گاف هفتگانه احمدینژاد
روزنو :
10 روزی است که محمود احمدی نژاد و یارانش توانستهاند به آرزوی همیشگی خود دست یابند و پس از یک دوره دوری از لنزهای دوربین و صدرنشینی در اخبار روز، دوباره تاپ نیوز رسانهها را به تسخیر خود درآورند. چگونگی استیلا بر راس خبرها برای آنها از اهمیت خارج است و آنچه در این میان برای احمدینژادیها مهم جلوه میکند تنها،
دیده شدن و خوانده شدن است. در چنین شرایطی
چه اهمیتی دارد اگر شوهایشان، دستمایه شوخی و خنده کاربران شبکه های اجتماعی و سوژه طنازی طنز پردازان کشور شود. به هر روی، احمدینژادیها 10 روز پرکار و مملو از گاف و سوتی را سپری کردند. 10روزی که با فصل انتخابات ریاست جمهوری 96 تلاقی کرده بود و از همین روی، سوتیهای احمدینژادیها هم رنگ و بوی انتخاباتی به خود گرفته بود؛ شروع آن با نامه رئیس دولتهای نهم و دهم به دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا بود و پایان آن هم به همان نامه مرتبط میشد. هشتم اسفند ماه 95 را میتوان نقطه آغاز گافهای انتخاباتی احمدینژادیها دانست و پایان آن را روز گذشته یعنی هجدهم اسفندماه 95 در نظر گرفت. در طول این 10 روز شخص محمود احمدی نژاد هفت گاف واضح داده است که در ادامه میخوانید:
**گاف های احمدی نژاد
اول) نامه به اکانت توئیتری ترامپ: هشتمین روز از اسفندماه بود که خبری در رسانه ها منتشر شد مبنی بر اینکه محمود احمدی نژاد،
رئیس دولتهای نهم و دهم بدون برخورداری از سمت و عنوانی رسمی، به دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا نامه نوشته است. فارغ از اینکه احمدی نژاد خود را در کالبد خاص دیده و به نصیحت ترامپ پرداخته و این هفتمین نامه
بی پاسخی بوده است که به یکی از سران دنیا نوشته.
گفته شد که این نامه به سفارت سوئیس حافظ منافع آمریکا در ایران و همینطور به حساب توئیتری دونالد ترامپ فرستاده شده است که در نوع خود اقدامی عجیب و غیر منتظره مینمود؛ اینکه نامهای رسمی آن هم 13 صفحهای به اکانت یکی از شبکههای اجتماعی فردی چون رئیس جمهوری آمریکا ارسال شود! از آن عجیبتر اینکه قسمت مربوط به پیام خصوصی اکانت
رئیس جمهور آمریکا مسدود است و مشخص نیست رئیس دولت قبل و یا نزدیکان وی این نامه را چگونه از طریق توئیتر برای ترامپ ارسال کرده اند.
دوم) پروفایل تقلیدی! پانزدهم اسفند ماه 95
بود که محمود احمدینژاد حساب توئیتری
خود را فعال کرد. در قسمت پروفایل این اکانت، به انگلیسی نوشته شده بود:« همسر، پدر، پدربزرگ، استاد دانشگاه، رئیس جمهوری، شهردار و ایرانی که به ایرانی بودنش مفتخر است
(Husband, Dad, Grandfather, University Professor, President, Mayor, Proud Iranian)» .
در همان آغازین ساعات فعالیت صفحه توئیتر رئیس دولتهای نهم و دهم، شناسنامه این صفحه به چشم فعالان رسانه ای آشنا به نظر آمد، چرا که مشابه این واژگان و ادبیات را در آن سوی مرزها فردی به نام باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا نیز برای معرفی خود به کار برده و در پروفایل خود چنین نوشته بود:...
« پدر، همسر ، رئیس جمهوری، شهروند
(Dad, husband, President, citizen)» شاید حامیان احمدینژاد ادعا کنند که این اوباما بوده که به تقلید از رئیس جمهوری سابق ایران پرداخته و از بخش شناسنامه صفحه او کپی برداری کرده است که در چنین شرایطی در پاسخ به آنها باید گفت که رئیس جمهوری پیشین آمریکا در تاریخ پنجم مارچ 2007 یعنی 14 اسفند 1385 به ایجاد صفحه خود پرداخته در صورتی که تاریخ تولد صفحه احمدینژاد به چهارم ژانویه 2017 معادل 15 دی 1395 باز میگردد! از همین روی، میتوان دریافت که کپی برداری از جانب همتای ایرانی اوباما صورت گرفته است!
**سوم)انگلیسی به سبک احمدینژاد: از همان نخستین روزی که فعالیت محمود احمدینژاد در شبکه اجتماعی توئیتر آغاز شد، ویدئویی 11 ثانیهای از او منتشر شد که در آن بعد از به زبان آوردن « بسم الله الرحمن الرحیم» به انگلیسی می گوید: « صفحه من را با نام کاربری @Ahmadinejad1956 دنبال کنید. آن صفحه من است. صلح و عشق ، بهترین آرزوها» لهجه انگلیسی احمدینژاد یادآور گفتار انگلیسی محمد علیآبادی رئیس سازمان تربیت بدنی دولت احمدینژاد بود که در نشست اوپک، واژگان انگلیسی را برای او به فارسی نوشته بودند تا او از روی آنها «انگلیسی» بخواند! از آنجایی که محمود احمدینژاد در دیدار با دیمیتری مدودف ، نخست وزیر سابق روسیه و رئیس جمهوری کنونی این کشور ، در پاسخ به سلام انگلیسی مدودف (Hello) گفت سلام علیکم و در جواب به پرسش
« حال شما چطور است؟ (How are you ) » نخست وزیر سابق روسیه، اظهار داشت: «بله(Yes) سال نو شما مبارک! » یا در نیویورک و به هنگام سخنرانی در دانشگاه کلمبیای این شهر وقتی مجری برنامه به او تذکر داد که وقتش به اتمام رسیده، اظهار داشت:« وان(one ) دقیقه» از همین روی، دور از ذهن به نظر نمیرسد که احمدینژاد نیز همانند علیآبادی در ویدئوی خود از روی متنی فارسی، انگلیسی خوانده باشد!
**چهارم)چاوز زنده میشود؟: چهارمین پست توئیتری رئیس دولتهای نهم و دهم در ارتباط با هوگو چاوز رئیس جمهوری فقید ونزوئلا بود؛ همان که احمدینژاد به هنگام فوتش
به کاراکاس سفر کرد و به دلجویی از خانواده چاوز پرداخت. به هر روی، علاقه احمدینژاد به چاوز غیر قابل کتمان است و حتی این مسئله در صفحههای شخصی او در شبکههای اجتماعی نیز نمود مییابد.
او اما در صفحه توئیتر خود این ارادت را به گونهای عجیب نشان داده است . احمدینژاد عنوان کرده:
« Chavez is alive unti- humanity is alive, freedom and truth is alive. He wil- retur- as freedom and justice wil- return.»
متن او به این معناست که:« چاوز زنده است تا زمانی که انسانیت است و آزادی و حقیقت زنده است. او باز خواهد گشت زمانی که آزادی و عدالت بازگردد» فارغ از به کارگیری دستور زبان ساده و واژگان کاملا ابتدایی در نگارش این متن، محتوای آن نیز عاری از معنا به نظر میرسد. دو جمله نخست که کاملا گنگ و مبهم است و جمله پایانی هم چاوز را شخصیتی خاص نشان میدهد که همگان در انتظار او هستند و او بالاخره ظهور خواهد کرد!
**
**جم)کاشت درخت با پیت حلبی!
پانزدهم اسفندماه مصادف با روز درختکاری، احمدینژاد به همراه اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی همچون سایر مردم، برای پاسداشت این روز، به کاشت نهال اما با «پیت حلبی» پرداختند! یعنی پیت حلبی حاوی نهال را درون خاک گذاشتند.
**
ششم) نامه به نگهبان سفارت: روز گذشته کاشف به عمل آمد که نامه ای که احمدینژاد به دونالد ترامپ فرستاده بود از در سفارت سوئیس به درون سفارتخانه وارد نشده و به دست فردی حقیقی از مردان سوئیسی نرسیده است و در اتاقک نگهبانی توسط نگهبان ایرانی آنجا نگهداری شده است. این خبر آنچنان اسفناک بود که خبرگزاری ایسنا با تیتر« حاشیه ذلتبار نامه احمدینژاد به ترامپ » آن را مخابره کرده است.
**هفتم) ما پستچی نیستیم! پس از آنکه مشخص شد نامه رئیس دولتهای نهم و دهم خطاب به رئیسجمهور آمریکا، تحویل نگهبان سفارت سوئیس در تهران (به عنوان حافظ منافع آمریکا در ایران) شده است، سفارت سوئیس با اعلام این خبر، به وزارت خارجه ایران گفت که «این سفارت و کشور متبوعش نقش نامهرسان ندارند.» این خبر از سوی احمدینژاد و رسانههای حامیاش تا هنگام به رشته تحریر درآوردن این سطور، مسکوت مانده است.
**جمع بندی
به نظر میرسد محمود احمدی نژاد در طول روزهای اخیر آنقدر عطش دیده شدن داشته که مراقب برخی رفتار و کردارهای خود نبوده است. بیتردید اگر او قدری با تامل اقدام می کرد و جوانب امر را میسنجید چنین گاف هایی را نمی داد. حال بایستی حدیث مفصل خواند از این مجمل. در واقع چنین رفتاری در دولت او نیز به کرات رخ داده است که برآورد هزینه های آن دشوار است و فقط می توان افسوس خورد.