تدبیر24نوشت:حسن روحانی در مراسم روز صنعت و معدن در بخشی از سخنان خود ضمن انتقاد از عملکرد دولت قبل قسم ياد کرد که ديگر سال هاي 84تا92تکرار نخواهد شد.روحاني تاکيد کرد:« والله بالله تالله سال هاي 84 تا 92 گذشت و ديگر تکرار نمي شود. دولت يازدهم خود را خادم مردم مي داند و هيچ تصميم فردي بدون مشورت آن هم مشورتهاي چند باره اتخاذ نمي کند.»

بلافاصله بعد از انتقادات روحانی از دولت قبل رسانه های حامی احمدی نژاد حملات خود به رئیس جمهور را تشدید کردند . در این میان برخی چهره های نزدیک به احمدی نژاد - بخوانید اعضای باند انحرافی دولت اصولگرایان - که از این سخنان وحشت کرده اند فورا در یاداشت هایی رئیس دولت یازدهم را متهم به عوام فریبی می کنند ! 

جوانفکر و داوری دو یار نزدیک به محمود احمدی نژاد که پیش از این به دلیل نشر اکاذیب و دروغگویی درزندان به سر می بردند حال رئیس جمهور را به عوام فریبی و ناکارامدی متهم کرده اند!

عبدالرضا داوری درپيام فيسبوکي خود خطاب به روحاني نوشت«ما تنها بايد 1110 روز منتظر بمانيم».مديرمسوول سابق روزنامه شهروند در دولت دهم تاکيد کرد:« آقاي روحاني عزيز، به اميد خدا شما دولت دوازدهم را به دکتر ما تحويل خواهيد داد. »

در همین حال علی اکبر جوانفکر مشاور محمود احمدی نژاد هم در یاداشتی خطاب به روحانی نوشت : « حجت الاسلام شيخ حسن روحاني رئيس جمهور محترم روز سه شنبه اين هفته در اظهاراتي قابل تامل، خطاب به صنعتگران و سرمايه گذاران سه بار قسم جلاله ياد کرد که سالهاي 84 تا 92 گذشت و تکرار نمي شود و دولت يازدهم هيچ تصميم فردي اتخاذ نمي‌کند.اين سخنان که به تيتر اصلي اکثر رسانه هاي خبري کشور تبديل شد، از آن جهت قابل تامل به نظر مي رسد که آقاي روحاني براي حل مشکلات کشور ، خود را صاحب کليد معرفي کرده بود و رئيس جمهوري که چنين کليدي در اختيار دارد، در عمل قادر است چشم انداز بسيار روشن و اميدبخشي را در پيش چشم مردم ترسيم کند تا آنجا که صاحبان کليد ، با کسب نمره قبولي از مردم ، براي سالهاي بعد نيز در اين خانه ماندگار خواهند بود.»

«بنابراين کسي که کليد حل مشکلات کشور در اختيار اوست ، منطقا نبايد براي اثبات کارامدي خود و ناکارامد بودن پيشينيانش ، به سوگند جلاله متوسل شود! مگر آنکه باور کنيم که اين کليد، هيچ اثر ديگري جز قفل زدن بر درهاي باز پيشرفت هاي همه جانبه کشورنداشته است، چه اينکه درهاي انرژي هسته اي را سه قفله کرده و عنقريب است که کليد آن را نيز به خانم اشتون تحويل دهند .«سوگند آقاي روحاني بيش از هر چيز خوف انگيز به نظر مي رسد و اين نگراني را در ميان مردم و صاحبنظران سياسي بوجود آورده است که آيا دولت يازدهم به عنوان مجري انتخابات ، از هم اکنون سرگرم برنامه ريزي و هدف گذاري هاي خاص در انتخابات آتي است؟ آيا مي خواهد به هر قيمت ممکن از تحقق اراده و خواست مردم براي بازگشت دکتر احمدي نژاد به صحنه مديريتي کشور جلوگيري کند؟ آيا سه بار سوگند جلاله رئيس دولت يازدهم براي تکرار نشدن دوران مشعشع دولت هاي نهم و دهم ، شائبه برنامه ريزي دولت روحاني براي منحرف کردن اراده و خواست واقعي مردم و خداي ناکرده دست کاري در آراء مردم را به اذهان عمومي متبادر نمي سازد؟ طرح اين پرسش ها از آن جهت حائز اهميت است که خاطره شيرين دوران مديريت دکتر احمدي نژاد با وجود سنگ اندازيهاي داخلي و خارجي از يک سو و ناکارامدي و ناتواني آشکار دولت يازدهم در اداره امور کشور با وجود همکاري و همراهي همه دستگاهها از سوي ديگر ، اينک اذهان مردم را معطوف به بازگشت مجدد دکتر احمدي نژاد به عرصه قدرت اجرايي کشور کرده است. اظهارات آقاي روحاني را مي توان صف آرايي زود هنگام در برابر اين مطالبه عمومي مردم تلقي کرد.»

نکته اول : چند وقتی است موجی با نام دلواپسان به راه افتاده که نگران مذاکرات هسته ای ایران و 6 قدرت جهان هستند . جریان مغرور و خودبرتر بینی که فکر می کنند که خودشان فقط فرزندان این انقلاب هستند و مابقی شاید جاسوس هستند یا دزد! این جماعت  که دچار توهم توطئه هستند معتقدند تیم مذاکره کننده ایران خط قرمزها را زیر پا گذاشته و مملکت را تحویل اجانب داده اند! این تفکر غلط که از دل باند انحرافی و پایداری چی ها دیگر شاخه اصولگرایان هدایت می شود کاملا با نظر رهبر انقلاب درتضاد هست . همه می دانند و حتی برخی از اعضای جریان متزلزل اصولگرایی هم به آن معترف هستند که دلواپسی معنایی ندارد زیرا مذاکرات با نظر رهبری پیش می رود . اینکه یک متهم بی بصیرت با در خطر دیدن جایگاه باند انحرافی مدعی می شود روحانی با کلیدش در صنعت هسته ای را قفل کرده و به اشتون تحویل داده است نشان از چیست؟

انها که اصلاح طلبان را متهم به بی ولایتی می کنند چرا با توجه به حمایت رهبری از مذاکره کنندگان ایرانی و نظارت بر روند گفتگوها جریان دلواپسی راه انداخته اند ؟! آیا انها دلواپس نظام هستند یا دلواپس قدرت از دست رفته ؟

نکته دوم : جوانفکر صحبت از دوران شیرین ریاست جمهوری احمدی نژاد می کند . منظور او کدام شیرینی است ؟! شیرینی تورم بالا و قیمت های سرسام آور ، دلار 5000 هزار تومانی یا تحریم هایی که روز به روز به برکت مذاکرات دبیر وقت شواری امنیت بیشتر می شد ؟ 

شیرینی انحراف از خط نظام و انقلاب و خانه نشینی احمدی نژاد و ایستادگی در مقابل رهبری یا اختلاس 3000000000000میلیاردی ؟ و یا نکنه به شرینی ماجرای کهریزک و پرونده مرتضوی اشاره دارد ! چه کسی دوست دارد به آن دوران شیرین بازگردد ؟! نگارنده قطعا اگر جای دکتر روحانی بود می گفتم : والله بالله تالله به پیر به پیغمبر به امام حسین آن سال های سیاه تکرار نخواهد شد .

اما نکته سوم اشاره هر دو عضو باند انحرافی به بازگشت احمدی نژاد می باشد . داوری که در فیسبوک خود اینطور نوشت : آقاي روحاني عزيز، به اميد خدا شما دولت دوازدهم را به دکتر ما تحويل خواهيد داد.» و جوانفکر که اینطور می نویسد : ...اينک اذهان مردم را معطوف به بازگشت مجدد دکتر احمدي نژاد به عرصه قدرت اجرايي کشور کرده است. اظهارات آقاي روحاني را مي توان صف آرايي زود هنگام در برابر اين مطالبه عمومي مردم تلقي کرد.»

چه کسی از چهارماه پیش برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری دوازدهم برنامه ریزی کرده است؟ آیا این احمدی نژاد و مشایی نبودند که با نام دانشگاه ایرانیان در ساختمانی در منطقه ولنجک گرد هم آمده و برای انتخابات مجلس پیشرو برنامه ریزی کردند؟شنیده شده برخی مسئولان سایت های حامی احمدی نزاد چندیدن بار با مشایی برای نحوه ورود به انتخابات آینده جلسه داشتند . در همین حال خبر داریم که نظریه پردازان جریان متزلزل اصولگرایی - بخوانید خودشیفتگان - در تلاشند تا احمدی نژاد را از حضور در انتخابات آینده مجلس منصرف سازند با این حال محمود احمدی نژاد و برخی وزاری وی چند وقتی است در فکر تصاحب کرسی های مجلس دهم هستند. البته ناگفته نماند که این نظریه پردازان درصدد برگرداندن اتحاد به تشکیلات اصولگرایی هستند اما خودشان هم به این واقف هستند که تشکیلات اصولگرایی بر روی شیب فروپاشی قرار گرفته است.

ضربه ای که دولت قبل در هشت سال گذشته به کشور زد همچون بمباران شیمایی سردشت تا سالها تبعات منفی خواهد داشت و مردم که ضربه سنگینی از این جریان خورده اند در خرداد 92 " نه " بزرگی به این جریان گفتند و باید یادآورشویم هیچگاه مردم مومن ما از یک سوراخ دوبار نیش نخواهند خورد.