عصر کهنسالان موتلفه پایان مییابد؟
نتيجه انتخابات هيات رئيسه مجلس بهخصوص انتخاب رئيس جداي از اينکه نشان داد قاطبه پارلمان در اختيار نواصولگرايان و اصولگرايان ميانهرو خواهد بود و بر خلاف مجلس نهم دلواپسان و جبهه پايداري دست برتر را نخواهند داشت داراي نکتهاي ديگر نيز بود. اينکه برخي پا به سن گذاشتههاي اصولگرا به پايان راه رسيدهاند که نمونه و مصداق بارز آن را ميتوان در جريان موتلفه و کانديداي آنها براي کسب کرسي رياست يعني سيدمصطفي آقا ميرسليم ديد. عباس سليمي نمين فعال سياسي اصولگرا ميگويد: «افراد فرصتطلب در شوراي مرکزي اين جريان فرصت عرض اندام به نيروهاي جوان نميدهند و نيروهاي فسيلشده و فرصتطلب به هيچوجه قادر نخواهند بود سابقه درخشان اين جريان را احيا کنند».
لزوم پوستاندازي موتلفه
به گزارش روز نو :انتخابات مجلس يازدهم فرايندي جهت محک زدن وزن سياسي اصولگرايان بود. انتخاباتي که در 4 ضلع آن قاليباف و جوانان حامي او، پايداريها، احمدينژاديها و سنتيهاي اصولگرا يا به عبارتي حزب موتلفه حضور داشتند، البته از همان روزهاي نخست نيز پيشبيني ميشد که در اين رقابت درونگروهي بيشتر شاهد تقابل قاليباف و يارانش با احمدينژاديها و جبهه پايداري خواهيم بود و خود اصولگرايان نيز چندان وقعي به سنتيها و بهطور مشخص حزب موتلفه نمينهند. اين رويکرد در 2 جا خود را به نمايش گذاشت؛ نخست در بستن ليست 30 نفره اصولگرايان که شوراي ائتلاف و جبهه پايداري اکثريت آن را تشکيل دادند و در مرحله دوم در رقابت براي کسب کرسي رئيس و هيات رئيسه مجلس که موتلفهايها در هر دو مرحله ناموفق ظاهر شدند. اين در حالي است که به قرائت بسياري از تحليلگران و فعالان اصولگرا دوره عملکرد موتلفهايها به روال گذشته به پايان رسيده و بايد جا را براي ورود جوانان موتلفه باز کرد. اما برخلاف شوراي ائتلاف که بخشي از ليست خود را به جوانان اختصاص دادند موتلفه همچنان اعتقادي به جوانگرايي ندارد و با همان مردان پا به سن گذاشته خود گذران دوران ميکند. همين رويکرد باعث شده تا اصولگرايان نيز در تصميمات تشکيلاتي خود چندان وزن سياسي موتلفه را در نظر نگيرند. کما اينکه در انتخابات 96 ميرسليم نتوانست آنگونه که بايد تاثيرگذار ظاهر شود. در انتخابات 98 نيز گرچه بهعنوان منتخب تهران در آن شرايط انتخاب شد اما حضورش در انتخابات رياست مجلس نشان داد که او ديگر بايد بپذيرد مرد ميادين اجرايي و رياستي نيست و بايد ميدان را براي جوانان خالي کند و ديگر مثل سابق در ميان سياستمداران اصولگرا از جايگاه خاصي برخوردار نيست. 12 راي وي در انتخابات رياست مجلس نشان ميدهد که خود اصولگرايان و نمايندگان مجلس نيز به وي باور ندارند و اگر نبود منتخب تهران بودن، شايد او اکنون در مجلس هم نبود. هرچند که برخي معتقدند مصاحبه اخير وي با شبکه ضد انقلاب بي.بي.سي و عذرخواهي از بابت آن در جايگاه سياسي و در نحوه نگاه نمايندگان به وي در رايگيري رياست تاثيرگذار بوده است. با اين اوصاف بهنظر ميرسد عصر کهنسالان موتلفه، افرادي چون ميرسليم، بادامچيان و ترقي به پايان رسيده و دير يا زود بايد منتظر يک پوست اندازي در اين حزب ريشهدار باشيم تا بازهم مثل سابق در معادلات سياسي نقش تعيينکننده داشته باشد.
موتلفه سد ايجاد شده را بردارد
يک فعال سياسي اصولگرا در تحليل نتيجه اولين انتخابات هيات رئيسه مجلس يازدهم، گفت: برخلاف تحليلهايي که جريان اصلاحطلب و جريان تندرو اصولگرا ارائه ميدادند، نتيجه نشان داد که جريان تندرو اصولگرايي تعداد و سبد راي اندکي دارد، جرياني توخالي است که فقط سروصدا ميکند. خبرآنلاين نوشت؛ عباس سليمي نمين اظهار داشت: از سويي جريان سنتي اصولگرا هم همان شرايط را دارد، اين جريان فردي را کانديدا کرده بود که از جهات مختلف قابل اعتنا نيست و حالا وزن سياسياش مشخص شد. وي ادامه داد: اين موضوع بسيار اهميت دارد که جرياناتي همچون موتلفه اسلامي بفهمند بايد قالب را بشکنند و به نيروهاي جوان اجازه دهند تا وارد ميدان شوند. مدير دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران با انتقاد از سازوکار موجود در ميان نيروهاي سنتي و حزب موتلفه اسلامي، اظهار کرد: نيروهاي فسيلشده و فرصتطلب به هيچوجه قادر نخواهند بود سابقه درخشان اين جريان را احيا کنند. متاسفانه سالهاست افرادي فرصتطلب در شوراي مرکزي اين جريان جا خوش کردند و به هيچوجه فرصت عرض اندام به نيروهاي جوان نميدهند. هرچند نيروهاي بسيار پويا و صادقي در اين جريان وجود دارند اما با مقاومت جدي مواجه هستند. سليمي نمين در خصوص همافزايي افراد حاضر در مجلس اظهار داشت: اينکه يک جريان در کل 10 راي دارد و بعد از اين شوک به اين فهم سياسي ميرسد که با سايرين همافزايي کند يا خير، بستگي به خودشان دارد. هرچند من اميدوار نيستم کانديدايي که حزب موتلفه معرفي کرده چنين روشي در مجلس يازدهم پيش بگيرد. اين پژوهشگر اصولگرا تصريح کرد: کانديداي حزب موتلفه مدعي رياست مجلس است، اما نميداند کدام رسانه با او تماس گرفته و با چه کسي صحبت ميکند. ببينيد ادعاها با واقعيت چقدر فاصله دارد. وزن اين فرد در مجلس هم مشخص شده اما اگر اين فهم را نداشته باشد که با چه شرايطي در مجلس حاضر شود و بايد با سايرين تعامل سازنده داشته باشد، بستگي به خودشان دارد اما من در مورد ايشان و اين حزب و همچنين جبهه پايداري خوشبين نيستم مگر اينکه تغييرات لازم را از امروز آغاز کنند. اين فعال سياسي تاکيد کرد: واقعيت اين است که بعد از اينکه آقاي ميرسليم با بيبيسي مصاحبه کرد، توضيحي داد که درک مسائل از نظر سياسي ثابت شد. کارنامه ايشان در هيچکجا مثبت نيست، چرا اصرار دارند چنين فردي در يک جايگاه رفيع قرار بگيرد؟ بنابراين موتلفه يا بايد بپذيرد که سد ايجاد کرده در مقابل جوانان را بردارد يا اينکه با چنين رسواييهاي سياسي مواجه شود.