سایت روزنو | روزنو | Roozno

به روز شده در: ۰۶ تير ۱۴۰۳ - ۰۷:۴۰
روزنو :
«من را شوهر دادند چون 17 سالم شده بود. راستش به ازدواج فکر نمی‌کردم. درسم را می خواندم و آماده بودم که به دانشگاه بروم ولی به خاطر جنگ مجبور به جابجایی شدیم و بعد هم همه چیز تمام شد ... و من را شوهر دادند».

در سوریه یک چهارم ازدواج‌هایی که صورت می گیرد مربوط به دختران زیر 18 ساله است. همان هایی که از صحبت کردن درباره این اتفاق منع شده اند ترجیح می دهند با کشیدن نقاشی دردهایشان را بیان کنند.
 
به گزارش روزنو، وقتی از دختر دوازده ساله ای خواسته می شود تا احساسش نسبت به ازدواج را طراحی کند با کشیدن یک قبر به خوبی حرف هایش را می زند.

با این حال این واقعیت تلخی است که بسیاری از نوجوانان دختر در سوریه درگیر آن هستند: ازدواج اجباری نوجوانان دختر زیر 18 سال در سوریه سال 2013 به 13 درصد رسیده بود ولی بعد از جنگ داخلی که این کشور را وارد بحران کرده این آمار به وضوح به دو برابر رسیده است.

در واقع در عرض 3 سال ازدواج اجباری کودکان در سوریه به بیش از 26 درصد رسیده است. این آماری است که موسسه Save the Children که کارش تحقیقات در کمپ اوارگان سوری است منتشر کرده است.



کاترین باسو، رواشناس و روانپزشک کودکان و نوجوانان در این مورد به «فیگارو» می گوید: «واقعیت این است که وقتی کودکان با چنین پدیده ای روبرو می شوند دچار سردگمی می شوند».




او با اشاره به نقاشی کودکی که در آن توسط همسرش کشیده می شود و با اسباب بازی های باید خداحافظی کند می‌گوید: «این کودکان باهوش هستند و به خوبی این هوششان را در نقاشی ها به تصویر می کشند. آنها می دانند که باید با اسباب بازی ها، دوستان و دوران کودکی شان وداع کنند. در مقابل دلایل این جدایی و وداع برای آنها یک راز سر به مهر باقی می ماند».
 
غالبا والدین کودکانشان را به خاطر شرایط بد اقتصادی به اجبار شوهر می دهند و استدلال «یک نان خور کمتر» اینجا مصداق پیدا می کند. با این حال در اکثر لحظات والدین به خوبی از لزوم حمایت دخترانشان در قبال خشونت های جنسی آگاهی دارند.

البته نباید تفکرات سنتی را هم نادیده گرفت که وزنه قابل تاملی است. این تفکرات می گوید که در یک اجتماع دختر شرف خانواده است که باید زایمان کند و به کارهای خانه بپردازد.
 
باسو در ادامه با اشاره به تصویر دیگری که مادری را در حال به آغوش کشیدن فرزندش نشان می دهد به رنگ های ملایم اشاره می کند و می گوید: «وقتی کودکی خوشحال باشد از رنگ های گرم و زنده استفاده می کند ولی وقتی او می ترسد و یا کلا اسیر سردرگمی است از رنگ های روشن استفاده می کند».
 


در جوامع سنتی ازدواج خیلی زود صورت می گیرد با این حال بدن در سن 15 سالگی هنوز در حال رشد است و در واقع از لحاظ روانشناختی هم باید گفت این نوجوانان امادگی ازدواج کردن را ندارند.

در گزارش موسسه Save the Children که در کمپ پناهندگان سوری در اردن تهیه شده است یکی دو نفر به این موضوع اشاره می کنند: «وقتی ازدواج کردم 15 ساله بودم ... حالا 19 ساله هستم و یک بچه 9 ماهه هم دارم. با این حال زایمان بسیار سختی داشتیم و حس می کنم برای مادر شدن خیلی جوان بودم».
 
کاترین باسو در ادامه با اشاره به تصویر دیگری که حلقه دار را نشان می دهد می گوید: «این دخترها به ناگاه از خانواده و دوستانشان جدا می شوند و خیلی زود باید از کودکی به بزرگسالی گریز بزنند. این محیط جدید در اکثر اوقات برای آنها ناشناخته است و می تواند منجر به افسردگی و در بدترین حالت منجر به خودکشی شود».


 
تحصیلات این دختران جوان هم در معرض خطر قرار می گیرد چون آنها به محض ازدواج مجبور می شوند درس و مدرسه را رها کنند و به خانه داری بپردازند؛ خانه داری که غالبا هم محکوم به حبس در آن هستند.
 
سما که این روزها 18 ساله است دیگر دختر سوری است که درباره این موضوع حرف می زند: «من را شوهر دادند چون 17 سالم شده بود. راستش به ازدواج فکر نمی‌کردم. درسم را می خواندم و آماده بودم که به دانشگاه بروم ولی به خاطر جنگ مجبور به جابجایی شدیم و بعد هم همه چیز تمام شد ... و من را شوهر دادند».

 
 
"ریم" هم یکی دیگر از دختران جوانی است که با 15 سال سن این طور می گوید: «وقتی می‌بینم دیگر دخترهای محله به مدرسه می روند ناراحت می شوم. بدتر از انکه می بینم بعضی از زن ها دکتر یا وکیل می شوند و فکر می کنم چیزهای زیادی در زندگی از دست داده ام».
 
در تصویر آخری که کاترین باسو نشان می دهد بوی مرگ بیش از هر زمان دیگر حس می شود. برای این دختران جوان ازدواج کردن نه تنها خوشبختی به همراه ندارد بلکه با غم و اندوه فراوان همراه است: «تصویری دختری که روی ریل قطار نشسته آزار دهنده است؛ آنها فکر می کنند کودکی، آزادی و استقلالشان به سرقت رفته است».
 


"نادیای" 16 ساله هم آخرین نفری است که احساسش را درباره ازدواج اجباری می گوید:«در مراسم ازدواج من همه گریه می‌کردند با این تفاوت که این اشک ها اشک شوق نبود».
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز