اصلاحات رهبر دارد یا خیر؟
روزنو :غلامحسین کرباسچی: جریان اصلاحات هیچگاه رهبر نداشته است فاطمه راکعی: خاتمی را نمیشود دور زد احمد شیرزاد: خاتمی به عنوان ریش سفید اصلاحطلبان دارای حوزه نفوذ است محمدصادق جوادیحصار: خاتمی با تشکیل شورای مشورتی و شورای عالی سیاستگذاری رهبر جبهه اصلاحات است
غلامحسین کرباسچی: جریان اصلاحات هیچگاه رهبر نداشته است فاطمه راکعی: خاتمی را نمیشود دور زد احمد شیرزاد: خاتمی به عنوان ریش سفید اصلاحطلبان دارای حوزه نفوذ است محمدصادق جوادیحصار: خاتمی با تشکیل شورای مشورتی و شورای عالی سیاستگذاری رهبر جبهه اصلاحات است
به گزارش روز نو:: چند صباحی است که برخی چهره های سرشناس جریان اصلاحات دچار تشتت آراء و اختلاف نظر شده اند. نخست مسئله مشروط کردن و یا حضور بی قید و شرط در انتخابات دوم اسفند ماه مجلس شورای اسلامی مطرح شد که به نظر می رسید جبهه اصلاحات در این باره دچار دو دستگی شده و برخی چهره ها مانند سعید حجاریان حضور مشروط در انتخابات را ترجیح می دهند و برخی دیگر مانند بهزاد نبوی حضور در انتخابات حتی در صورت رد صلاحیت. این اختلافات حال به نظر می رسد وارد عرصه جدیدی شده که قلب جریان اصلاحات، یعنی سید محمد خاتمی را نشانه رفته است. رئیس دولت اصلاحات که همواره اثرگذاری خود در پیشبرد اهداف این جریان، به ویژه در انتخابات ریاست جمهوری سال های 92 و 96، انتخابات مجلس دهم سال 94 و شوراهای شهر سال 96 نشان داده، به نظر می رسد که اکنون خود به یک هدف تبدیل شده است. غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی که از چهره های سرشناس سیاسی و حامی جریان اصلاحات به شمار می رود، در تازه ترین گفت و گوی خود با روزنامه سازندگی در اظهاراتی شبههناک گفته است که جریان اصلاح طلبی در ایران هیچگاه رهبر نداشته و خاتمی نیز چنین داعیه ای ندارد. گفتنی است که حزب کارگزاران سازندگی همواره نگاهش به حضور در قدرت بوده و نقش موثری هم در شکلگیری مجلس دهم و شوراهای شهر پنجم داشت که اکنون این دو نهاد از چشم رأی دهندگان و اصلاح طلبان افتاده است. وی همچنین معتقد است باید برای جریان اصلاحات یک رهبر تشکیلاتی برگزید و برای این منظور از آغاز بازسازی جبهه اصلاحات سخن به میان آورده است. این اظهارات کرباسچی واکنش های زیادی را به دنبال داشته است. برخی با اشاره به اثرگذاری های خاتمی در جریان اصلاحات و تحولات داخلی کشور به ویژه دو انتخابات پیشین مجلس و ریاست جمهوری معتقدند که پروژه عبور از خاتمی از پیش پروژه ای شکست خورده است و کسی یا جریانی نمی تواند رهبری خاتمی بر جریان اصلاحات را منکر شود. ستاره صبح در همین راستا به سراغ سه چهره سیاسی و شناخته شده جریان اصلاحات رفته و نظرات آن ها را در ارتباط با اظهارات کرباسچی جویا شده است. آنچه در ادامه می خوانید گفت و گوی ستاره صبح با «احمد شیرزاد» نماینده پیشین مجلس، «محمدصادق جوادی حصار» عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و «فاطمه راکعی» نماینده پیشین مجلس است که در ادامه می آید:
شیرزاد: عملکرد خاتمی مثبت بوده است
احمد شیرزاد، نماینده مجلس ششم و از اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی در ارتباط با آنچه کرباسچی با روزنامه سازندگی مطرح کرده و مدعی شده خاتمی هیچگاه رهبر جریان اصلاحات نبوده و چنین داعیه ای نیز نداشته است، می گوید: «خاتمی در طول سال های گذشته بیشتر به عنوان فردی ریش سفید که در مقاطع حساس نظراتش راهگشاست، ظاهر شده است. در مواردی هم به عنوان یک دعوت کننده و تشکیل دهنده شوراهای مهم مانند شورای هماهنگی اصلاح طلبان ایفای نقش کرده و اگر بخواهم عملکرد خاتمی را ارزیابی کنم، به عقیده من کارنامه ایشان مثبت بوده است». این نماینده پیشین مجلس با این حال با اشاره به اینکه می توان تفکیکی میان رهبری معنوی و رهبری تشکیلاتی قائل بود، می افزاید: «خاتمی تاکنون در قامت یک رهبر تشکیلاتی که وظایف مخصوصی برای آن تعریف می شود ازجمله آنکه دیگران را به طور مستقیم هدایت کند، ظاهر نشده و فکر هم نمی کنم شرایط به گونه ای باشد که به عنوان یک رهبر تشکیلاتی در جریان اصلاحات ایفای نقش کند». از همین رو شیرزاد معتقد است که اگر به گفته های کرباسچی از این منظر نگاه شود، جریان اصلاحات نیاز به مدیر و یا مدیران تشکیلاتی دارد که بتوانند جریان های سیاسی منتسب به اصلاحات را منجسم و آنها را جهتدهی کنند. وی در این راستا می گوید: «به نظر من مدیران تشکیلاتی جریان اصلاحات تاکنون ضعیف عمل کرده اند». عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت همچنین در پاسخ به این که آیا جریان اصلاحات باتوجه به گستره و وسعتی که دارد و بعضا پیش می آید که نظرات متضاد در آن مطرح شود، نیاز به یک رهبر دارد یا خیر؟ اظهار داشت: «به نظر من از ابتدا هم قرار بر این نبوده که اصلاح طلبان توافق کنند فردی به عنوان رهبر در جریان اصلاحات ایفای نقش کند. اگر به جای آقای خاتمی مجموعه ای از چند فرد هم وجود می داشت، تفاوتی با امروز نمی کرد». شیرزاد جایگاه امروز خاتمی را در پیوند با تحولات جریان اصلاحات در دو دهه گذشته ارزیابی می کند و می گوید: «خاتمی اگر در جایگاه امروز قرار دارد و کلامش در میان اصلاح طلبان نافذ است، به دلیل فرایند تحولاتی بوده که در دو دهه گذشته در جریان اصلاحات شکل گرفته است. البته زمانی آیت الله کروبی در این جایگاه قرار داشت، اما کم رنگ تر».
جوادیحصار: خاتمی پس از دوران ریاست جمهوری، رهبر جبهه اصلاحات شد
محمدصادق جوادیحصار، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و فعال سیاسی اصلاح طلب نیز در واکنش به اظهارات کرباسچی معتقد است: «درست است که خاتمی در دوران ریاست جمهوریاش به عنوان رهبر جریان اصلاحات ایفای نقش نمی کرد، اما پس از دولت اصلاحات، عملا به رهبر جبهه اصلاحات تبدیل شد». وی می افزاید: «این نقش در دو انتخابات سال های 92 و 96 برجسته تر شد؛ به ویژه زمانی که عارف به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری اعلام کرد اگر آقای خاتمی به عنوان رهبر جریان اصلاحات از من درخواست کناره گیری کند، کنار خواهم رفت». جوادی حصار با اشاره به اینکه شخصیت و منش خاتمی به گونه ای است که تمایلی به ابراز مستقیم رهبریاش بر جریان اصلاحات را ندارد، گفت: «واقعیت این است زمانی که خاتمی شورای مشورتی را تشکیل داد، قرار بر این بود که این شورا به ایشان به عنوان رهبر اصلاح طلبان مشورت دهند تا او بتواند تصمیمات صحیح را برای جریان اصلاحات اتخاذ کند. همچنین زمانی که شورای عالی سیاستگذاری را ساماندهی شد، خاتمی عملا و مستقیما در این سامانه دخالت و افرادی را در آن جابهجا کرد و به دیگران اثبات کرد که رهبری اصلاحات به عهده ایشان است». این فعال سیاسی با طرح پرسش هایی ازجمله آنکه آیا اکنون آقای خاتمی رهبر اصلاح طلبان است یا خیر؟ توان و ظرفیت اداره این جریان را دارد یا خیر؟ نقدی بر اصلاح طلبان و رهبری ایشان وجود دارد یا خیر؟ آینده جریان اصلاح طلبی با ایشان به پیش خواهد رفت یا خیر؟ افزود: «اینها بحث هایی است که امروز ایجاد شده و باید توجه داشت که نقد و نظر امری طبیعی و به حق است. من حس می کنم که پیش از آنکه دیگران به نقد اصلاحات بپردازند، خودمان باید خودمان را نقد کنیم و هیچ سخن تازه ای را تخطئه نکنیم. به همین خاطر آقای کرباسچی و دیگران باید آزاد باشند و حرف هایشان را بزنند». با این همه جواد حصار معتقد است که هیچ کس نمی تواند در حوزه اصلاح طلبی روی خاتمی خط بطلان بکشد و او را ندیده بیانگارد. این چهره سیاسی در پاسخ به این شائبه که کارگزاران و برخی جریان های منتسب به جریان اصلاحات قصد دارد پروژه عبور از خاتمی را کلید بزنند، نیز گفت: «همانطور که می گوید این جریان ها منتسب به اصلاحات هستند، نه از دل اصلاحات. جریان کارگزاران یکی از حامیان آقای خاتمی و یکی از بنیان گذاران تحولات جدید داخلی در آستانه و پس از سال 76 بوده است. کارگزاران در کنار اصلاح طلبان و نه همراه و یا از میان اصلاح طلبان تشکیل شد. کارگزاران، کارگزاران دولت هاشمی رفسنجانی بودند. کارگزاران سازندگی به دلیل آنکه در برهه ای اشتراک نظر با جریان اصلاحات پیدا کرد، حامی و شریک اصلاح طلبان در پروژه اصلاح طلبی شد. این همان اتفاقی بود که درمورد روحانی هم تکرار شد و ایشان خود را به مقوله اصلاح طلبی نزدیک تر دید». جوادی حصار به همین خاطر معتقد است که اگر روزی کارگزاران مسیر دیگری را در پیش گرفت، نباید رنجید؛ چراکه آن ها جریانی میان اصلاح طلبان و اصولگرایان هستند و جا دارد از فرصت تجربه های جدید بهره ببرند. وی همچنین در ارتباط با کرباسچی می گوید: «آقای کرباسچی فردی تأثیرگذار و شناخته شده است که نباید نسبت به او بی انصافی کرد. کرباسچی حتی از برخی کسانی که در اردوگاه اصلاحات فعالیت می کنند، نیز تلاش بیشتری دارد و نمی توان به روش هایی که ممکن است مطرح کند، از پیش مهر ابطال زد».
راکعی: خاتمی چه بخواهد چه نه، رهبر
اصلاحات است
فاطمه راکعی، نماینده مجلس ششم در ارتباط با جایگاه رئیس دولت اصلاحات معتقد است: «آقای خاتمی چه بخواهد چه نخواهد، به دلیل ویژگیهای منحصربهفردی که دارد در قامت رهبر جریان اصلاحطلبی قرار دارد. عزت نفس، اعتمادبهنفس، روحیه حقطلبی، عدالتخواهی، اصلاحطلبی به دور از توسل به خشونت و روشهای قهرآمیز و در یک کلمه اخلاقمداری در عرصه سیاست از ویژگیهای این شخصیت قابل احترام اصلاحطلب است. منظومه فکری منسجم و مبتنی بر اندیشه و همچنین مطالعات پیگیر و مداوم ایشان در تاریخ سیاسی ایران و جهان و قدرت ایجاد ارتباط با انسانها و نهادهای مختلف ملی و بینالمللی از ایشان شخصیتی کاریزماتیک و مورد اعتماد همگان ساخته، از اینرو هر کسی که به اصلاحات و دموکراسی باور دارد، نمیتواند او را رهبر جریان اصلاحطلبی در ایران نداند». به عقیده این چهره سیاسی نقش و مقامی که امروز رئیس دولت اصلاحات به دوش میکشد، امری نیست که بتوان به کسی تفویض کرد و یا از او بازپسگرفت. راکعی همچنین میافزاید: «هرکس آقای خاتمی را میشناسد، میداند که ایشان برای عناوینی چون رهبری جریان اصلاحات به میدان سیاست نیامده و کسانی که چنین اظهاراتی را درمورد ایشان مطرح میکنند، درواقع شأن خود را پایین میآورند. اینگونه اظهارات بیش از اینکه به آقای خاتمی بربخورد، به ملتی برمیخورد که خاتمی را به دلیل بزرگیهایش میشناسد و او را محور اصلاحات میداند». این عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان همچنین در ارتباط با اینکه تا چه اندازه محتمل است برخی پروژه عبور از خاتمی را در سر داشته باشند، میگوید: «به نظر من گزیری از خاتمی وجود ندارد. ایشان هماکنون ستون جریان اصلاحطلبی در کشور است. از سویی گفتمان دیگری که بخواهد با گفتمان اصلاحات مقابله کند، وجود ندارد. خاتمی سمبل و نماد اعتدال و انسجامبخشی گروههای مختلف اصلاحطلب در کشور است». وی میافزاید: «به دلیل آنکه معتقد هستم اصلاحات بازگشتپذیر نیست، معتقدم خاتمی هم دور زدنی نیست. خاتمی یک نماد است و هر جامعهای میبایست بزرگانی چون او را قدر بشناسد و بخواهد که آنها در میدان حاضر باشند. وجود چنین شخصیتهایی است که میتواند انسجامهای غیرشکننده ایجاد کند و راه ملت ایران را با روشهای مسالمتآمیز به سوی توسعه هموار سازد».
به گزارش روز نو:: چند صباحی است که برخی چهره های سرشناس جریان اصلاحات دچار تشتت آراء و اختلاف نظر شده اند. نخست مسئله مشروط کردن و یا حضور بی قید و شرط در انتخابات دوم اسفند ماه مجلس شورای اسلامی مطرح شد که به نظر می رسید جبهه اصلاحات در این باره دچار دو دستگی شده و برخی چهره ها مانند سعید حجاریان حضور مشروط در انتخابات را ترجیح می دهند و برخی دیگر مانند بهزاد نبوی حضور در انتخابات حتی در صورت رد صلاحیت. این اختلافات حال به نظر می رسد وارد عرصه جدیدی شده که قلب جریان اصلاحات، یعنی سید محمد خاتمی را نشانه رفته است. رئیس دولت اصلاحات که همواره اثرگذاری خود در پیشبرد اهداف این جریان، به ویژه در انتخابات ریاست جمهوری سال های 92 و 96، انتخابات مجلس دهم سال 94 و شوراهای شهر سال 96 نشان داده، به نظر می رسد که اکنون خود به یک هدف تبدیل شده است. غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی که از چهره های سرشناس سیاسی و حامی جریان اصلاحات به شمار می رود، در تازه ترین گفت و گوی خود با روزنامه سازندگی در اظهاراتی شبههناک گفته است که جریان اصلاح طلبی در ایران هیچگاه رهبر نداشته و خاتمی نیز چنین داعیه ای ندارد. گفتنی است که حزب کارگزاران سازندگی همواره نگاهش به حضور در قدرت بوده و نقش موثری هم در شکلگیری مجلس دهم و شوراهای شهر پنجم داشت که اکنون این دو نهاد از چشم رأی دهندگان و اصلاح طلبان افتاده است. وی همچنین معتقد است باید برای جریان اصلاحات یک رهبر تشکیلاتی برگزید و برای این منظور از آغاز بازسازی جبهه اصلاحات سخن به میان آورده است. این اظهارات کرباسچی واکنش های زیادی را به دنبال داشته است. برخی با اشاره به اثرگذاری های خاتمی در جریان اصلاحات و تحولات داخلی کشور به ویژه دو انتخابات پیشین مجلس و ریاست جمهوری معتقدند که پروژه عبور از خاتمی از پیش پروژه ای شکست خورده است و کسی یا جریانی نمی تواند رهبری خاتمی بر جریان اصلاحات را منکر شود. ستاره صبح در همین راستا به سراغ سه چهره سیاسی و شناخته شده جریان اصلاحات رفته و نظرات آن ها را در ارتباط با اظهارات کرباسچی جویا شده است. آنچه در ادامه می خوانید گفت و گوی ستاره صبح با «احمد شیرزاد» نماینده پیشین مجلس، «محمدصادق جوادی حصار» عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و «فاطمه راکعی» نماینده پیشین مجلس است که در ادامه می آید:
شیرزاد: عملکرد خاتمی مثبت بوده است
احمد شیرزاد، نماینده مجلس ششم و از اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی در ارتباط با آنچه کرباسچی با روزنامه سازندگی مطرح کرده و مدعی شده خاتمی هیچگاه رهبر جریان اصلاحات نبوده و چنین داعیه ای نیز نداشته است، می گوید: «خاتمی در طول سال های گذشته بیشتر به عنوان فردی ریش سفید که در مقاطع حساس نظراتش راهگشاست، ظاهر شده است. در مواردی هم به عنوان یک دعوت کننده و تشکیل دهنده شوراهای مهم مانند شورای هماهنگی اصلاح طلبان ایفای نقش کرده و اگر بخواهم عملکرد خاتمی را ارزیابی کنم، به عقیده من کارنامه ایشان مثبت بوده است». این نماینده پیشین مجلس با این حال با اشاره به اینکه می توان تفکیکی میان رهبری معنوی و رهبری تشکیلاتی قائل بود، می افزاید: «خاتمی تاکنون در قامت یک رهبر تشکیلاتی که وظایف مخصوصی برای آن تعریف می شود ازجمله آنکه دیگران را به طور مستقیم هدایت کند، ظاهر نشده و فکر هم نمی کنم شرایط به گونه ای باشد که به عنوان یک رهبر تشکیلاتی در جریان اصلاحات ایفای نقش کند». از همین رو شیرزاد معتقد است که اگر به گفته های کرباسچی از این منظر نگاه شود، جریان اصلاحات نیاز به مدیر و یا مدیران تشکیلاتی دارد که بتوانند جریان های سیاسی منتسب به اصلاحات را منجسم و آنها را جهتدهی کنند. وی در این راستا می گوید: «به نظر من مدیران تشکیلاتی جریان اصلاحات تاکنون ضعیف عمل کرده اند». عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت همچنین در پاسخ به این که آیا جریان اصلاحات باتوجه به گستره و وسعتی که دارد و بعضا پیش می آید که نظرات متضاد در آن مطرح شود، نیاز به یک رهبر دارد یا خیر؟ اظهار داشت: «به نظر من از ابتدا هم قرار بر این نبوده که اصلاح طلبان توافق کنند فردی به عنوان رهبر در جریان اصلاحات ایفای نقش کند. اگر به جای آقای خاتمی مجموعه ای از چند فرد هم وجود می داشت، تفاوتی با امروز نمی کرد». شیرزاد جایگاه امروز خاتمی را در پیوند با تحولات جریان اصلاحات در دو دهه گذشته ارزیابی می کند و می گوید: «خاتمی اگر در جایگاه امروز قرار دارد و کلامش در میان اصلاح طلبان نافذ است، به دلیل فرایند تحولاتی بوده که در دو دهه گذشته در جریان اصلاحات شکل گرفته است. البته زمانی آیت الله کروبی در این جایگاه قرار داشت، اما کم رنگ تر».
جوادیحصار: خاتمی پس از دوران ریاست جمهوری، رهبر جبهه اصلاحات شد
محمدصادق جوادیحصار، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و فعال سیاسی اصلاح طلب نیز در واکنش به اظهارات کرباسچی معتقد است: «درست است که خاتمی در دوران ریاست جمهوریاش به عنوان رهبر جریان اصلاحات ایفای نقش نمی کرد، اما پس از دولت اصلاحات، عملا به رهبر جبهه اصلاحات تبدیل شد». وی می افزاید: «این نقش در دو انتخابات سال های 92 و 96 برجسته تر شد؛ به ویژه زمانی که عارف به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری اعلام کرد اگر آقای خاتمی به عنوان رهبر جریان اصلاحات از من درخواست کناره گیری کند، کنار خواهم رفت». جوادی حصار با اشاره به اینکه شخصیت و منش خاتمی به گونه ای است که تمایلی به ابراز مستقیم رهبریاش بر جریان اصلاحات را ندارد، گفت: «واقعیت این است زمانی که خاتمی شورای مشورتی را تشکیل داد، قرار بر این بود که این شورا به ایشان به عنوان رهبر اصلاح طلبان مشورت دهند تا او بتواند تصمیمات صحیح را برای جریان اصلاحات اتخاذ کند. همچنین زمانی که شورای عالی سیاستگذاری را ساماندهی شد، خاتمی عملا و مستقیما در این سامانه دخالت و افرادی را در آن جابهجا کرد و به دیگران اثبات کرد که رهبری اصلاحات به عهده ایشان است». این فعال سیاسی با طرح پرسش هایی ازجمله آنکه آیا اکنون آقای خاتمی رهبر اصلاح طلبان است یا خیر؟ توان و ظرفیت اداره این جریان را دارد یا خیر؟ نقدی بر اصلاح طلبان و رهبری ایشان وجود دارد یا خیر؟ آینده جریان اصلاح طلبی با ایشان به پیش خواهد رفت یا خیر؟ افزود: «اینها بحث هایی است که امروز ایجاد شده و باید توجه داشت که نقد و نظر امری طبیعی و به حق است. من حس می کنم که پیش از آنکه دیگران به نقد اصلاحات بپردازند، خودمان باید خودمان را نقد کنیم و هیچ سخن تازه ای را تخطئه نکنیم. به همین خاطر آقای کرباسچی و دیگران باید آزاد باشند و حرف هایشان را بزنند». با این همه جواد حصار معتقد است که هیچ کس نمی تواند در حوزه اصلاح طلبی روی خاتمی خط بطلان بکشد و او را ندیده بیانگارد. این چهره سیاسی در پاسخ به این شائبه که کارگزاران و برخی جریان های منتسب به جریان اصلاحات قصد دارد پروژه عبور از خاتمی را کلید بزنند، نیز گفت: «همانطور که می گوید این جریان ها منتسب به اصلاحات هستند، نه از دل اصلاحات. جریان کارگزاران یکی از حامیان آقای خاتمی و یکی از بنیان گذاران تحولات جدید داخلی در آستانه و پس از سال 76 بوده است. کارگزاران در کنار اصلاح طلبان و نه همراه و یا از میان اصلاح طلبان تشکیل شد. کارگزاران، کارگزاران دولت هاشمی رفسنجانی بودند. کارگزاران سازندگی به دلیل آنکه در برهه ای اشتراک نظر با جریان اصلاحات پیدا کرد، حامی و شریک اصلاح طلبان در پروژه اصلاح طلبی شد. این همان اتفاقی بود که درمورد روحانی هم تکرار شد و ایشان خود را به مقوله اصلاح طلبی نزدیک تر دید». جوادی حصار به همین خاطر معتقد است که اگر روزی کارگزاران مسیر دیگری را در پیش گرفت، نباید رنجید؛ چراکه آن ها جریانی میان اصلاح طلبان و اصولگرایان هستند و جا دارد از فرصت تجربه های جدید بهره ببرند. وی همچنین در ارتباط با کرباسچی می گوید: «آقای کرباسچی فردی تأثیرگذار و شناخته شده است که نباید نسبت به او بی انصافی کرد. کرباسچی حتی از برخی کسانی که در اردوگاه اصلاحات فعالیت می کنند، نیز تلاش بیشتری دارد و نمی توان به روش هایی که ممکن است مطرح کند، از پیش مهر ابطال زد».
راکعی: خاتمی چه بخواهد چه نه، رهبر
اصلاحات است
فاطمه راکعی، نماینده مجلس ششم در ارتباط با جایگاه رئیس دولت اصلاحات معتقد است: «آقای خاتمی چه بخواهد چه نخواهد، به دلیل ویژگیهای منحصربهفردی که دارد در قامت رهبر جریان اصلاحطلبی قرار دارد. عزت نفس، اعتمادبهنفس، روحیه حقطلبی، عدالتخواهی، اصلاحطلبی به دور از توسل به خشونت و روشهای قهرآمیز و در یک کلمه اخلاقمداری در عرصه سیاست از ویژگیهای این شخصیت قابل احترام اصلاحطلب است. منظومه فکری منسجم و مبتنی بر اندیشه و همچنین مطالعات پیگیر و مداوم ایشان در تاریخ سیاسی ایران و جهان و قدرت ایجاد ارتباط با انسانها و نهادهای مختلف ملی و بینالمللی از ایشان شخصیتی کاریزماتیک و مورد اعتماد همگان ساخته، از اینرو هر کسی که به اصلاحات و دموکراسی باور دارد، نمیتواند او را رهبر جریان اصلاحطلبی در ایران نداند». به عقیده این چهره سیاسی نقش و مقامی که امروز رئیس دولت اصلاحات به دوش میکشد، امری نیست که بتوان به کسی تفویض کرد و یا از او بازپسگرفت. راکعی همچنین میافزاید: «هرکس آقای خاتمی را میشناسد، میداند که ایشان برای عناوینی چون رهبری جریان اصلاحات به میدان سیاست نیامده و کسانی که چنین اظهاراتی را درمورد ایشان مطرح میکنند، درواقع شأن خود را پایین میآورند. اینگونه اظهارات بیش از اینکه به آقای خاتمی بربخورد، به ملتی برمیخورد که خاتمی را به دلیل بزرگیهایش میشناسد و او را محور اصلاحات میداند». این عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان همچنین در ارتباط با اینکه تا چه اندازه محتمل است برخی پروژه عبور از خاتمی را در سر داشته باشند، میگوید: «به نظر من گزیری از خاتمی وجود ندارد. ایشان هماکنون ستون جریان اصلاحطلبی در کشور است. از سویی گفتمان دیگری که بخواهد با گفتمان اصلاحات مقابله کند، وجود ندارد. خاتمی سمبل و نماد اعتدال و انسجامبخشی گروههای مختلف اصلاحطلب در کشور است». وی میافزاید: «به دلیل آنکه معتقد هستم اصلاحات بازگشتپذیر نیست، معتقدم خاتمی هم دور زدنی نیست. خاتمی یک نماد است و هر جامعهای میبایست بزرگانی چون او را قدر بشناسد و بخواهد که آنها در میدان حاضر باشند. وجود چنین شخصیتهایی است که میتواند انسجامهای غیرشکننده ایجاد کند و راه ملت ایران را با روشهای مسالمتآمیز به سوی توسعه هموار سازد».
https://roozno.com/001bym لینک کوتاه
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید