۱۵۰ هزار میلیارد تومان کجا رفت؟
مردم با پولهایشان چه کار میکنند؟ اصلاً مردم چقدر پول دارند؟ این حجم از پول در اختیار چه کسانی است و اگر مردم پول دارند چرا در سبد معیشت بحران به وجود آمده است؟ همه این سؤالات یکی پس از دیگری وقتی پیش کشیده شدند که خبر رسید ۱۵۰ هزار میلیارد تومان از بانکها خارج شده است. عبور نقدینگی از مرز ۱۹۸۰ هزار میلیارد تومان هم نشان میدهد که اقتصاد ایران دچار فوران پول شده است. محاسبات دقیقی در مورد میزان دارایی دهکهای مختلف وجود ندارد. حتی تفکیکی هم در مورد سپردهگذاران بانکی صورت نگرفته، بهطوریکه بهدقت مشخص نیست سپردهگذاران از چه جامعه آماری هستند. تنها دو سال قبل که دولت قصد کاهش میزان سود بانکی را داشت، برخی نهادها اعلام کردند حداقل ۲۰ درصد سپردههای بانکی در اختیار بازنشستگان است و آنها از این محل ارتزاق میکنند. به همین دلیل کاهش نرخ سود بانکی اثرات خطرناکی بر معیشت آنها بر جای خواهد گذاشت. خروج این حجم از دارایی از بانکها هم مشکوک و هم خطرناک شده است. کدام بازارها از این حجم دارایی پذیرایی کردهاند و احتمالاً کدام کشورها مقصد پولهای بادآورده شدهاند؟
دوره بانکها تمام شد؟
یک سال قبل بانکها تنها بازار قابلاعتماد قطعی، خرید دلار پرسودترین، خرید سکه مطمئنترین و خرید مسکن سختترین راه سرمایهگذاری برای مردم بود. آخرین گزارشهای بانک مرکزی نشان میدهد میزان اسکناس در اختیار شهروندان از ۱۲ درصد به نسبت کل نقدینگی کشور به عدد ۱۵ درصد رسیده است. رئیس اتاق بازرگانی تهران در جلسه هیئت نمایندگان این نهاد بخش خصوصی گفته بود که سرمایههای مردم از سپردههای بلندمدت به سمت سپردههای کوتاهمدت حرکت کرده است. بر این اساس ۱۵۰ هزار میلیارد تومان از بانکها به سمت بازارهای نامعلوم خارج شده است. این میزان نقدینگی میتواند وضعیت هر بازاری را تغییر دهد. بانکها و صندوقهای سرمایهگذاری آنها بهطور متوسط سودهای بین ۲۱ تا ۲۶ درصد را به سپردهها پرداخت میکنند. خروج این میزان پول از بانکها نشان میدهد بازارهایی جذابتر پیش روی بخشی از سپردهگذاران قرار گرفته است. تحولات چندماهه گذشته بازارهای طلا و دلار نشان میدهد که دوره سرمایهگذاری در آنها به پایان رسیده و حداقل ۱۵۰ هزار میلیارد تومانی که از بانکها خارج شدهاند، راهی به این بازارها نیافتهاند. در مورد بازار سکه درصد تغییرات آن در شهریورماه و به قیاس ماه قبل منفی بوده است. بهطوریکه ربع سکه ۱۰ درصد و سکه تمام بهار آزادی با افت ۵ درصدی قیمت مواجه شده است. همین وضعیت در مورد بازار ارز هم وجود دارد. این شرایط تأیید میکند بازارهای ارز و طلا طی ماه گذشته میزبان سرمایههای جدید نبودهاند.
وقت بورس رسیده است؟
روز گذشته منازعه میان بازار سرمایه و بانکها به شکلی علنی درآمد. بانکها ترجیح میدهند بازار سرمایه همچنان برای مردم جذاب نباشد. پیچیدگیهای سرمایهگذاری در بورس هم به شکلی است که سپردهگذاران عادی ریسک حضور در آن را نمیپذیرند، ولی عبور شاخص کل از ۳۰۰ هزار واحد و رسیدن سود سهام برخی از شرکتها به ۱۶۰ درصد و بالاتر سالیانه، تعداد زیادی از سرمایهگذاران را مجذوب خود کرده است. مخالفان بانکها دیروز مدعی بودند که خصومت این نهادهای قدرتمند با بورس، در وضعیت نمادهای بانک تجارت و صادرات نمایان شده است. گفته میشود این عرضهها در جهت تغییر مسیر سرمایهها از بانکها به بورس بوده است. شرکتی به نام «خدمات پشتیبانی مهر ۷۸» عرضه روز گذشته را انجام داده است. ۱۰۰ درصد سهام این شرکت به بانک کشاورزی تعلق دارد. بازار سرمایه در اختیار شرکتهای دولتی و شبهدولتی قرار دارد و تقریباً در هر دوره زمانی با رفتارهای آنها واکنشهای آنی نشان میدهد. این موقعیت درحالحاضر هم تکرار شده است. طی یک ماه گذشته ارزش معاملات بورس ۸۸ درصد و تعداد معاملات ۲,۷ درصد رشد داشته و نرخ بازدهی بازار هم به رقم کمسابقه ۷۱.۲ درصد رسیده است. بخشی از این معاملات مربوط به فعالیت دولتیها و شبهدولتیهاست. عمق بازار سرمایه در ایران هم چندان نیست که سهامداران جدیدی جذب کرده باشد. البته ارزش کل معاملات در یکماهه منتهی به ۲۴ شهریورماه به رقم ۲۹.۷ درصد رسیده که در قیاس با ۱۵.۸ درصد سال گذشته، رشد قابلتوجهی را تجربه کرده است. بر همین اساس، به نظر میرسد بورس بخشی از این سرمایهها را جذب کرده باشد ولی نه همه آنها.
بازارها خرابتر میشوند؟
هیچ روش محاسبهای برای شناسایی جهت پولهایی که از سیستم بانکی خارج میشود، وجود ندارد. طی یک فصل گذشته، وضعیت در بازار مسکن با فصل قبلی تفاوت آشکاری نداشته و تنها میزان معاملات کمتر شده است. بر این اساس، احتمال حضور سرمایههای سرگردان در این بازار قابلتوجه نیست. میزان معاملات اوراق دریافت وام مسکن ۷۳ درصد کاهش یافته است. سایت اقتصادآنلاین بهعنوان یکی از معتبرترین رسانههای اقتصادی کشور، در گزارشی نوشته است: «میانگین قیمت مسکن شهر تهران در مردادماه ۱۳۹۸ به ۱۳ میلیون و ۳۰ هزار تومان رسید که البته نسبت به ماه قبل ۲.۴ درصد کاهش یافت، اما نسبت به ماه مشابه سال قبل ۷۶ درصد افزایش را نشان داد. با وجود اینکه بازار به حد اشباع قیمت رسیده و انتظار میرود برای سه تا چهار سال مسیر ثبات را در پیش بگیرد، افت توان خرید متقاضیان از یک طرف و عدم همخوانی سقف تسهیلات با قیمت روز مسکن، به کاهش شدید تقاضا برای دریافت وام منجر شده است.» این اطلاعات نشان میدهد مقصد ۱۵۰ هزار میلیارد تومان پولی که از بانکها خارج شده، بازار مسکن نبوده است. بر اساس اطلاعاتی که توسط سایت اقتصادآنلاین منتشر شده، در مردادماه بیشترین قراردادهای خریدوفروش در واحدهای ۳۰۰ تا ۴۵۰ میلیون تومانیای منعقد شد که سهم ۱۵ درصدی از معاملات را به خود اختصاص دادند. رتبه دوم به آپارتمانهای ۴۵۰ تا ۶۰۰ میلیون تومانی با ۱۲.۳ درصد مربوط شد و خانههای ۶۰۰ تا ۷۵۰ میلیون تومانی با سهم ۹.۴ درصدی از کل معاملات شهر تهران، رتبه سوم را به دست آوردند. اطلاعات دیگری نشان میدهد: «آنطور که بانک مرکزی گزارش داده، توزیع فراوانی تعداد واحدهای مسکونی معاملهشده برحسب زیربنا در مردادماه ۱۳۹۸ نشان میدهد بیشترین سهم از معاملات به واحدهای مسکونی ۵۰ تا ۶۰ مترمربع با سهم ۱۵.۹ درصد اختصاص داشته است. مردادماه سال گذشته این سهم به خانههای ۶۰ تا ۷۰ مترمربع اختصاص داشت. اما امسال این دسته از آپارتمانها با سهم ۱۳.۴ درصد، به رتبه دوم معاملات تنزل کردهاند و واحدهای ۷۰ تا ۸۰ مترمربع با سهم ۱۲.۱ درصد در رتبه سوم قرار دارند. در مردادماه امسال واحدهای مسکونی با سطح زیربنای کمتر از ۸۰ مترمربع، ۵۵.۹ درصد از معاملات انجامشده را به خود اختصاص دادند.» درصورتیکه بخش قابلتوجهی از ۱۵۰ هزار میلیارد تومان بانکی راهی بازار مسکن میشد، این بخش از رکود قطعی خارج میشد.
پولها کجاست؟
مهمترین گمانهزنی همان بدبینانهترین هم به شمار میآید: «پولها سر از بازارهای سوداگری درآورده است.» حتی برخی از تحلیلگران اقتصادی معتقدند بخشی از این پولها از ایران خارج شده است. در مورد هیچکدام از این دو ادعا سندی وجود ندارد ولی حرفهای محفلی این روایتها را تأیید میکنند. احتمالاً رجوع به آمارهای آتی خرید ملک توسط ایرانیها در ترکیه، بلاروس، ترکمنستان، دبی و ارمنستان، تا حدودی مسیر پولهای سرگردان را نشان میدهد.