نورافكن: 5 روز در زندان انفرادی بودم
بازیهای درخشان امید نورافكن در 5 ماه گذشته كاری كرد تا استقلالیها نتوانند به راحتی چشمشان را روی این مهره تأثیرگذار بسته و او را در روزهای حساس لیگ داخلی و آسیایی نادیده بگیرند. نورافكن ظرف این مدت با هیچ رسانهای حرف نزده بود و به این دلیل موضوعات زیادی از جمله جدایی احتمالیاش از استقلال همچنان بدون پاسخ مانده بود. او در گفتوگو با خبرورزشی در ارتباط با همه موضوعات اخیر حرف زد و پرده از خیلی مسائل ناگفته برداشت. از جمله موضوع تراكتور یا اتاق یك نفره اردوی تیم جوانان!
*شهر را به هم ریخته بودی؟
باور كنید چنین قصدی نداشتم و از این بابت خیلی ناراحتم. اتفاقاتی رخ داد كه هر بار به آنها فكر میكنم بیشتر از قبل پشیمان میشوم.
* اصلاً دقیق بگو كه چه اتفاقی كنار خط افتاد؟ چون هر كسی یك روایتی از آن روز بیان میكند؟
اواخر بازی با فولاد بود كه متوجه تابلوی تعویض شدم. از اینكه بد بازی كرده بودم تا تعویض شوم ناراحت شدم. در حال خودم بودم و با عصبانیت از زمین بیرون میآمدم...
*... از منصوریان ناراحت بودی؟
نه! از بازی خودم ناراحت بودم كه یعقوب كریمی وقتی مرا در آن حالت دید به من گفت نباید ناراحت باشم و بعد من در آن حالت یك مرتبه به او حمله كردم و جوابش را دادم و بقیه ماجرا كه خودتان میدانید چه شد.
* با امید ابراهیمی هم درگیر شدی؟
اصلاً. من فقط با یعقوب تند حرف زدم و بعد هم از همه عذرخواهی كردم.
* بعد از بازی چه حالی داشتی؟
از لحظهای كه به خانه برگشتم، داشتم به آن اتفاقات فكر میكردم و هر بار كه آن لحظات را مرور میكردم بیشتر پشیمان میشدم. نباید آن رفتارها را مرتكب میشدم.
* در این مدت كدامیك از بازیكنان با تو در ارتباط بود؟
امید ابراهیمی هر روز به من تلفن میكرد. او به من گفت كه آقامهدی و آقاخسرو به اتفاق خودش و البته یعقوب دنبال كار من هستند تا علیآقا مرا ببخشد. من واقعاً از این بابت مدیون بزرگترهای تیم شدم و شرمنده همه بچههای تیم.
* خیلی از بازیكنان تیم میگفتند نمیخواستی با آنها هم حرف بزنی؟
خجالت میكشیدم. كار من درست نبود. در تیمی مثل استقلال كه كوچكترین رفتارها هم زیر ذرهبین است نباید چنین كاری میكردم.
* در فضای مجازی و كوچه و خیابان برخورد مردم با تو چطور بود؟
من هیچ صفحه مجازی ندارم و این را هم قبلاً گفته بودم. باور كنید در این 5 روز جز برای تمرین كردن به هیچوجه از خانه بیرون نمیرفتم. خانه را برای خودم به زندان انفرادی تبدیل كرده بودم تا در خلوت فقط به اتفاقات رخ داده فكر كنم. حتی برای دوچرخهسواری هم بیرون نمیرفتم.
* در نهایت چه شد كه به تمرین برگشتی؟
بزرگترهای تیم از علیآقا خواستند مرا ببخشد و وقتی به تمرین رفتم آقامهدی در رختكن كلی با من حرف زد و در نهایت به جمع بازیكنان رفتم و از همه عذرخواهی كردم. از یعقوب هم تشكر میكنم كه از من حمایت كرد.
* ماجرای خط خوردنت از اردوی تیم جوانان چه بود؟
باور كنید به هیچوجه از دلیل این موضوع خبر ندارم. آقا بهتاش و خسرو این خبر را به من دادند! البته من برای اردوی قبلی با كادر فنی تیم حرف زده بودم ولی این بار را نمیدانم چه شد!
* حقیقت دارد كه تو از كادر فنی تیم جوانان خواستهای برایت اتاق یك تخته بگیرند؟
اصلاً اینطور نیست كه گفته میشود.
