مهریه عجیب نسرین طلاق را برای میلاد سخت کرد!
اختلاف زن و شوهر پس از 20 سال زندگی مشترک تا جایی پیش رفت که عروس برای لجبازی از داماد مهریهاش را به همان شکل و صورتی که در عقدنامه مشخص شده بود میخواست. دردسر داماد برای دادن چند اصله درخت که خشکیده بود، از همین جا شروع شد. زن و مرد از شهرستان آمده و در تهران ساکن شده بودند.
، میلاد و نسرین در این 20 سالی که کنار هم زندگی میکردند، محبت و شادمانی در خانه دلشان جایی باز نکرده بود. زن با ناراحتی رو به قاضی Judge کرد و گفت:
ـ شوهرم در طول این 20 سال زندگی کوچکترین محبتی به من نکرده است و هیچوقت متوجه نشده که همسرش چه نیازهایی دارد. او فکر میکند تنها وظیفهاش رفع احتیاجات مالی است و به احتیاجات معنوی و عاطفی من بیتوجهی میکند. وی ادامه داد: شاید باورتان نشود که من 20 سال در انتظار آن بودهام که همسرم به من توجه و محبت داشته باشد ولی ظاهرا این انتظار به پایان خود نزدیک شده است و من باید به دنبال راهی برای نجات خود باشم. مرد هم در حالی که از شنیدن این حرفها بشدت رنجیده بود، گفت:
ـ کسی که تا این اندازه از اطرافیان خود توقع دارد، کسی که تا این میزان برای دیگران وظیفه تعیین میکند، باید از خودش هم بپرسد که چه وظایفی در برابر دیگران دارد.
وظیفه محبت کردن یکطرفه نیست. من تمام این سالها در کنار زنی زندگی کردهام که تنها از من انتظار داشته است. از این همه توقع و انتظار خسته شدهام و میخواهم که این فضای تلخ برای من و او تمام شود چون باور دارم که هر دو ما به خط پایان رسیدهایم. زن با اندوه گفت:
ـ من هم به جدایی و طلاق راضی هستم ولی مهریهام را بدون هیچ تغییر و کم و کسری میخواهم. مرد با عصبانیت گفت:
، میلاد و نسرین در این 20 سالی که کنار هم زندگی میکردند، محبت و شادمانی در خانه دلشان جایی باز نکرده بود. زن با ناراحتی رو به قاضی Judge کرد و گفت:
ـ شوهرم در طول این 20 سال زندگی کوچکترین محبتی به من نکرده است و هیچوقت متوجه نشده که همسرش چه نیازهایی دارد. او فکر میکند تنها وظیفهاش رفع احتیاجات مالی است و به احتیاجات معنوی و عاطفی من بیتوجهی میکند. وی ادامه داد: شاید باورتان نشود که من 20 سال در انتظار آن بودهام که همسرم به من توجه و محبت داشته باشد ولی ظاهرا این انتظار به پایان خود نزدیک شده است و من باید به دنبال راهی برای نجات خود باشم. مرد هم در حالی که از شنیدن این حرفها بشدت رنجیده بود، گفت:
ـ کسی که تا این اندازه از اطرافیان خود توقع دارد، کسی که تا این میزان برای دیگران وظیفه تعیین میکند، باید از خودش هم بپرسد که چه وظایفی در برابر دیگران دارد.
وظیفه محبت کردن یکطرفه نیست. من تمام این سالها در کنار زنی زندگی کردهام که تنها از من انتظار داشته است. از این همه توقع و انتظار خسته شدهام و میخواهم که این فضای تلخ برای من و او تمام شود چون باور دارم که هر دو ما به خط پایان رسیدهایم. زن با اندوه گفت:
ـ من هم به جدایی و طلاق راضی هستم ولی مهریهام را بدون هیچ تغییر و کم و کسری میخواهم. مرد با عصبانیت گفت:
ـ او با این درخواست میخواهد مرا عصبی کند. 20 سال پیش من مهریه او را چند اصله درخت در باغ پدرم قرار دادم. در این سالها پدرم به رحمت خدا رفته و آن درختها کاملا خشک شده است، چطور ممکن است من آن درختهای خشکیده را بتوانم احیا کنم. زن و مرد پس از حکم طلاق و جر و بحث بر سر مهریه زن، بالاخره با پادرمانی حاجیمیرزا به این توافق رسیدند که زن مهریهاش را به شکل نقدی و براساس قیمت آن درختان دریافت کند.
رکنا
https://roozno.com/001PuH لینک کوتاه
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید