روزنو : ![](/files/fa/news/1393/5/15/11334_754.jpg)
سفرهاي دولت به استانها ادامه دارد اما شكل آنها شبيه به آنچه در هشت سال اخير از آن ديدهايم شباهتي ندارد؛ سفرهايي كه در آنها دولت با حجم بالايي از مصوبات باقيمانده از دولت قبل مواجه است كه قابليت اجرا ندارند و تنها براي مردم توقع ايجاد كرده است. با مرتضي مبلغ، معاون سياسي وزارت كشور دولت اصلاحات گفتوگويي كرديم در مورد تفاوتهاي اين دو دولت در پروژه سفرهاي استاني. مبلغ از تفاوتهاي اين دو دولت در سفرها ميگويد و مشكلات به ارث رسيده از شكل نادرست دولت قبل از سفرها. متن گفتوگوي «اعتماد» با مبلغ رابخوانيد.
در آستانه جديدترين سفر استاني رييسجمهور، فكر ميكنيد كه تفاوت اصلي سفرهاي اين دولت با دولت سابق بايد در چه باشد؟
اصولا سفرهاي استاني براي مقامات عالي كشور يك امر مفيد و لازم است اما اينكه كم و كيف اين سفرها چگونه باشد مهم است. اگر اين سفرها بخواهد جنبه هيجاني، احساساتي و تبليغاتي داشته باشد نهتنها خاصيتي ندارد بلكه به سرعت به ضد خودش هم تبديل ميشود. ضمن اينكه اگر اين سفرها به گونهيي انجام شود كه جنبههاي تبليغاتي و هيجانياش بر جنبههاي اصلياش بسيار غلبه داشته باشد مثل همان چيزي ميشود كه ما در سالهاي گذشته شاهد آن بوديم كه با همه آموزههاي اخلاقي و ديني ما هم در تعارض بود. اينطور مردم را دنبال خود راه انداختن و نمايش ابراز احساسات مردمي و تبليغ اين احساس مردم و نشان دادن اينكه مردم چقدر طرفدار ما هستند، سوءاستفاده از مردم و احساسات آنها است و هيچ يك از مقامات عالي كشور نبايد اين كار را بكنند. اما اينكه اين سفرها به شكل منطقي و در راستاي آشنا شدن بيشتر مقامات بالاي كشور با اقشار مختلف مردم و حل مشكلات آنها صورت بگيرد امر معقول و پسنديدهيي است كه ضروري و لازم هم هست. به نظر ميرسد تلاش آقاي روحاني هم اين است كه برخلاف روال سالهاي گذشته در راستاي اهداف واقعي اين سفرها عمل كنند.
فكر ميكنيد در سفرهاي اخير رييسجمهور ضعفي هم وجود داشته است؟
آسيبهايي هم در طول اين مدت مشاهده شد. مثلا يكي، دو مورد وجود داشت كه آنچه در صحنه خارجي اتفاق افتاد شبيه همان اتفاقهاي مذموم و ناپسندي بود كه در سالهاي گذشته اتفاق ميافتاد. مردم به دنبال ماشين رييسجمهور راه افتادند و ابراز احساسات كمي شكل نمايش تبليغاتي داشت كه موحب شد تذكراتي از سوي رسانهها و شخصيتها داده شود. البته به نظر ميرسد كه اين جنبه بسيار تعديل شده و قراراست كه ديگر تكرار نشود.
مهمترين لازمههايي كه بايد مورد توجه قرار بگيرد تا سفرهاي اين دولت به سرنوشت سفرهاي دولت قبل دچار نشود چيست؟
نكته مهم ديگري كه بايد در اين سفرها لحاظ شود اين است كه از وعده و وعيدهاي بيجا و غيرعملي يا وعدههايي كه مربوط به تصميمهاي ملي و بودجهيي كشور است و ربط مستقيمي به سفر استاني ندارد پرهيز شود. بايد ارتباط با مردم، آشنا شدن با مشكلات آنان، احترام گذاشتن به مردم، پاسخ دادن به سوالات آنان و وعده دادن به حل مشكلات ويژه منطقهيي و به شكلي كه كاملا قابل عمل باشد اتفاق بيفتد.
البته اطرافيان آقاي احمدينژاد هنوز هم معتقد هستند كه سفرهاي استانيشان نقصي نداشته و آقاي جوانفكر اعلام كرده كه اين سفرها مردم شهرها را همصدا كرده است.
ادعاي اطرافيان آقاي احمدينژاد در ادامه شعارها و گندهگوييهاي سالهاي گذشته است كه همچنان هم ادامه دارد. به دور از واقعيات و بدون آنكه توجهي به متن جامعه داشته باشند منويات دروني خودشان را به اسم مردم و جامعه مطرح ميكنند. سالهاي گذشته هم نشان داد كه دقيقا عكس گفتههاي آنان عمل شد و همين برخوردهاي آنان چه خسارتهاي عميق و غيرقابل جبراني را پديد آورده است بنابراين محلي از اعراب از نظر كارشناسي ندارد.
البته در سفرهاي دولت روحاني مشخص شده كه دولت قبل مصوبات بدون كارشناسي داشته است كه براي اجراي برخي از آنها 20 سال زمان لازم است. فكر ميكنيد مسوولان دولت يازدهم در مواجهه با اين مصوبات چه بايد بكنند؟
به نظر ميرسد كه در دولت بايد اولويتبندي صورت بگيرد و بسياري از مصوباتي كه اساس درستي ندارند حذف شده و واقعيت هم به مردم گفته شود. اگر با مردم صادقانه صحبت شود و واقعيتها را بدانند ميپذيرند. اصولا 60 درصد اين مصوبات قابل اجرا نيست و بايد براي مردم تبيين شود و البته آن درصدي كه هزينههاي قابل توجهي در مورد آن شده و به جاهايي هم رسيده و امكان به اتمام رسيدنش وجود دارد مشخص شود تا نهايي شوند و به نقطه سرانجامي هم برسد. البته به نظر ميرسد كه دولت هم چنين اقدامي را در دست دارد و اخيرا هم اعلام شد پروژههايي كه زير 60 درصد پيشرفت داشتهاند حذف شود و آن پروژههايي كه بالاي 60 درصد پيشرفت داشتهاند در اولويت قرار بگيرند.
فكر نميكنيد حذف برخي مصوبات موجب ريزش در پايگاه اجتماعي آقاي روحاني شود؟ ممكن است با توقعي كه در ميان مردم ايجاد شده است نگاه آنان نسبت به دولت تغيير پيدا كند؟
من بعيد ميدانم كه پايگاه آقاي روحاني ريزش پيدا بكند چراكه ارتباطي به آقاي روحاني ندارد. آقاي روحاني ميتواند به مردم بگويد كه وعدههاي بياساس و بيمحتوا محصولش همين است كه ميبينند؛ پروژههاي زمين مانده و به نتيجه نرسيده و تبعات منفي نتيجه آن است. بايد به صورت منطقي و واقعي براي مردم تبيين شود و مردم هم ميپذيرند. ربطي به رييسجمهور جديد ندارد و رييسجمهور هم تعهدي نداده است كه اين پروژهها را اجرايي كند بنابراين از اين جهت بعيد است كه در پايگاه اجتماعي آقاي روحاني تغييري ايجاد شود. منافع مردم و منافع ملي به همهچيز ترجيح دارد. به هر حال خطاي بزرگي كه دولت قبل مرتكب شده بود اين بود كه به مصالح ملي توجهي نميكرد و به منافع شخصي خود فكر ميكرد و خسارتهاي آن به جامعه را ديديم و ديديم كه مردمي كه طرفدار آنها بودند به شكل معكوس رفتار كردند و از سياستهاي آن دولت روي برگرداندند.بنابراين هيچوقت نبايد به خاطر مسائل لحظهيي و شخصي، مصالح ملي را قرباني كرد. من بعيد ميدانم از اين جهت اتفاقي بيفتد و اگر ريزشي هم اتفاق بيفتد به مسائل ديگري همچون عدم توجه به حقوق اساسي و غفلت در وعدههاي داده شده به مردم برميگردد و به طور كلي ربطي به اين موضوع نخواهد داشت.
با توجه به هزينه بالاي سفرهاي استاني دولت قبل و انبوهي از مصوبات غيرقابل اجرا فكر ميكنيد اين موضوع در محاكم قضايي قابل رسيدگي و پيگيري باشد؟
من فكر ميكنم اگر چنين مسائلي بخواهد پيگيري شود در مورد دولت قبل مسائل خيلي مهمتري از اين موضوع وجود دارد. اتفاقاتي كه در سالهاي گذشته در كشور رخ داده است به ويژه در مورد انحرافات اقتصادي و آسيبهاي به وجود آمده از پي آن، سفرهاي استاني جزو متوسطها و كوچكهاست. ما بزرگتر از اينها داريم و بايد از مسائل بزرگتر شروع كنيم و بعد به سراغ اين موضوعات برويم. سفرهاي استاني اگر به گونهيي اتفاق بيفتد كه ارتباط وسيعتري برقرار شود و حرمت شهروندان رعايت شود و تكريم شوند و به مسائل اساسي توجه شود، اين مساله بسيار خوب است تا اينكه دولت درصدد باشد كه پروژههاي استاني را در اولويت قرار بدهد، چرا كه آنقدر مشكلات در جامعه زياد است كه اگر به آنها توجه شود دولت ميتواند به آنها توجه كند. نزديك شدن به مردم و ارتباط برقرار كردن با آنها و پيگيري مسائل اساسي مردم به ويژه در بخش حقوق اساسي و حرمت آنان اهميت زيادي دارد كه ميتواند در سفرهاي استاني مورد توجه جدي قرار بگيرد.