
اطلاعرسانی ضعیف پاشنه آشیل دولت یازدهم
احسان بیگی نوشت:
دولتی که "امید" را به همراه خود در جامعه تزریق کرد و بعد با شعار "تدبیر" آمد، بسیاری را هم خوشحال کرد و هم امیدوار. اما با وجود اینکه حدود یک سال از این تغییر "بزرگ" میگذرد هنوز برخی از ارکان مهم دولت نتوانستهاند احساس رضایت نسبت به عملکرد خود را در دل دوستان و منتقدان بروز دهند.
اطلاعرسانی و استفاده بهینه از فضای رسانهای همواره برای دولتها فرصتی ایجاد میکرده است که خود را به خوبی نشان دهند و حتی بسیاری از این منظر که رسانه ابزاری در دست ماست بهره برده و با بزرگنمایی کوچکهای خود، بزرگواری هر چند موقت را خریدهاند.
نمونههای تاریخی زیادی میتوان برای این موضوع برشمرد از گوبلز، مدیر ارشد تبلیغات هیتلر گرفته تا سعید الصحاف وزیر تبلغات صدام که تا وی در صحنه ی رسانهها بود، صدام هم در حکومت پابرجا. هر چند این دو مورد نشان میدهد که اگر دولتها بخواهند میتوانند به شکل ناسالم از رسانه به عنوان ابزار قدرت استقاده کنند اما در کنار آن میتوان از مدیران و مسوولان چه ایرانی و چه دیگر کشورها نام برد که با بهره ی مناسب از فرصت رسانه توانستهاند ارتباط خوبی با مخاطبان خود ایجاد کنند.
با روی کار آمدن دولت یازدهم بهویژه در روزهای آغازین و مشاهده ی اطرافیان دکتر روحانی این حس منتقل میشد که دیگر زمان تصمیمگیریهای آنی و بدون برنامه پایان یافته و رسانهها هم میتوانند با احساس بهتری در عرصههای مختلف کشور به اطلاعرسانی و ارتباط با مسئولان بپردازند.
حضور شخصیتها و نامهای بزرگ در کابینه و یا به قول معروف حضور ژنرالها در ارکان دولت این امید را به اهالی رسانه داد که عرصه اطلاعرسانی دولت هم از حضور ژنرالها بی نصیب نخواهد شد اما با وجود حضور برخی اسمهای نامآشنا در این بخش عملکرد تقریبا ضعیفی را در معرض دید قرار داده و حتی بسیاری را ناامید کرده است.
با وجود اینکه برخی وزیران مانند ظریف در وزارت خارجه خود تبدیل به یک رسانه ی بزرگ شدند اما بخش اصلی رسانهای دولت که همان شورای اطلاعرسانی آن بوده و زیر نظر مستقیم دفتر رییسجمهور فعالیت میکند، بسیار عقبتر از دیگر بخشهای دولت گام برمیدارد و به شکل واضحی گاهی در تضاد با آنها عمل میکند.
روزنامه ایران و خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) که دو پایگاه مهم اطلاعرسانی دولت محسوب میشوند به دلیل حضور بسیار ضعیف و نقشآفرینی تبلیغی صرف در دولت گذشته امروز با مخاطبان بسیار کمی روبهرو هستند و قطعا تاثیرگذاری کمتری دارند. این دو رسانه با وجود تغییرات زیاد به ویژه در راس مدیریتی به دلیل گرفتار شدن در افکار ساخته شده قبلی تا برخاستن و ایستادن به زمان نیاز دارند و این فرصت و زمان را باید شورای اطلاعرسانی دولت و تیم تفکرساز آن به آنها میداد.
در واقع در نبود رسانههای تاثیرگذار یک تیم فکری و با دانش رسانهای مناسب و البته وجود یک ژنرال مشخص در راس آن میتوانست این خلا را پر کند که متاسفانه در دولت روحانی این ضعف به خوبی نمایان است. الان به طور واضح نمیتوان فهمید که پختوپز اطلاعات و مهیا کردن برای رسانهها در کدام بخش دولت انجام میشود. سخنگوی دولت همزمان معاون برنامهریز دولت هم هست. وزیر ارشاد گرفتاریهای دیگری دارد، وزیران اقتصادی هر یک برای خود در وادیشان گام برمیدارند. ظریف ترجیح میدهد فیسبوکی و شخصی بتازد و خلاصه هر یک برای خود میگویند!
دو برنامه ی اقتصادی مهم در یک سال گذشته در این دولت اجرا شد که در هر دو مورد نشان داد هیچ سناریو منطقی و حسابشده ی رسانهای پشت آنها وجود نداشته و هر دو با مشوش کردن ذهن مردم نتایج برعکسی را نصیب دولت کرد؛ در مورد اول ماجرای سبد کالا آنقدر شور شد که رییسجمهور را وادار به "عذرخواهی" کرد و در دیگری اطلاعرسانی در تاریکی و نشناختن مخاطبان باعث شد بار دیگر همه برای "یارانه نقدی" ثبتنام کنند.
در هر دو مورد میشد به راحتی و با اندکی برنامهریزی مناسب رسانهای هم تبلیغات مثبت فراوانی را منتشر کرد هم از میلیاردها تومان منابع بهره برد که این گونه نشد و معلوم نیست که آیا باز این برنامهریزیهای غلط تا کی ادامه خواهد داشت.
انتقاد رییسجمهور به متخصصان و دانشگاهیان نسبت به اینکه از دولت دور هستند را حتما میتوان به پای عملکرد ضعیت این بخش از دولت نوشت که زمینه ی حضور آنها را در رسانهها فراهم نیاورده است.
در نهایت میتوان به علملکرد رسانهای دولت نمره ی «ضعیف» داد و این شامل همه ی بخشهای آن میشود و تا این چند صدایی و هر صدایی در دولت وجود دارد نمیتوان "امیدی" به آن بست. شاید دوای این درد حضور یک ژنرال با نفوذ رسانهای و دارای شناخت از این عرصه باشد که بتواند صدای دولت را یکسان و رسا کند. فردی مانند ابوالفضل فاتح که حتما هم توانایی بالایی در اداره چنین بخشهایی دارد و هم با خوشفکری میتواند دولت را به آینده امیدوار کند. به هر حال "صادق" بودن و "آشنا" بودن میتواند برای دولت مفید باشد اما الزاما نمیتواند برایش یک "فاتح" در عرصه اطلاعرسانی باشد.