند بلکه از آن فضای دشمنی که خود مسئولان آمریکایی در میان آمریکاییها علیه ما درست کردند سوء استفاده میکنند. لذا میخواهم بگویم با آمدن آقای بایدن هیچ تفاوتی نخواهد کرد. کما اینکه اکثر قریب به اتفاق این تحریمها و سنگینترین آنها در زمان دموکرات اعمال شده است. ضمن اینکه آقای بایدن و دموکراتها چون مثل ترامپ در دنیا و اروپا منزوی نیستند ممکن است برای فشار روی ایران بتوانند قویتر عمل کنند. اینگونه نیست که اگر آقای بایدن بیاید طرف ایران را خواهد گرفت. مضاف بر اینکه بایدن جامعه اروپا را نیز در کنار خود خواهد داشت. لذا این بحث پیچیدهای است و بهنظرم همانطور که مقام معظم رهبری اشاره کردند بسیار اشتباه است که در ایران موضوعاتمان را موکول و متوقف به انتخابات آمریکا کنیم. هیچفرقی بین جمهوریخواهان و دموکراتها نیست. بله روشهایشان فرق میکند؛ یکی لبخندش بیشتر است و دیگری مشت گره کردهاش را بیشتر نشان میدهد.
برجام در زمان دولت دموکراتها شکل گرفت و موجب برخی گشایشها در ایران شد که البته خود آمریکاییها و طرفهای دیگر نیز از آن منتفع شدند؛ با توجه به اظهارات بایدن مبنی بر بازگشت به برجام و برداشتن تحریمها میتوان اینگونه نتیجه گرفت که روی کار آمدن وی ادامه دولت اوباما باشد؟
خود آقای اوباما نیز در همان زمان برجام را نقض کرد. موضوع ویزایی که گذاشت، تحریمهایی که مجددا اعمال کرد و بدقولی که انجام دادند و موضوع بانکها را انجام ندادند. گرفتاری ما با دولت اوباما چه بود که هنوزم هست. اینکه ما نقل و انتقال پول را نداریم و این بحث جدی ما است. حال مشکل تحریم نفتی آزاردهنده است، اما آنچه بیشتر آزار میدهد نقل و انتقال پول است. نفت را تحریم میکنند و بر اساس آماری که وجود دارد 25 تا 30درصد بودجه ما از نفت است و 70درصد از جاهای دیگر تامین میشود و میتوان روی آن تمرکز کرد. شاید در بلندمدت منافعی هم داشته باشد، اگرچه در کوتاهمدت آزاردهنده است. در مورد آقای اوباما نیز گشایشهای بهوجود آمده محدود بود و گشایشهای جدی در مورد بانک ها بهوجود نیامد، البته سیاست آقای اوباما و دموکراتها این بود که مرحله به مرحله شرایط را تنگ کنند. خود خانم وندی شرمن، دیگران و مکرون اروپایی گفته بودند که اولین قدم موضع توان هستهای ایران است و در مراحل بعدی به فعالیتهای منطقهای، قدرت دفاعی ایران و موضع رژیم صهیونیستی خواهد بود. اینها را خودشان گفته بودند. یعنی آنها این شرایط را انجام میدادند. منتها زمان را برای خرید و ایجاد اجماع به عقب میانداختند. البته این عقب انداختن برای ما مثبت بود اما از آن طرف اجماع خریدن و درست کردن برای ما منفیتر میشد. لذا میخواهم بگویم وقتی مقایسه میکنیم بحث ترامپ، بایدن، اوباما ، دموکراتها، جمهوریخواهان و نحوه عملکردشان پازل و موزاییکی است که باید همه را با هم دید. به همین دلیل من گفتم که آمدن بایدن در کوتاهمدت به لحاظ روانی تاثیر خواهد داشت اما بعدا از بین خواهد رفت چون آنها نیز بهدنبال اجماع سازی با کشورهای دیگر میروند. خود آقای بایدن گفته ما نزدیکترین افراد به رژیم صهیونیستی هستیم و محور کار ما حفظ منافع رژیم صهیونیستی است. اگر چه ما باید هوشیار باشیم اما باید توجه وتمرکزمان به داخل باشد.
اینکه گفتید تلاشهای آمریکا ادامهدار خواهد و بازی ایران و آمریکا ادامه خواهد داشت؛ دست برتر از سوی ایران خواهد بود؟
این بازی است که ما بهوجود نیاوردیم بلکه آمریکاییها بهوجود آوردند و هنوز دنبال میکنند. آمریکاییها واقعا از هر طریقی اقدام میکنند که یک دستاورد سیاسی داشته باشند. من بسیار شک دارم که موفق شوند ولی باید بدانیم کاری را که آمریکاییها شروع کردند حداقل از نظر خودشان تمام نشده است.