چرا شغلمان را دوست نداریم؟
روزنو : بسیاری از ما کارمان را دوست نداریم. این را اعداد بیرحمی میگویند که رضایتشغلی نمونهای از افراد جامعه ما را سنجیدهاند.
به گزارش روز نو، متأسفانه ساختار آموزش و پرورش، آموزش عالی و استخدام ما طوری طراحی شده که صرف عبور کردن از آنها مهمتر از کیفیت عبور کردن شده است، به همین دلیل از همان ابتدای انتخابرشته در دبیرستان، خانوادهها اصرار میکنند که رشتههای دهان پرکن تجربی و ریاضی بهجای رشتههای انسانی و هنر و فنی انتخاب شود؛ 3رشتهای که ممکن است کاملا متناسب با استعداد، علاقه و شخصیت دانشآموزی باشد که به اجبار کلیشههای رایج جامعه و حتی اصرار مسئولین دبیرستان به رشتههای تجربی و ریاضی رفته است. در انتخابرشته دانشگاه وضع از اینهم بغرنجتر است.
از آن طرف خود داوطلب در مورد خودش - جز علاقه یا بیعلاقگیاش- چیزی نمیداند؛ یعنی نمیداند شخصیت و استعدادش با رشتههایی که مشاورنماهای تحصیلی و خانواده اصرار دارند که «باید آنها را در اولویت بزنی» تناسبی دارد یا نه. این فرایند بیحاصل وقتی تکمیل میشود که از همان رشتههایی که دوستشان نداشتهایم فارغالتحصیل میشویم و اگر شانس بیاوریم میرویم سر کار مرتبط، اگر هم شانس نیاوریم وضعیت بدتر است و بهخاطر فرار از بیکاری میرویم سر کاری که هیچچیز در موردش نمیدانیم.
حاصل این دور باطل همان آمار اول مطلب است. اینکه ما شغلمان را دوست نداریم و احساس روزمرگی میکنیم. برای پیشگیری از این عارضه اجتماعی بهترین راه این است که از همان اول دبیرستان، نه فقط براساس نمره، که براساس استعداد، شخصیت و علاقه دانشآموزان را برای انتخاب رشته دبیرستان و در مرحله بعد دانشگاه یاری کنند. اما حالا که کار از کار گذشته و شما وارد شغلی شدهاید که در آن احساس خوبی ندارید میتوانید گامهای زیر را بردارید:
1- آیا این شغل را دوست ندارید یا کلا شغل دوست ندارید؟
با خودتان صادق باشید. آیا از این شغل که در حال حاضر در آن هستید راضی نیستید یا کلا از کار کردن بدتان میآید. اگر اولی است که گامهای بعد را بخوانید اما اگر دومی است مشکل شما چیز دیگری است. شما یا آن قدر کمالگرا- به معنی منفیاش- هستید که هیچ شغلی راضیتان نمیکند و یا احتمالا در کودکی و نوجوانی یاد نگرفتهاید که بهعهده گرفتن مسئولیت بخش مهمی از یک زندگی سالم است. مراجعه به روانشناس بهترین راهکار برای گروه دوم است.
2- آیا شغلهای نزدیک به شغل فعلی را دوست دارید یا شغلتان خیلی بیربط است؟
اگر شغلهای نزدیک به شغل فعلی را دوست دارید وضعیتتان بهتر است. میتوانید کاری کنید که شغل فعلی را خلاقانهتر و لذتبخشتر انجام دهید. مثلا حتما زمانی را برای تفریح بعد یا قبل از کار درنظر بگیرید و یا فکر کنید که چطور میشود طوری این کار را انجام داد که کاملا منحصر به خودتان است. با خلاقیت و تفریح احتمالا همین کار برایتان لذتبخش میشود. اگر شغلتان خیلی بیربط به علاقه و شخصیتتان است گام بعد را بخوانید.
3- ریسک تغییر شغل را بپذیرید
کار بخش مهمی از زندگی است. اگر واقعا کارتان ربطی به علاقه و شخصیتتان ندارد برای تغییر شغل برنامهریزی کنید. ممکن است بدانید که کارتان را اصلا دوست ندارید اما ندانید که واقعا چه کاری به کارتان میآید. اگر نمیدانید تستهای معتبری در مراکز مشاوره وجود دارد که برای انتخاب شغل به شما کمک میکند.
منبع: همشهری
به گزارش روز نو، متأسفانه ساختار آموزش و پرورش، آموزش عالی و استخدام ما طوری طراحی شده که صرف عبور کردن از آنها مهمتر از کیفیت عبور کردن شده است، به همین دلیل از همان ابتدای انتخابرشته در دبیرستان، خانوادهها اصرار میکنند که رشتههای دهان پرکن تجربی و ریاضی بهجای رشتههای انسانی و هنر و فنی انتخاب شود؛ 3رشتهای که ممکن است کاملا متناسب با استعداد، علاقه و شخصیت دانشآموزی باشد که به اجبار کلیشههای رایج جامعه و حتی اصرار مسئولین دبیرستان به رشتههای تجربی و ریاضی رفته است. در انتخابرشته دانشگاه وضع از اینهم بغرنجتر است.
از آن طرف خود داوطلب در مورد خودش - جز علاقه یا بیعلاقگیاش- چیزی نمیداند؛ یعنی نمیداند شخصیت و استعدادش با رشتههایی که مشاورنماهای تحصیلی و خانواده اصرار دارند که «باید آنها را در اولویت بزنی» تناسبی دارد یا نه. این فرایند بیحاصل وقتی تکمیل میشود که از همان رشتههایی که دوستشان نداشتهایم فارغالتحصیل میشویم و اگر شانس بیاوریم میرویم سر کار مرتبط، اگر هم شانس نیاوریم وضعیت بدتر است و بهخاطر فرار از بیکاری میرویم سر کاری که هیچچیز در موردش نمیدانیم.
حاصل این دور باطل همان آمار اول مطلب است. اینکه ما شغلمان را دوست نداریم و احساس روزمرگی میکنیم. برای پیشگیری از این عارضه اجتماعی بهترین راه این است که از همان اول دبیرستان، نه فقط براساس نمره، که براساس استعداد، شخصیت و علاقه دانشآموزان را برای انتخاب رشته دبیرستان و در مرحله بعد دانشگاه یاری کنند. اما حالا که کار از کار گذشته و شما وارد شغلی شدهاید که در آن احساس خوبی ندارید میتوانید گامهای زیر را بردارید:
1- آیا این شغل را دوست ندارید یا کلا شغل دوست ندارید؟
با خودتان صادق باشید. آیا از این شغل که در حال حاضر در آن هستید راضی نیستید یا کلا از کار کردن بدتان میآید. اگر اولی است که گامهای بعد را بخوانید اما اگر دومی است مشکل شما چیز دیگری است. شما یا آن قدر کمالگرا- به معنی منفیاش- هستید که هیچ شغلی راضیتان نمیکند و یا احتمالا در کودکی و نوجوانی یاد نگرفتهاید که بهعهده گرفتن مسئولیت بخش مهمی از یک زندگی سالم است. مراجعه به روانشناس بهترین راهکار برای گروه دوم است.
2- آیا شغلهای نزدیک به شغل فعلی را دوست دارید یا شغلتان خیلی بیربط است؟
اگر شغلهای نزدیک به شغل فعلی را دوست دارید وضعیتتان بهتر است. میتوانید کاری کنید که شغل فعلی را خلاقانهتر و لذتبخشتر انجام دهید. مثلا حتما زمانی را برای تفریح بعد یا قبل از کار درنظر بگیرید و یا فکر کنید که چطور میشود طوری این کار را انجام داد که کاملا منحصر به خودتان است. با خلاقیت و تفریح احتمالا همین کار برایتان لذتبخش میشود. اگر شغلتان خیلی بیربط به علاقه و شخصیتتان است گام بعد را بخوانید.
3- ریسک تغییر شغل را بپذیرید
کار بخش مهمی از زندگی است. اگر واقعا کارتان ربطی به علاقه و شخصیتتان ندارد برای تغییر شغل برنامهریزی کنید. ممکن است بدانید که کارتان را اصلا دوست ندارید اما ندانید که واقعا چه کاری به کارتان میآید. اگر نمیدانید تستهای معتبری در مراکز مشاوره وجود دارد که برای انتخاب شغل به شما کمک میکند.
منبع: همشهری