تلاش ابراهیم رئیسی برای اعلام استقلال از اصولگرایان
روزنو :این روزها مدام تأکید مییکند که من عضو هیچ گروه و جناحی نیست و ورای جریانهای سیاسی است. هر چند که ابراهیم رئیسی از همان روزی که راهش را از جمنا جدا کرد، در مسیری موازی با اصولگرایان قرار گرفت. اما چرا باید مردی که تمام گذشته، سبقه فکری و اجراییاش حداقل به بخشی از اصولگرایان گره خورده است و حتی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی او را یکی از نامزدهای متبوع خود معرفی کرده است راهش را از اصولگرایان جدا کند. البته اصولگرایان چنین تجربهای را در سالهای اخیر، داشتهاند، سال 88 و پیش از آن حتی در همان سالهای 84، احمدی نژاد هم میگفت که عضو هیچ حزب و جریانی نیست. این در حالی بود که اصولگرایان از او به عنوان کاندیدای پیروزشان در انتخابات سال 88 و 84 نام میبردند. هر چند بعدها مسئولیت اقدامات مخرب او را بر عهده نگرفتند. حال اما رئیسی هم گویا همان راهی را میخواهد طی کند که محمود احمدی نژاد در 2 انتخابات 84 و 88، طی کرد. از این رو برخی اصولگرایان معتقدند که ادعای کاندیدای «مستقل» تبدیل به یک ژست سیاسی شده است.
این روزها مدام تأکید مییکند که من عضو هیچ گروه و جناحی نیست و ورای جریانهای سیاسی است. هر چند که ابراهیم رئیسی از همان روزی که راهش را از جمنا جدا کرد، در مسیری موازی با اصولگرایان قرار گرفت. اما چرا باید مردی که تمام گذشته، سبقه فکری و اجراییاش حداقل به بخشی از اصولگرایان گره خورده است و حتی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی او را یکی از نامزدهای متبوع خود معرفی کرده است راهش را از اصولگرایان جدا کند. البته اصولگرایان چنین تجربهای را در سالهای اخیر، داشتهاند، سال 88 و پیش از آن حتی در همان سالهای 84، احمدی نژاد هم میگفت که عضو هیچ حزب و جریانی نیست. این در حالی بود که اصولگرایان از او به عنوان کاندیدای پیروزشان در انتخابات سال 88 و 84 نام میبردند. هر چند بعدها مسئولیت اقدامات مخرب او را بر عهده نگرفتند. حال اما رئیسی هم گویا همان راهی را میخواهد طی کند که محمود احمدی نژاد در 2 انتخابات 84 و 88، طی کرد. از این رو برخی اصولگرایان معتقدند که ادعای کاندیدای «مستقل» تبدیل به یک ژست سیاسی شده است.
ادعای عدم وابستگی به جناحها، برای کاندیداها ژست سیاسی شده است
حسین کنعانی مقدم با ارائه این تحلیل به «امید ایرانیان» میگوید: «ادعای اینکه من کاندیدای مستقل هستم، تبدیل به یک ژست سیاسی شده است. برخیها فکر میکنند که اگر بگویند مستقل هستند، محبوبیت بیشتری پیدا میکنند. در صورتی که نمیدانند مردم به عقبه سیاسی افراد و نزدیکی آنها به کدام جناح را در نظر میگیرند. اینطور نیست که افراد بگویند من کاندیدای مستقل هستند و مردم هم بپذیرند.»
دبیرکل حزب سبز تأکید میکند: «کاندیداهایی واقعاً مستقل هستند، که عضو هیچ جبهه و گروهی نبوده و نباشند. اینکه شما سوابق افراد را بررسی کنید، هم متوجه چرخشها، استقلال و نزدیکیشان به گروههای داخل کشور میشوید.» او همچنین معتقد است که وضعیت اصولگرایان زیر چتر جمنا بهتر شده است بنابراین اتفاقاً افرادی که از اصولگرایان اعلام استقلال میکنند، وضعیتشان خوب نخواهد بود. چون اصولگرایان با نظر جمنا حرکت میکنند و در جمنا آرایی وجود دارد که میتواند به صندوق آنها ریخته شود. بنابراین کنار رفتن از تفکر اصولگرایی به نفع نامزد اصولگرا نیست. این فعال سیاسی همچنین میگوید که هیچ کاندیدایی با سبقه اصولگرایی، نمیتواند بدون حمایت اصولگرایان و با ادعای استقلال پیروز شود.
راه احمدی نژاد را رئیسی میپیماید
البته شاید از برخی جهات بتوان گفت که رئیسی شخصیتی است که گرایشاتش به کل اصولگرایان نیست و به شاخه خاصی از اصولگرایان گرایش دارد. همانطور هم که گفته شد او در حال طی طریقی است که احمدی نژاد در دولت نهم و دهم طی کرد. احمدینژاد هم با حمایت اصولگرایان بالا آمد اما بعد سبک نوین خود را پیش گرفت. سبکی که به مزاج اصولگرایان خوش نیامد و تنها توانست موجب چند پارگی جریانشان شود. حال اما نیم نگاهی به اطرافیان رئیسی که تفاوتی با اطرافیان محمود احمدی نژاد ندارد، میتوان گفت که احمدینژاد، با چهرهای جدید، در حال بازتولید است و اگر رئیسی هم چنین مسیری را پیش گیرد، میتوان گفت که تاریخ دوباره در جریان اصولگرایی تکرار میشود. محمد علی رامین از چهرههای نزدیک به محمود احمدینژاد در دولت دهم که معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را عهده دار بود، کاندیداتوری مستقل رئیسی مورد تأییدش است. او میگوید: «برای فهم این حقیقت، اگر مثالی از صحنه ورزش بزنیم، «دو تیپ ورزشکار» را از هم تشخیص میدهیم:
«تیپ اول»، ورزشکاری است که صرفاً متعلق و دلبسته به تیم باشگاهی خودش هست و انگیزه بازی با سایر بازیکنان از باشگاههای دیگر را ندارد؛ این بازیکن اگر به تیم ملی هم دعوت بشود، فقط با «هم باشگاهی» های خودش بازی میکند و سایر بازیکنان غیرباشگاهی را در یک مسابقه ملی نادیده میگیرد و توان تیم ملی را کاهش میدهد.
«تیپ دوم»، بازیکنی است که ضمن عضویت در یک باشگاه، وقتی به تیم ملی کشورش دعوت شد، سعی میکند، با تمام بازیکنان از سایر باشگاههای مختلف، با همآهنگی و همدلی سازنده، تیم ملی را به پیروزی برساند.»
او پس از این مثال با پرداختن به اصل موضوع، میافزاید: «با این مثال، در میان نامزدهای موجود در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری، ضمن احترام به سایر کاندیداها از هر جناح، آقای سید ابراهیم رئیسی، در قامت یک شخصیت ملی است که در سابقه سی ساله فعالیتهای نظارتی و قضایی او، عملکرد جناحی و باندی و گروهی دیده نمیشود. یعنی گرچه ایشان جزو نیروهای شاخص انقلاب اسلامی است، اما در فعالیتهای پیشین او، شائبه «نظارت جناحی» یا «قضاوت باندی» دیده نمیشود. الآن هم در حالی که شخصیتهای اصولگرا در عرصه انتخابات حضور پیدا کردهاند، آقای رئیسی با حفظ روحیه مستقل خود و با تأکید بر نگاه فراجناحی، در اندیشه تشکیل «تیم ملی مدیران اجرایی» برای اصلاح شرایط نامساعد کنونی کشور است. دغدغه اصلی ایشان اصلاح امور مدیریتی و بستن روزنههای فساد است که طبیعتاً باید آرزوی هر مدعی اصلاح طلبی باشد.»
رامین معتقد است که سیدابراهیم رئیسی معتقد به «مدیریت جمعی کشور» است و عمیقاً باور دارد که با «مدیریت جناحی»، مشکلات کشور به سامان نمیرسد، بلکه روزافزون خواهد شد. او با اشاره به این موضوع میگوید: «لذا به نظر بنده، هرکس با نگاه انقلابی و با روحیه مدیریت جهادی و با انگیزه خدمت بیمنت به تمام ملت ایران، بخصوص برای رفع محرومیت از قشرهای شرافتمند که نیازمند فوری یاری حکومت هستند، آمادگی داشته باشد، از همین الآن خودش را عضوی از دولت رئیسی بداند. به نظر من در «دولت کار و کرامت»، جایی برای تنگ نظران جناحی و تن پروران سیاسی و مال اندوزان باندی وجود نخواهد داشت.»
رامین میافزاید: «سید ابراهیم رئیسی، نخستین رئیس جمهوری خواهد بود که به عنوان استاد برجسته حوزه و دانشگاه و با داشتن دکترای فقه اقتصادی، ظرفیت نخبگان حوزوی و دانشگاهی را در خدمت پیشرفت و عدالت فراگیر ایرانیان قرار خواهد داد. «رئیسی» افق نگاهی است فراتر از دو جناح «اصولگرا/اصلاح طلب»؛ او فرصتی تازه و یک امید برای همه ایرانیان است.» همچنین امیر واعظ آشتیانی هم در گفتوگویش با امید ایرانیان میگوید ادعای استقلال رئیسی برای جلب آرای پراکنده است.
اصولگرایان جذابیتی ندارند
اما طی سالهای اخیر جریان اصولگرایی با اتفاقاتی نظیر ادعای استقلال از سوی حامیان و نزدیکانش زیاد مواجه شده است. حتی در برخی موارد نیز شاید برخی بزرگان اصولگرا ادعای استقلال و جدایی از اصولگرایی و اصولگرایان را نکردند اما با این وجود، بعضاً بحثهایی را مطرح کردند که به مزاج اصولگرایان خوش نیامد و اتفاقاً از تفکرات اصلاح طلبی هم دور نبود. چه آنکه این روزها حجت الاسلام ناطق نوری بیش از آنکه مورد حمایت اصولگرایان باشد، مورد حمایت اصلاح طلبان است. اما چرا چنین اتفاقاتی طی سالهای اخیر افتاد و همچنان هم تکرار میشود؟ به گفته برخی تحلیلگران نزدیک به اصولگرایان، این جریان نیاز به تغییر چهرهای اساسی و بازسازی دارد. روح الله حسینیان، احمدی توکلی و حسن بیادی از جمله افرادی بودند که در این راستا بارها هشدار دادند. در همین راستا، حجت الاسلام غرویان به «امید ایرانیان» میگوید: «اصولگرایان نیاز دارند که تغییراتی ایجاد کنند. در واقع باید به بازنگری خود بپردازند. راه را برای جوانان باز کنند و از جریان را از یک دایره انحصاری خارج کنند. تا زمانی که چنین کاری نکنند و به بازنگری اساسی نپردازند، نمیتوانند به پیروزی برسند و این را شاید برخی کاندیداهای ریاست جمهوری هم درک کردهاند.»
غرویان تأکید میکند: «شاید به دلیل چند پارگی و اختلافنظرهای زیادی که در جریان اصولگرایی وجود دارد و نمیتوانند به وحدت و یک فرد مشترک برای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم برسند، حامیانشان ریزش کردهاند. در واقع حامیان آنها میخواهند بدانند که تکلیف چیست ولی اصولگرایان نمیتوانند تصمیم مشترک بگیرند و یا اینکه نیروهای خود را قانع کنند که به نفع یک فرد کنار روند.» او همچنین درباره علت بیان استقلال از سوی رئیسی از اصولگرایان هم یادآوری کرد: «واقعیت این است که هم اصولگرایان و هم اصلاحطلبان برابر آرایشان مسئول هستند. یعنی از هر کسی حمایت کنند، باید مسئولیت آن را بپذیرند. حالا اما رئیسی ادعای استقلال کند و بگوید فردی است که نزدیک به هیچ جناحی نیست، اصولگرایان هم خطای سال 84 و 88 را نباید تکرار کنند. چون اگر هم حمایت کنند، در نهایت آقای رئیسی مدعی میشود که کاندیدای مستقل بوده است.»
به نظر میرسد که به دلیل نداشتن جذابیت در جریان اصولگرایی، رئیسی نمیخواهد خود را منتصب به آنها کند. هر چند که تحلیلهای دیگری هم در این راستا وجود د آرد. تحلیلی که تأیید این مطلب است که او میخواهد همانند حسن روحانی، ادعای فراجناحی بودن کند و بر این اساس جلب رأی کند. به هر روی اما هر چه باشد، میتوان گفت که اصولگرایان در شرایطی قرار دادند که ۲ کاندیدایشان برای مردم جذابیت ندارند. حداقل آمار درباره قالیباف و مخصوصاً مصطفی میرسلیم بیانگر این مطلب است و از این رو رئیسی در اقدامی رو به جلو، نسبت خود را با اصولگرایان تکذیب میکند.
https://roozno.com/0016QX لینک کوتاه
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید