کد خبر: ۳۱۵۰۷۹
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۸ - ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۷

دعوای زوج جوان در بازار شلوغ / پای یک زن دیگر در میان بود!

چندماه از ازدواجمان می‌گذشت. همسرم سرخود و لجوج بود و با رفتارهای توهین‌آمیزش خانواده‌ام را عذاب‌می‌داد. هیچ احترامی برای پدر‌و‌مادرم قائل‌نبود. از همان روزهای اول دچار مشکل جدی شدیم، تا این که فهمیدم بدون‌اجازه من در یک‌شرکت مشغول‌کار شده‌است.‌ در‌این‌باره از او توضیح خواستم. گفت آن دوره گذشته است که برای یک‌زن بخواهی چهارچوب تعیین‌کنی و خط‌و‌نشان بکشی. چون این زن را خودم انتخاب‌کرده بودم نمی‌توانستم حرفی بزنم. خانواده‌ام راه می‌رفتند و سرکوفت می‌زدند.
مانده بودم چکار‌کنم. بالاخره کارمان به دادگاه کشید. مغرورانه از من طلاق گرفت و شخصیتم را زیر‌پایش له‌کرد. خانواده‌اش در این ماجرا نقش داشتند. فکر می‌کردند من بعد از چند‌ماه دست‌به‌دامانشان خواهم شد که آشتی‌کنیم. اما با این تجربه‌تلخ و شکست‌عاطفی درک‌کردم که چرا پدر‌و‌مادرم می‌گفتند همسری که در فضای‌مجازی و یک عشق‌خیالی پیدا کنی عروس‌شایسته و شریک‌مناسبی برای زندگی نخواهد شد. یک‌سال از بدترین روزهای عمرم سپری شد. با خبر شدم او با پسر یکی از اقوامشان ازدواج کرده‌است. من هم پس از مشورت با خانواده‌ام به خواستگاری دختر‌خانمی رفتم و سر‌و‌سامان گرفتم. ‌خوشبختانه همسرم خیلی مهربان‌، باوقار، قانع و خانواده‌دار است. تازه داشتم گذشته تلخ را از ذهنم پاک می‌کردم که مزاحمت‌های همسر قبلی‌ام شروع شد. با این کارش اعصابم را خط‌خطی می‌کرد. من و همسرم که در دوران‌عقد هستیم چند‌روزی برای مسافرت به مشهد آمدیم. همسر قبلی‌ام در اینستاگرام Instagram ‌برای نامزدم پیام گذاشته‌است. با بدگویی پشت‌سرم وانمود کرده که من هنوز او را دوست‌دارم. همین مسئله باعث دعوایمان در یک بازار Store شلوغ شد. رهگذران فکر می‌کردند من ‌مزاحم خانمی‌جوان شده‌ام. پلیس Police هم وارد‌عمل‌شد. خوشبختانه صحبت‌های کارشناس ‌مشاوره‌کلانتری خیلی‌خوب بود. حتی قرار شد پس از بازگشت به شهرخودمان به مرکز‌مشاوره‌پلیس برویم

ركنا
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید