
دلیل حمایت هاشمی رفسنجانی از مهدوی کنی برای ریاست خبرگان چه بود؟

بنابراین جایگاه مهم و تاثیر گذار مجلس خبرگان در صحنه ی سیاسی جمهوری اسلامی باعث شده است که تمام گروه های سیاسی و احزاب براساس مقبولیت اجتماعی که دارند برای ورود به این نهاد و معرفی کاندید های مورد نظر خود به فکر وزن کشی سیاسی برآیند . در این میان اصول گرایان گوی سبقت را از اصلاح طلبان برده اند و در دور چهارم مجلس خبرگان که همزمان با انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری برگزار شد پیروزی قاطع را در مقابل اصلاح طلبان کسب کردند ، در این دوره در پی نظارت شورای نگهبان و برگزاری امتحان های فقهی توسط این شورا برای تایید صلاحیت کاندیدها ! اعتراضات بسیاری از کاندیداهای اصلاح طلب از جمله سید هادی خامنه ای و سید حسین موسوی تبریزی را برانگیخت و از طرف دیگر رد صلاحیت کاندید های سرشناس طیف اصلاح طلب موجب شد افرادی مانند موسوی لاری خواستار اجماع بیشتر هر دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب پیرامون کاندیداهای مشخص شودکه با عدم اقبال جریان اصولگرا همراه بود؛ به همین جهت اصلاحطلبان روحانی با محوریت «مجمع روحانیون مبارز» و «مجمع مدرسین و محققین حوزهی علمیهی قم» از اعلام لیست مجزا و اختصاصی خودداری کردند و برخی از تحلیلگران سیاسی آن را در راستای «تحریم انتخابات» تفسیر کردند. همین پروژه در انتخابات میان دوره ای هیات رئیسه اجرا شد و در زمانی که آیت الله هاشمی رفسنجانی بعد از آیت الله مشکینی ریاست مجلس را بر عهده گرفت فضاسازی رسانه ای علیه وی بالا گرفت و رسانه های تندرو نزدیک به جریان اصول گرا رادیکال و دولت کارزار گسترده ای برای کاندید شدن آیت الله مهدوی کنی شروع کردند ودر نهایت آقای هاشمی رفسنجانی در افتتاحيه مجلس خبرگان که از اين اقدام ها به عنوان «غوغای رسانه ها» ياد کرد و گفت: «در ماه های اخير کارهايی صورت گرفت که احساس خطر کردم و به آقای امامی کاشانی گفتم که با آقای مهدوی کنی صحبت کند و ايشان پيشنهاد مرا به آقای مهدوی کنی مطرح کردند و گفتم که از آيت الله مهدوی کنی حمايت می کنم و قصدم اين بود که مسئله را از اين طريق حل و از تفرقه در خبرگان جلوگيری کنم » ودر آخر محمدرضا مهدوی کنی با کسب62 رای ریاست مجلس خبرگان را برعهده گرفت و ریاست مجلس به طیف اصول گرا واگذار شد. حضور پررنگ طیف اصولگرای سنتی موجب شده است که طی سالیان دراز مجلس خبرگان که بنا بود خبرگان نظارت باشد به خبرگان اطاعت تبدیل بشود و موضوع (حفظ وضع موجود و عدم تغییر در روال گذشته) در مقابل (تغییر وضع موجود و نظارت جدی و مستقل ) قرار بگیرد.

حال با شرایط جسمی آیت الله مهدوی کنی و وضعیت نگران کننده وی، موضوع انتخاب ریاست جدید مجلس خبرگان مورد بحث بسیاری از سیاست مداران مطرح کشور قرار گرفته است از طرفی اصولگرایان از ترس اینکه مبادا پست ریاست را از دست بدهند اظهار نظرهایی مبنی بر عدم لزوم انتخاب رییس تا انتخابات آینده که همزمان با انتخابات مجلس سال 94 برگزار میشود ارائه می دهند و خبرهایی که مبنی بر تشکیل جلسه محرمانه برای تعیین وضعیت این نهاد بعد از وضعیت وخیم آیت الله مهدوی کنی منتشر شده است «که البته صحت این خبر خیلی مشخص نیست» و این گمانه زنی را که تا مجلس پنجم این نهاد با هیات رییسه اداره می شود را تقویت کرده است . حال چه درمورد ریاست مجلس بعد از آیت الله مهدوی کنی و چه در مورد انتخابات دور پنجم مجلس خبرگان زمان آن است که اصلاح طلبان و طیف نزدیک به اصلاح طلبان تلاش لازم برای تاثیر گذاری مثبت دراین نهاد انجام دهند و با همگرایی و اجماع نظر برروی شخصی با صلاحیت که دارای شایستگی های لازم برای نامزدی در ریاست مجلس داشته باشدمی توانند نقطه عطفی را برای تغییر روند فعلی رقم بزنند . با توجه به اینکه طیف مقابل نیز تمام تلاش خود را برای پیروزی در انتخابات و جلوگیری از ورود جریان تحول خواه در مجلس خبرگان خواهد کرد به خصوص آنکه در دوره ی آینده تشکیل کارگروه انتخاب رهبر در دستور کار قرار خواهد داد اصولگرایان به هیچ عنوان مایل نخواهند بود جریانی ورای جریان موجود در عرصه تصمیم گیری قرار گیرند. با توجه به تشکیل این کارگروه و نقش تعیین کننده و حساسی که این تصمیم گیری در مناسبات آینده ی قدرت رقم خواهد زد، حضور افرادی آگاه و با صلاحیت های فقهی و سیاسی و اجتماعی از همه ی طیف ها و جریانات سیاسی در دوره ی آینده ی مجلس از الزامات تصمیم گیری درست و مناسب در مورد انتخاب رهبر است بنابراین جریان اصلاح طلب از حالا باید برای مقابله با سنگ اندازی ها و غوغا سالاری رسانه ای که پیش بینی می شوداصول گرایان تندرو برای جلوگیری از ورود طیف تحول خواه در مجلس به وجود خواهند آورد استراتژی و برنامه ریزی مناسبی را اتخاذ کنند و نگذارند اتفاقات دور قبل مجددا اتفاق بیفتد .
حضور جریان تحول خواه شاید بتواند تا حدود ی روند ها را در مجلس تغییر دهد و این نهاد را به جایگاه حقیقی خودکه جایگاه نظارتی ست برساند و استقلال و پویایی لازم را به مجلس خبرگان رهبریبازگرداند.
«تاریخ و نسلهای آینده درباره شما قضاوت خواهند کرد و اولیاء بزرگ خدا ناظر آراء و اعمال شما میباشند. کوچکترین سهلانگاری و مسامحه و کوچکترین اعمال نظرهای شخصی و خدای نخواستهتبعیت از هواهای نفسانی که ممکن است این عمل شریف الهی را به انحراف کشاند، بزرگترین فاجعه تاریخ را به وجود خواهد آورد. اگر اسلام عزیز و جمهوری اسلامی نوپا به انحراف کشیده شود، سیلی بخورد و به شکست منتهی شود، خدای نخواسته اسلام برای قرنها به طاق نسیان سپرده میشود و به جای آن اسلام شاهنشاهی و ملوکی جایگزین آن خواهد شد. رهبر و رهبری در ادیان آسمانی و اسلام بزرگ چیزی نیست که خود به خود ارزش داشته باشد و انسان را خدای نخواسته به غرور و بزرگاندیشی خود وادارد. آن همان است که مولای ما علیابن ابیطالب درباره آن گوشزد فرموده است.الله الله در انتخاب اصحاب خود، الله الله در تعجیل تصمیمگیری خصوصاً در امور مهمه و باید بدانید و میدانید که انسان از اشتباه و خطا مأمون نیست. به مجرد احراز اشتباه و خطا از آن برگردید و اقرار به خطا کنید، که آن کمال انسانی است، توجیه و پافشاری در امر خطا، نقص و از شیطان است. در امور مهمه با کارشناسان مشورت کنید و جانب احتیاط را مراعات نمایید».
(پیام امام خمینی رهبر کبیر انقلاب به نمایندگان خبرگان رهبری به مناسبت تشکیل اولین دوره یمجلس خبرگان) .