کد خبر: ۱۸۷۷۰۴
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۰ - ۲۲ اسفند ۱۳۹۴
تعداد نظرات: ۳ نظر

چرا باختیم؟

روزنو :امیر محبیان
تحلیل انتخابات هفتم اسفند در تهران از طریق روش های مختلفی امکان پذیر است؛ برخی از طریق رویکرد جامعه شناختی، برخی از طریق رویکرد اقتصادی و توسعه انگارانه و برخی دیگر از رویکرد روان شناختی و تاریخی تحلیل هایی را متناسب با این رویکرد ها ارائه می دهند. وضعیت اصول گرایان در تهران با وضعیت اصول گرایان در سراسر کشور متفاوت است، به عبارتی نتیجه انتخابات در سراسر کشور به غیر از تهران، نتیجه معقول و قابل پذیرشی بود؛ چون معمولا زمانی که دولتی تازه سرکار آمده است و غلبه گفتمانی دارد، فضای افکار عمومی تا حدودی این امکان را به وجود می آورد که گفتمان آنها پیروز شود. شاهد هستیم که اکثریت لرزانی از منتخبین مجلس دهم به اصولگرایان تعلق گرفته و اصولگرایان از برخی جهات نسبت اصلاح طلبان و طرفداران دولت بیشتر هستند؛ اما نکته این است که چرا در تهران این قضیه رخ داد؟شکست ۳۰ اصولگرایان در تهران به عوامل مختلفی بستگی داشت . به صورت خلاصه در تهران اصولگرایان به اصلاح طلبان نباختند بلکه به نگرشی در درون خود باختند که باعث شد سهام اصول گرایان در بازار بورس سیاسی تهران بی ارزش شود. ارزش منفی جبهه پایداری در ذهنیت جامعه، ارزش های مثبت اصول گرایان را بی اعتبار می کند. بخش اعظم لیست اصولگرایان در تهران دارای ارزش مثبت بود. توکلی، مصباح مقدم و حداد ارزش های مثبتی داشتند، ولی توان آن را نداشتند که ذهنیت منفی در جامعه را نسبت به ترکیب تصویر تندخویانه جبهه پایداری، متعادل کنند. لیست اصولگرایان از لحاظ توان تخصصی و تجربه قانونگذاری نسبت به لیست اصلاح طلبان قوی تر و شناخته شده تر بود اما این لیست با تجربه و قوی نتوانست پیروز شود. ۷۵ درصد از افراد حاضر در لیست اصلاح طلبان را جامعه و حتی بدنه اصلاح طلب نمی شناخت. این آمار در اصولگرایان ۱۵ درصد بود، دلیل پیروزی همین لیست ناشناخته تحلیل نادرست شورای ائتلاف اصولگرایان بود. براساس تحلیل نادرست، به جای به وجود آوردن فضایی که در آن رأی دهندگان به تطبیق منطقی، حرفه ای و کارشناسانه بپردازند؛ فضایی ۲ قطبی ایجاد کردند که در این فضای ۲ قطبی تصمیم گیری ها مبتنی بر تصمیمات قاطع و حتی عاطفی بود. شورای ائتلاف اصولگرایان در این رقابت که به صورت سیاه و سفید انجام شد، عملا نقش سیاه را به تنهایی برعهده گرفت. چون لیستی به وجود آورد که ۴۷ درصد آن وابسته به جریانی بود که درست یا غلط، نظر جامعه در مورد آنها منفی بود. به عبارتی اصولگرایان در درون خود نیز نتوانستند حرکت اقناعی انجام دهند. تحلیل غلط باعث شد جنجال پایداری ها با وزن اجتماعی واقعی این جریانات اشتباه گرفته شود و آنها به بهای به دست آوردن دل پایداری که پر سر و صدا بود چهره های آرام خردگرای اصولگرا را از خودشان راندند و این خودزنی بود که نتیجه آن را در انتخابات دیدیم. مردم در فضای ۲ قطبی بیشتر به صحنه می آیند و به گمان من تحلیل رفتار انتخاباتی مردم نشان می دهد که آنها خیلی هوشمندانه براساس ذهنیت پدید آمده رأی می دهند، ولی انتخاب هوشمندانه لزوما به معنای تحلیل دقیق مردم از شرایط نیست. بلکه رفتن آنها به سوی لیست اصلاح طلبان از بابت این نبود که لیست اصلاح طلبان را لیست مطلوب و بهتر می دیدند. دلیل این امر تصویر ایجاد شده ای بود که در فضای ذهنی به وجود آمده بود. شورای ائتلاف اصول گرایان متاسفانه در عمل، بخش اعظمی از لیست را به پایداری های ضد برجام و ضد حرکت های بهبودگرا تخصیص دادند؛ از سوی دیگر مصلحت گرایانی نظیر لاریجانی را از درون خودشان راندند و با این کار یک تصویر یک پارچه منفی از خود ایجاد کردند و مردم را سریعا به این تصمیم رساندند تا کاری کنند که فضا با انتخاب چهره های تندخو ملتهب نشود؛ به این دلیل مردم لیستی که تنها ۱۵ درصد آن شناخته شده بود را به لیست ۷۵ درصد شناخته شده ترجیح دادند. بدنه اصولگرایی مجلس برای حفظ موقعیت و برتری نسبی که احتمالا رخ خواهد داد؛ باید با طیف نزدیک به لاریجانی هماهنگ عمل کند و فکر می کنم اصلاح طلبان هم مجبور خواهند بود با لاریجانی به عنوان عنصر تعادل بخش، همگرایی داشته باشند. درباره ریاست مجلس باید گفت ریاست محمدرضا عارف باعث خواهد شد اصولگرایان به صورت کامل مقابل آنها قراربگیرند و این به نفع جریان اصلاح طلبی نیست. بهتراست یک چهره مقبول که هم با اصلاح طلبان می تواند کار کند و هم با اصولگرایان، مورد حمایت قرار دهند و به عبارتی او را برای ریاست مجلس آینده انتخاب کنند. در مجلس آینده به دلیل شکننده بودن فراکسیون ها باید اقدامات حساب شده تری انجام شود و احتمال می دهم که رویکرد اعتدالگرایی در مجلس بیشتر باشد؛ ولی به معنای دست بسته بودن مجلس در مقابل دولت نخواهد بود. اصلاح طلبان و همچنین اصولگرایان مجلس می کوشند تا موضع انتقادی خودشان را حفظ کنند و گمان می کنم مجلس آینده توجه بیشتر مردم را به خود جلب کند. از این رو بحث ها دقیق تر خواهد بود و وزن جنجال کاهش خواهد یافت. مجلس آینده رویکرد اعتدالی خواهد داشت برای مجلسی ها دادن راه حل درست و قدرتمند در حل مسائل مردم اولویت دارد.
نظرات بینندگان
ناشناس
۱۸:۲۸ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۵
تحریما کاغذ پاره ای بیش نیست
ناشناس
۲۰:۵۱ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۳
با اين تحليل ابكي براي رياست مجلس هم نسخه مي پيچد
ناشناس
۱۹:۰۴ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۳
مردم از اصولگرایان خوششون نمیاد چون از مرگ فرستادن و افراط در دشمنی رو نمیپسندند، چون تحریم و قطعنامه رو کاغذ پاره بی اثر نمیدونند، چون از انزوا بیزارند، چون مخالف انحصار هستند، چون اینترنت و شبکه های اجتماعی رو فرصت میدونند نه تهدید، چون از محدود شدن خوششون نمیاد، چون ممنوع التصویری و ممنوع البیانی و حصر رو دوست ندارند، چون از جار و جنجال و تنش افرینی و شعار الکی سر دادن و شاخه و شانه کشی بیهوده خسته‌اند، چون میخوان ریشه فساد اقتصادی و اختلاس خشکانده بشه...
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید