چراغ خاموش رئیس سابق صداوسیما برای انتخابات روشن شد
تا 1400 با موضعگیریهای متناقض ضرغامی
روزنو :از سال 96 تا به امروز کلی تغییر کرده است. او همانی بود که تا همین چند ماه پیش خود را تابع تصمیمات جمنا و اصولگرایان وصف میکرد و شد یکی از گزینههای جریان راست که ممکن است پای به رقابت با حسن روحانی در کسب عنوان رئیس جمهور بگذارد؛ بعد هم که اجماع اصولگرایان روی ابراهیم رئیسی شد، جلوتر از هر اصولگرایی در بیانیهاش حمایت خو را از وی اعلام کرد و از کاندیداتوری کنار کشید.
از سال 96 تا به امروز کلی تغییر کرده است. او همانی بود که تا همین چند ماه پیش خود را تابع تصمیمات جمنا و اصولگرایان وصف میکرد و شد یکی از گزینههای جریان راست که ممکن است پای به رقابت با حسن روحانی در کسب عنوان رئیس جمهور بگذارد؛ بعد هم که اجماع اصولگرایان روی ابراهیم رئیسی شد، جلوتر از هر اصولگرایی در بیانیهاش حمایت خو را از وی اعلام کرد و از کاندیداتوری کنار کشید.
به گزارش روز نو : اما او هم بعد از نتایج انتخابات 96، همچون قالیباف که سخن از نئواصولگرایی به میان کشید تا خود را جدا از محافظهکاران سنتی نشان دهد به دنبال راهی جدید برای مطرح کردن خود میگشت.
«عزت الله ضرغامی» رئیس سابق صداو سیما که ده سال حکمرانی اش بر رسانه ملی خاطرههایی را به جای گذاشت، اکنون پا را از نئواصولگرایی قالیباف فراتر گذاشته، او دیگر نمیخواهد خود را محصور در این جناح بداند.
از همین رو شیوهای جدید در پیش گرفته است. شیوهای سرشار از تناقض، گویی که ضرغامی دونفر مجزاست، دو شخصیت با دو منش گوناگون. یکی ضرغامی تندروی اصلاحطلب که سخنانی را بر زبان میآورد و کارهایی میکند که کسی پیش از او جراتش را نداشته و گاه یک تندروی اصولگرا که روزگار ریاستش بر سازمان صداو سیما را تداعی میکند. انگار ضرغامی خود نیز در درونش با یکچالش روبهرو است.
>تناقضهای آقای متفاوت
آقای عضو شورای عالی فضای مجازی با دنیای مجازی دوست شده و فعالیت خود را در شبکههای اجتماعی به شدت افزایش داده، اما علی رغم فعالیتش در توئیتر فیلتر شده، از فیلترینگ تلگرام نیز حمایت میکند و میگوید: « در شرایط فعلی مهمترین مسئله حمایت جدی از پیامرسانهای داخلی است؛ رئیس جمهور علاقهمند است که با صدای بلند بگوید دولت مزاحم هیچ پیامرسان خارجی نیست. قبول! ولی اگر آن جوان روسی به تعهدات خود در مقابل جمهوری اسلامی ایران عمل نکرد رئیس جمهور برای حفظ استقلال کشور میتواند سکوت کند؟»
ضرغامی این روزها بعضا موضع گیریهایی میکند که کسی در خواب هم نمیدید نمونه آن نوع دفاعی بود که از سپنتا نیکنام (عضو زرتشتی شورای شهر یزد که معلق شده بود) داشت و نوشت: «مسلمانها در شوراهای شهر چه تخم دو زردهای برای مردم کردند که حالا یک زرتشتی نمیتواند؟!»
اما از طرفی هم او در همین باره زیرکانه میگوید: «شورای محترم نگهبان به وظیفه شرعی و قانونی خود در مورد لغو عضویت سپنتا نیکنام در شورای شهر یزد رای داده است. آن را محترم بشماریم و اجازه دهیم که آنان به دور از مصلحتاندیشیهای سیاسی، وظیفه شان را به درستی انجام دهند.»
ضرغامی یک بار از رابعه اسکویی هنر پیشهای که به ترکیه رفته بود و در شبکه ماهوارهای مشغول به کار شد اما به ناچار دوباره به ایران بازگشت، حمایت کرد و گفت: « او بازیگر خوبی است بخصوص در حوزه کودک و طنز. فکر کنم مسئولان فرهنگی و اطلاعاتی کشور زمینه فعالیت مجدد در ایران را برای او فراهم خواهند کرد.این کار را پیگیری میکنم.ایران متعلق به همه ایرانیان است.»
و در یک پست دیگر به لیلا حاتمی هنرپیشه میتازد و مینویسد: «وقتی رئیس جمهور محترم در مقابل دیدگان حیرت زده میهمانان خارجی،با تمسخر برخیاندیشمندان اسلامی، آن هم با مثالهای سطحی و غیر مرتبط نسبت به یک دیدگاه خاص نظری، استفاده سوء سیاسی میکند، از خانم لیلا حاتمی چه انتظاری هست ؟ فرق ایشان با خانم لیلا حاتمی این است که سخنان او، برخلاف رئیسجمهور، جدی گرفته نمیشود.»
>صبحانههای دوسویه
اما صبحانههای سیاسی و مشهور ضرغامی نیز توامان با همین روشهای متناقض بوده است. یک بار رئیس سابق صداو سیما با حسین کروبی چند ساعت گل میگوید و گل میشنود و با انتشار عکس این دیدار رسانهها را به خود مشغول میسازد و یک بارهم همین صبحانه را با طلاب تهدید کننده روحانی به قتل - ماجرای دست نوشتهها و پلاکاردهای روحانیون و نوشته استخر فرح در انتظارت - برگزار میکند.
او یک بار به خاطر مراسم یادبود یدالله صمدی از مجلس مختلط آن انتقاد میکند و از این مینویسد که چرا خانمها و آقایان کنار هم نشسته بودند و از برنامههای هنری مثل آواز، موسیقی محزون و پخش کلیپ استفاده میکردند...
و از طرفی میگوید:« من موافق حضور زنان در استادیوم هستم. قبلاً این را در جلسات خصوصی میگفتم الان عمومی هم اعلام میکنم. هیچ اشکالی ندارد خانمها به استادیوم بروند.»
>جدیدترین مواضع
اکنون رئیس سابق صداو سیما در گفتوگویی که با ایرنا داشته تلویحا اعلام میکند که از جمنا عبور کرده و کاری به کار جناح راست ندارد، این راهم گفته که اصولگرایان آنقدر از او فاصله گرفتهاند که هر کجا نام او را ببینند آن را سانسور میکنند، او دو جناح سیاسی را ناکارآمد دانسته و درعین حال که تلاش دارد خود را جدای از این دو معرفی کند، میگوید که نباید این دو دائما با هم جنگ سیاسی داشته باشند.
ضرغامی در عین حال رندانه، احمدی نژاد را مردمی توصیف میکند و در ادامه از 13 سال همنشینی خود با مردم و خریدهای شخصی که در میوه فروشیها و سوپرمارکتیها دارد، میگوید.
با عنایت به مصاحبه اخیر او و نگاهی به همه اقدامات و پرونده این چندماهه وی باید گفت ضرغامی دیگر چراغهای خاموش انتخاباتی خود را روشن کرده است.
در این راستا او با توجیهات خود به اینکه اصلاحطلبی و اصولگرایی کما فی السابق دیگر خریدار ندارد خود را همچون جریان سومی جدا از این دو معرفی میکند، اما در عین حال با اظهارنظرهای خود که نماد بارز؛ گهی به نعلزدن و گهی به میخ زدن است، تلاش دارد تا نظر هواداران هر دو جناح را نیز به خود جلب کند.گاه با صبحانه کاری با حسین کروبی و دفاع از ورود زنان به استادیومها و گاه با صبحانه خوردن با طلبههای تهدید کننده حسن روحانی و انتقاد از لیلا حاتمی و مجلس یادبود مختلط.
