اکبر ترکان:تریبون سر و صدا و هیاهو دست عدهای از شکستخوردگان در انتخابات سال 92 است/ دولت از مواضعش تا آخر دست نمیکشد
دولت یازدهم این روزها تحت فشار است. از سوی مخالفان نقد که نه، تخریب میشود و از سوی مدافعان نیز گهگاهی مورد نقد قرار میگیرد که چرا در زمینه سیاست داخلی ضعیف عمل میکند یا به فکر عمل به وعدههایش به جوانان مانند ورود زنان به ورزشگاه و آزادیهای اجتماعی نیست. بعد از تشییع پیکر شهدا در میدان بهارستان و توهین سخنران و مداح مراسم به رئیسجمهور و تیم هستهای، سراغ اکبر ترکان مشاور ارشد رئیسجمهور رفتیم تا با او درباره بدنه اجتماعی دولت، نگاه به منتقدان و تخریبگران و نحوه پاسخ به آنها صحبت کنیم.
روزنو :
دولت یازدهم این روزها تحت فشار است. از سوی مخالفان نقد که نه، تخریب میشود و از سوی مدافعان نیز گهگاهی مورد نقد قرار میگیرد که چرا در زمینه سیاست داخلی ضعیف عمل میکند یا به فکر عمل به وعدههایش به جوانان مانند ورود زنان به ورزشگاه و آزادیهای اجتماعی نیست. بعد از تشییع پیکر شهدا در میدان بهارستان و توهین سخنران و مداح مراسم به رئیسجمهور و تیم هستهای، سراغ اکبر ترکان مشاور ارشد رئیسجمهور رفتیم تا با او درباره بدنه اجتماعی دولت، نگاه به منتقدان و تخریبگران و نحوه پاسخ به آنها صحبت کنیم.
پارسال معمولا رئیسجمهور در سخنرانیها و تریبونها جواب منتقدان و گروههای تندرو را میداد. اما چند وقتی است بهخصوص در سال 94 به نظر میرسد با وجود افزایش فشارها بر دولت آقای روحانی تمایلی برای پاسخ دادن به منتقدان ندارد. دلیل این سکوت چیست؟
درباره نکتهای که شما میگویید مبنیبر اینکه آقای روحانی پارسال شخصا خودش از دولتش دفاع میکرد، باید بگویم به نظرم اینکه شخص رئیسجمهور بخواهد شخصا از دولت و عملکرد وزرای دولت دفاع کند، نشان از این میدهد که آن عدهای که باید از کار و برنامههایشان دفاع کنند، بهدرستی این کار را انجام نمیدهند. البته از این نکته نباید غافل شد که پاسخگویی رئیسجمهور به منتقدان و دفاع از تیم دولت یازدهم، نشان از فداکاری ایشان دارد.
اما در سکوت آقای روحانی کابینه هم تمایلی برای پاسخ به انتقادات ندارند. آیا دلیلش نگرانی از افزایش فشارهاست؟
بله، در بیشتر موارد که چنین بوده است. اگر یک نفر جوابهایی بدهد و یک عدهای نپسندند، ممکن است فردی که پاسخ منتقدان را داده است، تحت فشار قرار بگیرد. و همین امر موجب عقبنشینی همکاران دولت میشود و کار به جایی میرسد که شخص رئیسجمهور میآید و پاسخ منتقدان به عملکرد همکاران دولت را میدهد. اما معتقدم که چنین کاری مناسب نیست و اصولا در شأن و شخصیت رئیسجمهور نیست که بخواهد از عملکرد اعضای دولت در مقابل منتقدان و افرادی خاص دفاع کند، بلکه اعضای دولت باید خودشان در مقابل منتقدان موضع بگیرند و پاسخ آنها را بدهند. از طرفی قبول دارم که ممکن است فردای صحبتهای همکاران دولت، آنها از سوی افرادی خاص تحت فشار قرار بگیرند، اما در عین حال انتظار میرود همکاران دولت موضع انفعالی نگیرند و از توپ و تشر عدهای نترسند.
از واژه توپ و تشر استفاده کردید. افرادی که امروز به دولت یازدهم توپ و تشر میزنند، چه کسانی هستند؟
به صراحت بگویم این افراد بازندگان انتخابات هستند. یک فکری در انتخابات سال 92 برنده شده به نام اعتدال که سه محور را مد نظر دارد؛ اول تعامل با جهان، دوم رونق اقتصادی و سوم احیای اخلاق. این سه محور فکر، اعتدال و رای مردم بوده است. یعنی مردم در انتخابات سال 92 به فکر رونق اقتصادی رای دادند. در صورتی که بازندگان انتخابات چنین فکری را نداشتند، حالا تریبون سروصدا و هیاهو دست عدهای از شکستخوردگان در انتخابات سال 92 است. این افراد خیال میکنند هر کسی داد بزند تعداد آرای او بیشتر میشود. آرای این اشخاص در انتخابات مشخص شده و دادهایشان را هم در آن زمان زدهاند. ولی با داد و فریاد آرایشان بالا نمیرود. پس بهتر است که گروه اقلیت انتظار نداشته باشد که آقای رئیسجمهور بیاید در مسیر آنها. آنها فکر میکنند شلوغ کنند، رایشان بالا میرود. توجه کنید، آنها فحش میدهند و در مقابل آن فحش دادن آنها، مناسب نیست که رئیسجمهور به تنهایی بخواهد جواب آنها را بدهد، بلکه تاکید من این است که همه همکاران دولت باید جواب دهند. درست است که شاید سختیهایی داشته باشد اما با آقای روحانی کار کردن یعنی اینکه تصمیم بگیریم و عهد ببندیم تا آخر خط با او برویم. نباید بهگونهای باشد که افرادی به فکر منافع خود باشند و برای بعد از آقای روحانی هم فکر کنند. باید آرمانها و خط مشی آقای روحانی را قبول کنند و تا آخر با او بروند و تا آخر پای روحانی بمانند و در مسیر تردید به خودشان راه ندهند. در یک کلام بگویم که هر کسی تردید دارد نمیتواند تا انتهای مسیر بیاید. از طرفی آقای روحانی باید با توجه به همان سه مورد محوری اعتدال، مسیر را ادامه دهد. نکته دیگر این است که بعضیها خیال میکنند باید وسط هر چیزی را بگیرند و بگویند احیای نصف اخلاق، تعامل با نصف جهان. مگر میشود ما با نصف جهان تعامل داشته باشیم؟ محورهای اعتدال حد وسط ندارد.
گروههای تندرو در جامعه بذر یأس و ناامیدی کاشتهاند، در فضاهای اجتماعی، مجازی وغیره به نظر میرسد که مردم از دولت ناامید شدهاند. نظر شما در این رابطه چیست؟
به نظر بنده، مردم بسیار امیدوار هستند و از همه مهمتر اینکه مقام معظم رهبری نیز پشتیبان تیم دولت یازدهم هستند. واقعیت این نیست که مردم از دولت ناامید شدهاند، سیاست خارجی اهمیت دارد، چراکه رونق اقتصادی را در پی دارد. دو محور دیگر اعتدال، احیای اخلاق و تعامل با جهان بوده است. سوال من این است که آیا عملکرد دولت یازدهم در احیای اخلاق، واقعا عملکرد ضعیفی بوده است؟ آیا واقعا دکتر روحانی راستگویی را به جامعه برنگرداند؟ سوال من از آنهایی که میگویند مردم از دولت ناامید شدهاند این است که آیا دولت یازدهم، نشان نداد طرفدار شفافیت و انضباط مالی است؟ آیا دکتر حسن روحانی نشان نداد که طرفدار کار علمی و پژوهشی است؟ در رونق اقتصادی ما در بخش تورم دستاورد بینظیری داشتیم. درست است که در بخش رونق اقتصادی مشکلاتمان زیاد است. نباید اینگونه فکر کرد که چون دولتهای نهم و دهم رفتند، یک مرتبه با آمدن حسن روحانی، او یک کلید را میچرخاند و همه چیز میآید سر جای اولش.
اقتصاد، سیاست و... تبدیل شده بود به یک ویرانه و حالا حالاها جای کار دارد. هر روز یک چیز جدید کشف میکنیم. برای نمونه بانک مرکزی 35 میلیارد یورو نزد شرکت نیکو سپردهگذاری کرده و آنها آن را خرج کردهاند. اخیرا فهمیدهایم که هزاران میلیارد اوراق مشارکت در دولتهای نهم و دهم منتشر شده و تند تند دارند میآیند روی میز. چون بانکها ضامن هستند و بعد میشود بدهی دولت به بانک. در صورتی که دولت فعلی اصلا از این اوراق مشارکت بیخبر بوده اما الان سررسید میشود برای دولت یازدهم. اینها ویرانی پشت ویرانی است. نمیگویم درست نمیشود، درست میشود ولی ناامید نیستم و به دولت حسن روحانی اعتماد دارم. به اینکه روحانی حریف مشکلات است.
جوانان از دولت روحانی جدای بهبود اقتصاد، سیاست خارجی و... انتظاراتی داشته و دارند. از جمله درباره آزادیهای اجتماعی.
بگذارید به شما بگویم که من هم خیلی دلم میخواست این موضع همین الان حل شود، اما چون روز قبل بازی [والیبال] هیاهوگری زیادی شده بود، ممکن بود اتفاقاتی بیفتد و ذهنها از مسائل اصلی جامعه دور شود. این تصمیمی است که گرفته شده و حالا ممکن است یک روز دیرتر اجرایی شود. بنده خودم در شبکههای اجتماعی حضور دارم و شاهد صحبتهای جوانان و نظرات آنها هستم. خوب است که جوانان توجه کنند که آقای روحانی بزرگترین کاری که در حوزه سیاست داخلی و جوانان انجام داد، بازتعریف معروف و منکر بود. همیشه تا میگفتند امر به معروف یک چیز خاصی در ذهن میآمد. دکتر حسن روحانی تعریف واقعی این موضوع را یک بار دیگر انجام داد. ایشان گفت که بالا کشیدن پول مردم، اختلاس و دروغگویی منکر است، به کارگیری آدمهای غیرفنی و غیرحرفهای در مشاغل حساس منکر است. امانتداری نکردن در سپردههای مردم منکر است. نمیخواهم بگویم بقیه منکرها منکر نیست ولی این تعریف جدیدی است. نباید منکر را محدود کرد به موضوعات دیگر. منکرهای بزرگتری هست که نمیشود از آنها غفلت کرد. اینکه منکر را درجه دو و درجه یک بکنیم غلط است. این موضوع ورزش و جوانان، بسیار مهم است ولی اینکه همین الان این را حل کنیم و بهانه دست گروهی خاص بدهیم به نظرم درست نیست و نیاز به زمان دارد تا دولت زیر فشار نرود. شما توجه کنید که آقایی که در میدان بهارستان و تشییع پیکر شهدا به شخص حسن روحانی رئیسجمهور این مملکت توهین کرد، به این آدم کسی نگفت بالای چشمت ابرو است. این اشکال باعث میشود که دولت محتاط عمل کند.
آیا دولت تحت تاثیر فشارها از مواضع و وعدههایش عقبنشینی میکند؟
پیشبینی من این است که دولت از مواضعش عقبنشینی نمیکند و تا آخر پای وعدههایش میماند.