* اما در خبرها آمده بود تو برای تیم جوانان شرط گذاشته بودی؟
متأسفم برای آنهایی كه مسائل را وارونه منتقل میكنند. قبل از اردوی تیم جوانان در كرهجنوبی بود كه با فوت منصورخان پورحیدری همزمان شد. آن زمان به آقای برمك گفتم با توجه به شرایطی كه دارم اگر ممكن است با هزینه خودم اتاق یك نفره برایم بگیرند كه مزاحمتی برای دیگران نداشته باشم.
* مگر تو چه شرایطی داری؟
خب شاید هم اتاقی من بخواهد تا دیر وقت بیدار باشد و یا صبح دیرتر بیدار شود ولی زندگی من حرفهای است و شب قبل 10 میخوابم و صبح 7 بیدار میشوم. برای اینكه مزاحمتی برای دیگر بچههای تیم نداشته باشم این پیشنهاد را دادم. شرط كدام است؟ من چهكارهام كه برای تیم ملی كشورم شرط بگذارم؟ اگر برایم اتاق 4 تخته هم میگرفتند، میرفتم. بازی برای تیم كشورم برایم افتخار است.
* ولی قبول داری نباید در همین حد هم این حرف را میزدی؟
نیت من بد نبود به خدا قسم كه نمیخواستم برای دیگران دردسر درست اما اگر میدانستم این وضعیت به وجود میآید همین را هم نمیگفتم. قصد من از بیان این حرف نه پررویی كردن بود نه چیز دیگر.
* درست است كه الان مشمول سربازی هستی؟
نه! من دانشجو هستم و اتفاقاً با مشورتی كه با مدیربرنامههایم انجام دادم تصمیم گرفتم فعلاً درس بخوانم و بعد به سربازی بروم.
* گفته میشد قرار است بعد از پایان فصل برای سربازی به تراكتورسازی بروی؟
دروغ چرا! این خبر در نیمفصل از گوشه و كنار به گوشم رسید كه پیشنهادی از سوی تراكتورسازی دارم ولی در حقیقت همه این مسائل اشتباه و شایعه بود و درست نیست.
* اما حتماً یك چیزی بوده كه خبرش منتشر شد؟
شاید با مدیربرنامههایم صحبتی شده است. من همه كارهای فوتبالیام را به او سپردهام.
* حالا چه تصمیمی برای پایان فصل داری؟
منتظرم تا لیگ تمام شود و بعد بهترین تصمیم را میگیرم. فعلاً كه دو ماه از قراردادم با استقلال باقیمانده و نباید در این باره حرف زد.
* اما گفته میشد تو برای فصل بعد افزایش بالایی برای دستمزدت در نظر داری؟
اینها را مدیربرنامههایم میداند. من اختیار این كارها را به مدیربرنامههایم دادهام. به هر حال هر بازیكنی یك قیمتی دارد. من كه نمیدانم چه ارزشی دارم. لابد برای من هم یك قیمتی تعیین میكنند. من در حدی بزرگ نشدهام كه خودم برای خودم تصمیم بگیرم. قطعاً آنهایی كه در بازار نقل و انتقالات دستی بر آتش دارند بهتر از من میتوانند در این باره اظهارنظر كنند.
* یعنی بدت نمیآید قرارداد میلیاردی ببندی؟
امیدوارم هر اتفاقی میافتد در نهایت به صلاحم باشد.
* برای بازی با لوكوموتیو چه برنامهای داری؟
من تازه 2روز است كه به تمرین برگشتهام و میبینم كه همه با قدرت و انگیزه بالایی كه در تیم بود برای این بازی تمرین میكنند. من در بازی قبلی با لوكوموتیو هم برای تیم بازی كردم و از این بابت شناخت خوبی از هافبكهایشان دارم. باید دید علیآقا چه تصمیمی دارد.
* برنده میشوید؟
ما برای صعود به دور بعد باید این بازی را ببریم. میخواهیم صدرنشین بمانیم و این بازی برایمان اهمیت زیادی دارد.
* پرسپولیس هم كه تا آستانه قهرمانی پیش رفته. امیدی برای قهرمان شدن دارید؟
تا وقتی چیزی قطعی نشده نمیتوان حرف زد. ما هم هنوز روی كاغذ شانس داریم و با این وضعیت باز هم تلاش میكنیم. خیلیها همین دومی را هم برای ما پیشبینی نمیكردند و میگفتند استقلال با رده دو رقمی لیگ را تمام میكند. از این نظر فكر میكنم تا اینجا هم خوب كار كردهایم.