او سعی دارد برخلاف چهره تمام اصولگرایی خود در گذشته این بار مرضی الطرفین و متفاوت از وابستگیهای جناحی جلوه کند تا شاید با این روش آرای بیشتری در انتخابات آتی 1400 به خود اختصاص دهد. جالب اینکه رئیس سابق صداو سیما با حمایتهای زیر پوستی از برخی رفتارهای احمدی نژاد نشان داده که گوشه چشمی به جذب هواداران رئیس دولت نهم و دهم نیز به سمت خود دارد. ضرغامی میخواهد در معنای واقعی کلمه هم با همه باشد و هم با هیچ کس. دوست دارد بدون وابستگی و با نمایش شخصی مستقل از خود، چهرهای متفاوت در این سالها نشان دهد، او تلاش دارد به اثبات برساند که دیگر با اصولگرایان نیست هرچند با آنها بد نیست. همان طور که نشان دهد با اصلاحطلبان بد نیست هرچند که با آنها نیست(!). اما آیا مردم این اقدامات ضرغامی را مصداق تحول او در منش و روش وی ارزیابی کرده و به عنوان کاندیدای برگزیده خویش در سال 1400 باور میکنند؟
>فرقی با شریعتمداری ندارد چون....
عبدالله ناصری فعال رسانهای با بیان اینکه عزت الله ضرغامی وقتی از زنان و آزادی آنان سخن میگوید مانند این است که حسین شریعتمداری چنین سخنانی بگوید به آفتاب یزد گفت: «ضرغامی و شریعتمداری هر دو زاییده یک گفتمان و منش هستند: این که امروز ضرغامی با بیاناتی متفاوت سعی دارد خود را به شکل دیگری نشان دهد، ناشی از عدم شناخت وی از اجتماع و تا حدی ساده لوحی است. خیلی پیشتر از این آقای قالبیاف نیز دختر و پسرهای شیک پوش را در تبلیغات انتخاباتیاش به کار گرفت اما در سه مرحله انتخابات کاملا شکست خورد. چرا که مردم قالیباف و روش او را میشناسند. نگاه مردم به ضرغامی نیز مبتنی بر تفکر و منطق و نه احساسات خواهد بود.»
وی ادامه میدهد: «البته ما و مردم از اینکه یک شخصی مثل ضرغامی دچار تحول شود، استقبال میکنیم، بودند کسانی که در سال 88 به بعد دچار تغییراتی شدند که اصلاحطلبان و مردم آن را باور کردند. در مورد آقای ضرغامی که سازمان صداو سیما را برعهده داشت وضعیت فرق میکند، به هر حال بعد از اینکه او دیگر سمتی در این سازمان ندارد، شرایط ایجاب میکند تا وی وارد جامعه مدنی شده و شان و منزلتی به دست آورد تا جایگاه خود را تغییر دهد.»
ناصری میگوید: « البته دلیل ضعیف تر دیگری نیز در قبال این واکنشهای دوگانه ضرغامی میتواند وجود داشته باشد. مثلا همان طور که سعید جلیلی توصیه برخی نهادهای خاص بود که وارد انتخابات شود، همان نهادهای قدرتمند آلترناتیو که تاثیر در روند انتخابات هم دارند به این شکل به ضرغامی توصیه کرده باشند که او خودش را برای انتخابات 98 یا1400 وارد عرصه کند.»
این فعال سیاسی اظهار کرد: «اما باید بگویم مردم میدانند که ضرغامی سال 97 با ضرغامی 88 تغییری نکرده است. تغییر کردن یک شخص اینگونه نیست که او امروز با مشت روی مسائل و شاخصهایی که جامعهای مثل جامعه جوان ما به آن باور دارد، بکوبد و آن را در رسانهها مطرح کند و این نشانه تغییر شود. به عنوان مثال امروز ضرغامی از ورود زنان به ورزشگاه دفاع میکند اما سوال من از ایشان این است که آیا او به جای بیان این دفاع در فضای مجازی و رسانهها، نامهای با همین محتوایی که در پستهای خود مینویسند خطاب به 10 تا 15 نفر از مخالفان سرسخت حضور زنان در استادیومهای ورزشی مینویسد تا آنها را پیگیری کند یا نه.»
ناصری تاکید میکند: «هم اکنون فضای مجازی یکی از ابزارها برای مسئولان شده که با آن به آرایش و پالایش گذشته خود بپردازد که البته در آن گفتارهای متناقض هم دیده میشود. از همین رو است که من شخصی مانند حسین شریعتمداری را به کسی مثل ضرغامی ترجیح میدهم چون شریعتمداری آن چیزی را که هست نشان میدهد.»
از این فعال سیاسی میپرسیم که ضرغامی گفته است برخی کارها و مشکلات را حل کرده یا در حال پیگیری و حل آن است اما نمیخواهد تا نتیجه نهایی رسانهای شود که وی در پاسخ اظهار میدارد: « زمانی که آقای ضرغامی با آقای لاریجانی در سال 72 همکاری داشت یا معاون سینمایی وزارت ارشاد و یا رئیس دفتر لاریجانی شد، او بسیار جوان عجول و پر سر و صدایی بود و وضعیت کاری او در آن زمان هم مشخص است. بنابراین اینکه بگوییم ضرغامی کاری انجام داده ولی خبری نشده را نباید جدی بگیریم. یا لااقل آن کاری که به ثمر رسیده است را نباید مهم دانست. تحلیل من از چند دیداری که در برخی جلسات داشتیم این است که ضرغامی گاهی بلوف میزند و در طول سالیان پیشرو چنین چیزی مشخص شده است.»
به گزارش روز نو : اما او هم بعد از نتایج انتخابات 96، همچون قالیباف که سخن از نئواصولگرایی به میان کشید تا خود را جدا از محافظهکاران سنتی نشان دهد به دنبال راهی جدید برای مطرح کردن خود میگشت.
«عزت الله ضرغامی» رئیس سابق صداو سیما که ده سال حکمرانی اش بر رسانه ملی خاطرههایی را به جای گذاشت، اکنون پا را از نئواصولگرایی قالیباف فراتر گذاشته، او دیگر نمیخواهد خود را محصور در این جناح بداند.
از همین رو شیوهای جدید در پیش گرفته است. شیوهای سرشار از تناقض، گویی که ضرغامی دونفر مجزاست، دو شخصیت با دو منش گوناگون. یکی ضرغامی تندروی اصلاحطلب که سخنانی را بر زبان میآورد و کارهایی میکند که کسی پیش از او جراتش را نداشته و گاه یک تندروی اصولگرا که روزگار ریاستش بر سازمان صداو سیما را تداعی میکند. انگار ضرغامی خود نیز در درونش با یکچالش روبهرو است.
>تناقضهای آقای متفاوت
آقای عضو شورای عالی فضای مجازی با دنیای مجازی دوست شده و فعالیت خود را در شبکههای اجتماعی به شدت افزایش داده، اما علی رغم فعالیتش در توئیتر فیلتر شده، از فیلترینگ تلگرام نیز حمایت میکند و میگوید: « در شرایط فعلی مهمترین مسئله حمایت جدی از پیامرسانهای داخلی است؛ رئیس جمهور علاقهمند است که با صدای بلند بگوید دولت مزاحم هیچ پیامرسان خارجی نیست. قبول! ولی اگر آن جوان روسی به تعهدات خود در مقابل جمهوری اسلامی ایران عمل نکرد رئیس جمهور برای حفظ استقلال کشور میتواند سکوت کند؟»
ضرغامی این روزها بعضا موضع گیریهایی میکند که کسی در خواب هم نمیدید نمونه آن نوع دفاعی بود که از سپنتا نیکنام (عضو زرتشتی شورای شهر یزد که معلق شده بود) داشت و نوشت: «مسلمانها در شوراهای شهر چه تخم دو زردهای برای مردم کردند که حالا یک زرتشتی نمیتواند؟!»
اما از طرفی هم او در همین باره زیرکانه میگوید: «شورای محترم نگهبان به وظیفه شرعی و قانونی خود در مورد لغو عضویت سپنتا نیکنام در شورای شهر یزد رای داده است. آن را محترم بشماریم و اجازه دهیم که آنان به دور از مصلحتاندیشیهای سیاسی، وظیفه شان را به درستی انجام دهند.»
ضرغامی یک بار از رابعه اسکویی هنر پیشهای که به ترکیه رفته بود و در شبکه ماهوارهای مشغول به کار شد اما به ناچار دوباره به ایران بازگشت، حمایت کرد و گفت: « او بازیگر خوبی است بخصوص در حوزه کودک و طنز. فکر کنم مسئولان فرهنگی و اطلاعاتی کشور زمینه فعالیت مجدد در ایران را برای او فراهم خواهند کرد.این کار را پیگیری میکنم.ایران متعلق به همه ایرانیان است.»
و در یک پست دیگر به لیلا حاتمی هنرپیشه میتازد و مینویسد: «وقتی رئیس جمهور محترم در مقابل دیدگان حیرت زده میهمانان خارجی،با تمسخر برخیاندیشمندان اسلامی، آن هم با مثالهای سطحی و غیر مرتبط نسبت به یک دیدگاه خاص نظری، استفاده سوء سیاسی میکند، از خانم لیلا حاتمی چه انتظاری هست ؟ فرق ایشان با خانم لیلا حاتمی این است که سخنان او، برخلاف رئیسجمهور، جدی گرفته نمیشود.»
>صبحانههای دوسویه
اما صبحانههای سیاسی و مشهور ضرغامی نیز توامان با همین روشهای متناقض بوده است. یک بار رئیس سابق صداو سیما با حسین کروبی چند ساعت گل میگوید و گل میشنود و با انتشار عکس این دیدار رسانهها را به خود مشغول میسازد و یک بارهم همین صبحانه را با طلاب تهدید کننده روحانی به قتل - ماجرای دست نوشتهها و پلاکاردهای روحانیون و نوشته استخر فرح در انتظارت - برگزار میکند.
او یک بار به خاطر مراسم یادبود یدالله صمدی از مجلس مختلط آن انتقاد میکند و از این مینویسد که چرا خانمها و آقایان کنار هم نشسته بودند و از برنامههای هنری مثل آواز، موسیقی محزون و پخش کلیپ استفاده میکردند...
و از طرفی میگوید:« من موافق حضور زنان در استادیوم هستم. قبلاً این را در جلسات خصوصی میگفتم الان عمومی هم اعلام میکنم. هیچ اشکالی ندارد خانمها به استادیوم بروند.»
>جدیدترین مواضع
اکنون رئیس سابق صداو سیما در گفتوگویی که با ایرنا داشته تلویحا اعلام میکند که از جمنا عبور کرده و کاری به کار جناح راست ندارد، این راهم گفته که اصولگرایان آنقدر از او فاصله گرفتهاند که هر کجا نام او را ببینند آن را سانسور میکنند، او دو جناح سیاسی را ناکارآمد دانسته و درعین حال که تلاش دارد خود را جدای از این دو معرفی کند، میگوید که نباید این دو دائما با هم جنگ سیاسی داشته باشند.
ضرغامی در عین حال رندانه، احمدی نژاد را مردمی توصیف میکند و در ادامه از 13 سال همنشینی خود با مردم و خریدهای شخصی که در میوه فروشیها و سوپرمارکتیها دارد، میگوید.
با عنایت به مصاحبه اخیر او و نگاهی به همه اقدامات و پرونده این چندماهه وی باید گفت ضرغامی دیگر چراغهای خاموش انتخاباتی خود را روشن کرده است.
در این راستا او با توجیهات خود به اینکه اصلاحطلبی و اصولگرایی کما فی السابق دیگر خریدار ندارد خود را همچون جریان سومی جدا از این دو معرفی میکند، اما در عین حال با اظهارنظرهای خود که نماد بارز؛ گهی به نعلزدن و گهی به میخ زدن است، تلاش دارد تا نظر هواداران هر دو جناح را نیز به خود جلب کند.گاه با صبحانه کاری با حسین کروبی و دفاع از ورود زنان به استادیومها و گاه با صبحانه خوردن با طلبههای تهدید کننده حسن روحانی و انتقاد از لیلا حاتمی و مجلس یادبود مختلط.
او سعی دارد برخلاف چهره تمام اصولگرایی خود در گذشته این بار مرضی الطرفین و متفاوت از وابستگیهای جناحی جلوه کند تا شاید با این روش آرای بیشتری در انتخابات آتی 1400 به خود اختصاص دهد. جالب اینکه رئیس سابق صداو سیما با حمایتهای زیر پوستی از برخی رفتارهای احمدی نژاد نشان داده که گوشه چشمی به جذب هواداران رئیس دولت نهم و دهم نیز به سمت خود دارد. ضرغامی میخواهد در معنای واقعی کلمه هم با همه باشد و هم با هیچ کس. دوست دارد بدون وابستگی و با نمایش شخصی مستقل از خود، چهرهای متفاوت در این سالها نشان دهد، او تلاش دارد به اثبات برساند که دیگر با اصولگرایان نیست هرچند با آنها بد نیست. همان طور که نشان دهد با اصلاحطلبان بد نیست هرچند که با آنها نیست(!). اما آیا مردم این اقدامات ضرغامی را مصداق تحول او در منش و روش وی ارزیابی کرده و به عنوان کاندیدای برگزیده خویش در سال 1400 باور میکنند؟
>فرقی با شریعتمداری ندارد چون....
عبدالله ناصری فعال رسانهای با بیان اینکه عزت الله ضرغامی وقتی از زنان و آزادی آنان سخن میگوید مانند این است که حسین شریعتمداری چنین سخنانی بگوید به آفتاب یزد گفت: «ضرغامی و شریعتمداری هر دو زاییده یک گفتمان و منش هستند: این که امروز ضرغامی با بیاناتی متفاوت سعی دارد خود را به شکل دیگری نشان دهد، ناشی از عدم شناخت وی از اجتماع و تا حدی ساده لوحی است. خیلی پیشتر از این آقای قالبیاف نیز دختر و پسرهای شیک پوش را در تبلیغات انتخاباتیاش به کار گرفت اما در سه مرحله انتخابات کاملا شکست خورد. چرا که مردم قالیباف و روش او را میشناسند. نگاه مردم به ضرغامی نیز مبتنی بر تفکر و منطق و نه احساسات خواهد بود.»
وی ادامه میدهد: «البته ما و مردم از اینکه یک شخصی مثل ضرغامی دچار تحول شود، استقبال میکنیم، بودند کسانی که در سال 88 به بعد دچار تغییراتی شدند که اصلاحطلبان و مردم آن را باور کردند. در مورد آقای ضرغامی که سازمان صداو سیما را برعهده داشت وضعیت فرق میکند، به هر حال بعد از اینکه او دیگر سمتی در این سازمان ندارد، شرایط ایجاب میکند تا وی وارد جامعه مدنی شده و شان و منزلتی به دست آورد تا جایگاه خود را تغییر دهد.»
ناصری میگوید: « البته دلیل ضعیف تر دیگری نیز در قبال این واکنشهای دوگانه ضرغامی میتواند وجود داشته باشد. مثلا همان طور که سعید جلیلی توصیه برخی نهادهای خاص بود که وارد انتخابات شود، همان نهادهای قدرتمند آلترناتیو که تاثیر در روند انتخابات هم دارند به این شکل به ضرغامی توصیه کرده باشند که او خودش را برای انتخابات 98 یا1400 وارد عرصه کند.»
این فعال سیاسی اظهار کرد: «اما باید بگویم مردم میدانند که ضرغامی سال 97 با ضرغامی 88 تغییری نکرده است. تغییر کردن یک شخص اینگونه نیست که او امروز با مشت روی مسائل و شاخصهایی که جامعهای مثل جامعه جوان ما به آن باور دارد، بکوبد و آن را در رسانهها مطرح کند و این نشانه تغییر شود. به عنوان مثال امروز ضرغامی از ورود زنان به ورزشگاه دفاع میکند اما سوال من از ایشان این است که آیا او به جای بیان این دفاع در فضای مجازی و رسانهها، نامهای با همین محتوایی که در پستهای خود مینویسند خطاب به 10 تا 15 نفر از مخالفان سرسخت حضور زنان در استادیومهای ورزشی مینویسد تا آنها را پیگیری کند یا نه.»
ناصری تاکید میکند: «هم اکنون فضای مجازی یکی از ابزارها برای مسئولان شده که با آن به آرایش و پالایش گذشته خود بپردازد که البته در آن گفتارهای متناقض هم دیده میشود. از همین رو است که من شخصی مانند حسین شریعتمداری را به کسی مثل ضرغامی ترجیح میدهم چون شریعتمداری آن چیزی را که هست نشان میدهد.»
از این فعال سیاسی میپرسیم که ضرغامی گفته است برخی کارها و مشکلات را حل کرده یا در حال پیگیری و حل آن است اما نمیخواهد تا نتیجه نهایی رسانهای شود که وی در پاسخ اظهار میدارد: « زمانی که آقای ضرغامی با آقای لاریجانی در سال 72 همکاری داشت یا معاون سینمایی وزارت ارشاد و یا رئیس دفتر لاریجانی شد، او بسیار جوان عجول و پر سر و صدایی بود و وضعیت کاری او در آن زمان هم مشخص است. بنابراین اینکه بگوییم ضرغامی کاری انجام داده ولی خبری نشده را نباید جدی بگیریم. یا لااقل آن کاری که به ثمر رسیده است را نباید مهم دانست. تحلیل من از چند دیداری که در برخی جلسات داشتیم این است که ضرغامی گاهی بلوف میزند و در طول سالیان پیشرو چنین چیزی مشخص شده است.»
به هر روی نباید تعجب کرد اگر ضر غامی از این پس نه فقط در شبکههای مجازی بلکه سر و کله اش در میدان ولیعصر - نزدیکیهای خانه اش – بیشتر پیدا شود. چه بسا یک وقتهایی تصاویر او را در حال خرید از بازار میوه و تره بار یا گوشت فروشی نیز در رسانهها ببینیم. هر چه باشد او قرار است تبدیل شود به همان مردی از جنس مردم که دغدغه چپ یا راست ندارد اما حرفهای طرفداران هر دو را به زبان میآورد. همان کسی که البته منتقد شرایط کنونی است و میخواهد خود را به مانند سوپر منها، ناجی امروز مردم بنامد. هرچند که باید این تلاشها از سوی مردم نیز باورپذیر باشد... ولی تا اینجا کسانی مثل عبدالله ناصری معتقدند ملت دیگر به این سادگیها اسیر بازی سیاست نخواهند شد.
افتاب یزد
چراغ خاموش رئیس سابق صداوسیما برای انت
https://roozno.com/001Qx7 لینک کوتاه
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید