یادداشت پسر خاتمی برای اسرائیل
الكس اشميد (Alex P. Schmid) يكي از شناخته شدهترين كارشناسان حوزه تروريسم معتقد است كه هدف اصلي تروريسم، افرادي نيستند كه در جريان يك عمليات تروريستي مورد هدف قرار ميگيرند بلكه هدف اصلي، شاهدان اين واقعه هستند. به اين ترتيب ميتوان ادعا كرد كه كشتن ديگران و به طور خاص غيرنظاميان، هدف اصلي تروريسم به شمار نميرود و تنها وسيله و ابزاري است كه گروههاي تروريستي از آن بهره ميبرند تا شاهدان اين وقايع را بترسانند و از اين طريق به خواستههاي خود دست يابند. در حال حاضر، منطقه خاورميانه صحنه زورآزمايي گروههاي متعدد و مختلف تروريستي است. داعش و اسراييل، به عنوان دو نمونه از گروههاي مذكور با وجود شباهتها، تفاوتهاي بسياري دارند. مهمترين اين تفاوتها را ميتوان در نوع تروريسم اين دو جستوجو كرد؛ اسراييل مصداق تروريسم دولتي (State Terrorism) يا تروريسم از بالا و داعش مصداق تروريسم غيردولتي يا تروريسم از پايين است. همان طور كه از نام اين دو برميآيد، تروريسم دولتي به تروريسمي اطلاق ميشود كه بازيگر و عامل اصلي آن يك دولت باشد اما در مقابل تروريسم از پايين از سوي گروههاي شبهنظامي همچون داعش صورت ميپذيرد. با توجه به رشد روزافزون فناوري و فراگيرشدن شبكههاي اجتماعي مجازي در دنيا، انتقال و انتشار اخبار و تصاوير در حجم بالا و زمان كوتاه را با سهولت بيشتري امكانپذيركرده است. بسياري از صاحبنظران معتقدند كه بازنشر تصاوير و بازتاب فجايع و جنايات گروههاي تروريستي، علاوه بر تاثيرات روحي و رواني بر بينندگان به اهداف تروريستها نيز كمك ميكند. انتشار و همخوان كردن اين قبيل اطلاعات به بازتوليد خشونت كمك ميكند و باعث گسترش ترس در ميان افراد ميشود. اين گسترش ترس باعث تضعيف روحيه افراد شده و در نتيجه تمايل براي مقاومت در مقابل تروريسم را كاهش ميدهد. به تبع اين اتفاق، گروه تروريستي در مناسبات، دست بالا و مسير سادهتري براي رسيدن به اهداف خود پيش رويش خواهد داشت. بازنشر تصاوير مربوط به داعش، در زمره توصيفات بالا قرار ميگيرد و به نظر ميرسد نتيجهيي جز تبليغ براي آنها نداشته است. داعش و گروههاي مشابه همچون القاعده و طالبان نشان دادهاند كه ابايي از نمايان شدن توحش و جنايات خود ندارند و چه بسا از آن استقبال ميكنند. اما وضعيت براي اسراييل تا حدي متفاوت است. اگرچه اسراييل از طريق راهبرد «فرار به جلو»، با متهم كردن طرف مقابل و اين ادعا كه حملات و تهاجمات اين دولت از جنس «دفاع مشروع» يا «پيشگيرانه» است، سعي در تبرئه خود و در اكثر اوقات وارونه جلوه دادن حقيقت دارد اما به هرحال لزوما تصويري كه از اين اتفاقات منتشر ميشود مقصود آنها را برآورده نميكند. در جريان تهاجمات اخير رژيم صهيونيستي به نوار غزه، انتشار تصاوير متعدد و دلخراش از وضعيت مردم و آمار بالاي تلفات غيرنظاميان در اين منطقه، باعث تهييج احساسات عمومي شد و افكار عمومي جهاني را نسبت به فجايع در حال وقوع در غزه آگاه ساخت. اين آگاهي منجر به تولد يك جريان فراگير ضد اسراييلي در سراسر جهان شد. مخالفت و ضديت با اين اقدامات اسراييل باعث شد تا بسياري از شهروندان كشورهاي مختلف جهان، سياستمداران و نمايندگان خود را تحت فشار قرار دهند و از آنها توقع عكسالعمل داشته باشند. نمونه به نتيجه رسيده اين فشارها را ميتوان در پارلمان بريتانيا و ايرلند ديد؛ چندتن از نمايندگان مجلس عوام بريتانيا طي جلسهيي، اسراييل را به «جنايت جنگي» متهم كرده و خواستار برخورد جديتر با اين دولت شدهاند. در پارلمان ايرلند نيز بحث محدوديت و ممنوعيت تجارت با اسراييل مطرح شد. همچنين دولت اسپانيا صادرات تسليحات به اسراييل را به دليل اتفاقات اخير غزه متوقف كرد. در كنار اين اقدامات رسمي كه از سوي دولتها صورت پذيرفته است، ميتوان به پويشهاي مردمي براي تحريم كالاهايي كه به هر طريقي به اسراييل كمك ميكنند، نيز اشاره كرد. به اين ترتيب به نظر ميرسد كه بازنشر و انتشار اخبار، اطلاعات و تصاوير جنايات گروههاي تروريستي هرچند براي تروريسم از پايين، نوعي تبليغ به شمار ميرود و در واقع در راستاي اهداف آنهاست اما براي تروريسم دولتي به عنوان اهرمي بازدارنده عمل ميكند. |
منبع: اعتماد