تقابل معنادار رسانه‌های حامی احمدی نژاد و رسانه‌های منسوب به پایداری!

 از لحظه آغاز به کار دولت حسن روحانی یا همان 13 مرداد معروف، آنچه بیش از همه به چشم آمد نزدیکی طرفداران و همراهان احمدی نژاد با حامیان تفکرات سیاسی موسوم به پایداری بود که گاه این نزدیکی به آن اندازه پررنگ شده که تشخیص این از آن و آن از این عملا غیر ممکن می‌نمود! هدفی مشترک و راهی مشترک به این رسانه‌ها فرصت داد تا همدوش و همفکر، تمامی اعمال و رفتار دولت یازدهم را به وادی گسترده‌ای به نام نقدی خارج از حقیقت و به دور از انصاف بکشانند تا جایی که برخی اوقات و با فقدان سوژه‌هایی مناسب! به خبرسازی و حتی جعل اخبار و اطلاعات مشغول می‌شدند.
این یک واقعیت است! واقعیتی که اندکی کمتر از سه سال به یک روال ساده و معمولی مبدل شده است و اما از آنجایی که این دو گروه، یعنی پایداری و احمدی نژادی‌ها تاکنون مجبور به اتخاذ چنین تدابیری نشده بودند باید گریزی به تقابل احمدی نژاد و اصولگرایان زد! تقابلی که از گلایه و شکایت‌های نرم آغاز شد و به مرحله رویارویی و انکار پیش رفت و حتی فراتر! کار اصولگرایان و احمدی‌نژاد و احمدی‌نژادی‌ها در برهه‌ای از زمان حتی به اعلام برائت نیز کشانده شد.
سه سال از تغییر ساکنان پاستور می‌گذرد، ساکنانی که همچنان در آرزوی بازگشت به این صحن و سرا بی‌تابی می‌کنند، اما در این سه سال با این وجود که هر اتفاق ممکن و غیر ممکنی که باید 
رخ می‌داده تا به عدم وجود اقبال عمومی پی ببرند! به وقوع پیوسته، اما هیچ تغییری در نگرش این گروه ایجاد نشده است و اینان همچنان خود را تنها و تنها مصلح و ناجی این سرزمین به شمار می‌آورند و برای باور بی اصل و اساس خود اصرار می‌ورزند غافل از اینکه نزدیکترین همفکران آنان نیز دچار یاس و نگرانی آزاردهنده‌ای شده اند که این یاس و نگرانی را در پاره‌ای اوقات می‌توان به صورتی کاملا واضح و شفاف به نظاره ایستاد.
در برهه‌هایی از زمان و با بروز اختلافاتی درونی شاهد بوده‌ایم که چگونه برخی از رسانه‌های ذوب شده در افکار و اندیشه‌های طرف مقابل به ناگاه علم مخالفت به دوش گرفته و به حساس ترین نقاط استراتژیک اردوی حریفی که تا دیروز دوست به‌شمار می‌آمده است حمله ور شده و این حمله‌ور‌شدن توام با رفتارهایی انتقام جویانه! کار را برای همیشه از مدار آرامش و همراهی خارج کرده است. این روزها و با بالاگرفتن بحث برخی نقدهای غرض‌ورزانه که با انتشار خبر کذب و جعلی نظیر«نامه محرمانه موگرینی به ظریف»و «حضور رهبر طالبان به ایران قبل از کشته شدن» همراه شده است بار دیگر شاهد و ناظریم که اطرافیان رئیس دولتین نهم و دهم از سایه سکوت بیرون جهیده اند و به 
جای خونخواهی! نمک بر زخم رفیق می‌پاشند! این روزها دوباره شاهدیم که گروهی از حامیان رئیس‌جمهور سابق نیز از بسته شدن و لغو مجوز برخی رسانه‌ها حمایت و ابراز خوشحالی کرده‌اند! رسانه‌هایی که مشی اصولگرایانه با معجونی از تندروی در دستور کارخود داشته‌اند. این روزها شنیده شده که برخی فعالان حامی محمود احمدی‌نژاد در فضای مجازی با اشاره به انتقادات سایتی مشخص از اطرافیان رئیس جمهور سابق، هشتگی 
با عنوان "تکرار می‌کنیم از توقیف...خوشحالیم" راه انداخته اند!!! انگار اینان به جای آنکه آرزوی توفیق برای یکدیگر داشته باشند بیشتر در آرزوی توقیف یکدیگر هستند و این اساسا نمی‌تواند خبر خوشحال‌کننده‌ای برای کلیت ماجرای رسانه‌ها باشد.
این روزها که روزهای خوبی به لحاظ گسترش روزافزون بداخلاقی‌ها به شمار نمی‌آید دیدن این جدال‌ها ما را بر آن می‌دارد تا وفادارانه زیستن را به رخ رقبای سیاسی بکشانیم، ره رخ آنانی که ابتدا احمدی نژاد را آفریدند! سپس پر و بال دادند، بعد از آن بر عرش نشانیدند و در نهایت به زیر کشیدند! این روزها باید به چنین رقبایی فهمانید که رقابت‌های سیاسی اگرچه ملزومات مخصوص به خود دارد، اما یک پای همه رقابت‌ها اخلاق محوری است و شاید همین اخلاق محوری عده‌ای را بر آن داشته تا همچنان به روحانی و تیم منتخب او وفادار باقی بمانند حتی اگر نقدهایی جدی داشته باشند که سرمایه گذاری‌های سیاسی بی آن که در نظر داشته باشیم تا سهم و دانگ خود از باخت و هزینه‌ها را بپردازیم بیشتر به یک کلاهبرداری سیاسی یا یک بداخلاقی اجتماعی شبیه است.
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید