ادعاهای جبهه پایداری هرچند مثبت اما نمی‌تواند حجابی باشد برای عملکرد هشت ساله آنها، چراکه اعمال، رفتار، شخصیت و همچنین منش این جبهه در 8 سال گذشته برای مردم و ملت ایران روشن است و این چیزی نیست که با اظهارنظر یک فرد قابل پنهان کردن یا کتمان کردن باشد.

 نکته‌ای که لازم به ذکر است اینکه سوابق دولت گذشته و تاثیر آن بر جامعه کاملا مشخص است و پایداری‌ها نیز به‌خوبی می‌دانند در دولت گذشته چه نقش، جایگاه و پایگاهی داشته‌اند و از چه خاستگاهی حرف‌های خود را بیان کرده‌اند.

آنها همچنین به‌خوبی مطلع هستند که این اعمال و کردار و همچنین اظهارنظرها باعث چه آسیب‌هایی به چهار بخش سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه شده است.

آنچه جای خوشنودی است اینکه امروز با توجه به علم آمار همه چیز قابل اثبات است و افراد نمی‌توانند در برابر آن بهانه‌ای بیاورند یا آن‌ را تکذیب نمایند لذا در این راستا با شاخص‌های علمی و با عدد و رقم می‌توان ثابت کرد که در هر چهار عرصه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی چه تغییراتی حاصل شده و روال کار چگونه بوده است.

درواقع پیشرفت علم و شاخص‌ها این امکان را داده تا کارنامه دقیقی از عملکرد‌ها در کشور به‌دست آید و بدانیم در چه سطحی قرار داشتیم و امروز در چه سطحی قرار داریم.

 به‌عبارت دیگر در چه بخش‌هایی با تعالی رو‌به‌رو بوده‌ایم و در چه بخش‌هایی تنزل را تجربه کرده‌ایم.

آنچه این اعداد و ارقام به ما نشان دادند بر اساس شاخص‌های مراجع داخلی این بود که جامعه با مشکلات فراوانی مواجه شده و این تنها مرکز آمار ایران نبود که گواه بر این عملکرد سوء داشت بلکه مراجع بین‌المللی نیز با ارائه آمارهایی صحه بر این گفتار گذاشته و با زبان اعداد ارقام بیان کردند در دولت گذشته چه آسیب‌ها و خساراتی به جامعه متحمل شده و اینها مسائلی نیست که تنها با گفتن یک جمله یعنی «ما طرفدار دولت هستیم یا می‌خواهیم دولت پیروز شود یا نشود» قابل اثبات باشد بلکه این یک کارنامه 8ساله است که در تاریخ ثبت و ضبط شده است و قابل کتمان‌ و فراموش‌کردن نیست.

آنچه مسلم است اینکه پایداری‌ها نه‌تنها با سکوت خود بلکه با حمایت از دولت گذشته در به‌وجودآمدن شرایط امروز دخیل هستند و دلواپسی‌ها و مانع‌تراشی‌های آنها نیز در این راستاست و این چیزی نیست که بتوان در پس پرده مخفی نگاه داشت.