دستور حذف کریم باقری از اینجا صادر شد
مدیرعامل سابق پرسپولیس ادعاهای عجیبی در خصوص جدایی کریم باقری مطرح کرد.
مدیرعامل سابق پرسپولیس در تمام مصاحبههای قبلی خود همیشه نام یک چهره ورزشی را با احترام صدا میزد: «آقا کریم». از نظر امیر عابدینی، کریم باقری یک چهره متشخص ورزشی و یک اسطوره برای نه تنها پرسپولیس و جامعه ورزش بلکه تمام مردم ایران است. جدایی باقری از پرسپولیس بهترین بهانه برای صحبت با امیر عابدینی بود. او در این مصاحبه کدهایی داد که میتواند پرسپولیس و رضا درویش را با یک چالش بزرگ مواجه کند. عابدینی تأکید میکند که فردی در ونکوور کانادا به درویش دستور داده تا کریم باقری در پرسپولیس نباشد! گویا این فرد بخشی از هزینههای پرسپولیس را تأمین میکند. گفتوگوی جذاب با عابدینی پیش روی شما است.
شما همیشه در صحبتهایتان نام کریم باقری را با احترام صدا میزنید. به او میگویید «آقا کریم». حالا اما باشگاه پرسپولیس تصمیم گرفته تا آقا کریم کنار تیم نباشد. فکر میکنید بعد از ۹ سال همکاری، این تصمیم درستی است؟
درباره کریم باقری فقط من با احترام صحبت نمیکنم. نه تنها خانواده بزرگ پرسپولیس، بلکه جامعه ورزش و مردم عامه هم به عنوان یک سلبریتی متشخص به کریم باقری احترام میگذارند. آقا کریم در تاریخ فوتبال ما به حق یک اسطوره است. او در آلمان و انگلیس هم بازی کرد اما همیشه یک پرسپولیسی بود. دیدید که وقتی به ایران برگشت هم مستقیم به باشگاه پرسپولیس رفت و قرارداد بست. دهها جا او را میخواستند اما ماند و پیشنهادها را قبول نکرد. مربیگری را با پرسپولیس شروع کرد، پیشنهاد سرمربیگری به او دادند اما نپذیرفت. در حالی که دانش آقا کریم بیشتر از خیلی از مربیان لیگ برتری است. باقری به لحاظ تواضع، اخلاق و مردمداری نیز شهره است. من میدانم که او چه عاطفهای نسبت به مردم دارد. عاشق مملکت است و البته مهمتر از همه یک پرسپولیسی تمام عیار محسوب میشود.
با این صحبتهایی که انجام دادید، یعنی از نظر شما باشگاه پرسپولیس تصمیم اشتباهی گرفته است.
باشگاه پرسپولیس؟ آقای درویش بر اساس توصیه فردی که در ونکوور زندگی میکند، کریم باقری را کنار گذاشته است. یعنی از ونکوور به درویش دستور داده که باقری نباشد. حالا مشخص میشود که آقای درویش اصلاً مدیر نیست. در باشگاه کس دیگر یا کسانی دیگر تصمیم میگیرند نه ایشان. تصمیمات آنها محفلی است نه ورزشی.
مگر میشود یک نفر از ونکوور اینقدر قدرت داشته باشد که کریم باقری را کنار بگذارد؟
آقای درویش برای ایشان به دلیل یکسری از مسائل احترام قائل است و حرفش را میخواند. قبل از اینکه به من بگویند نظر شما در این رابطه مثبت است یا منفی، خودم با آن فرد که در ونکوور زندگی میکند، تماس گرفتم. به من گفت ما کریم باقری را نمیخواهیم. گفتم شما کی هستی؟ مدیرعاملی یا رئیس هیأت مدیره؟ گفت پول بازیکن پرسپولیس را میدهم، ناهارشان را میدهیم! پس حق دارم تصمیم بگیرم. جالبتر اینکه گفت پرسپولیس یک بازیکن از گلگهر میخواست که باشگاه گفت بخشی از آن را ما میدهیم و بقیهاش را تو بپرداز. او به من گفت نمیگذارم کریم باقری بماند. من هم مطلبی برای او فرستادم و از کریم باقری دفاع کردم و گفتم شما الان نمیدانید چه اشتباهی مرتکب شدهاید.
اما آقای درویش در مواجهه با سؤالی درباره جدایی کریم باقری مدعی شده که نمیتواند تمام کاپیتانهای سابق پرسپولیس را روی نیمکت بنشاند!
اگر آقای درویش با فوتبال بیگانه بود، حرفش را قبول میکردم. آقای درویش، شما که یک عمر کنار فوتبالیستها راه رفتی، از سر و کله آنها بالا رفتی و افتخار کردی، چرا این صحبت را میکنی؟ پرسپولیس چند کاپیتان مثل کریم باقری دارد؟ من به سیدجلال حسینی احترام میگذارم اما تمام تاریخنویسان فوتبال میتوانند نمره بدهند که جایگاه کریم باقری کجاست. در رده ملی و باشگاهی. آقا کریم در پرسپولیس یک موازنه ایجاد میکرد. گاهی شتاب را میگرفت، آرامش میداد و وقتی هم لازم بود موردی را به آقا یحیی بگوید، گوشزد میکرد.
یحیی گلمحمدی هم در این زمینه سکوت کرده و فعلاً صحبتی درباره جدایی کریم باقری انجام نداده است. این جای سؤال ندارد؟
اگر آقا یحیی سکوت کند، من به این قضیه بیشتر مشکوک میشوم. اگر چه شنیدم که ایشان هم با آقای درویش مشکل دارد. آقای درویش، پرسپولیس تیمی نیست که بتوانی آن را به هم بزنی. مراقب باش.
در رسانهها یکی از دلایل قطع همکاری با کریم باقری، مبلغ قرارداد او عنوان شده. میگویند نمیتوانیم به او در قامت یک دستیار شش، هفت میلیارد پول بدهیم.
بحث مالی را باید از کریم باقری بپرسید اما اصلاً اینطور نیست. تازه بعد از ۹ سال فهمیدهاند آقا کریم پول زیاد میخواهد؟ ایشان که مربی تیم ملی شده بود، چرا آقایان گفتند برگرد؟ اینها بهانه است تا ذهن مردم را گمراه کنند. آن آقایی که اسمش محمد است و در ونکوور حضور دارد، دلیل جدایی کریم باقری است. ضمن اینکه برخی از آدمها را نمیتوان رویشان قیمت گذاشت. شما نمیتوانید بگویید فرانتس بکن باوئر چقدر میارزد؟ یا علی پروین چه قیمتی دارد. کریم باقری نیز همینطور. وقتی بحرانی در پرسپولیس ایجاد میشد، آقا کریم بحرانزدایی میکرد. این آدمها ارزشمندند. اصلاً شما بگویید آیا کسی در ایران هست که به کریم باقری احترام نگذارد؟ پس چرا با بیاحترامی نسبت به او برخورد میکنید. میخواهم خاطرهای تعریف کنم.
بفرمایید...
یک روز علی دایی سرمربی پرسپولیس میشود. کریم باقری میخواست فوتبال را کنار بگذارد. آقای دایی زنگ میزند به آقا کریم و میگوید پا شو بیا کمکمان کن، میخواهم از تو استفاده کنم. هافبکهای ما انگشت کوچک تو هم نیستند. کریم باقری میگوید من ۵۰ درصدِ بازیکن سابق هم نیستم، دایی میگوید ۲۵ درصدت هم کافی است. آقا کریم بازی کرد و درخشید. من اعتقاد راسخ دارم که جدایی آقا کریم، یک تصمیم محفلی بود.
اما در مورد بیرانوند این نکته هم وجود دارد که با بازارگرمی میخواست هم قرارداد خود را در پرسپولیس بالا ببرد و هم مطالباتش را بگیرد.
زمان ما هم بازیکنانی بودند که مثلاً در سایه استقلال مینشستند و وقتی به پرسپولیس میآمدند پول بیشتری میخواستند. ممکن است این هم یک بازی باشد اما ثمرهای برای فوتبالیست ندارد. بهتر است ستارههای ما خالصانه و صادقانه بروند و بگویند اینقدر میخواهیم. یادم هست در پرسپولیس سقف قرارداد ما ۱۳ تا ۱۵ میلیون تومان بود. آقای عابدزاده آمد و گفت اگر میشود به من ۲۰ میلیون بدهید. به سرمربی گفتم عابدزاده پول بیشتری میخواهد، به او چه بگویم؟ گفت عابدزاده بخش عمدهای از تیم ما است. دو، سه بازیکن را رد کنید و پول آنها را هم به عابدزاده بدهید. فردایش احمدرضا را صدا زدم و گفتم چشم، به شما ۲۰ میلیون میدهیم. اگر من میگفتم نمیتوانیم بدهیم هم عابدزاده خم به ابرو نمیآورد. یک وقتی هست فوتبالیست نیاز مالی دارد و آدم میفهمد و کنار میآید. یک وقتی هست که طرف میخواهد با بازارگرمی به پول برسد که آن وقت دیگر نباید تحمل کرد.
به عنوان آخرین سؤال، درباره حرکت عجیبی که درویش انجام داد چه صحبتی دارید؟ همان داستان کت و پنهان شدن ایشان.
این چه قصهای بود؟ چرا فرار کرد؟
برای اینکه جواب رسانهها را ندهد...
دلم فقط برای پرسپولیس و حتی استقلال میسوزد. شأن این دو تیم را پایین میآورند. یک وقت است شأن یک نفر را پایین میآورید، یک وقت هم مثل حالا هزینه میکنند تا هویت تاریخی یک باشگاه را زیر سؤال ببرند. دیگر نمیتوانم حرفی بزنم.