کد خبر: ۱۰۱۱۵۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۵ - ۰۳ آبان ۱۳۹۳
تعداد نظرات: ۷ نظر

عامل قصاص ریحانه جباری که بود؟

«هفت سال پیش دختر 20 ساله‌ای به نام ریحانه جباری دست به قتل مردی پنجاه و چند ساله زد. ماجرای حادثه پیچیده‌تر از قتل‌های معمولی بود و حتی با توضیحات مکرری که درباره پرونده داده شده، افکار عمومی ابهاماتی دارد که برطرف نشده. هرچند که برای دستگاه قضایی کمترین نکته مبهمی وجود نداشته که مبادرت به صدور حکم قصاص کرده است.»

محمد مهاجری در صفحه وبلاگ خود، با این مقدمه نوشت: شاید دلیل اصلی ابهام در نزد افکار عمومی باور نکردن این نکته است که یک دختر 22 ساله چگونه می‌توانسته در چنین قتل مرموزی نقش اول را داشته باشد.

نویسنده این سطور نه به مسائل قضایی وارد است و نه فوت و فن‌های پلیسی را می‌داند؛ بنابراین در این زمینه‌ها ورود نمی‌کند؛ اما این حق را به خود می‌دهد به عنوان یک عنصر رسانه‌ای در این زمینه نکته‌ای را مطرح کند.

از همان موقع که حکم قصاص مطرح شد، برخی رسانه‌ها و نیز شبکه‌های اجتماعی با بزرگنمایی نقاط ابهام و نیز مطرح کردن شغل قبلی مقتول، روال پرونده را به گونه‌ای منحرف کردند که حیثیت مقتول و آبروی خانواده او دستخوش بازی رسانه‌ای و شایعه‌پردازی شد و کار به جایی رسید که مقتول، مورد بدترین تهمت‌ها قرار گرفت.

اگر خودمان به جای خانواده مقتول بودیم در چنین شرایطی چه می‌کردیم؟ آیا راضی می‌شدیم هم خون پدر خانواده را هدر رفته بدانیم و هم ننگ و بی‌آبرویی را تحمل کنیم؟

قطعاً تلاش برای نجات دادن یک خانم 22 ساله که از سوی هنرمندان و دیگر اقشار انجام شد، امری پسندیده است، اما زخمی که بر سینه خانواده مقتول نشست، قابل پاک کردن نبود.

بر فرض محال که برخی تهمت‌های وارده به مقتول، درست هم بود، آیا مطرح کردن آن در فضای رسانه‌ای نتیجه‌ای جز اصرار اولیای دم به قصاص (که نوعی اثبات بیگناهی مقتول است) به همراه داشت؟

قصاص ریحانه برای ما رسانه‌ای‌ها یک درس است. کاش رسانه‌ها برای رونق بازار خودشان، کاری نمی‌کردند که بر زخم یک خانواده نمک پاشیده شود و کار به جایی برسد که حتی با تلاش مجدانه و تحسین‌برانگیز دستگاه قضایی، ریحانه فرصت زندگی می‌یافت.

کاش ما رسانه‌ای‌ها از این اتفاق، تکان بخوریم و در موارد مشابه، قلم‌مان را مؤدبانه بچرخانیم. اگر چنین کرده بودیم شاید ریحانه الان فرصت داشت باز هم به صبح و زندگی بخندد.

منبع:خبر آنلاین
نظرات بینندگان
ارش
۰۸:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۶
و چیزهای که می تونه بر جا باشه خوبیها و نیکیهاست نامهای خوب و نیک مردم بیش از این سالها درد و رنج نمی کشند نمی تواندد ظلم کنند بد باشند. خدا همه را رحمت کند همهمونو رحمت کنه عاقبت به خیر کنه تو بد دوزخهایی هستیم نه؟
ارش
۰۸:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۶
ولی خوشیها و خوبیها و لذتها کم شده کمتر شده کمرنگ شده کمرنگتر شده رنگها باخته.
ولی خوبیش اینه که بیش از صد سال حداکثر صد و بیست و سی و چهل نیستیم عمرمون نیست تو این دنیا نیستیم.
ارش
۰۸:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۶
فوت ان خدا بیامرز قلبهایمان را بسیار درد ناک ناراحت و جریحه دار کرده است شاید ایشان همه ما را به سزا هایی دردناک مبتلا کند.(بتواند.ایشان می تواند) دنیا ما سالها پر از درد و رنج و غم و غصه بوده(متاسفانه) نا شکر نیستیم نباید شد بشیم ولی
ارش
۰۸:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۶
و سوالی پرسیده می شود. چرا؟
برای اینکه جواب بی گناه را نمی توان داد . دیگر نمی شود جبران کرد.این فجایع مضرات مصایبش خیلی خیلی بیشتر از مورد قبلیست.(بی گناه محکوم شدن شخصی)
ارش
۰۸:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۶
سوال
کدام بهتراست قصر در رفتن یک متهم یا محوم کردن یک متهم که بی گناه می باشد؟ جواب: قصر در رفتن یک متهم. قصر در رفتن یک متهم بهتر است.
ارش
۰۸:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۶
فقط باید صد درصد مطمئن شویم و هیچ گونه شک و شبه های وجود نداشته باشد .
ارش
۰۸:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۶
سوالی را مطرح می کنید اگر در مورد پرونده فوق یقین حاصل می کردیم 99 درصد مرحومه با اگاهی قتل انجام داده قتل عمد ایا می توانستیم ایشان را به جرم قتل عمد محکوم کنیم؟ جواب نه. نه است. جواب نه است.
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید