عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی: کاهش جمعیت آمیخته با سبک زندگی است
سیاح کاهش انسجام خانوادهها را یکی از تبعات تکفرزندی دانست و گفت: یکی از دلایل عمده افزایش نرخ طلاق این است که یا خانوادهها بچهای ندارند یا تعداد فرزندانشان آنقدر کم است که مسئلهای برای آنها ایجاد نمیکند.
به گزارش روزنو، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در اولین همایش «بانوان ایران جوان» که از سوی قرارگاه فرهنگی خاتمالاوصیا(ص) در خرمآباد برگزار شد، در رابطه با بحث کاهش جمعیت در کشور بیان کرد: کاهش جمعیت یکی از مسائل استراتژیک کشور محسوب میشود، این موضوع امروز در حال تبدیل شدن به یک بحران و مسئله بومی است.
وی با بیان اینکه کاهش جمعیت ابعاد سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی، روانشناسی و جامعهشناسی دارد و آمیخته با سبک زندگی است، اضافه کرد: توجه به موضوع کاهش جمعیت باید یک توجه دو جانبه باشد یعنی هم مسئولان و هم مردم را شامل میشود.
سیاح با اشاره به اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی سه سال است که روی موضوع کاهش جمعیت کار میکند و کارگروههای تخصصی در این زمینه تشکیل شده است، ادامه داد: بعد از تأکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر گفتمانسازی این مسئله و اقناع نخبگان، یک بسته آموزشی در رابطه با بحران کاهش جمعیت تهیه شده است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به حذف شدن درس تنظیم خانواده و جایگزینی درس دانش خانواده و جمعیت، گفت: پس از آنکه سرشماری جمعیت کشور در سال 85 روند کاهش رشد جمعیت را آشکار کرد، گفتوگو درباره تحولات جمعیتی کشور در کانونهای کارشناسی و مدیریتی تا اندازهای فراگیر شد و برخی از کارشناسان و جمعیت شناسان درباره کاهش رشد جمعیت هشدار دادند.
وی افزود: آمارهای جمعیتی سرشماری سال 90 نشان داد که نرخ فرزندآوری در خانوادههای ایرانی به کمتر از «حد جایگزینی باروری» رسیده است.
سیاح اظهار کرد: در بازبینی سال 2010 میلای پیشبینیهای جمعیتی ایران چهار دورنما پیش روی ما میگذاشت که در نگرانکنندهترین دورنما، جمعیت ایران در سال 1405 به اوج خود یعنی 79 میلیون نفر خواهد رسید و پس از آن با رشد منفی روبرو میشود و در سال 1450 به 56 میلیون نفر و در سال 1480 به 31 میلیون نفر کاهش خواهد یافت.
وی با بیان اینکه نرخ جمعیت ایران در اواخر دهه 30 و اوایل دهه 40 برای خانوادههای ایرانی حدود هفت فرزند بود، ادامه داد: در اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 جمعیت ایران روند کاهش به خود گرفت و طی سالهای 57 تا 59 با توجه به جریان انقلاب و وقوع جنگ تحمیلی برنامه پهلوی در کنترل جمعیت برداشته شد و متولدین دهه 60 زیاد شدند.
سیاح تصریح کرد: بعد از رحلت امام راحل و پایان جنگ تحمیلی سیاستمداران ایران خود را در شرایطی دیدند که کنترل و پیشگیری از فرزندآوری را از اواخر دهه 60 برای کشور تجویز کردند و با یک مسیر آبشاری بهصورت پرشتاب متوسط نرخ باروری کاهش مییابد و تا سال 92 به نزدیک یک و نیم میلیون فرزند برای هر خانواده ایرانی میرسد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: متأسفانه درصد متوسط نرخ رشد جمعیت کشور ما مسیر نزولی داشته است و رشد جمعیت روستاهای ما منفی شده یعنی نه تنها جمعیت آن زیاد نشده بلکه کم شده و تقریباً 30 هزار روستایی ما به دلایلی از جمله مهاجرت روستاییان و کاسته شدن نرخ باروری خالی از سکنه شده است که خالی شدن روستاها از سکنه معادل کاسته شدن از تولید ملی و افزایش مصرفزدگی است.
سیاح با بیان اینکه مردم یک کشور در طول عمر خود ممکن است یکبار در پنجره جمعیتی قرار بگیرند و باید از آن بهعنوان یک فرصت طلایی استفاده کرد، افزود: پنجره جمعیتی به این معناست که جمعیت زیر 15 سال و بالای 65 سال یک کشور کم و در مقابل جمعیت 15 تا 65 سال یعنی جمعیت جوان، تولیدکننده و مولد یک کشور زیاد باشد و اگر امروز شاهد موفقیتهای ایران در میادین علمی، ورزشی و المپیادها هستیم بهخاطر این است که کشور ما در یک پنجره جمعیتی قرار دارد.
این کارشناس مسائل جمعیتی در ادامه در رابطه با نرخ باروری کل بیان کرد: آمارها نشان میدهد «بُعد خانوار» که در سال 65 برابر پنج و یک دهم نفر و در سال 70 برابر پنج و دو دهم نفر بوده در سال 75 به چهار و هشت دهم نفر و در سال 85 به چهار نفر و در سال 90 به سه و نیم نفر کاهش یافته است. همچنین در سال 85 تعداد خانوارهای چهارنفره برتری داشته اما در سال 90 تعداد خانوادههای دو نفره(بدون فرزند) دیده میشود.
وی با بیان اینکه نرخ باروری جانشینی برای کشورها مهم است، ادامه داد: این نرخ جانشینی خانوادهها در حال کاهش است؛ چراکه اغلب خانوادهها تک فرزند و یا دو فرزند هستند که ممکن است به دلایلی برخی فرزندان قبل از والدین خود بمیرند و نقش جانشینی را ایفا نکنند.
این کارشناس جمعیتی با بیان اینکه آمارهایی که در رابطه با افزایش جمعیت ارائه میشود سوری است و مشکل کاهش جمعیت را حل نمیکند، افزود: در سال 65 تعداد زنان در سن باروری 10 میلیون و نیم بوده و به ازای این زنان دو میلیون و 200 هزار نوزاد متولد شده اما در سال 90 تعداد زنان در سن باروری از 10 و نیم میلیون به 22 میلیون و 300 هزار نفر رسیده اما تعداد نوزادان متولد شده یک میلیون است.
وی اضافه کرد: به شرطی میتوان مشکل کاهش جمعیت را که اکنون در پنجره جمعیتی قرار داریم و تعداد جوانان ما زیاد است، حل کنیم که بتوانیم فرهنگ باروری را تغییر دهیم و مؤلفههای حل این مشکل شامل توان باروری و فرهنگ باروری است.
سیاح با اشاره به گرفتار آمدن کشورهای آلمان، ژاپن و کره جنوبی در چاله جمعیتی گفت: اگر پنجره جمعیت کشور ما از این سن عبور کنند و دیگر توان باروری نداشته باشند ما در پیری جمعیتی گرفتار میشویم.
وی با بیان اینکه شاخص سالخوردگی نسبت جمعیت سالمند به جمعیت جوان است، ادامه داد: کشور ما با سرعت در حال عبور از پنجره جمعیتی و رسیدن به چاله جمعیتی است و وزارت ورزش و جوانان ما دیری نمیپاید که باید تبدیل به وزارت سالمندان شود.
این کارشناس مسائل جمعیتی با بیان اینکه در 30 تا 40 سال آینده ایران جزو پیرترین کشورها قرار میگیرد و این یک حرکت برقآسا است و ضرورت دارد تا از این پیک جمعیتی بهخوبی استفاده کنیم، اظهار کرد: کاهش جمعیت یک کشور چالشهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی، اجتماعی و فرهنگی زیادی را بهدنبال خود میآورد.
وی در بیان اثرات سالمندی یک کشور به مواردی از جمله هزینه نگهداری سالمندان، کم شدن نیروی کار و در نتیجه کاهش تولید، مهاجرت، ضعیف شدن نیروی دفاعی کشور، کاهش جمعیت جوان و نخبه کشور اشاره کرد.
سیاح در ادامه با بیان اینکه جمعیت عامل و مؤلفه اقتدار است و ترکیب اقوام و مذاهب از لحاظ جمعیتی در یک کشور مهم است، گفت: کشور ایران دارای اقوام مختلفی از جمله لر، کرد، ترک، بلوچ وعرب است که این ترکیب قومی باید مدیریت شود. علاوه بر این ایران دارای دو مذهب شیعه و سنی است و با توجه به اینکه ایران تنها حکومت شیعی است که پس از 1400 سال به وقوع پیوسته لازم است این ترکیب نیز مورد توجه قرار بگیرد.
در آینده نه چندان دور دیگر نمیتوان گفت ایران شیعی
وی ادامه داد: در استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، خراسان شمالی بیشترین نرخ باروری را داریم و در مقابل در تهران، گیلان، سمنان و اراک پایینترین نرخ جمعیت که این یک زنگ خطر است و اگر وضع بر همین منوال باشد در آینده نه چندان دور دیگر نمیتوان گفت ایران شیعی.
شیعیان بیشتر از سنیها در موضوع کاهش جمعیت فریب خوردهاند
سیاح با بیان اینکه دشمنی غرب و آمریکا با کل جهان اسلام بوده است اما شیعیان بیشتر از سنیها در موضوع کاهش جمعیت فریب خوردهاند، افزود: اندیشمندانی از مصر، تونس و مراکش در این زمینه اعلام خطر کرده و اعلام کردند غرب میخواهد جمعیت مسلمانان را از بین ببرد.
وی با بیان اینکه با کاهش جمعیت چتر حمایت خانواده از سالمندان برچیده میشود، اضافه کرد: زمانی که یک پدر و مادر فرزندانشان بزرگ و مستقل میشوند این پدر و مادر یک نیاز روحی و عاطفی دارند و آن هم نیاز به نوههایی است که نشاط و امید به زندگی را به خانوادهها بیاورند، اما نسل جدیدی که خود را محروم از این مسئله میکند، افسردگی، ناراحتیهای روحی و روانی را برای خود بهدنبال میآورد.
سیاح در ادامه در بیان آسیبهای تک فرزندی به مواردی از جمله رواج فرهنگ فرزندسالاری، بلوغ زودرس، کم شدن روابط اجتماعی و عدم جامعهپذیری، کاهش انسجام خانواده، تضعیف شبکه ارتباطی خویشاوندی، کاهش اقتدار والدین، جایگزینی رسانه، بازیهای رایانهای، اینترنت و ماهواره و تلویزیون اشاره کرد.
این کارشناس جمعیت به کاهش انسجام در خانوادهها اشاره و اظهار کرد: یکی از دلایل عمده افزایش نرخ طلاق این است که یا خانواده بچهای ندارند یا تعداد فرزندانشان آنقدر کم است که مسئلهای برای آنها ایجاد نمیکند.
لازم است از زمین بازی دشمن خود را بیرون بکشیم
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه کمکهای غرب و آمریکا به کشور ما معطوف به کنترل نسل بود و در زمانهای تحریم اقتصادی و تحریم انواع داروهای مورد نیاز، آنها انواع قرصهای ضد بارداری را بهصورت رایگان به کشور ما میفرستادند و این نشاندهنده این است که آنها بهدنبال کاهش جمعیت مسلمانان و شیعیان بودند، اظهار کرد: ما با برخی غفلتها همسو با دشمنان یک فرهنگ را در جامعه خودمان نهادینه کردیم اکنون که هوشیار شدهایم لازم است از زمین بازی دشمن خود را بیرون بکشیم و شعارها و زمینه ذهنی جامعه را تغییر دهیم.
وی گفت: سؤالی که در این جا مطرح است این است که چرا آمریکا و غربیها با وجود اینکه 55 سال است سیاست تشویق را برای افزایش جمعیت خود اعمال میکنند برای کشورهای مسلمان و جهان سوم سیاست معکوس یعنی کاهش جمعیت را اعمال میکنند و دو نسخه متفاوت پیچیدهاند که این سیاست دوگانه و مشکوک توجه عناصر فرهنگی و مبلغان دینی را میطلبد.
به گزارش روزنو، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در اولین همایش «بانوان ایران جوان» که از سوی قرارگاه فرهنگی خاتمالاوصیا(ص) در خرمآباد برگزار شد، در رابطه با بحث کاهش جمعیت در کشور بیان کرد: کاهش جمعیت یکی از مسائل استراتژیک کشور محسوب میشود، این موضوع امروز در حال تبدیل شدن به یک بحران و مسئله بومی است.
وی با بیان اینکه کاهش جمعیت ابعاد سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی، روانشناسی و جامعهشناسی دارد و آمیخته با سبک زندگی است، اضافه کرد: توجه به موضوع کاهش جمعیت باید یک توجه دو جانبه باشد یعنی هم مسئولان و هم مردم را شامل میشود.
سیاح با اشاره به اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی سه سال است که روی موضوع کاهش جمعیت کار میکند و کارگروههای تخصصی در این زمینه تشکیل شده است، ادامه داد: بعد از تأکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر گفتمانسازی این مسئله و اقناع نخبگان، یک بسته آموزشی در رابطه با بحران کاهش جمعیت تهیه شده است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به حذف شدن درس تنظیم خانواده و جایگزینی درس دانش خانواده و جمعیت، گفت: پس از آنکه سرشماری جمعیت کشور در سال 85 روند کاهش رشد جمعیت را آشکار کرد، گفتوگو درباره تحولات جمعیتی کشور در کانونهای کارشناسی و مدیریتی تا اندازهای فراگیر شد و برخی از کارشناسان و جمعیت شناسان درباره کاهش رشد جمعیت هشدار دادند.
وی افزود: آمارهای جمعیتی سرشماری سال 90 نشان داد که نرخ فرزندآوری در خانوادههای ایرانی به کمتر از «حد جایگزینی باروری» رسیده است.
سیاح اظهار کرد: در بازبینی سال 2010 میلای پیشبینیهای جمعیتی ایران چهار دورنما پیش روی ما میگذاشت که در نگرانکنندهترین دورنما، جمعیت ایران در سال 1405 به اوج خود یعنی 79 میلیون نفر خواهد رسید و پس از آن با رشد منفی روبرو میشود و در سال 1450 به 56 میلیون نفر و در سال 1480 به 31 میلیون نفر کاهش خواهد یافت.
وی با بیان اینکه نرخ جمعیت ایران در اواخر دهه 30 و اوایل دهه 40 برای خانوادههای ایرانی حدود هفت فرزند بود، ادامه داد: در اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 جمعیت ایران روند کاهش به خود گرفت و طی سالهای 57 تا 59 با توجه به جریان انقلاب و وقوع جنگ تحمیلی برنامه پهلوی در کنترل جمعیت برداشته شد و متولدین دهه 60 زیاد شدند.
سیاح تصریح کرد: بعد از رحلت امام راحل و پایان جنگ تحمیلی سیاستمداران ایران خود را در شرایطی دیدند که کنترل و پیشگیری از فرزندآوری را از اواخر دهه 60 برای کشور تجویز کردند و با یک مسیر آبشاری بهصورت پرشتاب متوسط نرخ باروری کاهش مییابد و تا سال 92 به نزدیک یک و نیم میلیون فرزند برای هر خانواده ایرانی میرسد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: متأسفانه درصد متوسط نرخ رشد جمعیت کشور ما مسیر نزولی داشته است و رشد جمعیت روستاهای ما منفی شده یعنی نه تنها جمعیت آن زیاد نشده بلکه کم شده و تقریباً 30 هزار روستایی ما به دلایلی از جمله مهاجرت روستاییان و کاسته شدن نرخ باروری خالی از سکنه شده است که خالی شدن روستاها از سکنه معادل کاسته شدن از تولید ملی و افزایش مصرفزدگی است.
سیاح با بیان اینکه مردم یک کشور در طول عمر خود ممکن است یکبار در پنجره جمعیتی قرار بگیرند و باید از آن بهعنوان یک فرصت طلایی استفاده کرد، افزود: پنجره جمعیتی به این معناست که جمعیت زیر 15 سال و بالای 65 سال یک کشور کم و در مقابل جمعیت 15 تا 65 سال یعنی جمعیت جوان، تولیدکننده و مولد یک کشور زیاد باشد و اگر امروز شاهد موفقیتهای ایران در میادین علمی، ورزشی و المپیادها هستیم بهخاطر این است که کشور ما در یک پنجره جمعیتی قرار دارد.
این کارشناس مسائل جمعیتی در ادامه در رابطه با نرخ باروری کل بیان کرد: آمارها نشان میدهد «بُعد خانوار» که در سال 65 برابر پنج و یک دهم نفر و در سال 70 برابر پنج و دو دهم نفر بوده در سال 75 به چهار و هشت دهم نفر و در سال 85 به چهار نفر و در سال 90 به سه و نیم نفر کاهش یافته است. همچنین در سال 85 تعداد خانوارهای چهارنفره برتری داشته اما در سال 90 تعداد خانوادههای دو نفره(بدون فرزند) دیده میشود.
وی با بیان اینکه نرخ باروری جانشینی برای کشورها مهم است، ادامه داد: این نرخ جانشینی خانوادهها در حال کاهش است؛ چراکه اغلب خانوادهها تک فرزند و یا دو فرزند هستند که ممکن است به دلایلی برخی فرزندان قبل از والدین خود بمیرند و نقش جانشینی را ایفا نکنند.
این کارشناس جمعیتی با بیان اینکه آمارهایی که در رابطه با افزایش جمعیت ارائه میشود سوری است و مشکل کاهش جمعیت را حل نمیکند، افزود: در سال 65 تعداد زنان در سن باروری 10 میلیون و نیم بوده و به ازای این زنان دو میلیون و 200 هزار نوزاد متولد شده اما در سال 90 تعداد زنان در سن باروری از 10 و نیم میلیون به 22 میلیون و 300 هزار نفر رسیده اما تعداد نوزادان متولد شده یک میلیون است.
وی اضافه کرد: به شرطی میتوان مشکل کاهش جمعیت را که اکنون در پنجره جمعیتی قرار داریم و تعداد جوانان ما زیاد است، حل کنیم که بتوانیم فرهنگ باروری را تغییر دهیم و مؤلفههای حل این مشکل شامل توان باروری و فرهنگ باروری است.
سیاح با اشاره به گرفتار آمدن کشورهای آلمان، ژاپن و کره جنوبی در چاله جمعیتی گفت: اگر پنجره جمعیت کشور ما از این سن عبور کنند و دیگر توان باروری نداشته باشند ما در پیری جمعیتی گرفتار میشویم.
وی با بیان اینکه شاخص سالخوردگی نسبت جمعیت سالمند به جمعیت جوان است، ادامه داد: کشور ما با سرعت در حال عبور از پنجره جمعیتی و رسیدن به چاله جمعیتی است و وزارت ورزش و جوانان ما دیری نمیپاید که باید تبدیل به وزارت سالمندان شود.
این کارشناس مسائل جمعیتی با بیان اینکه در 30 تا 40 سال آینده ایران جزو پیرترین کشورها قرار میگیرد و این یک حرکت برقآسا است و ضرورت دارد تا از این پیک جمعیتی بهخوبی استفاده کنیم، اظهار کرد: کاهش جمعیت یک کشور چالشهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی، اجتماعی و فرهنگی زیادی را بهدنبال خود میآورد.
وی در بیان اثرات سالمندی یک کشور به مواردی از جمله هزینه نگهداری سالمندان، کم شدن نیروی کار و در نتیجه کاهش تولید، مهاجرت، ضعیف شدن نیروی دفاعی کشور، کاهش جمعیت جوان و نخبه کشور اشاره کرد.
سیاح در ادامه با بیان اینکه جمعیت عامل و مؤلفه اقتدار است و ترکیب اقوام و مذاهب از لحاظ جمعیتی در یک کشور مهم است، گفت: کشور ایران دارای اقوام مختلفی از جمله لر، کرد، ترک، بلوچ وعرب است که این ترکیب قومی باید مدیریت شود. علاوه بر این ایران دارای دو مذهب شیعه و سنی است و با توجه به اینکه ایران تنها حکومت شیعی است که پس از 1400 سال به وقوع پیوسته لازم است این ترکیب نیز مورد توجه قرار بگیرد.
در آینده نه چندان دور دیگر نمیتوان گفت ایران شیعی
وی ادامه داد: در استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان، خراسان شمالی بیشترین نرخ باروری را داریم و در مقابل در تهران، گیلان، سمنان و اراک پایینترین نرخ جمعیت که این یک زنگ خطر است و اگر وضع بر همین منوال باشد در آینده نه چندان دور دیگر نمیتوان گفت ایران شیعی.
شیعیان بیشتر از سنیها در موضوع کاهش جمعیت فریب خوردهاند
سیاح با بیان اینکه دشمنی غرب و آمریکا با کل جهان اسلام بوده است اما شیعیان بیشتر از سنیها در موضوع کاهش جمعیت فریب خوردهاند، افزود: اندیشمندانی از مصر، تونس و مراکش در این زمینه اعلام خطر کرده و اعلام کردند غرب میخواهد جمعیت مسلمانان را از بین ببرد.
وی با بیان اینکه با کاهش جمعیت چتر حمایت خانواده از سالمندان برچیده میشود، اضافه کرد: زمانی که یک پدر و مادر فرزندانشان بزرگ و مستقل میشوند این پدر و مادر یک نیاز روحی و عاطفی دارند و آن هم نیاز به نوههایی است که نشاط و امید به زندگی را به خانوادهها بیاورند، اما نسل جدیدی که خود را محروم از این مسئله میکند، افسردگی، ناراحتیهای روحی و روانی را برای خود بهدنبال میآورد.
سیاح در ادامه در بیان آسیبهای تک فرزندی به مواردی از جمله رواج فرهنگ فرزندسالاری، بلوغ زودرس، کم شدن روابط اجتماعی و عدم جامعهپذیری، کاهش انسجام خانواده، تضعیف شبکه ارتباطی خویشاوندی، کاهش اقتدار والدین، جایگزینی رسانه، بازیهای رایانهای، اینترنت و ماهواره و تلویزیون اشاره کرد.
این کارشناس جمعیت به کاهش انسجام در خانوادهها اشاره و اظهار کرد: یکی از دلایل عمده افزایش نرخ طلاق این است که یا خانواده بچهای ندارند یا تعداد فرزندانشان آنقدر کم است که مسئلهای برای آنها ایجاد نمیکند.
لازم است از زمین بازی دشمن خود را بیرون بکشیم
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه کمکهای غرب و آمریکا به کشور ما معطوف به کنترل نسل بود و در زمانهای تحریم اقتصادی و تحریم انواع داروهای مورد نیاز، آنها انواع قرصهای ضد بارداری را بهصورت رایگان به کشور ما میفرستادند و این نشاندهنده این است که آنها بهدنبال کاهش جمعیت مسلمانان و شیعیان بودند، اظهار کرد: ما با برخی غفلتها همسو با دشمنان یک فرهنگ را در جامعه خودمان نهادینه کردیم اکنون که هوشیار شدهایم لازم است از زمین بازی دشمن خود را بیرون بکشیم و شعارها و زمینه ذهنی جامعه را تغییر دهیم.
وی گفت: سؤالی که در این جا مطرح است این است که چرا آمریکا و غربیها با وجود اینکه 55 سال است سیاست تشویق را برای افزایش جمعیت خود اعمال میکنند برای کشورهای مسلمان و جهان سوم سیاست معکوس یعنی کاهش جمعیت را اعمال میکنند و دو نسخه متفاوت پیچیدهاند که این سیاست دوگانه و مشکوک توجه عناصر فرهنگی و مبلغان دینی را میطلبد.
منبع: ایسنا