: شورای سیاستگذاری جریان اصلاحات از بدو تاسیس با چالشهایی مواجه بود؛ چالش اصلی درباره اعضای آن است و اینکه هر حزبی بنا بر داشتهها و تاثیرگذاری خود خواستار کرسیهای بیشتری دراین شورا هستند که سیاستهای راهبردی اصلاحطلبان را تعیین میکند. سال 94 بود که علی تاجرنیا، عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات گفت: «شورای سیاستگذاری مجموعهای از تمامی گروهها و شخصیتهای حقیقی اصلاحطلب است که با هدف انسجامبخشی و ساماندهی همه گروههای جریان اصلاحات تشکیل شده است.» او همچنین گفته بود: «با توجه به اینکه احتمال موازی کاری در بدنه تشکیلاتی اصلاحات وجود داشت و همچنین برای یک کاسه کردن ظرفیت اصلاحطلبان، طرح تشکیل شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان مطرح و هم از طرف رئیس دولت اصلاحات و هم از طرف شورای هماهنگی این شورا پذیرفته شد.» اما به مرور این شورا آن انسجام و وحدت اولیه خودش را از دست داد. از همان بدو تاسیس شورای سیاستگذاری بود که مسئولیت آن بر عهده محمدرضا عارف گذاشته شد که در آن زمان انتقاد جدی به این موضوع نبود، اما به مرور زمان برخی ساز مخالفت با ریاست او را به صدا در آوردند و پیشنهاد کردند که عبدا... نوری بر کرسی ریاست شورای سیاستگذاری بنشیند. محسن فراهانی در سال 96 اظهار داشت: «در شرایط کنونی که احزاب پرقدرت شکل نگرفتهاند تنها راه، تشکیل یک جبهه فراگیر است که بتواند پتانسیل احزاب و شخصیتهای اصلاحطلب را بروز و ظهور بخشد.» او افزود: «به جای شورای عالی فعلی، یک شورای عالی ناشی از سازماندهی و تشکیلات با اعضای شناخته شده با ظرفیتهای معلوم باشد. در ابتدا باید یک مانیفست مشترک تنظیم کرد و بعد براساس آن مانیفست اساسنامه جبهه را نوشت تا کسانی که آن را قبول دارند مشخص شوند. طبیعی است در چارچوب آن ضمن پذیرش اصول مشترک سهم و قدر هر شخصیت سیاسی و احزاب و انجمنها مشخص میشود. اداره این سازمان بر اساس مبنای دموکراتیک با رأی اکثریت خواهد بود. وزن افراد و احزاب و... در تشکیلات مشخص است و عملکرد این سازمان مورد تایید همه اعضا بدون هیچ نگرانی و گلهگذاری خواهد بود. هرچه سازمان شفافتر باشد، تاثیرگذاری آن بیشتر میشود و اقبال بیشتری با آن خواهد شد».
کد خبر: ۳۲۷۶۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۳۰