
وزیر اطلاعات: هنر امام خمینی(س) آغاز مبارزه و انقلاب در زمان ناامیدی بود
روزنو :حجتالاسلام والمسلمین سید محمود علوی ظهر امروز در مراسم بزرگداشت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در حرم احمد بن موسی(ع) اظهار داشت: حرکت انبیا گاه به جایی میرسد که بر اثر فشار کفار و منافقان، نامیدی بر پیروان مستولی میشود.
حجتالاسلام والمسلمین سید محمود علوی ظهر امروز در مراسم بزرگداشت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در حرم احمد بن موسی(ع) اظهار داشت: حرکت انبیا گاه به جایی میرسد که بر اثر فشار کفار و منافقان، نامیدی بر پیروان مستولی میشود.
به گزارش روزنو، وی افزود: گاه آنقدر فشار جبهه کفر و شرک زیاد میشود که میگویند دیگر کاری از ما ساخته نیست و باید شکست و ناامیدی را بپذیریم اما در همین نقطه ناامیدی است که یاری خداوند فرا میرسد و پیروزی را از آن جبهه حق میسازد.
علوی با اشاره به آیه شریفه «حتى إذا استیئس الرسل وظنوا أنهم قد کذبوا جاءهم نصرنا فنجی من نشاء ولا یرد بأسنا عن القوم المجرمین» افزود: در این آیه وعده داده شده که آنگاه که انبیا نیز نا امید شوند و دیگران آنان را دروغگو بخوانند یاری خدا فرا رسیده و هر که را بخواهد در نجات دهد.
این مقام مسئول اضافه کرد: شخصیت حضرت امام(ره) از جنبههای مختلف قابل مطالعه است و درسهای آموزنده فراوانی در آن نهفته است.
وی خاطرنشان کرد: امام راحل در مبارزه انقلاب و قیام خود در نقطهای کار را آغاز کرد که همه دچار یأس و نا امیدی شده و کسی باور نداشت که یک مبارزه سیاسی دامنه پیدا کند و گرایش زیادی از سمت مردم و جریانات سیاسی بدان پیدا شود.
علوی خاطرنشان کرد: هر دو بار که امام قیام کرد نهضت در مرحله ضعف و فتور بود و این یکی از خصوصیات آن امام راحل است و در قیامها و انقلابهای دیگر نمونهای ندارد.
وی بیان کرد: بار نخست در سال 1340 پس از فوت آیت الله بروجردی بود که شرایط داخلی و خارجی برای قیام مساعد نبود.
وزیر اطلاعات با تشریح آن مقطع ابراز داشت: در آن شرایط کسی باور نمیکرد که مرجعی در قم پرچم قیام را به دست بگیرد و دیگران زیر آن پرچم جمع شوند.
به گفته وی، مردم ایران تا پیش از آن مقطع، یک رهبر داشتند به نام آیتالله بروجردی که هر چه اشاره میکرد مردم فراگیر حرکت کرده و پاسخ میدادند.
علوی تصریح کرد: تا زمانی که آیتالله بروجردی زنده بود هر چه آمریکا برای اجرای اصلاحات آمریکایی به شاه فشار میآورد، او جرأت اجرای خواستههای آنها را نداشت چرا که میدانست با یک انگشت اشاره آیتالله بروجردی هر چه رشته کرده پنبه میشود.
وی در ادامه گفت: در این زمان شاه از طریق غیر مستقیم و با پیش انداختن علی امینی و بعد هم به گردن او انداختن تقصیرات، قصد داشت کار خود را پیش ببرد.
علوی ادامه داد: وقتی آیتالله بروجردی از دنیا رفت شاه احساس کرد مانع از سر راه برداشته شد و کسی که نفوذ بیبدیلی داشت از بین رفت و مرجعیت بین چهار تا پنج نفر در قم، آیتالله میلانی در مشهد، خوانساری در تهران و دیگرانی در نجف تقسیم شده و مرجعی که حرف او حرف آخر باشد وجود ندارد.
وی اضافه کرد: از سوی دیگر چندین گروه که مبارزه را گرم میکردند نیز هر یک به دلیلی از تب و تاب افتاده بودند.
وزیر اطلاعات یادآور شد: گروه نخست دانشجویان مبارز بودند که بسیاری از آنان نگاه دینی نداشته و با نگاه سوسیالیستی وارد مبارزه شده بودند و در دانشگاه صدای مرجعی مانند امام پژواک زیادی به همراه نداشت.
وی ادامه داد: بچه مسلمانهایی نیز که در دانشگاه میخواستند مبارزه کنند باید مارک سوسیالیستی بر خود میزدند چنانکه «محمد نخشب» نهضت مسلمانان سوسیالیست را تشکیل داد و کتاب «ابوذر سوسیالیست خداپرست» تدوین شد و لذا یک مرجع دینی چندان نمیتوانست روی دانشگاه حساب کند.
علوی اضافه کرد: دومین عرصه مبارزه بازار بود که بعد از اختلاف آیتالله کاشانی و مصدق و به سبب نامهربانیهایی که با آیتالله کاشانی شده بود به سردی گراییده بود.
وی خاطرنشان کرد: بازاریان در آن زمان، به فعالیتهای فرهنگی و مذهبی روی آورده و موسسه تعلیمات اسلامی، مدرسه رفاه و هیئات را وجهه همت قرار داده بودند.
علوی بیان کرد: گروه سوم مبارزان، روحانیون و علما بودند که در مبارزه ملی شدن صنعت نفت و در جنبش مسلمانان مجاهد نقش برجسته ایفا کرده بودند اما بعد از رفتاری که با آیتالله کاشانی شد از سیاسیون دلخور بودند.
به گفته وی، روحانیون اینگونه میاندیشدند که سیاسیون از روحانیت استفاده میکنند تا مردم را به صحنه بیاورند و آنگاه که پیروز شدند روحانیت را کنار میزنند.
وی ابراز داشت: در مشروطه مردم به حساب آیتالله شیخ فضلالله نوری، آیتالله طباطبایی و بهبهانی به میدان آمدند اما طباطبایی خانهنشین شد، فضل اللهنوری را دار زندند و بر بهبهانی را ترور کردند و بر سر آیتالله کاشانی نیز آن آمد که همگان دیدند و از این رو روحانیت نیز از مبارزه دلزده بود.
وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی در ادامه اظهار داشت: گروه دیگر سیاسیون بودند که در جریان نهضت ملی شدن نفت در قالب جبهه ملی وارد میدان شدند اما در سال 41 به مبارزات پارلمانتاریستی روی آورده و کسانی چون اللهیار صالح وارد مجلس شدند و اینها نیز به سخن مرجعی دینی به میدان نمیآمدند.
وی در ادامه و پس از تشریح وضعیت نامساعد داخلی در آن مقطع افزود: شاه نیز در آن مقطع همین تحلیل را داشت و گمان میکرد اکنون هر کاری بخواهد میتواند انجام دهد و هر بلایی بر سر دین مردم بیاورد مشکلی نخواهد داشت.
علوی اضافه کرد: شاه در اقدامی مزورانه توپ مرجعیت را به نجف انداخت و پس از ارتحال آیتالله بروجردی، در تلگرامی تسلیت فوت آیتالله بروجردی را به آیتالله حکیم در نجف ابلاغ کرد که تغییر مرجعیت از قم به نجف را القا کند.
تشکیل شورای علما اقدامی برای پر کردن خلأ رهبری واحد
وی سپس گفت: از همین جا بود که آئیننامه انجمنهای ایالتی و ولایتی شروع شد و در قانون آن که مسلمان بودن و قسم به قرآن قید شده بود تغییر یافت تا قسم خوردن به هر کتابی در هر دینی مجاز شود و بهائیان بتوانند حضور پیدا کنند.
علوی خاطرنشان کرد: در این مقطع امام حساب شده وارد میدان شد و در گام نخست با تدبیری جای خالی رهبری واحد را پر کرد بدین طریق که شورای علمای مجتهدین را با ترکیبی از علمای طراز اول قم، آیتالله خوانساری در تهران و آیتالله میلانی در مشهد راهاندازی کرد.
وزیر اطلاعات ادامه داد: این افراد در آن شرایط به سختی یک نامه و بیانیه را امضا میکردند و دست آخر به امام میرسید و با دستور ایشان منتشر میشد.
تشکیل انجمنهای اسلامی گام دوم مبارزه امام
علوی ابراز داشت: امام در گام دوم دانشجویان مسلمان را فراخواندند با آنان صحبت و شرایط کشور را تحلیل و تاکید کردند که نباید اجازه دهند جو دانشگاه در اختیار کمونیستها باقی بماند که یک جوان مسلمان حتی نتواند نماز بخواند.
به گفته علوی، در همین راستا انجمنهای اسلامی تشکیل شد و جوانان مسلمان دانشجو پاسخ امام را دادند و پیگیرانه در راه استقرار اسلام مبارزه کردند.
وی ادامه داد: در بازار گروهی به تبعیت از عسگر اولادی و دیگرانی به دنبال حاج مهدی عراقی و چند دستگی حاکم بود و امام آنان را فراخواند و توضیح داد که این وضعیت چقدر به نفع رژیم شاه است که بازار حیدری و نعمتی شده است.
علوی یادآور شد: تشکیل هیئتهای موتلفه اسلامی در این راستا گام بسیار مهمی بود که بازار را متحد کرد.
وی ادامه داد: گام بعدی امام در مورد روحانیت بود که با فریادهای دلسوزانهای که زدند آنان را بیدار کردند و نهیب زدند که «ای علمای بلاد، علمای قم، نجف و ... متحد شوید که اسلام در خطر است.»
به گفته وی، با این فریادها خون تازهای در کالبد روحانیت به جریان افتاد و با ورود دانشگاهیان، بازاریان و روحانیون زمینه فراگیر شدن مبارزه فراهم شد.
علوی یادآور شد: کشته شدن، تبعید، شکنجه و در فشار قرار گرفتن از ضروریات مبارزه است و امام در این وارد پیش از پیروان خود سینه سپر کرد و آنگاه که تهدید کردند اگر برای سخنرانی به فیضیه برود الوات او را با چاقو مثله میکنند، گفت من سینه خود را برای سرنیزه شما آماده کردهام.
به گفته وزیر اطلاعات، این سخن امام فرهنگ شهادت را در جامعه نهادینه کرد و پا در جای پای جد بزرگوار خود سیدالشهدا گذاشت که وقتی حر ریاحی سر راه او را گرفت و با تهدید مانع کاروان شد فرمود« هَلْ تَقْدِرُونَ عَلَی أَکْثَرَ مِنْ قَتْلِی؟ » جز کشتن من چه قدرتی داری که مرگ در این راه برای من عزت و سربلندی و احیای حق و حقیقت است.
امام پشتیبان اصلی شاه یعنی آمریکا را هدف قرار داد
وی سپس به تبیین شرایط خارجی کشور در آن مقطع پرداخت و افزود: در آن شرایط بسیاری میگفتند پشتیبان شاه آمریکا است و نمیتوان با آمریکا در افتاد اما امام به سراغ بت اصلی رفت و بر خلاف انقلابهای آن زمان که وابسته به اردوگاه شرق یا غرب بودند، مستقل وارد میدان شد.
به گفته علوی، دست رد زدن به سینه شرق و غرب، انقلاب را در مقاطع بعد بیمه کرد چرا که این دو ابرقدرت در مورد انقلابها همچون دو تیغه یک قیچی عمل میکردند.
وی به سخن حضرت امام در مورد بد و بدتر بودن آمریکا، انگلیس و شوروی از یکدیگر اشاره کرد و گفت: ایشان با صراحت رئیس جمهور آمریکا را منفورترین فرد در نزد ملت ایران خواند در حالی که همان آمریکا اگر ناوی را در مدیترانه حرکت میداد اعراب از ترس قبض روح میشدند.
وزیر اطلاعات در ادامه سخنان خود شکسته شدن هیمنه آمریکا به عنوان پشتوانه اصلی شاه را از علل اصلی توفیق قیام خواند و اظهار داشت: تا پیش از آن مبارزات متوجه دولتها بود نه شخص شاه و حتی آیتالله کاشانی در حداکثریترین تهدید خود در زمان روی کار آمدن قوامالسلطنه تهدید کرده بود اگر این اقدام انجام شود دربار را مورد حمله قرار خواهد داد.
وی افزود: حضرت امام(ره) اما اینگونه با شاه سخن گفت که «مردک، چهل و چند سال از عمرت میگذرد به خود بیا و کاری نکن دستور بدهیم تو را بگیرند و مانند پدرت از مملکت بیرون کنند».
علوی با اشاره به جنایت شاه در 15 خرداد آن را ناشی از ترس و دستپاچگی وی دانست و ادامه داد: حوادث 15 خرداد و چهلمهای پی در پی شهدا در یزد، تبریز، مشهد و ... بستر انقلاب را گستردهتر کرد.
ترور حسنعلی منصور، دستگیری اعضای موتلفه اسلامی، حزب ملل، حرکات کمونیستها و چریکهای فدایی و برخی نقاط شاخص دیگر در این مقطع مورد اشاره علوی قرار گرفت و ادامه داد: در مقطع دوم دستگیریها گسترده شده بسیاری از مبارزان تبعید، اعدام یا فراری شده بودند و شرایط بینالمللی نیز توافق بر سر ماندن شاه بود.
وزیر اطلاعات اضافه کرد: امام اما از مبارزه دست نمیکشد تا در سال 56 با نگارش مقاله اهانتآمیز در روزنامه اطلاعات خشم مردم به غلیان آمده و قیام دوباره اوج میگیرد.
وی اضافه کرد: بسیاری در آن مقطع پا درمیانی کردند که اجازه دهید شاه بماند سلطنت کند نه حکومت، اما امام هوشمندانه نپذیرفت و تاکید کرد که «یک کلمه، شاه باید برود».
با گل جواب گلوله را دادن از ویزگیهای مختص قیام امام بود
وزیر اطلاعات در ادامه گفت: امام در شرایطی مبارزه کرد که با اتکا به قدرت مردم اجازه نداد کسی دست به اسلحه ببرد چرا که معتقد بود این حضور از هر گلولهای قویتر است.
وی افزود: نگاه امام به نیروهای مسلح و ارتش به عنوان نیروهای شاه نبود بلکه آنان را نیروهای کشور میدانست و عقیده داشت که ارتش مال کشور است و شاه باید برود اما اینها باید بمانند.
علوی ادامه داد: در انقلابهای دنیا در کنار فاز سیاسی یک فاز نظامی و شاخه نظامی تعریف میشود که سعی میکند نیروهای مسلح رژیم حاکم را از پا درآورد و فلج کند اما امام روی این فاز نرفت چون اعتقاد داشت اینها فرزندان مردم هستند.
وی با اشاره به اعتراضات امام در مورد کاپیتولاسیون ادامه داد: در آنجا امام با شاه بسیار تند سخن میگویند اما با لحنی پدرانه با نیروهای مسلح حرف میزنند که « ای ارتش ایران به داد ایران برس که ایران را له کردند، استقلال ایران را له کردند.»
علوی تصریح کرد: امام حتی یک جا در سخنرانیها و مواضع خود نگفته گلوله را با گلوله پاسخ دهید و بارها در مورد تقاضای مبارزان در این زمینه مقاومت کرده است.
وی همچنین بیان کرد: رفتار امام دل ارتش را با مردم گره زد که تیمسارها و ارتشبدها در جلسات خود از تمرد ارتشیان در شلیک به مردم درمانده شدند و ارتش اگر چه طرف مردم بود اما فرماندهان طاغوتی آن در 21 بهمن اعلام بیطرفی کردند.
علوی خاطرنشان کرد: این ویژگی امام بود که یک ملت را با دست خالی به نبرد رژیمی تا بن دندان مسلح برد و به پیروزی رساند.
وی ابراز داشت: بعدتر گفتند خمینی مرد مبارزه است اما پس از پیروزی اداره کشور از او ساخته نیست که دیدیم در طول 10 سال رهبری حضرت امام چگونه توطئهها یکی پس از دیگری خنثی شد و با هدایت آن پیر مراد در دفاع مقدس و مقاطع دیگر چه افتخاراتی برای این مردم به دست آمد.
علوی همچنین گفت: پس از امام نیز خلف صالح ایشان 25 سال کشور را در بهترین وضعیت هدایت کردند و هر روز ایران در سطح بینالمللی شادابتر و قهرمانانهتر ظاهر شد.
به گفته وی، پیروزی حزب الله در نبرد 33 روزه و پیروزی فلسطینیان در جنگ 22 روزه همه مدیونم رنمودهای امام است و امروز نیز روح رهبری امام در مقام معظم رهبری است که دارد حماسه میآفریند و هر جا انقلاب است با نصر و حماسه همراه میشود.
وزیر اطلاعات خاطرنشان کرد: آنان که میخواستند ظرف دو ماه حکومت سوریه را سرنگون کنند به هیچ جا نرسیدند و از آن روز بیش از سه سال گذشت و انتخابان این کشور دیروز برگزار شد که به احتمال قوی بشار اسد در آن پیروز میشود.
اشاره به نوع غم مردم در لحظهای که رادیو اعلام کرد «روح خدا به ملکوت اعلی پیوست» که مویهکنان و بر سر زنان در کوی و برزن چونان کسی که فرزندی عزیز را از دست داده به خیابانها و حسینیهها هجوم آورده بودند پایانبخش سخنان علوی بود و اینکه چند ده میلیون نفر آن پیکر مطهر را تا مضجع شریفش بدرقه کردند.
منبع: جماران