دکتر روحانی و موفقیت دیگری در نیویورک
دکترحسن روحانی عازم سفر نیویورک گردید تا یکبار دیگر امکان دستیابی به موفقیتهای چشمگیر در عرصه سیاست خارجی را امتحان نماید. سال گذشته رئیس جمهور نشان داد که چهره واقعی جمهوری اسلامی ایران نه آن بوده که در دولتهای نهم و دهم در جهان به نمایش گذاشته شد بلکه ایران صلحدوست، مخالف افراطیگری،خشونت و مشتاق به همکاری با جامعه جهانی در عرصههای مختلف است. همین پیام باعث گردید جامعه جهانی خسته از شعارهای توخالی و تنشآفرین گذشته، آغوش خود را باز نمود و باب همکاری در پرونده هستهای و سایر زمینههای سیاست خارجی آغاز گردید. کشورمان توانست بهجای مواجهه با تهدیدات نظامی هر قدم و نیمقد در منطقه و جهان و بهجای مشاهده تحریمهای اقتصادی، علمی و صنعتی، گره روابط مبتنی بر همکاری را باز نماید و رفتوآمدهای دیپلماتیک با ایران کمکم به حالت معمول درآید. در ظرف 10 ماه آثار موفقیتهای سیاستهای خارجی در اقتصاد، صنعت و اوضاع اجتماعی پدید آمد و اگرچه با اعمال نفوذ برخی تفکرات، دامنه این موفقیتها نتوانست وسعت یابد ولی بههر حال تکانی مثبت به همه ابعاد زندگی مردم وارد کرد و جامعه ایرانی آثار موفقیت این فرآیند را ملاحظه کرد. امسال دکتر روحانی در شرایط دیگری عازم نیویورک میشود تا کارهای شروعشده که تحتتاثیر برخی تردیدهای داخلی و خارجی دچار نوعی بنبست گردیده را سامانی مجدد دهد و شاید قطارموفقیت دوباره به ریل خود بازگردد. مهمترین دغدغه فکری رئیسجمهور در این سفر کماکان پرونده هستهای است زیرا مذاکرات هستهای ایران و گروه 1+5 از اواسط اجلاس وین6 دچار مشکلاتی شده که فضای اعتماد بین طرفین را دچار شکنندگی کرده است. غلبه بر این تردید و اثبات اراده مستحکم ایران مبنی بر ادامه همان روند گذشته در پرونده هستهای، وظیفه مهم رئیسجمهور در نیویورک بهشمار میرود تا حجت بر گروه 1+5 تمام گردیده و به برخی تحلیلهای رسانهای در غرب خاتمه داده شود. از موارد دیگر، طرح جایگاه ایران بین شرق و غرب است که با رویارویی این دو بلوک پس از درگیریهای اوکراین و برقراری تحریمهای اقتصادی- صنعتی غرب علیه روسیه و تقویت سازمان اقتصادی-امنیتی شانگهای از سوی روسیه و چین به صورت ملموستر و محسوستر درآمد. در این گیرودار با رفتوآمدهای وزرای اقتصادی- صنعتی ایران و روسیه اعلام گردید چندین یادداشت تفاهم و موافقتنامه به ارزش دهها میلیارد دلار بین دو کشور به امضا رسید و پیام سیاسی آن در غرب فضای سوءتفاهم بهوجود آورد. دکتر روحانی باید تلاش نماید نشان دهد گسترش روابط بین ایران و روسیه و چین ارتباطی به صفآرایی شرق و غرب ندارد و موضع کشورمان براساس سیاست نه شرقی نه غربی در چنین رویدادهایی حفظ بیطرفی است. از موارد دیگر که بیجهت فضای همکاری بین ایران و غرب را آلوده نمود، عدم دعوت ایران به اجلاس پاریس برای مقابله با داعش بود. ایران براساس ملاحظات منافع و امنیت ملی خود در سوریه و در عراق از حامیان مقابله با گروهک تروریستی داعش بود. هنگامی ایران این پرچم را برافراشت که همه کشورهای غربی و کشورهای منطقه در صف مقابل و در حمایت از داعش بودند اما وحشیگری داعش باعث گردید صف مقابل درهم فرو ریخت و دست همکاری به ایران دادند که آمریکا مهمترین بازیگر در این رابطه بود. با استنادبه گفته رسمی رئیسجمهور فرانسه، اعمال نفوذ و ایجاد فشار سیاسی عربستان و بقیه کشورهای عربی که خود حامی داعش بودند، باعث گردید از ایران دعوت به اجلاس پاریس ننمایند. دکتر روحانی در این مورد هم باید تلاش نماید که جبهه مستحکم منطقهای- بینالمللی علیه داعش را تقویت سازد تا جامعه جهانی بداند دولت اسلامی ادعایی داعش به هیچوجه اسلامی نیست و با منویات اسلام واقعی رابطهای ندارد تا فرهنگ اسلامهراسی در جهان تقویت نگردد. بیشک منافع دیگر این تلاش، بازگشت امنیت به سوریه و عراق است که مطابق با امنیت ملی ایران خواهد بود. در همین راستا مبارزه علیه خشونت و افراطیگری که سال قبل پرچم آن توسط رئیسجمهور ایران در سازمان ملل متحد برافراشته گردید، امسال هم باید با قوت در سخنرانی مجمع عمومی و در ملاقاتها و کمیسیونها مورد بحث قرار گیرد تا به صورت دیالوگی ثابت و مستمر از سوی ایران و کشورهای اسلامی در جامعه بینالمللی جا بیفتد و هیچ قرابتی بین تروریسم و وحشیگریهایی که به نام اسلام صورت میگیرد، تثبیت نگردد. در همین رابطه مظالم و وحشیگریهایی که رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم غزه بهکار گرفت و در پشت اعمال ننگین داعش پنهان و مغفول ماند باید در خاطره جهانیان ثبت گردد تا رژیم صهیونیستی اجازه نیابد این جرائم را تکرار نماید.
* سفیر و نماینده دائم اسبق ایران در سازمان ملل متحد- ژنو