رئیس دولت اصلاحات به ميدان بيايد
درحاليکه کمتر از يکسال ديگر تا انتخابات رياستجمهوري1400 باقيمانده، تحليلهاي متفاوتي درباره ميزان مشارکت مردم و کانديدايي که احتمال تاييد آنها وجود دارد، مطرح ميشود. چالش بازگرداندن اعتماد مردم و اقبال عمومي به سمت انتخابات متوجه يک جريان خاص نيست و جامعه براي حضور در پاي صندوقهاي راي توجه خود را معطوف به اين نميکنند که کانديداهاي حاضر از چه جرياني است يا شعارهايش حول چه محوري است. شرايط امروز جامعه و فشارهاي اقتصادي ذهن جامعه را درگير خود کرده و آنها به دنبال کانديدايي هستند که در مرحله عمل و نه شعار باري از دوش ملت بردارد. جرياني که به پشتوانه حماسهسازي مردمي در سال 96 توانست روحاني را پيروز انتخابات کند، خواهناخواه بايد مسير سختتري براي موفقيت در انتخابات 1400 طي کند چراکه درحالحاضر تمام ناکاميهاي دولت و عدم تحقق وعدهها به پاي جريان اصلاحات نوشته شده است. عبدا...ناصري فعال سياسي اصلاحطلب معتقد است: «اصلاحطلبان تمام کنشگري خود را بايد در جامعه متمرکز کنند و اگر زماني انتخابات رقابتي و حداکثري برگزار شد، در انتخابات هم شرکت فعال کنند.»
شرايط انتخابات 1400
به گزارشروز نو :ناصري با اشاره شرايط سخت پيشرو براي انتخابات 1400 گفت: «شرايط 1400 را مشابه هيچ دورهاي از انتخابات در اين 42ساله نميدانم. به اين علت که هيچ دورهاي فاصله ميان مسئولان و جامعه مدني اينقدر زياد نبوده و همچنين براي اولينبار جامعه رايدهنده ايراني متوجه شده است که راي او اثر و کارکردي مطلوب و اولويت لازم و کافي را ندارد. بههمين دليل اگر هسته اصلي قدرت تصميم به تحولات اساسي بگيرد، انتخابات 1400 را ميتوان مثل دوم خرداد يا 96 پيشبيني کرد.»
پشتوانه اصلاحطلبان مردم هستند
اما فقط عبدا... ناصري نيست که شرايط آنتخابات آتي را براي همگان بهويژه اصلاحطلبان دشوار تصور ميکند بلکه صاحبنظران بسياري سخن از اعتماد ازدسترفته بخشهايي از جامعه ميزنند که منجر به کاهش مشارکت در انتخابات 1400 خواهد شد. اين صاحبنظران سياسي تغيير ايدئولوژيهاي جريان اصلاحات را ضروري ميدانند. در اين راستا، محمود صادقي، نماينده ادوار و فعال سياسي اصلاحطلب درباره ضرورت و تمرکز اصلاحطلبان بر جامعه مدني به «آرمان ملي» گفت: «دو رويکرد حضور در جامعه و کنار مردم بودن با حضور در قدرت، منافاتي با هم ندارند و حتي مکمل يکديگر هستند اما وقتي مطالبات جامعه تحتالشعاع حضور در قدرت باشد و در چنين شرايطي، امکان حضور در قدرت از جرياني سلب و به مطالبات جامعه بيتوجهي شود، اصلاحطلبان خواهناخواه از جامعه دور ميشوند و حضور اين نيروي سياسي در قدرت بدون پشتوانه مردمي و بيخاصيت ميشود؛ بنابراين اين دو موضوع مکمل يکديگر هستند و پيششرط حضور در قدرت براي هر جرياني بهخصوص جريان اصلاحات اتکا به قدرت مردمي است.»
بازگرداندن اعتماد عمومي
محمود صادقي در رابطه با کاهش اعتماد جامعه که سپهر سياسي کشور را تحت تاثير قرار داده نيز ميگويد: اصلاحطلبان هنوز راهبردشان را براي انتخابات 1400 مشخص نکردهاند و در حال گفتوگو هستند اما مهمترين چالش اصلاحطلبان اين است که به چه روشي بدنه اجتماعي و بدنه راي خود را براي حضور در پاي صندوقهاي راي متقاعد کنند. چالش اصلي در آينده سياسي کشور براي هر جناحي اين است که چگونه بتوانند اعتماد عمومي را براي شرکت در انتخابات و نقشآفريني در آينده کشور بازگردانند. وي افزود: بخش قابلتوجهي از بدنه جامعه چه اصلاحطلبان و چه رايهاي خاکستري، صندوق راي را در شرايط فعلي عامل اصلي تغيير نميدانند و اين موضوع صرفنظر از اين است که کانديداها چه کساني هستند.»
وضعيت صندوقهاي راي
اين فعال سياسي اصلاحطلب با تاکيد بر اينکه براي مردم امروز فرقي ندارد که کانديدا چه شخص و جرياني باشد، گفت: «با شرايط موجود حتي اگر کانديداي اصلاحطلبان از فيلتر شوراي نگهبان عبور کند باز هم جامعه، رايآوري قابل پيشبيني نيست. علت هم اين است که بعد از آن، منتخبان با سازوکار موجود دچار انفعال ميشوند و نميتوانند به وعدههاي خود عمل کنند. از اين جهت کار سختي است که بهخصوص در انتخابات آتي بتوانيم به بدنه اجتماعي اميد بدهيم که تغييرات لازم انجام ميشود.»
اصلاحات از بيعملي ضربه خورد
نماينده ادوار مجلس با بيان اينکه سکوت و انفعال جريان اصلاحات به نفع اين جريان نيست، اظهار کرد: «موضوعي که اصلاحطلبان را به نوعي انفعال و کنار آمدن با شرايط موجود وادار کرده، دغدغه آنها براي امنيت و مصالح نظام است، اصلاحطلبان نيروي درون نظام هستند و بيرون نظام نيستند و بخش زيادي از اين تعامل به علت مصلحتانديشيهايي است که فکر ميکنند اگر به خواستهها و مطالباتي که دارند اصرار بورزند باعث تضعيف مسئولان ميشوند و از اين جهت دچار نوعي بيعملي شدهاند.» او ادامه داد: «متاسفانه من شخصا معتقدم بيعملي و انفعال صدمات و ضررهاي بيشتري از عدم حضور اصلاحطلبان در قدرت و بازيهاي سياسي دارد، بنابراين بهتر است اصلاحطلبان به قدرت وارد نشوند تا اينکه ورود آنها به قدرت بلا تاثير و بلا استفاده باشد، اختياري نداشته باشند و در نهايت منفعلانه عمل کنند.»
انتخاب بين بد و بدتر انتخاب خوبي نيست
محمود صادقي با بيان اينکه شرايط انتخابات سال 96 ديگر تکرار نميشود، ابراز داشت: «مردم در انتخابات اسفند 98 نشان دادند ديگر به رويکردهاي سال 92 و 96 توجهي ندارند و براي فرار از يک کانديدا به فرد ديگري راي نميدهند. شعور و احساس جمعي جامعه آنها را به نقطهاي رسانده که انتخاب بين بد و بدتر انتخاب خوبي نيست،1400 هم اتفاق تازهاي رخ نميدهد.» او با تاکيد بر ضرورت تغيير روش و مشي رئيس دولت اصلاحات گفت: «رئيس دولت اصلاحات ميتواند در انتخابات آتي موثر واقع شود اگر روش خود را تغيير بدهد. درواقع رئيس دولت اصلاحات اگر ميخواهد تاثيرگذاري سابق را داشته باشد يا در انتخابات آتي نقشآفريني کند بايد سياستها خود را اصلاح کند.»