
عقلانيت به اقتصاد برگردد
در حال حاضر يكسال از عمر دولت يازدهم ميگذرد و بعد از گذشت اين مدت، شاهد دگرگونيهايي در حوزههاي مختلف اقتصادي و سياسي كشور هستيم. اين در حالي است كه زماني كه دولت يازدهم روي كار آمد، وارث بسياري از خرابيها از دولت قبل بود. بزرگترين مشكلي كه در دولت گذشته شكل گرفت، اين بود كه تجربيات 27، 28 ساله بعد از انقلاب بهكار گرفته نميشد. به طور طبيعي زماني كه در يك كشور انقلاب ميشود، بههم ريختگيهايي حادث ميشود. البته خوشبختانه در كشور ما به جز در دوره جنگ، اين بههمريختگيها در حداقل ممكن بود و مديران در يك مسير عقلانيت قرار گرفتند كه نتيجه آن، اين بود كه در سال 83 بيش از 600، 700 هزار شغل ايجاد شد و نرخ رشد اقتصادي كشور به نزديك 7 درصد رسيد. نرخ رشد صنعتي كشور نيز 8/11 درصد بود و در عين حال، در توليد گندم خودكفا شديم. همچنين توليد فولاد در كشور از 6 ميليون تن به 12 ميليون تن رسيد. در واقع در همه شاخصهاي اقتصادي يك روند مثبتي را طي ميكرديم. اما در دولت احمدينژاد بنا به دلايلي عقلانيت در همه حوزهها كنار رفت. به فرض، در حالي كه در دنيا ميگفتند چاپ بيرويه پول خطرناك است و منجر به رشد تورم ميشود، اما سالانه 40 هزار ميليارد تومان پول چاپ ميكردند. اين در حالي است كه متاسفانه در همه حوزهها خروج از عقلانيت مشاهده ميشد. از سوي ديگر، بيتوجهي به ديدگاه نخبگان كشور، نگاه تكمحوري و بزرگبيني باعث شد كه از درآمدهاي افسانهيي نفت هيچ نتيجهيي حاصل نشود. در واقع زماني كه سالانه با 30، 40 ميليارد تومان درآمد نفتي 600، 700 هزار شغل ايجاد ميشد، قاعدتا وقتي سالانه درآمد نفتي 100 ميليارد دلار ميشود، بايد 5/1 ميليون شغل ايجاد كرد و در عين حال، تورم را پايين آورد. بر اين اساس، نتيجه خلاف عقلانيت عمل كرد، تورم لجامگسيخته بود. تازه بدتر از همه اينها، توسعه بيكاري بود؛ به طوري كه براساس گزارشهاي دولت، سالانه 14 هزار شغل ايجاد شد و به اين ترتيب در ركود عميق فرورفتيم و نرخ رشد اقتصادي كشور براي نخستينبار بعد از جنگ منفي شد. البته در دولت يازدهم به نظر ميرسد كه روند عقلانيت در تمامي حوزهها رو به بازگشت است و موفقيتهاي خوبي نيز حادث شده است. آسيب ديگري كه در دولت قبلي پيدا كرديم، اين بود كه بسياري از مديران كه سالها روي آنها هزينه شده بود، از دور خارج شدند و متاسفانه در اين دولت هم يا خودشان حاضر نيستند دوباره ورود پيدا كنند يا اينكه شرايط براي آنها مهيا نيست. بههرحال ما اين سرمايههاي بزرگ را از دست داديم. با اين حال، در دولت يازدهم همانطور كه گفتم، احساس ميشود كه عقلانيت دارد به همه حوزهها برميگردد. دكتر روحاني گام اول را در حوزه اقتصاد، كاهش تورم اعلام كردند و در اين رابطه نتيجه هم گرفتند، اما مهمترين موضوع كشور، بازگشت به رونقي بود كه در دهه 80 شاهد بوديم. ما بايد اين رونق را به اقتصاد برگردانيم و اين مساله جز با داشتن عقلانيت حل نميشود و بدون عقلانيت در مسير رونق اقتصادي قرار نميگيريم. ما بايد قبول كنيم كه خلاف عقل عمل كردن در همه حوزهها، خرابيهاي غيرقابل جبراني به بار ميآورد و به همين دليل اميدواريم همه كمك كنند تا كشور در مسير رونق قرار گيرد. همه ميدانيم اقتصاد كشور توان تحمل بيكاران را ندارد. نميشود وارد هر خانهيي شد و چندين جوان بيكار تحصيلكرده را ديد، يا اينكه فشار اقتصادي روي سرپرستان خانوار باشد. بههرحال شرايط اقتصادي كشور، شرايط نگرانكننده و ناراحتكنندهيي است، اما در صورتي كه از اقتصاد دولتي عبور كنيم، بازگشت به عقلانيت در اقتصاد به سرعت به وقوع ميپيوندد.