جمهوریخواهان؛ پیروز میدان انتخابات
روزنو :در سراسر کمپین انتخاباتی اخیر در آمریکا، تلقی معمول چنین بوده است که «دموکرات»ها شانس بیشتری برای راهیابی به کاخ سفید در سال ٢٠١٦ دارند؛ این دیدگاه «نیت سیلور»، تحلیلگر ممتاز دادههاست.
در سراسر کمپین انتخاباتی اخیر در آمریکا، تلقی معمول چنین بوده است که «دموکرات»ها شانس بیشتری برای راهیابی به کاخ سفید در سال ٢٠١٦ دارند؛ این دیدگاه «نیت سیلور»، تحلیلگر ممتاز دادههاست. او میگوید: دموکراتها هماکنون از «برتری اندکی» برخوردارند. در بازارهای شرطبندی نیز شانس دموکراتها برای تعیین رئیسجمهوری بعدی بسیار بالا برآورد میشود و رسانهها نیز که تحتتأثیر نامزدهای پرهرجومرجی مانند «دونالد ترامپ»، کاندیدای پیشرو جمهوریخواهان، هستند، این حزب را آماده نشستن بر کرسی ریاستجمهوری نمیبینند. اما همه در اشتباه هستند.
تقریبا تمامی شاخصهای کلیدی- به استثنای تغییرات جمعیتی کشور- در سال ٢٠١٦ بهنفع جمهوریخواهان خواهند بود. اکثریت آمریکاییها بر این باورند که کشور در مسیر نادرستی حرکت میکند. درصد رضایت از عملکرد «باراک اوباما»، رئیسجمهوری آمریکا (٦٩ درصد که در نظرسنجیهای ملی «بلومبرگ» یک رکورد محسوب میشود)، در فضایی که مخالفانش بهشدت از سیاستهایش انتقاد میکنند، بسیار حداقلی است. از سوی دیگر رشد اقتصادی حاصلشده نیز نامتوازن بوده است، بهگونهای که تعداد آمریکاییهای بدبین به آینده، از خوشبینها پیشی گرفته است. میل طبیعی مردم به تغییر بعد از حضور هشتساله دموکراتها در کاخ سفید نیز، سنبه حزب رقیب را پرزورتر میکند. درهمینحال، نامزد احتمالی دموکراتها یعنی «هیلاری کلینتون» با مشکل محبوبیت حداقلی دستبهگریبان است و رسوایی ایمیلهایش اعتماد مردم نسبت به او را بهشدت کاهش داده است.
و البته اینها همه قبل از این بود که حملات تروریستی پاریس مسئله امنیت ملی را به یکی از دغدغههای اصلی در آستانه انتخابات پیشرو تبدیل کند. اوباما که این هفته تروریستهای داعش را صرفا «یک مشت قاتل با توانمندی در عرصه رسانههای اجتماعی» خواند، عمیقا نگرانیهای افکار عمومی مردم آمریکا در ارتباط با این مسئله حیاتی را نادیده گرفته است. نظرسنجی این هفته «ایبیسی نیوز- واشنگتنپست» نشان داد که ٥٩ درصد آمریکاییها معتقدند، «آمریکا با اسلام رادیکال در جنگ است»؛ عبارتی که اغلب دموکراتها از بهکاربردن آن اجتناب میکنند. اکثریت قابلتوجهی نیز، حدود ٦٠ درصد، از فرستادن نیروی زمینی به سوریه و عراق برای جنگیدن با داعش حمایت میکنند. حتی درخصوص موضوع اسکاندادن به پناهندگان سوری، که بزرگان دموکرات کاملا از رئیسجمهور حمایت میکنند، نظرسنجیها نشان میدهد، اکثریت قابلملاحظهای از رأیدهندگان- بههمراه حدود یکسوم دموکراتهای مجلس نمایندگان- حالا با چنین اقداماتی مخالف هستند.
از منظر جمهوریخواهان و مستقلها، امنیت ملی پس از سربریدن روزنامهنگاران آمریکایی در سوریه در تابستان سال گذشته، به مسئلهای مهم و کلیدی تبدیل شده است. اما برای دموکراتها، این موضوع از اهمیتی بهمراتب کمتر، حتی کماهمیتتر از تغییرات اقلیمی برخوردار است؛ موردی که «بِرنی سندرز» چندینبار پس از حملات پاریس بر آن پای فشرد. اما تجربه هیلاری کلینتون در عرصه سیاست خارجی برای او مزیت است. بانوی اول سابق آمریکا هفته گذشته، شمهای از این تجربه و اختلافنظرش با دیدگاه رئیسجمهور نسبت به داعش و اهمیت تهدیدات تروریستی را در سخنرانیاش در «شورای روابط خارجی» به تصویر کشید. اما او خواهناخواه، میراث برنده کارنامه دولتی خواهد بود که در آن خدمت کرده است؛ دولتی که در زمان رویکاربودنش، «داعش» بهعنوان یک تهدید از آن سر برآورد. اگر تجربه، مهمترین نقش را در صحنه سیاسی امروز بازی میکرد، کلینتون میتوانست آسوده باشد. اما همین تجربه، به جمهوریخواهان این فرصت را میدهد تا درایت او را در زمینه سیاست خارجی زیر سؤال ببرند. امیدهای دموکراتها برای حذف کرسی کاخ سفید بر دو پایه استوار است: اول، بسیج مجدد ائتلاف حامیان اوباما، متشکل از جوانان، زنان مجرد و رأیدهندگان غیر سفیدپوست؛ و دوم، امیدبستن به اینکه جمهوریخواهان فردی مانند ترامپ را که برای نیمی از جامعه ناخوشایند است نامزد کنند. نتیجه اینکه، اگر حزب جمهوریخواه دوپاره نشود (که اگر ترامپ نامزد نهایی حزب باشد یا بهعنوان نامزد جریان سوم اعلام کاندیداتوری کند احتمال آن نیز میرود)، از شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات برخوردار است. در دو انتخابات میاندورهای اخیر، با وجود کشمکشهای تفرقهافکنانه میان بدنه حزب جمهوریخواه و جنبش «تی پارتی»، این حزب توانست سنا و مجلس نمایندگان را با قاطعیت بازپس بگیرد. آخرین نظرسنجیهای انجامشده، شاخصهای کلیدی در حال شکلگیری را به ما نشان میدهد. «اِستن گرینبرگ» دادهپرداز دموکرات، که بر کشاندن «رأیدهندگان بالقوه رو به افزایش» پای صندوقهای رأی تأکید دارد، ماه گذشته نظرسنجیای را منتشر کرد که نشان میداد، کلینتون در ایالت «اوهایو» از ترامپ عقب افتاده است و تنها یک درصد در «کلرادو» و دودرصد در «فلوریدا» از ترامپ جلوتر است. گرینبرگ چنین نتیجه میگیرد که بخشهای مهمی از رأیدهندگان دموکرات، انگیزه کافی برای رأیدادن در انتخابات ریاستجمهوری پیشرو، ندارند. اگر یک جمهوریخواه مقبولتر، بهجای ترامپ، در برابر کلینتون مبارزه کند، کلینتون به احتمال زیاد در تمامی ایالتهای کلیدی محل منازعه، عقبتر خواهد بود. در نظرسنجی «دانشکده حقوق مارکت» در «کویسکانسین» (که برای دموکراتها بسیار حیاتی است) کلینتون با ٤٧ درصد، یک درصد از «مارکو روبیو» جلوتر است. نظرسنجی «فاکسنیوز» در «نیوهمشایر» نیز حاکی است که کلینتون درصد آرایی مساوی با اغلب نامزدهای جمهوریخواه به دست خواهد آورد، اما هفت درصد کمتر از روبیو و سه درصد کمتر از «جب بوش»، برادر «جورج بوش»، آخرین رئیسجمهوری جمهوریخواه آمریکا. کلینتون، در کل ایالات متحده، در آخرین نظرسنجیهای «کویینیپَک» و فاکسنیوز، از اغلب رقبای احتمالی جمهوریخواه، عقبتر است (در نظرسنجی کویینیپَک، پنج درصد و در نظرسنجی فاکسنیوز، هشتدرصد از روبیو عقبتر است). در نظرسنجی ماه گذشته «انبیسی- وال استریت ژورنال» رأی این دو مساوی با «بن کارسون»، دیگر کاندیداهای جمهوریخواه است و فقط کمی از روبیو و بوش جلوتر است. البته نباید هرجومرج بیحدومرز در میان نامزدهای جمهوریخواه؛ از اظهارات جنجالبرانگیز ترامپ گرفته تا راستگرایی آنان درخصوص مسئله مهاجرت را نادیده گرفت. اگر دموکراتها این مسائل واضح در نظرسنجیها را بیاهمیت بشمارند، درواقع گور سیاسی خود را کندهاند. هرچند نام اوباما دیگر روی برگههای رأی نخواهد بود، اما او نقشی پررنگ بر مسیری که انتخابات ٢٠١٦ خواهد پیمود، میگذارد. اگر در یکسال باقیمانده، برای تحکیم و تقویت جایگاهش از میراث مترقیانهاش، حتی هنگامی که نظرش مغایر خواست عموم مردم آمریکا باشد استفاده کند، دود آن به چشم کلینتون خواهد رفت. استراتژی اوباما مبنیبر اولویتدادن به رأیدهندگان سنتی، ایالات متحده را چنان دوقطبی کرده است که حتی تصور اینکه یکی از منتقدان او در انتخابات آتی به یک دموکرات رأی بدهد، دور از ذهن است.
تئوری اوباما اکنون مبتنیبر آن است که پایگاهی روبهگسترش از رأیدهندگان لیبرال در حال شکلگیری است و کلید پیروزی، بسیجکردن این پایگاه متشکل از گروههای گوناگون است. اما آنگونه که انتخابات میاندورهای نشان داد، آن شوروشوق به همان اندازه که ناشی از تعلق به سیاستهای لیبرال بود، از کاریزمای شخصی اوباما، نشئت میگرفت. آیا کلینتون که میزان محبوبیتش بسیار حداقلی است، میتواند رأیدهندگان را همانگونه که اوباما تهییج کرد، بسیج کرده و به میدان بیاورد؟
حتی در دوران قطبیشدن کنونی نیز بدبینترین تحلیلگران سیاسی هم تایید میکنند که میتوان نظر حدود یکدهم رأیدهندگان بالقوه را تغییر داد؛ اینها همان کسانی هستند که اخیرا از دموکراتها روی برگرداندهاند. دموکراتها به این تئوری چنگ میزنند که در حال رسیدن به نقطهای هستند که دیگر در تمامی انتخابات ریاستجمهوری پیروز خواهند شد، آنهم در شرایطی که در دو انتخابات میاندورهای اخیر، بهشدت به مشکل برخوردند. اگر کلینتون در انتخابات ٢٠١٦ شکست بخورد، خط بطلانی بر این دیدگاه کشیده میشود و اختلافات درونحزبی دموکراتها دیگر صورت خوشی نخواهند داشت.
اغلب کارشناسان، رقابت بسیار نزدیکی را پیشبینی میکنند اما من چندان مطمئن نیستم. با حرکت روبهگسترش تروریسم، افزایش ترس از جرم و جنایت در داخل کشور، تنشهای نژادی فزاینده، اضطرابهای اقتصادی گسترده و رئیسجمهوری که همه اینها را به هیچ میانگارد، همهچیز برای پیروزی قاطع جمهوریخواهان مهیاست. تنها چیزی که میتواند مانع جمهوریخواهان شود، خود آنان هستند.
منبع: شرق
https://roozno.com/000iTR لینک کوتاه
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید