به روز شده در: ۲۳ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۰
کد خبر: ۹۵۳۷۷
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۳ - ۲۹ شهريور ۱۳۹۳

احمد شیرزاد: روحانی، دست بسته به «نیویورک» نرود

روزنو :اگر قرار باشد رییس‌جمهور به «نیویورک» برود اما دستش برای ابتکار عمل سیاسی باز نباشد، به طوری که وقتی از این سفر بازگشت آماج حملات تندی قرار گیرد که..
در آستانه دور آتی مذاکرات از سوی برخی ناظران، اظهاراتی می‌شود که از به نتیجه‌نرسیدن مذاکرات در «نیویورک» حکایت می‌کند، این در حالی است که برگزاری این جلسات در حاشیه مجمع‌عمومی «سازمان‌ملل» و حضور رییس‌جمهوری این امید را ایجاد می‌کند که مقامات ایرانی از فرصت دیپلماتیک این اجلاس در راستای رسیدن به توافق بهره گیرند. «احمد شیرزاد» نماینده مجلس‌ششم و فعال سیاسی اصلاح‌طلب در رابطه با شرایط کنونی پرونده هسته‌ای و برگزاری مذاکرت در حاشیه اجلاس عمومی سازمان ملل با «شرق» به گفت‌وگو نشسته است:

‌ روند دور تازه مذاکرات هسته‌ای را که از روز پنجشنبه آغاز شده، چگونه ارزیابی می‌کنید؟
مذاکرات هسته‌ای با کشورهای 1+5 از نیمه ابتدایی و بعد از سفر آقای روحانی به «نیویورک» شتاب بسیار خوبی گرفت و به امضای توافق ژنو ختم شد و پیش‌بینی می‌شد در این دوره شش‌ماهه بتوانیم به یک توافق جامع دست یابیم. در ابتدا امید چندانی برای رسیدن به توافق نهایی وجود نداشت زیرا طرف مقابل هنوز به صورت جدی باور نکرده بود ایران خواهان حل‌وفصل موضوع هسته‌ای است. به مرور زمان این ناامیدی کنار رفت و یکی، دوماه ابتدای این دوره شش‌ماهه جدیت ایران برای غربی‌ها روشن شد و مذاکرات جدیت بیشتری گرفت. در این مدت چندبرخورد شدید بین دولت و وزارت خارجه و کنگره وجود داشت؛ به همین دلیل همزمان با مذاکرات، شاهد قطعنامه‌ها و تصمیم‌گیری‌هایی در کنگره آمریکا بودیم. رفته‌رفته امید‌ها برای رسیدن به نتیجه بیشتر شد اما در پایان دوره شش‌ماهه به توافق جامع نرسیدیم و همین موضوع باعث شد که در یکی، دوماه اخیر تغییر و تحول جدی در مذاکرات نبینیم.
‌ یعنی دوباره به بن‌بست نزدیک می‌شویم؟
در حال حاضر نیاز داریم به مذاکرات شتاب دهیم و این موضوع را فراموش نکنیم که منافع ما بیشتر از غربی‌ها در گرو توافق و به‌نتیجه‌رسیدن مذاکرات هسته‌ای است. شاید آنها بخواهند موضوع را سال‌ها ادامه دهند، اما ما باید با ارایه پیشنهاداتی به سمت توافق جامع برویم زیرا توافقات مقطعی برای ما سود زیادی ندارد و کار را طولانی می‌کند.
‌ طرف ایرانی باید چه کارکند؟
ما منافع قابل‌ملاحظه و چشمگیری در رسیدن به توافق داریم که باید آنها را دنبال کنیم، این دقیقا به معنی انعطاف نیست زیرا ما به‌قدر کافی انعطاف نشان داده‌ایم و اکنون باید در عرصه مانور و ارتباطات مستقیم دیپلماتیک بهتر عمل و یک بن‌بست‌گشایی جدی کنیم. بهتر است با حداقل انعطاف، بیشترین مانور را نشان دهیم. من فکر می‌کنم در عرصه دیپلماسی عمومی و تبلیغات باید چهره مثبت‌تری را از خود نشان دهیم تا با کمترین امتیازدادن‌ها کار را پیش ببریم.
‌ روش مناسب برای این کار چیست؟
باید در داخل ایران یک فضاسازی جدی کنیم و حصول توافق را یک درخواست ملی برای فیصله‌دادن به این بن‌بست هسته‌ای مطرح کنیم. اگر این کار را نکنیم، تنها صدای تندروها از داخل شنیده می‌شود که اگرچه به مذاکرات لطمه نمی‌زند، اما کار را برای مذاکره‌کنندگان سخت می‌کند زیرا هزینه ژست سیاسی افراطیون اصولگرا از جیب ملت پرداخت می‌شود.
‌ به مانور دیپلماتیک اشاره کردید، با توجه به اینکه این دور از مذاکرات در حاشیه مجمع‌عمومی «سازمان‌ملل» برگزار می‌شود و آقای روحانی نیز در «نیویورک» خواهند بود، فکر می‌کنید این حضور تا چه اندازه قدرت مانور ما را برای تاثیر‌گذاری بر روند مذاکرات افزایش می‌دهد؟
این یک فرصت طلایی است که نباید اجازه دهیم با تکرار حرف‌های کلیشه‌ای، بگذرد. مسوولان رده‌بالای کشور به‌ویژه شخص آقای روحانی باید بتوانند با مانور تبلیغاتی مناسب فضا را در جامعه جهانی به‌نفع ایران تغییر دهند. باید فضایی ایجاد شود که همکاری با ایران به‌نوعی افتخار و مزیت به حساب ‌آید و از این شرایط که حتی وزارت خارجه آمریکا همکاری با ایران را در مورد داعش کتمان می‌کند؛ خارج شویم.
‌ اما منتقدان توافق «ژنو» مدعی هستند بعد از این توافق، شاهد افزایش دامنه شمول تحریم‌ها بودیم.
ما نباید روی یک موضوع حاشیه‌ای تمرکز و روند کلی مذاکرات را فراموش کنیم زیرا ما در مقابل خود یک ملغمه از گرایش‌های سیاسی در جهان را داریم و این ما هستیم که باید بتوانیم بر تعداد موافقان بیفزاییم و مخالفان را منزوی کنیم. تشدید نسبی برخی از تحریم‌ها نیز ناشی از همین فضای جهانی بود و کاری که می‌توانیم انجام دهیم؛ به دست‌گرفتن ابتکار عمل و خنثی‌کردن آثار منفی این فرازونشیب‌های مقطعی است.
‌ فکر می‌کنید توافق روی اینکه مذاکرات در «نیویورک» از سر گرفته شود را می‌توان یکی از نشانه‌های توافق کلی دانست؟
معمولا در دوران آقای‌جلیلی نیز در مورد مکان به توافق می‌رسیدیم اما نکته قابل‌توجه این است که برگزاری جلسات در خاک ایران و کشورهای مقابل، حصول نتیجه را نزدیک‌تر می‌کند، به همین خاطر این امر را یک نکته مثبت تلقی می‌کنم.
‌ حضور روسای دولت‌ها در مجمع‌عمومی «سازمان‌ملل» می‌تواند در تسریع تصمیم‌گیری‌ها و هماهنگی‌های مذاکرات نقش داشته باشد؟
گمان نمی‌کنم، به لحاظ کارشناسی معمولا اینطور نیست که وقتی روسای‌جمهوری کنار هم باشند بتوانند همان‌جا تصمیم بگیرند اما کنار هم قرارگرفتن روسای دولت‌ها می‌تواند فضاها را تغییر دهد و این نکته مثبتی است. در مورد سرعت تصمیم‌گیری‌ها تغییر مهمی ایجاد نمی‌شود زیرا روسای دولت‌هایی که درست تصمیم می‌گیرند با سرعت و بدون فکر و کارشناسی این کار را نمی‌کنند.
‌ با این تفاسیر شما چه اندازه به نتیجه‌بخشی مذاکرات خوشبین هستید؟
من با توجه به شرایط موجود و ملاقات‌های دوجانبه‌ای که در این مدت انجام شده است، به این مذاکرات امیدوارم.
‌ اجازه دهید به اجلاس مجمع‌عمومی «سازمان‌ملل» و نحوه بهره‌گیری از این فرصت بپردازیم. به‌نظر شما تصمیم رییس‌جمهور برای حضور در این اجلاس چقدر به برگزاری مذاکرات هسته‌ای در «نیویورک» مربوط می‌شود؟
شاید اینطور باشد اما من اعتقاد دارم آقای رییس‌جمهور باید از این فرصت استفاده بهتری کند و خیز بلندتری بردارد تا رفع مشکلات در مذاکرات هسته‌ای نیز در کنار آن حاصل شود. منظور از خیز بلندتر این نیست که یکباره اعلام کنیم با همه کشورها تعامل می‌کنیم و... این ممکن نیست و کسی هم باور نمی‌کند اما توقع ما از این حضور خیلی ساده است.
‌ این توقع ساده چیست؟
انتظار داریم رییس‌جمهور کشور ما نیز در جریان ملاقات‌های تشریفاتی بتواند مانند دیگر روسای‌جمهور عمل کند؛ بتواند با دیگران تعارف کند، در یک مراسم رسمی کنار دیگران بنشیند و صحبت کند، با دیگران دست بدهد و... . این نگاه که با تخطئه و فاصله‌گرفتن از دیگران ابهت ما بالا می‌رود را باید تغییر داد. به نظر من اصلا لازم نیست که روحانی به «نیویورک» برود و در مذاکرات برگ خیلی مهمی را رو کند. کافی است که در سطح تشریفاتی معمول ظاهر شود و این موضوع ساده، یخ بسیاری از روابط را ذوب و روی مذاکرات نیز تاثیر‌گذار خواهد بود.
‌اگر ایران و دولت یازدهم هدف اصلی خود را در این اجلاس همان ادامه سیاست‌های تنش‌زدایی و از میان‌بردن ایران‌هراسی قرار دهد، به نتایجی می‌رسیم که در جهت رفع مشکلات هسته‌ای نیز به کار آید؟
صددرصد، بحث این است که ما باید به دنیا ثابت کنیم کشوری متعارف و معمولی هستیم و قصد داریم با تلاش و کوشش جوانان و متخصصان خود به توسعه دست پیدا کنیم. بر برقراری روابط صلح‌آمیز و دوستانه با دنیا تاکید داریم و ادعای تحول دنیا را نداریم. همین پیام ساده بسیار مهم است.
شاید انتظار زیادی باشد که بخواهیم همه این مسایل در یک سفر و یک حضور حل شود زیرا برخی از این موضوعات نیاز به زمان بیشتری دارد اما اگر قرار باشد رییس‌جمهور دست‌بسته برود، بهتر است به رفتن مقامات رسمی دیگر اکتفا کنیم. مردم ایران نیز انتظار دارند روحانی با ابتکار عمل سیاسی برود تا بتواند گره‌ای را باز کند، فضایی جدید پدید آورد و تغییری ایجاد شود. در
غیر این‌صورت رفتن ایشان و خواندن یک نطق رسمی دردی را دوا نمی‌کند. به نظر من نتیجه حضور رییس‌جمهور در مجمع‌عمومی «سازمان‌ملل» کاملا به نحوه حضور وی بستگی دارد و به نظر من در مورد نحوه حضور روحانی در این اجلاس اماواگرهایی وجود دارد.
‌ منظور از این اماواگر‌ها همان اختیارات رییس‌جمهوری است؟
بله، اگر قرار باشد رییس‌جمهور به «نیویورک» برود اما دستش برای ابتکار عمل سیاسی باز نباشد، به طوری که وقتی از این سفر بازگشت آماج حملات تندی قرار گیرد که چرا به یک نفر لبخند زد یا با یک نفر دست داد و... بهتر است که اصلا در این اجلاس شرکت نکند اما اگر قرار است برود و کاری برای مملکت انجام دهد باید با دست باز برود. همه ما می‌دانیم که مجمع‌عمومی «سازمان‌ملل» یا گردهمایی‌های مشابه، بیشتر جنبه تشریفاتی دارد و خیلی جدی و کاری نیست. اما همین جنبه تشریفاتی کم‌اهمیت نیست. حتی لبخندها، صحبت‌ها و شوخی‌های روسای‌جمهور معنی‌دار است و در تغییر فضا‌ها اثرگذار خواهد بود.
‌ تفاوت حضور آقای‌روحانی به‌عنوان رییس‌جمهور ایران (با توجه به سابقه حضور سال قبل) با دولت گذشته چیست؟
متاسفانه ما دوران تلخی را پشت‌سر گذاشته‌ایم و تصور جهانیان در دوران احمدی‌نژاد از ایران یک چهره عبوس، درهم‌گرفته و دنیابه‌هم‌بریز بود. تقریبا صحبت‌هایی که وی در مجمع‌عمومی می‌کرد به طور کلی در این رابطه بود که مدیریت حاکم بر جهان مشکل دارد و این مدیریت را به ما بسپارید تا به آن سامان دهیم. البته دیدیم مدیریت ایشان چه بلایی سر کشور خودمان آورد. لحن کلام و نحوه صحبت احمدی‌نژاد چهره نامطلوبی را از ایران ترسیم کرده بود و اکنون نیاز داریم که رییس‌جمهور ما حداقل به دنیا لبخند بزند و نمی‌خواهیم بیش از این کاری کنند.
‌ یعنی همان کاری که سال قبل کردند؟
توجه داشته باشید سال گذشته آقای‌روحانی در بازگشت از «سازمان‌ملل» آماج حملات تندی قرار گرفت و متاسفانه این حملات در خارج از کشور نیز منعکس می‌شود و رشته‌های رییس‌جمهور را پنبه می‌کند. بنابراین اگر این اتفاق تکرار شود بهتر است اصلا به این اجلاس نرود. زیرا رفتن و اتخاذ همان مواضع رسمی و محتاطانه دستاورد مهمی ندارد.
‌ بنابراین معتقدید نرفتن به این اجلاس بهتر از رفتن بدون ابتکارعمل است.
بله، نیازی نیست که هرسال رییس‌جمهور به این اجلاس برود. آقای‌ظریف به‌عنوان نماینده رسمی ایران می‌رود و به همان شیوه عمل می‌کند.
‌ به نظر شما رییس‌جمهور برای ازمیان‌بردن این فضا باید چه اقدامی انجام دهد؟
هیچ دولتی برای یک عمل سیاسی از مخالفان خود اجازه نمی‌گیرد و این اصلا معنی‌دار نیست. به‌ویژه در سیاست خارجی موضع‌گیری‌ها، روابط و تعاملات با دیگران به دولت مربوط می‌شود بنابراین رییس‌جمهور نباید اجازه دهد این مخالفت‌ها در رویکرد دولت تاثیر گذارد. روحانی باید کار خودش را انجام دهد و با ملت صحبت کند. این صحبت با مردم به این معنی نیست که ابتکارات خود را قبل از سفر بازگو کنند زیرا از سوی مخالفان فضاسازی می‌شود اما انتظار داریم بروند و کار جدیدی را ارایه دهند و به همان رفتارهای کلیشه‌ای اکتفا نکنند.
‌ منظور از این کار تازه، تغییر مواضع کشور درخصوص تعاملات جهانی است؟
خیر، روشن است که مواضع اصولی ما به این راحتی و با تغییر دولت، دگرگون نمی‌شود. به‌عنوان نمونه ما درخصوص مسایل منطقه مواضعی داریم که هیچ‌وقت نمی‌تواند تغییرات ناگهانی داشته باشد اما می‌توان در صحنه دیپلماسی با روش‌های جدیدی وارد شد و ابتکار عمل داشت.
روحانی باید بداند رییس‌جمهور کشور است و اگر بخواهد از برخی روزنامه‌ها و رسانه‌های داخلی اجازه بگیرد که دیگر رییس‌جمهور نیست. وی باید به پشتوانه ملت حاضر شود و موضع‌گیری کند. تردیدی نیست که در مورد مسایلی که به کل نظام مربوط می‌شود باید ارگان‌های دیگری در داخل کشور فراهم شود. نفس این هماهنگی منفی نیست و در همه کشورها حتی آمریکا نیز همین‌طور است اما این نباید در فرآیند برنامه‌های دیپلماتیک دولت تاثیر عمده‌ای داشته باشد.
‌ با فرض حضور مبتکرانه رییس‌جمهوری به چقدر زمان نیاز داریم تا اثرات آن را در تعاملات بین‌المللی مشاهده کنیم؟
هم‌اکنون نیز از سوی دنیا تمایل برقراری رابطه با ایران وجود دارد اما فضاسازی‌های منفی مانع تحقق آن می‌شود. در همین بحث ائتلاف بین‌المللی علیه داعش، علیه ما خیلی ژست‌های منفی گرفتند و اینها در شأن ایران نیست. آنها در عین حال که می‌دانند بدون همکاری ایران به نتیجه نمی‌رسند و به این همکاری تن می‌دهند، در سطح تبلیغاتی شیوه دیگری در پیش می‌گیرند و برای راضی‌ نگاه‌داشتن مخالفان خود هرکلام توهین‌آمیزی را در مورد ما به کار می‌برند.
‌ اما این موضوعی نیست که ایران تاکنون در مورد آن تلاش نکرده باشد. به‌عنوان نمونه در مورد موضوع مقابله با تروریسم و امنیت منطقه که در واقع حوزه مشترک منافع ما و غرب و آمریکاست بارها بر مواضع ضد تروریسم خود تاکید کرده‌ایم اما در عمل اتفاق دیگری می‌افتد و ما حتی در ائتلاف‌های علیه داعش شرکت داده نمی‌شویم، دلیل این امر چیست؟ این منافع مشترک چرا ما را به سمت تفاهم و توافق برد – برد نمی‌برد؟
ما در بحث‌های تروریسم و افراطی‌گری در سطح منطقه مواضع اصولی داریم که مورد قبول مردم است و باید از این مواضع بهره‌، بگیریم. من باورم نمی‌شود که یک ائتلاف جهانی و منطقه‌ای بدون ایران به نتیجه برسد، خود آنها هم این را می‌دانند اما اتفاقی که می‌افتد این است که به صورت ناگفته‌ای با ایران برای همکاری توافق می‌کنند و سال‌ها بعد هم می‌گویند در این موارد همکاری کردیم، مثل اتفاقی که درخصوص کنارگذاشتن طالبان افتاد. اما مشکل این است که در سطح تبلیغاتی آنچنان در مورد ایران صحبت می‌کنند که گویا ایران یک کشور پنج‌میلیونی کم‌اهمیت است. درحالی که همه ما می‌دانیم اینطور نیست. این فضا باید تغییر کند.
منبع: شرق
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز