رسول منتجبنيا: اصلاحطلبان از انتخابات مجلس نهم درس گرفتند/ آقاي رييسجمهور نبايد كوتاه بيايد
شكي نيست كه تعامل و هماهنگي بين قواي سهگانه و نهادهاي انقلاب لازم و ضروري است و اساسا شرط موفقيت قوا در هماهنگي ميان آنهاست. تعارض و تقابل بين قوا موجب از بين رفتن مصالح و منافع كشور و معطل ماندن امور كشور ميشود.
روزنو : اقليت مخالفان دولت تصور ميكنند كه گويي هيچ انتخاباتي صورت نگرفته و هيچ شخصي جابهجا نشده است. اينها انتظار دارند تمام مهرههاي دولت قبل سر جاي خودشان بمانند و هيچ تغييري صورت نگيرد و هيچ سياستي هم عوض نشود. اين يك حرف و انتظار نابجا و نا به حقي است. اينها توجه ندارند كه مردم كانديدايي تحولخواه انتخاب كردهاند و بر سينه طرفداران دولت گذشته و كانديداي آنها دست رد زدهاند و جريان جديدي را انتخاب كردهاند. اينها انتظار داشتند رييسجمهور دربست در اختيارشان باشد. اين جريان در واقع مخالف خواسته مردم و كليت جامعه است. انتظار اين جريان به حدي است كه با وجود آنكه درصدي از خواستههايشان مثل هماهنگي وزرا با آنها صورت گرفته و بر خلاف رويه 35 سال گذشته براي انتخاب فرمانداران، استانداران و مديران كل با نمايندگان همفكري شده و ميشود و تلاش شده تا نظرات آنها تامين شود ولي فراتر از اين را ميطلبند.
يكي از جلوههاي كارشكني اقليت مخالفان دولت در مجلس تهديد به استيضاح وزيران بوده است. از همان ابتدا هر وزيري كه با خواستههاي آنها هماهنگ نبود، بعد از سوال و اين بدعت بنا گذاشته جديد به نام كارت زرد، آنها را تهديد به استيضاح كردند و همواره شمشير استيضاح را بالاي سر وزرا نگه داشتند تا آنها با ترس و لرز رفتار كنند و نتوانند قدمي مثبت و موثر بردارند. وزراي متعددي را تا به حال تهديد به اسـتيضاح كردهانـد
اين جريان چون نتوانسته به تمام خواستههايش برسد، راه تقابل را در پيش گرفته و تلاش ميكند دولت را فلج و فشل كند، كارنامه دولت را ناكارآمد جلوه دهد، به مردم القا كند كه دولت مورد انتخاب آنها ضعيف و ناتوان است. اين خط مشي و استراتژي آنهاست. تمام اين تلاشها در جهت پراكنده كردن حواس وزرا و بهم ريختن اعصاب آنها و مشغول كردن رييسجمهور و دولت براي دست از كار و تلاش كشيدن است. سوالهاي فراوان از وزرا كه ابدا قابل مقايسه با مجلسهاي گذشته يا همين مجلس با دولت گذشته نيست، دعوتهاي فراوان وزرا به كميسيونها ، سرگرم كردن آنها و بازداشتن وزرا از تلاش، كوشش و فعاليت فقط بخشي از كارشكنيهاي آنها به شمار ميرود
رابطه دولت و مجلس پس از استيضاح وزير علوم به نظر ميرسد وارد فاز جديدي شده است و تقابل در آن بيش از تعامل به چشم ميخورد. اينكه روابط آينده مجلس با دولت چگونه خواهد بود و از اين تقابل چه عايد كشور خواهد شد و در پيش گرفتن چه نوع استراتژي از سوي دولت ميتواند اثرات ناشي از تقابل را كم كند و سوالهاي بسياري ديگر در همين ارتباط موضوع گفتوگوي ما با رسول منتجبنيا، نماينده پيشين مجلس بوده است. اين نماينده اسبق مجلس ايستادگي بر مواضع و شعارها را تنها راه شكست نخوردن دولت يازدهم ميداند.
با توجه به اينكه موفقيت دولت نيازمند تعامل با مجلس است، رابطه مجلس و دولت يازدهم را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ آيا مجلس توانسته به دولت براي پيشبرد امور كمك كند؟
شكي نيست كه تعامل و هماهنگي بين قواي سهگانه و نهادهاي انقلاب لازم و ضروري است و اساسا شرط موفقيت قوا در هماهنگي ميان آنهاست. تعارض و تقابل بين قوا موجب از بين رفتن مصالح و منافع كشور و معطل ماندن امور كشور ميشود. مثل دوره گذشته دولت كه قواي سه گانه در برابر هم قرار گرفته بودند و قسمتي از وقت و نيروي شان صرف دفاع از خود و پاسخگويي به هم ميشد. بنابراين تعامل و هماهنگي قوا چون همه عضو پيكر واحد نظام هستند امري ضروري و لازم است. در مجلس به دليل تعدد نمايندگان كه چيزي در حدود 290 نفر هستند و سلايق مختلفي كه ميان آنها وجود دارد، طبيعي است گاهي مطالبي بيان يا اقداماتي صورت گيرد كه اين اصل را خدشهدار كند. اما اين مساله در جايي غيرطبيعي و نگرانكننده است كه مثلا يك نماينده انتظاراتي فراتر از حد قانوني از دولت داشته باشد. يا به طور مثال تعدادي از نمايندگان مصمم شوند اقدام و حركتي عليه دولت صورت دهند، طبيعي است كه اين موضوع به دليل اينكه اقدام و انتظاري غيرقانوني است، ميتواند منشأ خيلي از مسائل باشد. اين موضوع براي دو قوه ديگر هم صادق است و اگر جزيي از دو قوه ديگر هم، چنين حركاتي داشته باشند و فرضا وزيري يا وزرايي عليه مجلس يا قوه قضاييه رفتاري غيرقانوني داشته باشند، به اختلال و اشكال منجر ميشود و از آنها هم پذيرفته نخواهد بود. لذا اين تعامل و هماهنگي شرط موفقيت همه قوا و كليت نظام جمهوري اسلامي بوده است و همه بايد روي اين مساله تكيه و براي رسيدن به آن تلاش كنند. سازوكارهايي مثل تعيين شورا يا فردي از سوي مقام معظم رهبري براي هماهنگي ميان قوا كه در گذشته به وجود ميآمد به اين دليل بود كه سه قوه يا نميتوانستند يا حاضر نبودند تعامل ميان آنها برقرار شود.
آيا اين تعامل و هماهنگي ميان قوا كه جنابعالي بر آن تاكيد داريد ميان دولت و مجلس توانسته شكل بگيرد؟ چون با توجه به سوالهاي متعدد نمايندگان از وزرا و حتي استيضاح يكي از وزراي دولت توسط مجلس به نظر ميرسد چندان برقرار نبوده است.
در حال حاضر در مجلس شوراي اسلامي اين تعامل در مديريت مجلس وجود دارد. يعني كليت مجلس، هيات رييسه، رياست مجلس و اغلب روساي كميسيونها با كليت دولت هماهنگ هستند و مشكلي با هم ندارند. فقط اقليتي در مجلس حضور دارند كه با دولت مشكل بنيادين دارند. ريشه اين مشكل هم از زماني بود كه در انتخابات رياستجمهوري برخلاف انتظارات، كانديداي مورد تاييدشان راي نياورد و رقيب آنها پيروز شد. در انتخابات رياستجمهوري دوره يازدهم، مردم اقبال زيادي به دكتر روحاني نشان دادند و بعد از انتخابات اين گروه اقليت به جاي اينكه در كار، روش و منش خودشان تجديد نظر و خود را با جامعه هماهنك كنند، تلاش كردند با منتخب ملت در تقابل قرار گيرند.
اين گروه اقليتي كه جنابعالي به آن اشاره داريد از دولت چه خواستهها و انتظاراتي دارد كه تاكنون در تعامل و هماهنگي با آن طفره رفته و سرباز زده؟
اين گروه اقليت در وهله اول تلاش كرد، رييسجمهور و وزرا را وادار به تسليم در برابر خود كند تا هرچه آنها خواستند انجام گيرد. آنها ميخواستند تمام وزرا، استانداران، فرمانداران و مديران كل مورد قبول اين اقليت باشند. جالب اينجاست كه اين اقليت از حاميان پروپاقرص دولت گذشته هم محسوب ميشوند. معناي رفتارها، حرفها و انتظارات اين جريان اين است كه انتخابات يازدهم رياستجمهوري را بايد كان لم يكن فرض كرد و قلم بطلان بر آن كشيد. اين گروه تصور ميكنند كه گويي هيچ انتخاباتي صورت نگرفته و هيچ شخصي جابهجا نشده است. اينها انتظار دارند تمام مهرههاي دولت قبل سر جاي خودشان بمانند و هيچ تغييري صورت نگيرد و هيچ سياستي هم عوض نشود. اين يك حرف و انتظار نابجا و نا به حقي است. اينها توجه ندارند كه مردم كانديدايي تحولخواه انتخاب كردهاند و بر سينه طرفداران دولت گذشته و كانديداي آنها دست رد زدهاند و جريان جديدي را انتخاب كردهاند. اينها انتظار داشتند رييسجمهور دربست در اختيارشان باشد. اين جريان در واقع مخالف خواسته مردم و كليت جامعه است. انتظار اين جريان به حدي است كه با وجود آنكه درصدي از خواستههايشان مثل هماهنگي وزرا با آنها صورت گرفته و بر خلاف رويه 35 سال گذشته براي انتخاب فرمانداران، استانداران و مديران كل با نمايندگان همفكري شده و ميشود و تلاش شده تا نظرات آنها تامين شود ولي فراتر از اين را ميطلبند.
با توجه به اينكه شما معتقديد دولت يازدهم سعي كرده همفكريهايي با اين جريان داشته باشد، پس چرا با دولت از در تعامل وارد نميشود؟ به عبارتي ديگر هدف اين جريان از تقابل با دولت چيست، چه انگيزهيي از رفتارهاي تعاملگريز خود دارند؟
اين جريان چون نتوانسته به تمام خواستههايش برسد، راه تقابل را در پيش گرفته و تلاش ميكند دولت را فلج و فشل كند، كارنامه دولت را ناكارآمد جلوه دهد، به مردم القا كند كه دولت مورد انتخاب آنها ضعيف و ناتوان است. اين خط مشي و استراتژي آنهاست. تمام اين تلاشها در جهت پراكنده كردن حواس وزرا و به هم ريختن اعصاب آنها و مشغول كردن رييسجمهور و دولت براي دست از كار و تلاش كشيدن است. سوالهاي فراوان از وزرا كه ابدا قابل مقايسه با مجلسهاي گذشته يا همين مجلس با دولت گذشته نيست، دعوتهاي فراوان وزرا به كميسيونها براي مشغول كردن آنها، سرگرم كردن آنها و بازداشتن وزرا از تلاش، كوشش و فعاليت فقط بخشي از كارشكنيهاي آنها به شمار ميرود.
يعني معتقديد، استيضاح وزير علوم هم برمبناي اين استراتژي بوده است؟
يكي از جلوههاي اين كارشكني تهديد به استيضاح وزيران بوده است. از همان ابتدا هر وزيري كه با خواستههاي آنها هماهنگ نبود، بعد از سوال و اين بدعت بنا گذاشته جديد به نام كارت زرد، آنهـــا را تهديد به استيضاح كردند و همواره شمشير استيضاح را بالاي سر وزرا نگه داشتند تا آنها با ترس و لرز رفتـار كنند و نتواننـــد قدمي مثبت و موثر بردارند. وزراي متعددي را تا به حال تهديد به استيضاح كردهاند. در شرايطي كه كشور در آستانه گشايش دانشگاههاست و افكار بايد متمايل به آموزش عالي و آموزش پرورش باشد كه خللي در انجام امور در وزارت علوم ايجاد نشود و در شرايطي كه دنيا و منطقه وضع به هم ريختهيي دارد و قضاياي مختلقي به وجود آمده، آنها آمدند يك مساله حاد داخلي را مطرح كردند و قضيه استيضاح وزير علوم را شكل دادند و مدت چند ماه اين قضيه را كش دادند و با رايزنيها و وساطت بزرگان قانع نشدند و سرانجام رفتند وارد قضيه استيضاح شدند.
با توجه به استراتژي ناكارآمد كردن دولت اعتدال از سوي جريان اقليت مجلس كه شما بر آن اصرار داريد، براي آنكه اين استراتژي بياثر شود چه موضعي از سوي دولت ميتواند تاثيرگذار باشد؟ به عبارتي دولت چه عملي بايد در تعامل يا تقابل با مجلس انجام دهد كه از استراتژي جريان مقابل در امان بماند؟
دولت محترم و به خصوص شخص رييسجمهور بايد از يك طرف بر مواضع، شعارها و سياستهاي خودشان پافشاري و ايستادگي كنند و هرگز كوتاه نيايند. كوتاه آمدن يعني پذيرفتن شكست. كوتاه آمدن يعني تو دهني زدن به مردم و خواستههاي آنها. كوتاه آمدن يعني پايمال كردن آراي فرد فرد مردمي كه با انتظار و اميد به اين دولت راي دادهاند. لذا دولت نبايد هرگز كوتاه بيايد و بر سر مواضع به حق و قانوني خود پافشاري كند. خوشبختانه دولت فعلي مورد اقبال اكثريت مردم، خواص و نخبگان جامعه بوده و از گفتمان، روش و منش آقاي دكتر روحاني تحسين و تمجيد ميكنند. از سوي ديگر بايد مواظب و مراقب باشند كارشكنيها، خللي در پيشبرد امور ايجاد نكند يعني جوري نشود كه رييسجمهور و وزرا مجبور شوند بخش زيادي از وقتشان را صرف مانعتراشيهاي مخالفان و تخريبكنندگان كنند. خوب است كه يك گروهي تشكيل شود كه حرفهاي اقليت مجلس را بشنوند، اگر حرف حسابي داشت بپذيرد و اگر انتقادي داشتند و قابل پاسخ دادن بود، پاسخ دهند. خلاصه بهتر است به شكلي منطقي با آنها برخورد كنند ولي وقت زيادي را صرف كارشكنيهاي آنها نكنند.
با توجه به اينكه شما سابقه نمايندگي مجلس را داشتهايد آيا فكر ميكنيد در قبال كارشكنيهايي كه از سوي برخي از نمايندگان مجلس عليه دولت صورت ميگيرد، دولت ميتواند از اعمالي پيشگيرانه بهره گيرد؟ اصولا رفتارهاي پيشگيرانه ميتواند مفيد باشد؟
بخشي از كارشكنيها اصولا قابل پيشگيري نيست. وقتي نمايندهيي بخواهد در قبال دولت كارشكني كند طبيعي است كه كاري از دست كسي بر نميآيد. ولي حتيالامكان بايد از هر وسيلهيي براي اقناع مخالفان و دفع خطراتي كه از افراطيون متوجه دولت و نظام ميشود، استفاده كرد. مثلا بد نيست رايزنيهاي دولت با مجلس بيشتر شود تا نمايندگان تحت تاثير جوسازي جريان افراطي قرار نگيرند. متاسفانه در استيضاح اخير اين جريان، تعدادي از نمايندگان را تحت تاثير قرار داد. بايد تلاش كرد تا اكثريت نمايندگان اقناع و به آنها ثابت شود كه اين جريان حسن نيت ندارند، هدفشان كارشكني است.
در پيش گرفتن ادبيات تهاجمي از سوي رييس دولت كه چندي قبل نمونه آن صورت گرفت تا چه اندازه ميتواند در مواجهه با اين جريان موثر باشد؟
آنها در دولت گذشته نشان دادند كه ادبياتشان فرهنگ بيادبي، توهين و تخريب است. آقاي رييسجمهور و وزرا بايد همواره از فرهنگ مترقي و پيشرفته خودشان كه مورد اقبال همه مردم است بهره گيرد و خداي نكرده از آن دست نكشد. بهترين شيوه براي مقابله با اين جريان، تلاش دولت براي حل مشكلات مردم است. در اين صورت اگر اين جريان در يك سال و اندي از عمر باقيمانده مجلس هم بخواهند سنگاندازي كنند و به هر حشيش و وسيلهيي متوسل شوند، محكوم به شكست هستند و موفق نخواهند شد.
بخشي از آنچه امروزه دولت تحولخواه با آن مواجه است به نظر ميرسد تا اندازهيي به رفتار منفعلانه اصلاحطلبان در انتخابات مجلس در دوره گذشته هم بيارتباط نيست. اگر اصلاحطلبان در انتخابات مجلس شركت ميكردند آيا وضع دولت در مجلس بهتر از آنچه امروز به نظر ميرسد، نبود؟
در دوره نهم مجلس شوراي اسلامي اصلاحطلبها حضور پيدا نكردند. نه اينكه راي نياوردند بلكه كانديدا نشدند و حضور پيدا نكردند و حتي شخص آقاي خاتمي در يكي از شهرهاي كوچك راي داد و در انتخابات شركت كرد و آن سروصداها راه افتاد چون اصلاحطلبها در يك شرايطي قرار گرفته بودند كه علاقهيي به كانديدا شدن و ايستادن نداشتند از اين جهت برنده انتخابات جناح اصولگرا شد و در اين ميان افراطيون هم با تكيه بر امكانات دولتي وارد مجلس و هم ميداندار بعضي از قضايا شدند. اگر اصلاحطلبها در انتخابات حضور داشتند، قطعا مجلس چنين وضعيتي نداشت و يك توازن و تعادل قابل قبولي در مجلس به وجود ميآمد.
خب الان هم انتخابات آينده مجلس در پيش است، اصلاحطلبها برنامه خاصي براي شركت در اين انتخابات دارند؟
حتما اصلاحطلبها حضور فعال خواهند داشت شرايط اجتماعي به نفع جريان اصلاحات و جريان اعتدال گراست و بايد با هماهنگي و يكدلي بين كليه اصلاحطلبها و اعتدالگراها در انتخابات شركت كرد. من مطمئن هستم اگر اين وحدت، يكدلي و يكپارچگي به وجود آيد مجلس آينده خوبي در پيش رو خواهيم داشت. همان مجلسي كه امام ميخواست، همان مجلسي كه اقتضاي قانون اساسي است.
يعني اصلاحطلبها از عدم شركت در انتخابات آخرين دوره مجلس درس گرفتهاند و در انتخابات آينده براي شركت در آن برنامه جدي دارند؟
حتما و من مطمئن هستم كه با وحدت و انسجام اگر وارد شوند اكثريت كرسيهاي مجلس را به خودشان اختصاص خواهند داد.
