محمود احمدی نژاد در جایگاه اپوزیسیون/ مسیر رئیس جمهور پیشین ایران به کجا ختم میشود؟
محمود احمدی نژاد یکی از گزینههایی است که گفته میشود در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ شرکت خواهد کرد. اما او با چالشهای فراوانی روبروست. خود او نیز ابایی ندارد که چالشهایش بیشتر و به اپوزیسیون شدن نزدیک شود.
محمود احمدی نژاد انتخابات ریاست جمهوری 1400
به گزارش روز نو :۱۶ سال چقدر طولانی است؟ در سیاست ایران ۱۶ سال آنقدر طولانی است که بسیاری از افراد با یک ماهیت وارد عرصه سیاست شوند و پس از گذشت این مدت زمان، چهره دیگری از خود نشان دهند. مثلاً وقتی جوانان پیرو خط امام در سال ۵۸ از سفارت آمریکا بالا رفتند و چند روز بعد دولت مهدی بازرگان سقوط کرد، کسی باور نمیکرد ۱۶ سال بعد، هسته اصلی همان سفارتنوردان، کتابهای بازرگان را در دست بگیرند و از ضرورت اصلاح و روشنفکری دینی سخن به میان آورند.
در این طرف میدان هم حکایت همین بود. ۱۶ سال قبل از امروز و در پاییز ۸۳، صدا و سیما هر نفس کشیدن و راه رفتن محمود احمدینژاد را با دهها دوربین و تصاویر اسلوموشن به تصویر میکشید و همانقدر که علیعسکری امروز شیفته رئیس مجلس است، ضرغامی شانزده سال پیش شیفته شهردار تهران بود.
اگر در تاریخ ایران یک بار صداوسیما در جهتدهی به افکار عمومی موفق بود، همان روزگار بود. احمدی نژاد آن روز مدعی بود که از قالیباف و هاشمی رفسنجانی، هزینه کمتری در انتخابات کرده و چه بسا این ادعای او درست بود. مردی که همه شبکههای صدا و سیما را در اختیار داشت و حتی بخش خبری ۲۰ و ۳۰ فقط به خاطر پوشش بهتر فعالیتهای او تاسیس شده بود، در انتخابات پیروز شد.
شانزده سال بعد از آن روز، محمود احمدی نژاد در به در به دنبال یک رسانه میگردد تا فرصتی به او بدهند و او مصاحبه کند. احمدی نژاد در واپسین روزهای تابستان ۱۳۹۹، آنقدر در دستگاههای تبلیغاتی حاکمیتی منزوی شده که برای تبیین اندیشه و گفتارش ناچار به مصاحبه با یک رسانه مخالف جمهوری اسلامی شود؛ کاری که نه تنها خاتمی و روحانی و هاشمی هرگز نکردند که حتی بنی صدر هم حاضر نشده در چنین جایگاهی مانند یک متهم، روبروی خبرنگاری قرار بگیرد که احتمالا خودش گمان نمیکرد روزی مصاحبهشوندهاش رییس جمهور پیشین ایران باشد؛ خبرنگاری با سوالهای پرت که احمدی نژاد هم چند باری او را دست میانداخت.
اما چرخ روزگار برای محمود احمدی نژاد این طور نچرخیده که روزی پشت به زین و روزی دیگر زین به پشت باشد. احمدی نژاد چهار بار در زندگی چرخیده است و سرنوشت او، محصول انتخابهای خود اوست. اولین بار همان آبان ۵۸ بود، وقتی دانشجویان پیرو خط امام قصد حمله به سفارت آمریکا را داشتند، احمدی نژاد ایده حمله به سفارت روسیه را مطرح کرد. ایدهای که نه تنها از آن استقبال نشد، بلکه مقدمه حذف بی سر و صدای محمود از هیات تصمیمگیر حمله به سفارت بود. احمدی نژاد از این تصمیم دوستان خود رنجید، اما این کینه را سی سال در دل نگه داشت.
بار دوم، انتخابات ۸۴ بود، احمدی نژاد که حضورش در عرصه سیاست را مدیون هاشمی رفسنجانی و استانداری اردبیل در دوره او بود، به یکباره بدل به منتقد هاشمی رفسنجانی شد و از اداره خانوادگی کشور انتقاد کرد. احمدی نژاد البته منتقد منصف هاشمی نبود. او سوار موجی شد که برای او رای همراه داشت و کسی نگفت که از همین خانواده، اتفاقا محسن هاشمی با حکم احمدی نژاد بر ریاست متروی تهران تکیه زده است!
چرخش سوم، عبور از راست سنتی به سمت جریان مصباح بود. احمدی نژاد سیاست خارجی خود را در ابتدا به نیروهای موتلفه و نزدیک به این جریان سپرد. از علی لاریجانی تا منوچهر متکی. اما به مرور اینها از قطار احمدی پیاده شدند. کار تا جایی بالا گرفت که یاران احمدی نژاد به لاریجانی مهر پرتاب کردند و منوچهر متکی در سفر خارجی از مسئولیت عزل شد.
چرخش چهارم، عبور از ایثارگران بود. احمدی نژاد که عضو هیات موسس و عضو دائمی شورای مرکزی جمعیت ایثارگران بود، به یکباره با حزب قدیمی خود وداع کرد و اصرار داشت که یک چهره مستقل در انتخابات است. اعضای ایثارگران که اکثریت مجالس هفتم تا نهم را در اختیار داشتند سعی کردند با فشار به دولت، سهمیه خود را در کابینه حفظ کنند، اما این رابطه هرگز عاشقانه نشد.
چرخش پنجم هم عبور از جبهه پایداری بود. زمانی که به خاطر استعفای وزیر اطلاعات، احمدی نژاد یازده روز خانهنشین شد و مقابل دستور رهبری قرار گرفت. جبهه پایداری توقع این رفتار را از احمدی نژاد نداشت. آنها از هر چرخش قبلی رئیس جمهور استقبال کرده بودند، اما عبور از رهبری، برای یاران مصباح خط قرمز بود. احمدی نژاد با قهر یازده روزه، آخرین چرخش مهم خود را انجام داد و بعد از آن تبدیل به احمدی نژاد واقعی شد. همانی که امثال میرحسین موسوی در سال ۸۸ نسبت به آن آگاهی داده بودند: فردی خود بزرگ پندار، با خط مشی سیاسی مشوش و آرزوی برگشت به صندلی ریاست جمهوری.
احمدی نژاد در انتخابات ۹۲ با وجود منع قانونی از نامزدی اسفندیار رحیم مشایی حمایت کرد و در انتخابات ۹۶ با وجود منع رهبری، برای انتخابات ثبتنام کرد تا نامزد پوششی بقایی باشد. پردهای از نمایشی که با کلیدواژههایی مثل زنبیل و درخت، در فضای مجازی از آن یاد میشود، اما همان فرد زنبیل به دست و همان درختها، روزگاری مهمترین تصمیمسازان ایران بودهاند.
احمدی نژاد و انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰
از افرادی که سال ۸۴ برای احمدی نژاد خود را به آب و آتش میزدند دیگر خبری نیست. حالا نزدیکان احمدی نژاد بیشتر دوست دارند لباس اپوزیسیون بپوشند و به زندان و اعتصاب غذا افتخار کنند و با این روش، حتی به خاطر زندانهای ناشی از مفاسد اقتصادی هم رنگ و بوی سیاسی بدهند. مصاحبه احمدی نژاد با رادیو فردا را نیز در همین چارچوب باید بررسی کرد: تلاش احمدی نژاد برای تثبیت جایگاه خود به عنوان اپوزیسیون.
به گزارش رویداد۲۴ مسیری که محمود احمدی نژاد در پیش گرفته، مسیر بسیار پیچیدهای است. او یکی از معدود روسای جمهور ایران است که قدرت رسانه را درک کرده است؛ تا آن حد که استفاده او از رسانهها، از رییس جمهور مستقر کنونی بیشتر است. حتی زمانی که تمام رسانههای اصولگرا او را بایکوت کرده بودند، او سخنانش را در رسانههای اصلاح طلب مطرح میکرد. زمانی که از اصلاح طلبان نیز ناامید شد، با یک کانال تلگرام تمام فضای رسانهای را تحت الشعاع قرار میداد و حالا هم از توان رسانههای خارجی برای توزیع پیامش استفاده میکند.
احمدی نژاد فعلا از یکسو مغضوب حاکمیت است و از سوی دیگر حاکمیت تمایلی ندارد او تبدیل به اپوزیسیون شود. همین هراس حاکمیت کافی است که او دقیقا دست روی نقطه ضعفی بگذارد که حاکمیت ایران از آن میهراسد. شاید از این طریق بتواند سخنانش را به کرسی بنشاند. واقعیت این است که احمدی نژاد پایگاه اجتماعی قویای دارد؛ بخشی از مردم جامعه به شدت به او علاقه دارند و حاضرند برای حضور او هر کاری بکنند. او جایگاه خودش را میشناسد و آنگونه رفتار میکند که نشان دهد با این پایگاه، بیدی نیست که مثل روسای جمهور قبلی با هر بادی بلرزد و پا پس بکشد و برای بازگشت، حتی حاضر است از رادیو فردا هم استفاده کند.
در این شرایط، احمد خورشیدی آزاد از معدود نزدیکان احمدی نژاد است که هنوز از او دفاع میکند و سعی دارد با گفتمان داخل نظام از او حمایت کند «احمدینژاد پیشروتر از افراد دیگر است یعنی حداقل ۵۰ درصد جلوتر از بقیه است. به این دلیل که مشکلات را از نزدیک مشاهده کرده و با آن آشنا است. او افراد را میشناسد و اینکه چگونه باید این افراد را برای حل این مشکلات سازماندهی کند میشناسد. ممکن است احمدی نژاد روی کار بیاید، ۸۰ یا ۹۰ درصد وزرا را به کار نگیرد و افراد جدید بیاورد. بر این اساس فکر میکنم برنامه دارد. گرچه برنامههایی که هم خدمت مقام معظم رهبری نوشته برای حل مشکلات کشور راه حل را گفته است، اما این راهها، راههای کلی است و باید مصداقی، اکشن پلن، پروژه و یا برنامه اقدام باشد. مثلا احمدی نژاد یا هر کس دیگری میخواهد بیاید در صحنه ریاست جمهوری باید به ما یعنی مردم بگوید که برنامهاش برای کاهش تورم، فقر، گرسنگی، بیکاری جوانان و حل مشکل آب و قاچاق و... چیست. مثلا بگوید من اگر بیایم در طول ۴ سال نرخ بیکاری را از ۱۳ درصد کاهش میدهم به ۵ درصد و بعد هم بگوید چگونه چه پروژههایی را اجرایی میکند؟ بنابراین ادعای صرف هم قابل قبول نیست.»
بیشتر بخوانید: محمود احمدی نژاد و دوراهی انتخابات ۱۴۰۰/ اصولگرایان در برابر یار قدیمی مقاومت میکنند؟
ترس اصولگرایان از نامزدی احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری
تحلیل خورشیدی آزاد، فقط مختص به خود او نیست. حتی مرتضی طلایی فعال سیاسی اصولگرا و نزدیک به محمدباقر قالیباف هم تایید میکند که در فضای فعلی شانس احمدی نژاد بیشتر از دیگران است. به نظر میرسد مهمترین رقیب احمدی نژاد برای حضور در انتخابات ۱۴۰۰، نه اصلاح طلبان، که اصولگرایان باشند.
در مدت فعالیت محمود احمدی نژاد بارها و بارها مطالبی گفته شده و در آن از شورای نگهبان خواسته شده تا به احمدی نژاد برای حضور در انتخابات اولتیماتوم رد صلاحیت بدهد. در انتخابات سال ۸۸، هفت نفر از اعضای شورای نگهبان از احمدی نژاد حمایت جدی کردند و همین حمایتها منشا بروز شایعات و حاشیههای فراوان شد. حالا اصولگرایان از همان نهاد میخواهند که از احمدی نژاد برای دومین بار عبور کند. آن هم در شرایطی که خود اعتراف میکنند پیروزی او تضمین شده است. سیاست ایران پیچیدگیهای زیادی دارد، اما حضور احمدی نژاد در انتخابات ۱۴۰۰، این پیچیدگیها را هزار برابر بییشتر خواهد کرد...