زوم
پروژه جريان افراطي و اقليت مجلس نهم محكوم به شكست است
بايد به اكثريت نمايندگان مجلس ثابت شود كه گروه اقليت مخالف دولت حسن نيت ندارد
كوتاه آمدن دولت، يعني پذيرفتن شكست
اصلاحطلبها در انتخابات مجلس حتما حضور فعال خواهند داشت
شرايط اجتماعي به نفع جريان اصلاحات و جريان اعتدال گراست
اگر اصلاحطلبان در انتخابات مجلس نهم شركت ميكردند الان شاهد مجلس ديگري بوديم
ناكارآمدي دولت خواسته اصلي استيضاحكنندگان است
يكي از جلوههاي كارشكني اقليت مخالفان دولت در مجلس تهديد به استيضاح وزيران بوده است. از همان ابتدا هر وزيري كه با خواستههاي آنها هماهنگ نبود، بعد از سوال و اين بدعت بنا گذاشته جديد به نام كارت زرد، آنها را تهديد به استيضاح كردند و همواره شمشير استيضاح را بالاي سر وزرا نگه داشتند تا آنها با ترس و لرز رفتار كنند و نتوانند قدمي مثبت و موثر بردارند. وزراي متعددي را تا به حال تهديد به اسـتيضاح كردهانـد
اين جريان چون نتوانسته به تمام خواستههايش برسد، راه تقابل را در پيش گرفته و تلاش ميكند دولت را فلج و فشل كند، كارنامه دولت را ناكارآمد جلوه دهد، به مردم القا كند كه دولت مورد انتخاب آنها ضعيف و ناتوان است. اين خط مشي و استراتژي آنهاست. تمام اين تلاشها در جهت پراكنده كردن حواس وزرا و بهم ريختن اعصاب آنها و مشغول كردن رييسجمهور و دولت براي دست از كار و تلاش كشيدن است. سوالهاي فراوان از وزرا كه ابدا قابل مقايسه با مجلسهاي گذشته يا همين مجلس با دولت گذشته نيست، دعوتهاي فراوان وزرا به كميسيونها ، سرگرم كردن آنها و بازداشتن وزرا از تلاش، كوشش و فعاليت فقط بخشي از كارشكنيهاي آنها به شمار ميرود
رابطه دولت و مجلس پس از استيضاح وزير علوم به نظر ميرسد وارد فاز جديدي شده است و تقابل در آن بيش از تعامل به چشم ميخورد. اينكه روابط آينده مجلس با دولت چگونه خواهد بود و از اين تقابل چه عايد كشور خواهد شد و در پيش گرفتن چه نوع استراتژي از سوي دولت ميتواند اثرات ناشي از تقابل را كم كند و سوالهاي بسياري ديگر در همين ارتباط موضوع گفتوگوي ما با رسول منتجبنيا، نماينده پيشين مجلس بوده است. اين نماينده اسبق مجلس ايستادگي بر مواضع و شعارها را تنها راه شكست نخوردن دولت يازدهم ميداند.
با توجه به اينكه موفقيت دولت نيازمند تعامل با مجلس است، رابطه مجلس و دولت يازدهم را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ آيا مجلس توانسته به دولت براي پيشبرد امور كمك كند؟
شكي نيست كه تعامل و هماهنگي بين قواي سهگانه و نهادهاي انقلاب لازم و ضروري است و اساسا شرط موفقيت قوا در هماهنگي ميان آنهاست. تعارض و تقابل بين قوا موجب از بين رفتن مصالح و منافع كشور و معطل ماندن امور كشور ميشود. مثل دوره گذشته دولت كه قواي سه گانه در برابر هم قرار گرفته بودند و قسمتي از وقت و نيروي شان صرف دفاع از خود و پاسخگويي به هم ميشد. بنابراين تعامل و هماهنگي قوا چون همه عضو پيكر واحد نظام هستند امري ضروري و لازم است. در مجلس به دليل تعدد نمايندگان كه چيزي در حدود 290 نفر هستند و سلايق مختلفي كه ميان آنها وجود دارد، طبيعي است گاهي مطالبي بيان يا اقداماتي صورت گيرد كه اين اصل را خدشهدار كند. اما اين مساله در جايي غيرطبيعي و نگرانكننده است كه مثلا يك نماينده انتظاراتي فراتر از حد قانوني از دولت داشته باشد. يا به طور مثال تعدادي از نمايندگان مصمم شوند اقدام و حركتي عليه دولت صورت دهند، طبيعي است كه اين موضوع به دليل اينكه اقدام و انتظاري غيرقانوني است، ميتواند منشأ خيلي از مسائل باشد. اين موضوع براي دو قوه ديگر هم صادق است و اگر جزيي از دو قوه ديگر هم، چنين حركاتي داشته باشند و فرضا وزيري يا وزرايي عليه مجلس يا قوه قضاييه رفتاري غيرقانوني داشته باشند، به اختلال و اشكال منجر ميشود و از آنها هم پذيرفته نخواهد بود. لذا اين تعامل و هماهنگي شرط موفقيت همه قوا و كليت نظام جمهوري اسلامي بوده است و همه بايد روي اين مساله تكيه و براي رسيدن به آن تلاش كنند. سازوكارهايي مثل تعيين شورا يا فردي از سوي مقام معظم رهبري براي هماهنگي ميان قوا كه در گذشته به وجود ميآمد به اين دليل بود كه سه قوه يا نميتوانستند يا حاضر نبودند تعامل ميان آنها برقرار شود.
آيا اين تعامل و هماهنگي ميان قوا كه جنابعالي بر آن تاكيد داريد ميان دولت و مجلس توانسته شكل بگيرد؟ چون با توجه به سوالهاي متعدد نمايندگان از وزرا و حتي استيضاح يكي از وزراي دولت توسط مجلس به نظر ميرسد چندان برقرار نبوده است.
در حال حاضر در مجلس شوراي اسلامي اين تعامل در مديريت مجلس وجود دارد. يعني كليت مجلس، هيات رييسه، رياست مجلس و اغلب روساي كميسيونها با كليت دولت هماهنگ هستند و مشكلي با هم ندارند. فقط اقليتي در مجلس حضور دارند كه با دولت مشكل بنيادين دارند. ريشه اين مشكل هم از زماني بود كه در انتخابات رياستجمهوري برخلاف انتظارات، كانديداي مورد تاييدشان راي نياورد و رقيب آنها پيروز شد. در انتخابات رياستجمهوري دوره يازدهم، مردم اقبال زيادي به دكتر روحاني نشان دادند و بعد از انتخابات اين گروه اقليت به جاي اينكه در كار، روش و منش خودشان تجديد نظر و خود را با جامعه هماهنك كنند، تلاش كردند با منتخب ملت در تقابل قرار گيرند.
اين گروه اقليتي كه جنابعالي به آن اشاره داريد از دولت چه خواستهها و انتظاراتي دارد كه تاكنون در تعامل و هماهنگي با آن طفره رفته و سرباز زده؟
اين گروه اقليت در وهله اول تلاش كرد، رييسجمهور و وزرا را وادار به تسليم در برابر خود كند تا هرچه آنها خواستند انجام گيرد. آنها ميخواستند تمام وزرا، استانداران، فرمانداران و مديران كل مورد قبول اين اقليت باشند. جالب اينجاست كه اين اقليت از حاميان پروپاقرص دولت گذشته هم محسوب ميشوند. معناي رفتارها، حرفها و انتظارات اين جريان اين است كه انتخابات يازدهم رياستجمهوري را بايد كان لم يكن فرض كرد و قلم بطلان بر آن كشيد. اين گروه تصور ميكنند كه گويي هيچ انتخاباتي صورت نگرفته و هيچ شخصي جابهجا نشده است. اينها انتظار دارند تمام مهرههاي دولت قبل سر جاي خودشان بمانند و هيچ تغييري صورت نگيرد و هيچ سياستي هم عوض نشود. اين يك حرف و انتظار نابجا و نا به حقي است. اينها توجه ندارند كه مردم كانديدايي تحولخواه انتخاب كردهاند و بر سينه طرفداران دولت گذشته و كانديداي آنها دست رد زدهاند و جريان جديدي را انتخاب كردهاند. اينها انتظار داشتند رييسجمهور دربست در اختيارشان باشد. اين جريان در واقع مخالف خواسته مردم و كليت جامعه است. انتظار اين جريان به حدي است كه با وجود آنكه درصدي از خواستههايشان مثل هماهنگي وزرا با آنها صورت گرفته و بر خلاف رويه 35 سال گذشته براي انتخاب فرمانداران، استانداران و مديران كل با نمايندگان همفكري شده و ميشود و تلاش شده تا نظرات آنها تامين شود ولي فراتر از اين را ميطلبند.
با توجه به اينكه شما معتقديد دولت يازدهم سعي كرده همفكريهايي با اين جريان داشته باشد، پس چرا با دولت از در تعامل وارد نميشود؟ به عبارتي ديگر هدف اين جريان از تقابل با دولت چيست، چه انگيزهيي از رفتارهاي تعاملگريز خود دارند؟
اين جريان چون نتوانسته به تمام خواستههايش برسد، راه تقابل را در پيش گرفته و تلاش ميكند دولت را فلج و فشل كند، كارنامه دولت را ناكارآمد جلوه دهد، به مردم القا كند كه دولت مورد انتخاب آنها ضعيف و ناتوان است. اين خط مشي و استراتژي آنهاست. تمام اين تلاشها در جهت پراكنده كردن حواس وزرا و به هم ريختن اعصاب آنها و مشغول كردن رييسجمهور و دولت براي دست از كار و تلاش كشيدن است. سوالهاي فراوان از وزرا كه ابدا قابل مقايسه با مجلسهاي گذشته يا همين مجلس با دولت گذشته نيست، دعوتهاي فراوان وزرا به كميسيونها براي مشغول كردن آنها، سرگرم كردن آنها و بازداشتن وزرا از تلاش، كوشش و فعاليت فقط بخشي از كارشكنيهاي آنها به شمار ميرود.
يعني معتقديد، استيضاح وزير علوم هم برمبناي اين استراتژي بوده است؟
يكي از جلوههاي اين كارشكني تهديد به استيضاح وزيران بوده است. از همان ابتدا هر وزيري كه با خواستههاي آنها هماهنگ نبود، بعد از سوال و اين بدعت بنا گذاشته جديد به نام كارت زرد، آنهـــا را تهديد به استيضاح كردند و همواره شمشير استيضاح را بالاي سر وزرا نگه داشتند تا آنها با ترس و لرز رفتـار كنند و نتواننـــد قدمي مثبت و موثر بردارند. وزراي متعددي را تا به حال تهديد به استيضاح كردهاند. در شرايطي كه كشور در آستانه گشايش دانشگاههاست و افكار بايد متمايل به آموزش عالي و آموزش پرورش باشد كه خللي در انجام امور در وزارت علوم ايجاد نشود و در شرايطي كه دنيا و منطقه وضع به هم ريختهيي دارد و قضاياي مختلقي به وجود آمده، آنها آمدند يك مساله حاد داخلي را مطرح كردند و قضيه استيضاح وزير علوم را شكل دادند و مدت چند ماه اين قضيه را كش دادند و با رايزنيها و وساطت بزرگان قانع نشدند و سرانجام رفتند وارد قضيه استيضاح شدند.
با توجه به استراتژي ناكارآمد كردن دولت اعتدال از سوي جريان اقليت مجلس كه شما بر آن اصرار داريد، براي آنكه اين استراتژي بياثر شود چه موضعي از سوي دولت ميتواند تاثيرگذار باشد؟ به عبارتي دولت چه عملي بايد در تعامل يا تقابل با مجلس انجام دهد كه از استراتژي جريان مقابل در امان بماند؟
دولت محترم و به خصوص شخص رييسجمهور بايد از يك طرف بر مواضع، شعارها و سياستهاي خودشان پافشاري و ايستادگي كنند و هرگز كوتاه نيايند. كوتاه آمدن يعني پذيرفتن شكست. كوتاه آمدن يعني تو دهني زدن به مردم و خواستههاي آنها. كوتاه آمدن يعني پايمال كردن آراي فرد فرد مردمي كه با انتظار و اميد به اين دولت راي دادهاند. لذا دولت نبايد هرگز كوتاه بيايد و بر سر مواضع به حق و قانوني خود پافشاري كند. خوشبختانه دولت فعلي مورد اقبال اكثريت مردم، خواص و نخبگان جامعه بوده و از گفتمان، روش و منش آقاي دكتر روحاني تحسين و تمجيد ميكنند. از سوي ديگر بايد مواظب و مراقب باشند كارشكنيها، خللي در پيشبرد امور ايجاد نكند يعني جوري نشود كه رييسجمهور و وزرا مجبور شوند بخش زيادي از وقتشان را صرف مانعتراشيهاي مخالفان و تخريبكنندگان كنند. خوب است كه يك گروهي تشكيل شود كه حرفهاي اقليت مجلس را بشنوند، اگر حرف حسابي داشت بپذيرد و اگر انتقادي داشتند و قابل پاسخ دادن بود، پاسخ دهند. خلاصه بهتر است به شكلي منطقي با آنها برخورد كنند ولي وقت زيادي را صرف كارشكنيهاي آنها نكنند.
با توجه به اينكه شما سابقه نمايندگي مجلس را داشتهايد آيا فكر ميكنيد در قبال كارشكنيهايي كه از سوي برخي از نمايندگان مجلس عليه دولت صورت ميگيرد، دولت ميتواند از اعمالي پيشگيرانه بهره گيرد؟ اصولا رفتارهاي پيشگيرانه ميتواند مفيد باشد؟
بخشي از كارشكنيها اصولا قابل پيشگيري نيست. وقتي نمايندهيي بخواهد در قبال دولت كارشكني كند طبيعي است كه كاري از دست كسي بر نميآيد. ولي حتيالامكان بايد از هر وسيلهيي براي اقناع مخالفان و دفع خطراتي كه از افراطيون متوجه دولت و نظام ميشود، استفاده كرد. مثلا بد نيست رايزنيهاي دولت با مجلس بيشتر شود تا نمايندگان تحت تاثير جوسازي جريان افراطي قرار نگيرند. متاسفانه در استيضاح اخير اين جريان، تعدادي از نمايندگان را تحت تاثير قرار داد. بايد تلاش كرد تا اكثريت نمايندگان اقناع و به آنها ثابت شود كه اين جريان حسن نيت ندارند، هدفشان كارشكني است.
در پيش گرفتن ادبيات تهاجمي از سوي رييس دولت كه چندي قبل نمونه آن صورت گرفت تا چه اندازه ميتواند در مواجهه با اين جريان موثر باشد؟
آنها در دولت گذشته نشان دادند كه ادبياتشان فرهنگ بيادبي، توهين و تخريب است. آقاي رييسجمهور و وزرا بايد همواره از فرهنگ مترقي و پيشرفته خودشان كه مورد اقبال همه مردم است بهره گيرد و خداي نكرده از آن دست نكشد. بهترين شيوه براي مقابله با اين جريان، تلاش دولت براي حل مشكلات مردم است. در اين صورت اگر اين جريان در يك سال و اندي از عمر باقيمانده مجلس هم بخواهند سنگاندازي كنند و به هر حشيش و وسيلهيي متوسل شوند، محكوم به شكست هستند و موفق نخواهند شد.
بخشي از آنچه امروزه دولت تحولخواه با آن مواجه است به نظر ميرسد تا اندازهيي به رفتار منفعلانه اصلاحطلبان در انتخابات مجلس در دوره گذشته هم بيارتباط نيست. اگر اصلاحطلبان در انتخابات مجلس شركت ميكردند آيا وضع دولت در مجلس بهتر از آنچه امروز به نظر ميرسد، نبود؟
در دوره نهم مجلس شوراي اسلامي اصلاحطلبها حضور پيدا نكردند. نه اينكه راي نياوردند بلكه كانديدا نشدند و حضور پيدا نكردند و حتي شخص آقاي خاتمي در يكي از شهرهاي كوچك راي داد و در انتخابات شركت كرد و آن سروصداها راه افتاد چون اصلاحطلبها در يك شرايطي قرار گرفته بودند كه علاقهيي به كانديدا شدن و ايستادن نداشتند از اين جهت برنده انتخابات جناح اصولگرا شد و در اين ميان افراطيون هم با تكيه بر امكانات دولتي وارد مجلس و هم ميداندار بعضي از قضايا شدند. اگر اصلاحطلبها در انتخابات حضور داشتند، قطعا مجلس چنين وضعيتي نداشت و يك توازن و تعادل قابل قبولي در مجلس به وجود ميآمد.
خب الان هم انتخابات آينده مجلس در پيش است، اصلاحطلبها برنامه خاصي براي شركت در اين انتخابات دارند؟
حتما اصلاحطلبها حضور فعال خواهند داشت شرايط اجتماعي به نفع جريان اصلاحات و جريان اعتدال گراست و بايد با هماهنگي و يكدلي بين كليه اصلاحطلبها و اعتدالگراها در انتخابات شركت كرد. من مطمئن هستم اگر اين وحدت، يكدلي و يكپارچگي به وجود آيد مجلس آينده خوبي در پيش رو خواهيم داشت. همان مجلسي كه امام ميخواست، همان مجلسي كه اقتضاي قانون اساسي است.
يعني اصلاحطلبها از عدم شركت در انتخابات آخرين دوره مجلس درس گرفتهاند و در انتخابات آينده براي شركت در آن برنامه جدي دارند؟
حتما و من مطمئن هستم كه با وحدت و انسجام اگر وارد شوند اكثريت كرسيهاي مجلس را به خودشان اختصاص خواهند داد.
زوم
پروژه جريان افراطي و اقليت مجلس نهم محكوم به شكست است
بايد به اكثريت نمايندگان مجلس ثابت شود كه گروه اقليت مخالف دولت حسن نيت ندارد
كوتاه آمدن دولت، يعني پذيرفتن شكست
اصلاحطلبها در انتخابات مجلس حتما حضور فعال خواهند داشت
شرايط اجتماعي به نفع جريان اصلاحات و جريان اعتدال گراست
اگر اصلاحطلبان در انتخابات مجلس نهم شركت ميكردند الان شاهد مجلس ديگري بوديم
ناكارآمدي دولت خواسته اصلي استيضاحكنندگان است
منبع: اعتماد